به گزارش «شیعه نیوز»، هر بحرانی عوارض و پیامدهای مختلفی به دنبال دارد که پوشش و گستره این عوارض و پیامدها به افراد درگیر بحران و پیش بینی های افرادی که بحران را مدیریت می کنند، بر می گردد، عوارض و پیامدهای ویروس کرونا همه کشورهای جهان را درگیر کرده. یکی از عوارض جدی آن مربوط به حوزه روانی و سلامت اجتماعی است که در زمان بحران بهتر شناخته می شود لذا عوارض منفی روانی و اجتماعی مسئله ای است که بعد از پایان دوره بحران باقی مانده و مردم باید به آن بپردازند لذا توجه به این مسئله بسیار تعیین کننده و تاثیرگذار است. در این خصوص با «روزبه امیدی» روان شناس ،استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کاشان گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه می خوانیم.
علت استرس ها و تنش های خانواده ها در بحران کرونا چیست؟
بخشی از استرس های خانواده ها در شرایط کرونا، ترس از ویروس کرونا و مبتلا شدن به آن است. بخش مهم تر تغییراتی است که در این مدت در سبک زندگی افراد جامعه رخ داده است. تغییر شرایط شغلی، بحران های ناشی از شرایط اقتصادی، تغییر روابط افراد و دوری از اقوام همه اینها رفتارهای غیر مترقبه محسوب می شوند که قبلا افراد آنها را طبق عادات، دلبستگی ها و وابستگی ها انجام می دادند که اکنون به دلیل بحران کرونا محدود شده اند بنابراین این امر برخلاف رویه های رفتاری و روانی سابق افراد است که می تواند فشارزا و استرس زا باشد.قبل از بحران کرونا مردها با روابط اجتماعی و شغل خود و خانم ها با انجام کارهای منزل و مشغول بودن به مدیریت خانواده و فرزندان سازگاری می کردند و کودکان هم با مدرسه رفتن، دیدن دوستان و بازی ها بخش مهمی از نیازهای روانی خود را برطرف می کردند ولی در حال حاضر شرایط به گونه ای شده است که هیچ یک از اعضای خانواده نمی توانند به نسبت سابق نیازهای روانی و شغلی خود را ارضا کنند بلکه با تحمیل شرایط و قرنطینه خبری از سازگاری با شرایط جدید نیست.
از نظر شما دلایل این مسایل در بحران کرونا چیست؟
امروزه خانواده ها دچار فقر رفتاری در سازگاری شده اند. هرچند در گذشته تعارض هایی میان اعضای خانواده ها وجود داشت ولی آنها خود را به گونه ای با این مسایل سازگار کرده بودند که آن تعارض ها کاهش یافته بود، چون در شرایط فعلی بسیاری از آن فعالیت ها از بین رفته لذا تعارض های گذشته فعال شدند و ممکن است اعضای خانواده از صبح تا شب روبروی هم باشند و همدیگر را نظارت و قضاوت کنند و بسیاری از عیوبی که با آنها تاکنون کنار آمده بودند، اکنون مجبور به دیدن آن عیب ها شوند که این امر باعث فشار روحی و روانی به خانواده ها شده است، ضمن اینکه ارضا نشدن مسایلی مانند شغل و درآمد موجب ایجاد تنش در افراد و مجموعه این تنش ها هم باعث اختلال در خانواده ها شده است؛ بنابراین بحران کرونا یکی از شرایط مستعد کننده بروز اختلافات خانوادگی است.
برای کاهش آمار خشونت در بحران کرونا چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
با توجه به اینکه روش های سازگاری خانواده ها در حال حاضر وجود ندارد لذا آنها باید به فکر روش های جدید سازگاری باشند، مثلا من در گذشته با کارم احساس رضایتمندی می کردم، ولی در شرایط فعلی کاری ندارم. سوال اینجاست چه کاری باید کرد؟ جواب این است اگر هر فردی زندگی غنی نداشته باشد، مستعد اختلال است. منظور از غنی بودن این است که افراد احساس کنند در مسیر ارزش های خود حرکت می کنند. حالا این ارزش ها می تواند بین دو جنس متفاوت باشد، مثلا «کار» یکی از ارزش های مهم آقایان محسوب می شود ولی اکنون از این مهم محروم اند؛ بنابراین باید به دنبال غنی کردن زندگی خود باشند، به عنوان مثال اگر قبل از بحران کرونا در بیرون از منزل مشغول فعالیت بوده، امروز باید از طریق دورکاری به عنوان روش جایگزین استفاده کند تا احساس مفید بودن کند چون احساس بیهودگی بیشترین فشار را به ویژه برای مردها وارد می کند یا افرادی که اهل یادگیری هستند می توانند در داخل منزل آشپزی یاد بگیرند و یا مطالعه کرده و به بحث سلامتی و رژیم غذایی خود بیشتر اهمیت دهند، چون بیکاری هم عامل بسیاری از آسیب های اجتماعی است که منجر به رفتارهای ناسالم می شود.
