به گزارش «شیعه نیوز»، امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه خوارزمی، به تحلیل مسئله قتل رومینا اشرفی از منظر فرهنگی و جامعهشناسانه پرداخت و با تأکید بر اینکه ریشه این اتفاق، فرهنگی است، گفت: این پدیده شوم که دختران را با کشتن یا آتش زدن مجازات میکنند در سراسر کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان وجود داشته و یک پدیده فرهنگی است.
وی با اشاره به اینکه جزء اولین کسانی است که در دهه ۴۰ و ۵۰ بر روی گریز دادن و فرار کردن دختران(مثل همین اتفاقی که در تالش رخ داد) مطالعه کرده است، گفت: نه تنها در مناطق شهری بلکه در مناطق روستایی و نقاط مختلف کشور هم دخترها و پسرهایی که به یکدیگر علاقه دارند و مشکلاتی برای ازدواج آنها وجود دارد، از جمله پرداخت شیربهای سنگین یا مخالفت خانوادهها با ازدواج آنها، با یکدیگر فرار میکنند، چند روزی را در روستا یا شهر دیگری میمانند و همین مسئله موجب میشود که با پادرمیانی بزرگترها، خانوادهها راضی به ازدواج آنها شوند.
نتیجه فرار دختران؛ از پذیرش تا خشنترین برخورد ممکن
قراییمقدم ادامه داد: اکنون دیگر در بسیاری از مناطق کشور، برخورد خشنی با چنین رخدادهایی صورت نمیگیرد و جامعه پذیرفته است در چنین شرایطی که دخترها و پسرها جوانی کرده و با هم فرار میکنند، زمینه ازدواج آنها را فراهم کنند. اما در نقاط دیگری از کشور از جمله مناطق جنوبی، کردستان، شمال خراسان و لرستان چنین اتفاقهایی با خشونت شدید مواجه میشود.
وی به این مسئله نیز اشاره کرد که اگر به کلانتریهای برخی از مناطق کشور مثل خوزستان برویم با پروندههای زیادی از چنین قتلهای ناموسی مواجه خواهیم شد و گفت: در برخی از نقاط کشور هنوز هم اجازه ازدواج دختر با پسرعمو است و تا پسرعمو اجازه ندهد، دختر نمیتواند با فرد دیگری ازدواج کند، به همین دلیل اولین افرادی که دست به قتل دختر و پسری میزنند که میخواهند برخلاف رسوم با هم ازدواج کنند، پسر عمو، پدر و برادر دختر است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در چنین قتلهایی چون ولی دم، پدر دختر است و خود مرتکب قتل شده یا از قاتل شکایت نکرده است، برای فرد قاتل مجازات تعیین نمیشود و فقط دیه باید به دولت پرداخت شود که دیه دختر هم با همکاری و مشارکت خانواده و افراد قبیله(رسمی به نام عونه کردن) تهیه و به دولت داده میشود.
وی ادامه داد: هنگامی که در خصوص فرار دختران در خوزستان و واکنش خانوادهها به این مسئله تحقیق میکردم، از دو نفر از دختران دانشجوی عرب خواستم نظرشان را در خصوص قتل دخترانی که اقدام به فرار با پسر دیگری میکنند بگویند؛ عجیب اینکه یکی از دختران موافق این اقدام بود و دیگری میگفت نمیتواند نظری بدهد. این فرهنگ و این نگاه نسبت به این مسئله چنان ریشهدار است که حتی دختران و زنانی نیز وجود دارند که موافق قتل دختران در چنین شرایطی هستند.
نویسنده کتاب مردمشناسی فرهنگی، قتلهای ناموسی را در فرهنگ ایرانی مطرح دانست و گفت: این ظلم در پی نگاه پست به زنان در جوامع مطرح شده است. البته اتفاقی که اخیراً رخ داده، در تالش یعنی در منطقه شمال کشور رخ داده است؛ در شهری کوچک با جمعیتی کم و طی آن دختری از خانه فرار کرده و نه تنها خودش، بلکه اعضای خانوادهاش برچسب منفی اجتماعی و ضربه فرهنگی خورده است. این در حالی است که اکنون در تهران دختران و پسران با هم زندگی همباشی دارند، اما چون فشار فرهنگی وجود ندارد و مردم همدیگر را نمیشناسند، چنین برخوردهایی صورت نمیگیرد.
محیط سنتی و رسوبات فرهنگی؛ عامل قتل دختر به دست پدر
وی اضافه کرد: محیط سنتی و رسوبات فرهنگی است که موجب شده یک پدر جوان دست به چنین اقدامی بزند. فرهنگ جامعه و رفتار اجتماعی براساس تئوری «ویلفردو پارتو» جامعهشناس ایتالیایی به دو بخش رسوبات و مشتقات تقسیم میشود که رسوبات آن خرده ارزشها و فرهنگها است که از بدو تولید به بچه منتقل میشود و انسانها در محیط زندگی خود از ابتدا این خرده فرهنگها را میآموزند؛ یعنی از لحظهای که به دنیا میآییم، رسوب فرهنگی شروع میشود.
