به گزارش «شیعه نیوز»،یک نوع اختلال افسردگی ، افسردگی خندان می باشد. افسردگی خندان زمانی به وجود میآید که فرد توانایی راه رفتن، صحبت کردن و خندیدن را دارد، اما در عین حال خشنود و شاد نیست. افراد با این نوع افسردگی میتوانند به سر کار بروند، روابط و مسئولیتهای مربوط به خانه و خانواده خود را تا حد مطلوبی انجام دهند بدون اینکه حتی اجازه دهند که کسی متوجه این ناخشنودی شود. تشخیص این نوع از افسردگی بسیار دشوار بوده و بنابراین درمان و همچنین عواقب آن میتواند دشوار باشد.
این نوع افسردگی شکل رنجآوری از اختلال افسردگی است که به راحتی میتوان آن را مخفی نگه داشت و گاهی اوقات بیماران حتی از غم و افسردگی خود آگاهی ندارند.
شخصی که مبتلا به افسردگی خندان شده است سعی می کند خود را به دیگران شاد و سرزنده نشان دهد، در حالی که در عمق وجود خود رنج می کشد. افرادی که به این مشکل دچار هستند به نظر نمی رسد که در رنج و عذاب باشند، به همین دلیل خانواده و دوستان شان شک نمی کنند که مشکلی وجود دارد.در واقع این افراد زندگی اجتماعی فعالی دارند، خانواده، دوستان و شغلی برای خود دارند، موفق و بسیار شاد به نظر می رسند و دیگران هرگز نمی دانید و متوجه نمی شوند که آن ها پشت این ظاهر شاد چه چیزی را پنهان کرده اند.
علائم افسردگی خندان
شخصی که از افسردگی خندان رنج می برد، ممکن است از افسردگی خود آگاهی نداشته باشند و یا نمیخواهند آن را به خاطر «ترس از ضعیف به نظر آمدن» بپذیرند. صبحها برای بیدار شدن از خواب و بیرون آمدن از رختخواب، مرتب و آراسته شدن و رفتن به محل کار خیلی باید تلاش کند. وقتی هم که به محل کارش میرسد میتواند نقش یک آدم شاد را بازی کند، اما از درون احساس تهی بودن و فاصله داشتن با دیگران را میکند.
این افراد روز کاری شان را میتوانند به خوبی طی کنند، با موفقیت به انجام مسئولیتهایشان بپردازند و امور را پیش ببرند، اما برای حفظ تمرکز میجنگند. وقتی به خانه برمیگردند آنقدر خسته و فرسودهاند که حوصلهی رسیدگی به مسئولیتهای خانوادگی و حتی رسیدگی به خورد و خوراک خودشان را هم ندارند و قبل از شام به رختخوابشان می روند.
این اشخاص برای مراقب از خودشان هیچ کاری نمیکنند. آنقدر انرژی برای ظاهرسازیشان صرف میکنند که هیچ توانی برای ورزش کردن، درست کردن غذاهای سالم و وقت صرف کردن با دوستان و تفریح باقی نمیماند.
افرادی که دچار افسردگی خندان هستند ، از هیچ چیز لذت نمیبرند. اگرنتوانند به یاد بیاورند که آخرین زمانی که واقعاً از زندگی خود لذت برده اند چه زمانی بوده است، میتواند علامتی از افسردگی باشد.
شبها احساس بهتری دارند. صبحها به فکر تمامی کارهایی که باید در طول آن روز انجام دهند هستند. آنها ممکن است در کنار دیگران باشند ، اما فاصلهای را با آنها احساس میکنند. نمی تواند با دیگران مکالمه ای صادقانه و صمیمانه داشته باشد چون که باید تصویر خوبی که از خود نشان داده را حفظ کند.
بدترین قسمت این مشکل آن است که میان افسردگی خندان و فکر به خودکشی ارتباطی وجود دارد. این افراد ممکن است در ظاهر پرانرژی و پرشور به نظر برسند، اما در پشت درهای بسته احساس بی ارزش بودن و ناامیدی کنند.
از دیگر علائم این مشکل این است که انرژی شخص کم است. به سختی میتواند ادامه دهد. سطح انرژی او میتواند نشان دهنده بسیار خوبی از سلامتش باشد، حتی اگر برنامه روزانه خود را هر روز ادامه میدهد.
افرادی که از افسردگی خندان رنج می برند ، مرتب آزرده و یا عصبانی میشوند. وقتی که احساسات خود را از پایه خفه میکند، کنترل آنها زمانی که به سطح هجوم میآورند دشوار میشود. تجربه عصبانیت و یا آزردگی شدید زمانی که با آنچه که اتفاق افتاده تناسبی ندارد، علامتی است مبنی بر اینکه چیزی بیشتر از آنچه که فکر میکند او را آزار میدهد.
