به گزارش «شیعه نیوز»، ویروس کرونا نظم جهان را بههمریخته است. بههمریختهتر از چیزی که تصور میکنیم. خانهنشین کردن چند صد میلیون انسان در دنیا که 15 میلیون دانشآموز ایرانی را هم شامل میشود ازجمله زیانهای کرونا در ایران است.
مسئولان آموزشوپرورش کشور میگویند از اسفند 98 تا فرودین 99 آموزش محصلان تعطیل نشده است. یا بهتر است گفته شود آموزش برای حدود 9 میلیون دانشآموزی که به گوشی هوشمند،تبلت،کامپیوتر و اینترنت دسترسی دارند کموبیش برقرار بوده است. در خوشبینانهترین حالت دستکم 6 میلیون دانشآموز در سراسر ایران از اوایل اسفندماه تا پایان فرودین ماه صدای معلمانشان را نشنیدهاند؛چون نه گوشی هوشمند دارند و نه کامپیوتر. اگر یکی از اینها را هم داشته باشند از پس هزینه شارژ روزانه اینترنت برنمیآیند.
دانشآموزان
نابرابری آموزشی از ناحیه یک تهران تا جنوب کرمان
واقعیت این است که تا قبل از شیوع ویروس کرونا هم آموزش برای شمار قابلتوجهی از دانشآموزان ایران در شرایطی نابرابر بود؛منظور ما فقط دانشآموزان ناحیه یک تهران با کودکان جنوب کرمان یا دانشآموزان کپرنشین بلوچستان با دانشآموزانی که برای یک سال تحصیلی 100 میلیون تومان هزینه میکنند نیست. میتوان مدعی شد در کمتر نقطهای از ایران توازن آموزشی حتی در ناحیه یک و دو آموزشوپرورش هر شهر برقرار است. از تعداد دانشآموزان یک کلاس گرفته تا انتخاب معلمان خِبره برای مناطق و شهرهای حاشیهای و حتی توزیع اقلام آموزشی و بهسازی حیاط مدرسه و رنگآمیزی کلاسها و لوازم کمک آموزشی .
براساس اظهارات مهدی شرفی سرپرست مرکز برنامهریزی و فناوری اطلاعات وزارت آموزشوپرورش در گفت و گو با شبکه خبر تا اول اردیبشهت ماه حدود ۱۰ میلیون کاربر به شبکه آموزشی دانشآموزان «شاد» که اخیرا رونمایی شده پیوسته اند. از این تعداد 2 میلیون معلم هستند و 8 میلیون تَن هم دانش آموزان.یعنی تا اینجای کار 7 میلیون دانش آموز امکان دسترسی یا پیوستن به این اپلیکیشن که قرار است مدرسه مجازی دانش آموزان ایران باشد را نداشته اند.
از حرف تا عمل خرید تجهیزات هوشمند برای 6 میلیون دانشآموز
سرپرست مرکز برنامهریزی و فناوری اطلاعات وزارت آموزشوپرورش 31 فرودین ماه در گفت وگو با تسنیم جملاتی بیان کرده بود که برای دانش آموزان و معلمان فعال در مناطق کم برخوردار بیشتر به دلخوشی شبیه است؛«از دانشآموزانی که ابزار لازم برای استفاده از شبکه شاد را ندارند حمایت خواهیم کرد و آنها "شناسایی و تجهیز" میشوند.» راهکار مد نظر این مدیر آموزش و پرورش در روزهای درگیری با ویروس کرونا چنین است؛راهبران آموزشی به درب خانه مراجعه و آموزشها را ارائه می دهند یا از طریق برنامههای تلویزیونی آموزشها را دریافت می کنند.
اینکه همچنان صدها دانشآموز در کَپر و ساختمانهای غیراستاندارد و خطرآفرین مشغول درس خواندن هستند، اینکه تعدادی از مدارس فضای آموزشی، ورزشی و بهداشتی لازم را ندارند، اینکه وجود آزمایشگاه و لوازم کمکآموزشی در بسیاری از مدارس دولتی در حد حرف و تبلیغات باقیمانده و هزینه آب و گاز و برق مدارس باید به روشهای مختلف و شرمندگی مدیران و کادر آموزشی مدارس از اولیای دانشآموزان گرفته شود و از همه عجیبتر وقتی این وزارتخانه سال تحصیلی جاری را در حالی آغاز کرد که کلاسهای درس با کمبود ۱۰۸ هزار معلم روبهرو بود و بهطور ماهیانه با اعتراض معلمان نسبت به مشکلات معیشتیشان روبهرو هستیم چگونه میتوان طی چند روز آینده چند میلیون و یا چند صد هزار گوشی،تبلت یا کامپیوتر برای دانشآموزان نیازمند تهیه کرد و یا در این فاصله اندک تا زمان امتحانات در سراسر ایران افرادی را به در خانه دانش آموزان فرستاد؟
کسانی که با مدیریت ایرانی آشنا هستند میدانند که از بیان جمله «در حال جمعآوری اطلاعات هستیم» تا عملیاتی شدن کار، راهی به بلندای تاریخ سهلانگاری و فراموشی وجود دارد.