انجام اموری معنوی چقدر می تواند تاثیر گذار باشد؟
یکی دیگر از روش های جایگزین، انجام اقدامات معنوی است. کاری که اکنون عده ای از جوانان با توزیع ماسک و انجام امور خیریه در شهرستان ها و روستاهای دورافتاده انجام می دهند لذا با توجه به اینکه افراد در قرنطینه، اوقات فراغت زیادی دارند با روابط غیر فردی و مسایل اجتماعی که افراد قبل از کرونا داشته اند با در خانه ماندن از طریق رسانه های تصویری و صوتی (با جایگزین کردن حضوری) باید آنها را احیا کنند که این امر به کاهش روانی خانواده ها هم کمک خوبی می کند. عدم رعایت رفتارهای غیر بهداشتی (خواب و خوراک) در دوره قرنطینه آسیب های روانی و خانوادگی زیادی به دنبال دارد که این ویژگی در افراد دارای زمینه های آسیب زا مانند وسواس، افسردگی و اضطراب در این دوره تشدید می شود به ویژه وسواس که باید به روانپزشک یا روان شناس مراجعه شود.
با توجه به اینکه استرس ها و تنش های والدین در دوره قرنطینه بر کودکان نیز تاثیر می گذارد از نظر شما چه اقداماتی باید برای محافظت از کودکان در بحران کرونا صورت بگیرد؟
والدین منبع امنیت کودکان هستند. رفتار والدین هم تضمین کننده سلامت روانی کودکان هستند و هم برای آنها خطرآفرین می یاشد. در صورتی که والدین سبک زندگی مناسبی داشته باشند کودکان در چنین شرایطی با مشکلات جدی مواجه نخواهند شد. با توجه به اینکه کودکان نیز در هر سنی که باشند، نیازمند این هستند که زندگی شان غنی باشد. اگر تصور می کنیم با یک گوشی موبایل یا تبلت،آنها دیگر مشکلی نخواهند داشت، اشتباه کردیم. در این دوره باید ورزش، خواب و خوراک بچه ها به شیوه مناسبی صورت بگیرد، رعایت رفتارهای روتینی که افراد در زندگی خود داشته اند کمک زیادی به سلامت افراد می کند، به عنوان مثال کودکان قبل از بحران کرونا روتین هایی مانند بیدار شدن، رفتن به مدرسه و انجام تکالیف خود در زمان معینی را داشتند که اکنون با تحمیل شرایط قرنطینه این روتین ها تا حدودی به هم خورده است؛ بنابراین باید آنها را مجاب کنیم که در این دوره نیز همین روتین ها را ادامه دهند. یک اصل کلی می گوید به هر اندازه ما به سبک سازگاری نزدیک تر شویم احتمال سالم بودن بیشتری داریم.
آیا بحران کرونا نقشی در تضعیف یا تقویت باورها و ارزش های افراد دارد؟
باورها و ارزش های افراد بستگی به زمینه های شخصیتی آنها دارد. ممکن است فردی در کنار اعتقادات خود معتقد باشد که هر اتفاقی که از طرف خداوند نازل می شود، نیکو است و ممکن است حکمتی در آن نهفته باشد. اگر چنین باوری داشته باشیم، حتما باورهای ما تحکیم پیدا می کند، در غیر این صورت تضعیف می شوند. بعضی از افراد دایما نیازمند از خداوند و در حال طلب و آرامش اند و رفتارهای عبادی زیادی هم دارند اما جنس این رفتارها مناسب نیست، چون زمانی که نیازهایش برآورده می شود، شکرگزار است و به محض اینکه این نیازها به خطر می افتد از خداوند طلبکار می شوند؛ بنابراین جنس رفتارهای عبادی بسیار مهم تر هستند، چون افراد مومن زیادی وجود دارند که هم نماز می خوانند و هم روزه می گیرند ولی جنس باورهای آنها جنس خوبی نیست، مانند خوارج که افراد مومنی بودند اما بسیار پرخاشگر و وسواس بودند؛ بنابراین اگر شخصیت سالم باشد، باورها هم تقویت می شود اما اگر معیوب باشد، باورهایش سست می شود؛ بنابراین سلامت شخصی که دارای ایمان و باور است، بسیار مهم می باشد.