از دیگر نشانه های فردی که در حال زندگی با این افسردگی است این است که او همواره بی حال و غمناک به نظر میرسد، همیشه خسته بوده و غالباً گریه میکند.
شایع ترین نشانه های افسردگی خندان عبارتند از:
کاهش علاقه به سرگرمی ها و فعالیت هایی که فرد قبلاً به آن ها علاقمند بود
بروز تغییر در وزن و اشتها
احساس خستگی و نداشتن تمرکز
بی خوابی
فکر کردن مدوام به موقعیت های منفی
شادی اجباری و غیر طبیعی
بدترین قسمت این مشکل آن است که میان افسردگی خندان و فکر به خودکشی ارتباطی وجود دارد. این افراد ممکن است در ظاهر پرانرژی و پرشور به نظر برسند، اما در پشت درهای بسته احساس بی ارزش بودن و ناامیدی کنند.
چگونه می توانیم به این افراد کمک کنیم؟
اگر فردی از اطرافیانتان از افسردگی خندان رنج می برد، می توان با روش های زیر به آنها کمک کرد تا از این گرفتاری نجات پیدا کنند:
یکی از راه ها برای کمک به این اشخاص این است که کمک کنید متوجه مشکل خود شوند. بسیاری از افراد نمی خواهند افسرده بودن خود را قبول کنند، چون می ترسند ضعیف به نظر برسند. به آن ها نشان دهید که شما تحت هر شرایطی دوست شان دارید و از آن ها حمایت می کنید.
برای کمک به اشخاصی که از افسردگی خندان رنج می برند شنونده ی خوبی باشید. یعنی باید به شکلی آگاهانه و مثبت، شنونده ی حرف های کسی باشید که می خواهید به او کمک کنید.در واقع باید بتوانیم احساسات آنها را درک کرده و افسردگی را معادل ناتوانی فرد در نظر نگیریم تا بتواند مشکل خود را بیان کند . برای این منظور باید کاری کنید که شخص متوجه شود شما به او گوش می دهید و حرف هایش را درک می کنید. فقط نگویید که همه چیز درست می شود. سعی کنید با یکدیگر همفکری کنید که چه کارهایی باید برای غلبه به این مشکل می توان انجام داد و اگر فکر می کنید کاری از دست تان برمی آید، به او پیشنهاد کمک دهید.
کمک کنید اعتماد به نفس خود را بالا ببرند. بعضی کارشناسان معتقدند اعتماد به نفس ما همان «دستگاه ایمنی عاطفی» ما است و وقتی درهم می شکند، احساس ناخوشی و افسردگی سراغ مان می آید. سعی کنید به او کمک کنید یک فعالیت یا پروژه ی هدفمند در پیش بگیرد که به او کمک کند دوباره حس مؤثر و موفق بودن داشته باشد.
به کسانی که دوست شان دارید بیشتر توجه کنید. در دنیای پرسرعت امروز فرستادن هفته ای یک یا دو پیغام به یکدیگر شاید کافی به نظر برسد، اما در واقع اینطور نیست. به خانواده و دوستان تان هر زمان که به یادشان می افتید زنگ بزنید، حالشان را جویا شوید و به جواب های کوتاهی مثل «خوبم» کفایت نکنید. وقت بگذارید و مطمئن شوید که نشانه های هشدار دهنده ای که ذکر شد، از چشم تان پنهان نمانده اند.
یکی دیگر از راه های کمک به افراد مبتلا به افسردگی خندان این است که کمک کنید «طبیعی» رفتار کنند. سعی کنید فرد مبتلا به افسردگی خندان را تشویق به انجام همه ی کارهایی کنید که از یک فرد سالم سر می زند. پیشنهاد دهید بعضی کارها را با یکدیگر انجام دهید. مثلاً می توانید باهم خرید کنید، سینما بروید یا هر روز صبح در پارک بدوید. فعالیت های فیزیکی روی عواطف و احساسات ما تأثیر می گذارند و رفتار کردن مثل یک فرد شاد می تواند به فرد کمک کند احساس بهتری داشته باشد.
همچنین بهتر است به این افراد پیشنهاد دهید رژیم غذایی سالم تری در پیش بگیرند و ورزش کردن را شروع کنند. باشگاه رفتن برای افراد مبتلا به افسردگی ممکن است سخت باشد، اما انجام ورزش در خانه می تواند برای آن ها خوب باشد. به عقیده ی کارشناسان، علت بعضی از انواع افسردگی می تواند کمبود بعضی عناصر در بدن (مثل سروتونین یا ویتامین دی) و این کمبود اغلب می تواند به کمک یک رژیم غذایی سالم برطرف شود.
