به گزارش «شیعه نیوز»، مرگ «عبدالله الحامد» فعال برجسته حقوق بشر عربستانی و از چهرههای مخالف دولت این کشور در دهههای گذشته بر اثر سهلانگاری پزشکی در یکی از زندانهای سیاسی بدنام سعودی حالا پس از مرگ جمال خاشقچی روزنامهنگار و منتقد این خاندان در کنسولگری عربستان در ترکیه، دومین مرگ یک منتقد میانهرو و شناخته شده است که چالشهایی را در میان فعالان این کشور برانگیخته و او را تبدیل به سمبل ماندلا در این کشور کرده است.
"عبدالله الحامد" استاد دانشگاه و شخصیتی اصلاح طلب و سیاسی بود که بیش از دهه ها از حقوقبشر دفاع کرد و مقامهای سعودی بیش از ۶ مرتبه از سال ۱۹۹۳ او را دستگیر کردند. الحامد بیست و یکم فروردین سکته کرده و در زندان «الحائر» ریاض به کما رفت و روز جمعه درگذشت.
وی در شهر "بریده" در منطقه "القصیم" در مرکز عربستان به دنیا آمد و از اوایل دهه هفتاد قرن گذشته به عنوان مخالف سیاسی و مدافع حقوق بشر و خواهان اصلاحات و تدوین قانون اساسی در عربستان، شناخته شد.
این فعال حقوق بشری دو هفته پیش در زندان سکته و به کما رفت . خانواده اش گزارش دادند که او دچار گرفتگی رگ قلب بوده از مدت ها قبل باید عمل بازکردن رگ های قلبی برای او انجام می شد. طبق گزارش شاهدان عینی وی پس از سکته برای ساعت ها در کف زندان رها شده بود، پیش از اینکه مسئولان زندان الحائر او را به بیمارستان الشمسانی در ریاض منتقل کنند.
"عبدالله العوده" فعال مرکز تفاهم اسلامی و مسیحی در دانشگاه جورج تاون درمطلبی در روزنامه واشنگتن پست، دولت سعودی را مسئول مرگ تدریجی الحامد دانست.
وی نوشت: الحامد ۶۹ ساله برجسته ترین فعال اصلاح طلب در عربستان و یکی از بنیانگذاران جنبش حقوق بشری و مدنی در این کشوربه شمار می رفت که خواستار تدوین قانون اساسی و انتقال به دموکراسی در این کشور بود. مقامات سعودی چندین مرتبه ، الحامد را دستگیر کرده بودند، اولین بار در سال۱۹۹۳ در حالی که با شش نفر دیگر در تشکیل یک انجمن دفاع از حقوق شهروندان مشارکت داشت، دستگیر شد و تا سال ۱۹۹۶ سه مرتبه بازداشت گردید، وی را از چندین کار اخراج کردند. الحامد برای آخرین بار در ۹ مارس ۲۰۱۳ دستگیر و به ۱۱ سال زندان محکوم شد و سالهای آخر عمر خود را در بین چهار دیواری زندان گذراند.
زندان تبدیل به دومین خانه وی شد چرا که بسیاری از اوقات در طی بیست و هفت سال گذشته را در آنجا گذرانده بود. الحامد تحت حاکمیت سه پادشاه فهد، عبدالله و سلمان تحت پیگرد قرار داشت.
به نوشته العوده در روزنامه واشنگتن پست، الحامد برای یک عربستان آزاد جنگید. وی در سال ۲۰۰۳ با تعدادی از روشنفکران و فعالان برجسته عربستانی در امضای طوماری موسوم به "چشم انداز واقعیت و آینده ملت" شرکت کرد و خواستار قانون اساسی و اصلاحات سیاسی مانند انتخابات ، تفکیک قوا و پایان دادن به دستگیری های خودسرانه بود.
با افزایش شمار امضا کنندگان این طومار، الحامد با فعالان دیگر تلاش کرد تا با عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه سابق عربستان ، که در آن زمان ولیعهد بود ، ملاقات کند چرا که او ادعا می کرد که نظرات آنها را به اشتراک می گذارد ، به آنها می گفت: "دیدگاه های شما چشم انداز من است، و پروژه شما پروژه من است." اما سالها گذشت و عبدالله بدون تحقق وعده های خود به الحامد و هم قطارهایش درگذشت.