دانشآموز
روال مدیریتی در برخی ارگانها و سازمانهای بزرگ، منتقدان را نسبت به فرجام خوش این ماجرا امیدوار نمی کند. چون در تعدادی از سازمان های درگیر بروکراسی، فعالیتهای جدید بدون تشکیل چند «کارگروه» امکانپذیر نیست.ماجرا از آن پس جذاب تر هم می شود چون مگر اعضای کارگروه، ستادهای مجزا تشکیل نمیدهند؟ آیا مدیران گرانقدر این کمیتهها برای خالی نبودن عریضه از تشکیل کارگروه مردمی سخن نمیگویند؟ مگر میتوان بدون تشکیل کمیته روستایی و عشایری به نتیجه رسید؟تشکیل هر کدام از اینها چند روز و ماه طول می کشد؟
اصلا فرض محال که محال نیست، تصور میکنیم که آموزشوپرورش موفق شد 8 هفته بعد از تعطیلی مدارس برای چند میلیون دانشآموزی که در سکونتگاههای کم برخوردار زندگی میکنند لوازم کمکآموزشی هوشمند تهیه کند.
این قبیل دانشآموزان که در طول تحصیلشان گاه از داشتن یک تابلوی استاندارد در کلاس هم محروم بودهاند در روزهای اپیدمی شدن کرونا، طرز استفاده از گوشی هوشمند و تبلت را باید از چه کسی یاد بگیرند؟ ممکن است گفته شود قطعا تعداد این قبیل داشن آموزان کمتر از 6 میلیون نفر است. به جای 6 میلیون نفر می توان گفت چند صد هزار نفر. آیا به خاطر آنکه از جمع 15 میلیون دانش آموز مثلا 12 میلیون تَن به اینترنت و لوازم کمک آموزشی مجهز هستند باید حق آموزش رایگان برای 3 میلیون دانش آموز سراسر ایران را فراموش کرد؟ به نظر نمی رسد حتی با وجود کرونا اصل 30 قانون اساسی ايران فراموش شده باشد؛«دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را برای همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسايل تحصيلات عالی را تا سر حد خودكفائی كشور بهطور رايگان گسترش دهد.»
آیا تصمیم گیران آموزش آنلاین در زمانی کوتاه، مطلعاند که در خانه تعدادی از این دانشآموز حتی امکان دسترسی به شبکه آموزش تلویزیون هم وجود ندارد؟ چون برای دریافت شبکه آموزش باید در خانه این افراد، گیرنده دیجیتالی وجود داشته باشد اما خانوادههای این کودکان یا توان مالی آن را نداشتهاند یا ضرورتی برای داشتنش احساس نکردهاند.
هنوز علیرغم تبلیغات دائمی در تعدادی از روستاهای ایران امکان اتصال به اینترنت وجود ندارد. حتی اگر رویاپردازی کنیم و امکان دسترسی تمام دانشآموز به شبکه شاد فراهم شود آیا شرایط آنها با دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی، هوشمند، نمونه دولتی، شاهد و ایثارگران و... که اتفاقا در تجربه ای هرچند دارای مشکلات اما مثبت بلافاصله بعد از تعطیلات روزهای اول اسفند از طریق شبکههای مختلف مجازی درسهای خود را با کمک معلمانشان پی گرفتند یکسان خواهد بود؟ آنهم در شرایطی که وزارت آموزش و پرورش مدت زمان آموزش آنلاین از طریق اپلیکیشن شاد به دانش آموزان را حدود 4 هفته اعلام کرده است.