بهتر است به افرادی که مبتلا به افسردگی خندان شده اند پیشنهاد دهید به روان درمانگر مراجعه کنند و دارو مصرف کنند. گاهی ممکن است افسردگی شخص آن قدر شدید باشد که شکستن چرخه ی دشوار باشد که شما نتوانید به تنهایی از عهده ی آن برآیید. اما روان درمانگرها می توانند به فرد مبتلا کمک کنند با افسردگی خود سریع تر و به شکلی مؤثرتر مقابله کند. شما باید به او بفهمانید که استفاده از درمان های تخصصی هیچ ایرادی ندارد و این مسأله نه خجالت آور است و نه از او فردی ضعیف می سازد.
درمان افسردگی خندان
سخت است که تعیین کنیم دقیقا چه چیزی موجب افسردگی خندان میشود اما خلقوخوی ضعیف میتواند از موارد مختلفی مانند مشکلات کاری، برهم خوردن روابط و احساس پوچی و بیهدفی در زندگی حاصل شود. تغییرات سبک زندگی شامل توجه و اهمیت بیشتر نسبت به تغذیه، خواب و ورزش میشود. دارودرمانی نیز معمولا شامل مصرف داروهای مهار کنندههای انتخابی بازجذب سروتونین میشود مانند پروزاک، زولوفت یا پاکسیل. در کنار دارودرمانی میتواند رفتار درمانی شناختی را نیز در پیش بگیرید که به شما یاد داده میشود چگونه افکار و رفتار خود را کنترل کنید تا حال عمومیتان بهتر شود. هر درمانی که انتخاب میکنید مهم است که هم کمک حرفهای دریافت کنید و هم حمایت افراد خانواده و دوستان مورد اعتماد خود را داشته باشید. درمان افسردگی نیز مانند هر بیماری دیگری، به زمان نیاز دارید، اما مطمئنان به مرور احساس خواهید کرد که حالتان بهتر میشود. تمرین روزانه برای دوست داشتن خودتان و جا انداختن این طرز فکر که لزومی ندارد بهترین باشید، قدم بسیار مهمی برای رسیدن به «حال خوب» است.
چگونگی شکستن این چرخه:
برای شکستن چرخه این بیماری ابتدا باید بدانیم که این بیماری حقیقتا وجود دارد و جدی است. تنها زمانیکه دلیلتراشی برای اثبات اینکه مشکلی نداریم را کنار بگذاریم، میتوانیم به خودمان کمک کنیم. برای برخی افراد همین بینش کافی است تا تغییر کنند زیرا این آگاهی آنها را در مسیری قرار میدهد که بهدنبال کمک بروند و از بند این افسردگی که گریبانگیر آنها شده است، رهایی یابند. تمرینهای تمدد اعصاب و فعالیت جسمی نیز مزایای سلامت روان فوقالعادهای دارند.
یکی از راه ها برای کمک به این اشخاص این است که کمک کنید متوجه مشکل خود شوند. بسیاری از افراد نمی خواهند افسرده بودن خود را قبول کنند، چون می ترسند ضعیف به نظر برسند. به آن ها نشان دهید که شما تحت هر شرایطی دوست شان دارید و از آن ها حمایت می کنید.
مطالعات نشان داده اند که میزان افسردگی در افرادی که دو بار در هفته، تمرینات تمدد اعصاب و ورزش انجام میدادند، تا ۴۰ درصد کاهش پیدا کرد.
درمان رفتاریشناختی یعنی یادگیری تغییر الگوهای تفکر و رفتار، گزینهی دیگری برای افرادی است که دچار این وضعیت هستند و البته پیدا کردن معنا در زندگی بسیار مهم است. روانشناسان معتقدند اساس سلامت روان، داشتن هدف در زندگی است. آنها معتقدند که ما حتما نباید در شرایط بدون تنش و خالی از مسئولیت و چالش باشیم، اما باید برای چیزی در زندگی تلاش کنیم.
ما میتوانیم هدف خود را با دور کردن توجه از خود و قرار دادن آن روی چیز دیگر پیدا کنیم. پس یک هدف ارزشمند پیدا کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید، حتی اگر هر روز مقدار کمی تلاش کنید، زیرا این کار میتواند تاثیر مثبتی داشته باشد. ما همچنین میتوانیم هدف خود را با مراقبت از شخص دیگری پیدا کنیم. با این کار این حس به سراغ ما میآید که زندگی ما مهم است. این کار را میتوان ازطریق انجام کارهای داوطلبانه یا مراقبت از یکی از اعضای خانواده یا حتی یک حیوان خانگی انجام داد. درنهایت این احساس که زندگی ما اهمیت دارد، به ما هدف و معنا میبخشد و این میتواند تاثیر قابلتوجهی روی سلامتی روان و تندرستی ما داشته باشد.
منبع : تبیان