این فعال در مورد تاثیر گذاری فعالیت های الحامد در فضای بسته عربستان، افزود: در سال ۲۰۰۹، علیرغم دستگیری شش باره او ، الحامد و دیگران انجمن حقوقی ، مدنی و سیاسی موسوم به "حسم" ( (Hasm ) را تاسیس کردند، که به موسسه برتر در راستای جامعه مدنی تبدیل شد. حسم در واقع یک پروژه سیاسی با هدف تحقق آنچه که دولت سعودی برای مدت طولانی نتوانسته بود به آن دست یابد یعنی نهادی برای حضور مردم در قدرت، تنوع ، دموکراسی و آزادی به شمار می رفت. در حالی که در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۳ میلادی توجه جامعه جهانی به نا آرامی های کشورهای عربی از جمله بحرین، مصر و لیبی معطوف بود، در عربستان سعودی نیز «انجمن حقوق مدنی و سیاسی» (حسم) خواهان انجام اصلاحات در این کشور بود. بر خلاف گفتمان های سیاسی که در پادشاهی عربستان وجود داشت، اما حسم بر اختلافات عقیدتی ، سیاسی و فرقه ای غلبه کرد و به شهرت و پذیرش گسترده ای در بین اقشار مختلف جامعه دست یافت. این گروه به مساله زندانیان و شکنجه های آنها می پرداخت و در سال ۲۰۱۱ ، تعداد بی سابقه ای از شهروندان سعودی طوماری تاریخی با عنوان "به سمت یک کشور حقوق و نهادهای مدنی" امضا کردند که خواستار تعهد به ارزشهای دموکراتیک و آزادی بیان بودند. این طومار بسیار واجد شرایط برای تغییر و اصلاحات در عربستان بود.
العوده در ادامه می نویسد که الحامد چهره ای تأثیرگذار و قادر به ایجاد چالش و اختلال در سیستم فاسد خاندان سعودی بود. وی در بسیاری از مسایل به تفسیر دوباره ئتوری های سیاسی روحانیون تندرو و وفادار به خاندان سعودی که به این متون برای توجیه رژیم استبدادی وسرکوبگر سعودی پناه می بردند، اقدام کرده بود. مهم ترین تاثیر گذاری که الحامد داشت این بود که وی گفتمانی از درون پادشاهی سعودی بود که با مفاد سیاسی متون آنها و زمینه های محلی که وجود داشت مخالفت نکرد با استناد به متون اسلامی قرائت معتدلتری را از دین اسلام ارائه و با تفسیر مجدد این متون زمینه مشارکت مردم در تصمیم گیری ها و حرکت به سمت دمکراسی و تحقق حقوق اساسی مردم و آزادی مدنی را فراهم می کرد.
اما دولت سعودی دیدگاه های الحماد را تهدیدی برای سلطنت می دانست. بنابراین ، برای ساکت کردن الحامد و همکارانش که خواستار دموکراسی بودند، مقامات انجمن حسم را ممنوع فعالیت، اعضای موسس آن را دستگیر و پول های آنها را مسدود کردند.
العوده می گوید در یکی از گفت و گوهایی که با جمال خاشقچی داشته او الحامد را "ماندلا عربستان" توصیف کرد و ابراز تاسف نمود که پرونده وی مورد توجه یا اعتراض جهانی آن طور که شایسته آن بوده، نیست اما همانطور معتقد بود کهه که سخنان و اقدامات نلسون ماندلا آپارتاید در آفریقای جنوبی را نابود کرد ، میراث دمکراسی خواه الحامد نیز در در عربستان زنده خواهد ماند.
مضاوی الرشید استاد مدرسهٔ اقتصاد و علوم سیاسی لندن و منتقد خاندان سعودی نیز در مقاله ای در سایت میدل ایست آی مرگ این فعال حقوق بشری برجسته در زندان را شوکی بزرگ و نشان دهنده توحش سعودی ها درباره شهروندان خود دانست.
وی به نقل از اندیشه های الحامد پرداخت و نوشت که وی معتقد به جهاد کلمه و گفتمان بود و جهاد وی جهاد کلام بود و به همین دلیل وی در بسیاری از آثار خود تلاش کرد تا نشان دهد جهاد نظامی برای مواجهه با تهدیدات بیرونی از کشور است، اما در داخل هیچ راهی جز جهاد مسالمت آمیز در کلمه برای تقویت نهادهای داخلی وجود ندارد که وظیفه اجرای عدالت با احترام و مراعات حقوق مردم به آنها سپرده است.
مضاوی در ادامه می نویسد که فعالیت های عبدالله الحامد در سال ۲۰۱۳ پایان یافت ، هنگامی که وی و بیش از ده همکارش دستگیر شدند. در آن زمان ، دولت به واسطه یک دستور قضایی ، رسماً انجمن حسم را منحل کرد و بنیانگذاران با اتهاماتی مبهم و درحالی که هیچ گونه عفو پادشاهی نمی توانست شامل آنها شود، در پشت میله های زندان قرار گرفتند، بدین ترتیب خاندان سعودی از آنها رهایی یافت.