مدارسی که حقوق معلمان را نمیدهند
نکته عجیب درباره برخی مدارس غیردولتی هم آن است که مدیران این مدارس علیرغم آموزش مجازی و روزانه معلمان با امکانات شخصی برای دانشآموزان،به بهانههای مختلف از پرداخت حقوق ماهیانه این معلمان خودداری کرده و تاکنون حاضر نشدهاند اسامی آنها را برای دریافت مقرری بیکاری تامین اجتماعی هم اعلام کنند. این در حالی است که این مدارس اگر تمام رقم شهریه دانشآموزان را اخذ نکرده باشند بخش زیادی از آن را هنگام ثبتنام دریافت کردهاند.موضوعی که از اواخر اسفندماه تا امروز در چند گفت وگوی سعید صالح مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی هم مورد تاکید قرار گرفته است.
طبق بررسیها در بعضی مناطق حاشیهنشین شهرهای بزرگ و روستاهای ایران، میزان دسترسی دانشآموزان یک کلاس 35 نفره به آموزش آنلاین حدود 10 نفر بوده آنهم نه بهصورت مستمر، بلکه وقتی چند روز یکبار برای خانواده امکان خرید بستههای اینترنتی وجود داشته باشد. به زبان ساده و بر اساس تجربیات گذشته، تجهیز دانشآموزان مناطق محروم به خدمات آموزشی آنلاین طی چند روز ممکن نیست. حتی اگر مشاهده کنیم که برخی از گروههای مردمنهاد وارد میدان شده باشند و با ایجاد پویش از مردم درخواست کنند گوشی یا تبلتهایی که مورد نیازشان نیست را برای کمک به این دانشآموزان اهدا کنند.
شاد
ناشاد از شاد
تا همین جای کار که طراحان اپلیکیشن شاد مدعی شدهاند استفاده از آن بدون استفاده از اینترنت ممکن است بعضی از معلمان و دانشآموزان میگویند بهجز بحث کُندی و باگهای مختلف اپلیکیشن، از حجم اینترنت آنها هم کم میشود. موضوعی که چند روز بعد رئیس مرکز برنامهریزی و فناوری اطلاعات آموزش و پرورش به توضیح درباره آن پرداخت و درباره مصرف اینترنت مورد نیاز برای اتصال به برنامه شاد گفت: با دستور ستاد ملی کرونا «قرار است» اینترنت مورد استفاده رایگان باشد که زیرساختهای این کار باید فراهم شود.
اینکه آموزشوپرورش اپلیکیشنی سراسری تحت عنوان «شاد» را به عنوان یک ابزار آموزشی رونمایی کرده است جای تقدیر دارد، اما وقتی برای تعدادی از دانشآموزان قابلاستفاده نیست نمی تواند معنای مشابه مدرسه را داشته باشد. آنها میتوانند با برطرف کردن ضعفهای این اپلیکیشن، استفاده رسمی آن را به بعد از بازگشایی مدارس در مهرماه آینده موکول کنند. و از خرداد تا مهر99 برای دانشآموزان محروم هم راهکاری برای اتصال به این شبکه بیابند.
پایان سال تحصیلی در بهمنماه
آموزشوپرورش در آن صورت میتواند اعلام کند که «شاد» یک ابزار کمکآموزشی قوی در سراسر ایران بین معلمان و دانشآموزان است. و اگر مدارس ناچار شوند به دلیل حوادثی مانند سیل، زلزله، بارش برف و آلودگی هوا تعطیل بمانند، خانوادههای دانشآموزان نگران تعطیلات نمیشوند. اما تا آن موقع باید بنای آموزشوپرورش این باشد که بعد از صدور مجوز برگزاری امتحانات پایان سال از سوی ستاد ملی کرونا،سوالات امتحانات نهایی فقط از محتوای حدود 80 درصد از کتابهای تدریس شده تا پایان بهمن 98 طرح شود.در این صورت میتوان کمی امیدوار بود که درصدی از عدالت و اخلاق آموزشی رعایت شده است.
هم مدیران آموزشوپرورش و هم معلمان و اولیای واقعبین میدانند که در صورت اتخاذ چنین تصمیمی،نتایج غیرقابل جبرانی در یادگیری دانشآموزان رخ نخواهد داد. درنهایت با شروع سال تحصیلی میتوان معلمان و دانشآموزان را ملزم کرد که پایه تحصیلی جدید را با مرور و نگاهی به بخشهای جامانده کتابها به خاطر شیوع ویروس کرونا آغاز کنند. در این صورت زیان دانشآموزان مناطق کم برخورد از تعطیلی حدود 8هفتهای مدارس هم کمی جبران میشود.