به گزارش «شیعه نیوز»، پس از گذشت بیش از هزار سال از بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله، تعداد زیادی از انسانهای آزاد اندیش و حقیقتجو در جهان مدرن به اسلام میگروند. وقتی از علت و سرنخ گرایش و انتخاب آنان سوال میشود، نکاتی مختلفی را در پاسخ میگویند، اما سرنخ اصلی و مشترک همه ایشان، همسو بودن این دین آسمانی با فطرت و تبار درونی انسان و ارزش نهادن اسلام به کرامت ذاتی آنهاست.
به گفته بسیاری از مورخان و اندیشمندان و فیلسوفان تاریخ، اسلام نه تنها با عقلانیت و فطرت انسان مخالفت نکرده بلکه از آن برای اثبات حقانیت خود یاری میجوید. مهمترین نشانه دعوت به خرد ورزی، تعابیر گوناگون دعوت به تفکر و تعقل در آیات و روایات است. مطالعه سرگذشت تحولات فکری تازه مسلمانان میتواند این آموزه اساسی و پویای اسلام را روشن نماید.
خانم سمانه رحماننژاد سرگذشت 38 نفر از این رهیافتگان را در کتاب «آنانکه دویدند و رسیدند» گرد آورده است. انتشارات سروش ملل در سال 1386 و مؤسسه فرهنگی نبأ در سال 1392 این اثر را در 180 صفحه به چاپ رساندهاند.
بررسی داستانهای شگرف تازهمسلمانان نه تنها دائرة المعارفی از کنکاش های معرفتی است، بلکه وضعیت بُروز و ظهور مکتب اسلام در کشورهای جهان اسلام و در ممالک غیر اسلامی را نیز نمایش میدهد. در میان این گروندگان، از هر کیش و نحلهای و تراز فکری میتوان یافت که به تعبیر قرآن: «فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أن يَهْدِيَهُ يَشرَحْ صَدْرَهُ لِلاسْلام؛ خداوند هرکس را بخواهد هدایت کند دلش را به اسلام میگشاید».
در بخش سرگذشت خانم «امیره» از امریکا، تأثیر او از حرفهای یک دختر فلسطینی را میخوانیم. در ابتدا حجاب خانم های مسلمان در دانشگاه، توجه او را جلب کرد و به گفتگو با یک دختر فلسطینی واداشت. او سپس میگوید دوستم هرکاری میکرد که مرا متقاعد کند که اسلام تنها راهی است که به بهشت ختم میشود. او بعد از شش ماه فارغ التحصیل شد و به فلسطین برگشت. میدانستیم که ملاقاتمان در این دنیا تقیربا غیر ممکن است. او میگفت: «انشاءالله همدیگر را در آن دنیا و در بهشت میبینیم.» متاسفانه او دو هفته بعد از برگشت به کشورش کشته شد. پس از آن به مطالعه درباره اسلام پرداخت. با دوستان جدید خاورمیانه ای آشنا شد. حتی به زبان عربی اشتیاق پیدا کرد. هشت ماه درباره اسلام تحقیق کرد و مسلمان شد.
اما به گفته خودش، پس از اسلام دوستان امریکاییاش را از دست میدهد، والدینش او را به آسایشگاه بیماریهای روحی بردند و سرانجام او را عاق و نفرین کردند. بعد از بمب گذاری در عربستان و قتل پسرعمویش، خانواده اش به او گفتند خون آنها گردن تو و دوستان تروریست تو است.
نگرش عمیق معرفتی در نگاه تازهمسلمانان، جلوه بیشتری دارد. وقتی از آغاز و علت و چگونگی اسلام آوردن آنها سوال میپرسند، پاسخ های تأمل برانگیزی میدهند که گویا اسلام گمشده آنان بوده است. خانم «تمیس کروز» در در بخشی از این کتاب با عنوان «مقدسترین حالت وجود» میگوید: «از من میپرسند کی مسلمان شدی؟ به آنها میگویم که من مسلمان متولد شده بودم اما نمی دانستم.» او از شکستهای روحی و کمبود معنویت در کنار رفاه معیشتی گذشتهاش سخن میگوید و ادامه میدهد: «با یک دختر مسلمان در دانشگاه آشنا شدم و او مرا به جلسات ماهانه دینی میبرد. در آنجا معنویت و آرامش در حضور خدا را میدیدم». او کنش غرب مسیحی را با اندیشه اسلام چنین ترسیم میکند: «فرهنگ غرب اسلام را نمیپذیرد و آن را درک نمیکند. آنها فکر میکنند که ما مسلمانان تروریست و طرفدار کهنهپرستی هستیم که میخواهیم دنیای پر از آرامش مسیحیان را ویران کنیم و از آنها انتقام بگیریم.»
در میان تازهمسلمانان افرادی هستند که گذشته شرارت باری داشتهاند اما وقتی موشکافانه زندگیشان را باز میخوانیم گاهی این شرارتها را برخاسته از کمبود معنویت و نیافتن پاسخهای اولیه انسانشناختی میبینیم. آقای «جیم» از امریکا در بخش دیگری از این کتاب با عنوان «چطور مسیح مرا مسلمان کرد»، از شرارتها، تعویض و تبدّل دین و حتی شیطانپرستی و استفاده از مواد مخدر و اسلحه خود میگوید. او با سردرگمی در میان ادیان و مذاهب مختلف به کلیسای ارتدکس میرسد که در منطقه خاورمیانه و در عهد باستان به زبان آرامی صحبت میکردند، یعنی همان زبان حضرت مسیح. او میگوید: «آن موقع فکر میکردم که باید به مدرسه علوم دینی بروم تا بتوانم به عنوان مبلغ خدا، مسلمانان کثیف و بدبخت را نجات دهم و به پرستش مسیح دعوتشان کنم». از این رهگذر شروع به مطالعه اسلام و قرآن میکند تا آنجا که یادگیری عربی و قرآن را بر زبان آرامی و مسیحیت ترجیح میدهد. اما همین مطالعات سبب گرایش او به اسلام شد. به ویژه آموزههای قرآنی درباره شخصیت حضرت مسیح و نفی تثلیث، توجه او را جلب کرده بود.
سرگذشتهای کوتاه ولی جذاب این حقیقتجویان در یک تا چند صفحه، خواننده را ترغیب میکند که از اول تا آخر کتاب را در یک نوبت بخواند. چهار سوژه در همه داستان های متنوع این کتاب وجود دارد: 1. برداشت و تلقی اشتباه غربیان و مسیحیان از اسلام و زیست مسلمانان، 2. کمبود معنویت و سوالهای بیپاسخ در زندگی پیش از اسلام، 3. توجه تازهمسلمانان به آموزههای فطری در اسلام، 4. تبلیغ عملی و علمی زیبای برخی از مسلمانان برای پرسشگران نامسلمان.