وی می گوید: اتهامات مطرح شده توسط دولت سعودی علیه الحامد ترکیبی از اتهامات مبهم و بی اساس شامل کاشت بذر اختلاف و نافرمانی، زیر سؤال بردن استقلال دستگاه قضایی سعودی و شورای ارشد آن ، توصیف رژیم سعودی به عنوان دولت پلیسی و امنیتی و تحریک افکار عمومی علیه سرویس های امنیتی و اطلاعاتی و از همه مهمتر ، تحریک علیه حاکم شرع مسلمان عربستان بود.
این منتقد خاندان سعودی یاد آوری می کند که هنگامی که الحامد، در دادگاه علی رغم ضعف بدنی از خود به فصاحت و با اعتماد به نفس دفاع کرد بسیاری او را به عنوان مدافع حقیقی حقوق بشر دیدند.
دفاعیات وی در میان مردم از طریق رسانه های اجتماعی منتشر شد، او از طریق این دفاعیات به هم کیشان و عامه مردم زبان جدیدی را در برابر سرکوب گری ها وممنوعیت ها آموخت درحاکی که دولت دین را به نام موسسه های رسمی دینی خود از جمله از طریق قضات و علمای جریان سلفی و وهابی زیر سلطه گرفته است.
مضاوی الرشید در مقاله خود نوشت که میراث الحامد و آنچه او از زبان حقوقی برجا گذاشته زنده خواهد ماند و مبارزات برای تبدیل پادشاهی عربستان از مالکیت مطلقه به یک کشور برپایه قانون اساسی که از شهروندان خود محافظت و حقوق آنها را تضمین می کند، ادامه خواهد داشت.
وی افزود: تفسیرهای این فعال حقوق بشری به جای تکیه بر مفاهیم وارداتی ، حقوق را به زبانی مذهبی ترسیم کرد و سنت را با مفاهیم مدرن آمیخت، که نوید محافظت از حقوق بشر، حق مالکیت و دفاع از شهروندان در برابر دستگاه قضایی شرور و سلطنت وحشیانه را داده است.
در حالی که دولت سعودی مراکز انجمن های بازپروری و اصلاح و تربیت را برای تندروهایی که به خشونت متوسل شده بودند و حملات جدی و شرورانه ای را بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ انجام داده بودند، ایجاد کرد ، اما الحامد فقط در داخل زندان ماند تا به آنها ثابت کند که برای آنها خطرناک تر از کسانی است که مرتکب خشونت آشکار شده اند.
مجازات حبس طولانی مدت برای او در واقع بازتاب ترس دولت از اسلام معتدل و میانه رو و زبان مقاومت مسالمت آمیز بود. در واقع مراکز اصلاح و تربیت در هتل های پنج ستاره ، که رژیم سعودی از آن به عنوان اقدامی پیشگامانه برای مبارزه با تروریسم یاد می کرد ، تنها اقداماتی تبلیغاتی بود، در حالی که اصلاح طلبان میانه رو و مسالمت جو در زندان بدنام "حایر" همچنان در بازداشت بودند.
الحامد دایما تلاش کرد تا خطوط بین گروههای عقیدتی را که در گذشته یکدیگر را نفی می کردند به عنوان مثال اسلامگرایان و لیبرال ها از میان بردارد و اختلافات میان سنی ها و شیعیان را رد ، و برای دفاع از همه زندانیان عقیدتی تلاش می کرد.
او مخالف نابرابری جنسیتی بود و مدتها قبل از آنکه دولت رسماً حقوق زنان را به رسمیت بشناسد، زنان را به عنوان یک شهروند کاملا دارای صلاحیت می دانست. او معتقد بود که حقوق شهروندی برای همه یکسان است و در این راه یک قهرمان ملی شایسته بود.
مضاوی الرشید ابراز امیدواری می کند که مبارزه برای یک جامعه عادلانه، یک دولت شفاف و دارای نهادهای سیاسی در عربستان ، حتی پس از کشته شدن الحامد ، که توسط نسل های آینده به عنوان یک اصلاح طلب شجاع ، مصمم و سرسخت به یاد خواهد آمد، ادامه دارد.
این استاد دانشگاه در پایان نوشت: در حالی که بسیاری از همتایان وی همچنان در زندان هستند ، از جمله "محمد القحطانی" اقتصاد دان و " ولید ابو الخیر"وکیل دادگستری و بسیاری دیگر ونیز این حکم سخت برای او به حبس و سپس مرگ وی به یاد می آورد تا چه اندازه دولت سعودی می تواند برای ساکت کردن اصلاح طلبان میانه رو خطرناک باشد، به ویژه کسانی که مسیر الحامد را می روند تا چه اندازه مسیری دشوار و پرخطری را دنبال می کنند.