قراییمقدم تصریح کرد: این پدر هم تحت تأثیر رسوبات فرهنگی که در تمام طول زندگیش به او گفته شده، دست به این اقدام زده است؛ تمام واژههایی مثل ناموس، بیناموسی، بیعفتی و تمام ضربالمثلها، قصهها، حرف و حدیثهای دختران مردم و ... در ذهن او رسوب کرده است و مشتقات این رسوب هم میشود این باور که اختیار دختر در دست پدر است و او میتواند بزند و بکشد.
این جامعهشناس کشورمان به واکنشهایی که در پی این اتفاق در کشور رخ داده نیز اشاره کرد و گفت: در مقابل عدهای که معتقد هستند باید پدر مجازات شود، به راستی افرادی هم هستند که رفتار پدر را تأیید میکنند؛ حال با این شرایط اگر ما بخواهیم قانون هم بر علیه این مسئله تدوین کنیم باید در نظر داشته باشیم، قانونگذاران هم از دل همین فرهنگ به مجلس راه یافتهاند و همین دوگانگی در تفکرات مجلسیها نیز وجود دارد.
وی در ادامه مسئله خشونت علیه زنان و دختران را بسیار گسترده عنوان و تشریح کرد: تفکری که در آن زن مظهر گناه تلقی شده و اجازه مسافرت بدون اجازه همسر، حضانت فرزند، حق طلاق و ... را ندارد، خشونتهای مختلفی را علیه زنان و دختران اعمال میکند.
۴ نوع خشونت علیه زنان در ایران
قراییمقدم ادامه داد: به طور کلی چهار نوع خشونت میتوان علیه زنان ایران طبقهبندی کرد: خشونت جنسی، جسمی، اقتصادی و خشونت روحی و روانی(توهین، سرزنش، سرکوفت، تحقیر و ...). در خصوص خشونت اقتصادی باید گفت اگر در برخی از نقاط کشور براساس باورهای سنتی همچنان زنان اجازه دریافت ارثیه ندارند و باید سهم ارث خود را به برادر خود بدهند، در همین تهران که گفته میشود شهری پیشرفته است هم مردانی هستند که حقوق و درامد همسرشان را میگیرند و کارت حقوق همسرشان دست آنهاست و حتی مدعی هستند که من اجازه دادهام سر کار بروی، پس حقوقت هم متعلق به من است. همه اینها خشونتهایی است که زنان ایران با آن مواجه هستند.
وی از امیدواری خود نسبت به آینده نیز سخن گفت و افزود: البته من امیدوار هستم، چرا که تعداد فارغالتحصیلان دختر در جامعه ما افزایش یافته و این دختران تحصیل کرده هستند که افکار را عوض میکنند و خانوادهها را از نظر فرهنگی تغییر میدهند.
آغاز اصلاح فرهنگ با تغییر قانون
قراییمقدم در پاسخ به اینکه چگونه میتوان چنین فرهنگ سخت و ریشهداری را اصلاح کرد؟ گفت: فرهنگ درست میشود اما در پروسهای زمانبر که شروع آن با اصلاح قوانین آغاز میشود. قانونی که با وضع آن مانع کشته شدن یا آسیب دیدن دختران توسط والدینشان شود و در صورت بروز چنین اتفاقی نیز والدین مجازات شوند. تصویب قانون نوعی فرهنگ ایجاد میکند اما ریشه فرهنگی باید از زمان تحصیل از طریق کتابهای درسی، رسانهها، مقالهها، تحلیلها، سریالها، فیلمهای سینمایی و ... اصلاح شده و فرهنگ صحیح ساخته شود.
وی تصریح کرد: البته به صرف اصلاح قانون مشکل حل نمیشود، در حال حاضر نیز علیرغم وجود قانون، دختران کم سن و سال را مجبور به ازدواج میکنند و قانون اجرا نمیشود. پس فقر فرهنگی یکی از مهمترین مشکلات در این زمینه است. فقر فرهنگی و فقر اقتصادی همچنان موجب میشود دختر بچهها را مجبور به ازدواج کنند که تأثیرات منفی روانی بر دختران دارد و از منظر سیاسی وجهه ایران را خراب کرده و ایران را در ردیف کشورهای عقب مانده فرهنگی قرار میدهد و در جامعه نیز بدآموزی دارد؛ بنابراین این پدر باید محاکمه شود و به جرم قتل عمد حکم لازم را دریافت کند.