به گزارش «شیعه نیوز»،چرا در قران ایات زیادی درباره ی حرمت شراب امده ولی از مواد مخدر که ضرر های فردی و اجتماعی ان خیلی بیش تر از مشروبات الکلی است حرفی زده نشده؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
۱. در قرآن کریم مطلبی در رابطه با حرام بودن مصرف مواد مخدر بیان نشده است. این که چرا در قرآن حرام بودن تریاک مطرح نشده، این است که در آن زمان هرویین، تریاک، حشیش و غیره نبود و اگر چیزی به نام تریاق وجود داشت، به عنوان پادزهر دارویی بود. اگر به این شکل امروزی وجود داشت، قطعاً اسلام آن را حرام می کرد. طبیعی است از انسان عاقل انتظار نمی رود که علیه سلامتی اش اقدام کند و به بدنش آسیب وارد کند چه آسیب به شکلی باشد که بدن مجروح شود و یا به شکلی باشد که منجر به مرگ شود.
۲. هر چند موضوع حرمت مواد مخدر به صراحت و به طور مصداقی در قران ذکر نشده اما قواعدی کلی در مورد ممنوعیت اسیب رساندن و ضرر رساندن به خود و خود را در هلاکت ادناختن بیان شده که مووضع مواد مخدر و استعمال ان از مصادیق این امر کلی شمرده می شودکه برای نمونه می توان به آیه های ذیل اشاره نمود. الف) لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ( آیه ۱۹۵ سوره بقره) ترجمه: خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید، و نیکی کنید که بی تردید خداوند نیکوکاران را دوست دارد. ب ) لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً ( آیه ۲۹ سوره نساء) ترجمه: خودکشی نکنید و همدیگر را نکشید، و خود را به هلاکت گناه نیفکنید که همانا خداوند همواره به شما مهربان است.
۳. در روایات به این مووضع هم به صورت کلی و هم به صورت مصداقی پرداخته شده است .
در حدیث معروفی رسول خدا (ص) فرمودند: «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِی الْإِسْلَام»[۱]. طبق این حدیث، هیچ کس حق ندارد ضرر و زیانی به خود و یا به دیگری برساند. بعضی آیات هم به این مضمون اشاره فرموده اند.[۲] از این روایت و روایات متعدد دیگر این قاعده به دست می آید: هرگز کسی نباید به خود یا دیگری ضرر و زیانی برساند. اعتیاد به مواد مخدر نیز ابتدا ضرر به نفس و سپس ضرر به خانواده و جامعه است. قاعده یاد شده، یکی از مهم ترین و بنیادی ترین قواعد فقهی است که در بیشتر ابواب فقهی به آن استناد می شود و حتی مستندِ بسیاری از احکام، فقط همین قاعده است.
سیدابوالحسن اصفهانی (رحمه الله) در کتاب وسیلةالنجاة و بسیاری از مراجع تقلید و فقهای عظیم الشأن با استناد به همین دلیل، به حرمت استعمال مواد مخدر حکم کرده اند. بر اساس این قاعده، هر چیزی که ضرر فاحش دارد، حرام است و چون اعتیاد، ضرر فاحش دارد، حرام است.
از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است: «کلُّ شَی ءٍ یکونُ فِیهِ الْمَضَرَّةُ عَلَی الْإِنْسَانِ فِی بَدَنِهِ فَحَرَامٌ أَکلُهُ إِلَّا فِی حَالِ الضَّرُورَة[۳]؛ هر چیزی که به بدن انسان ضرر برساند، خوردنش حرام است، مگر در حال ضرورت.» امروزه با توجه به تجربه ها و کشف های علمی بشر، تردیدی نیست که برخی مواد مخدر، از نظر روحی و جسمی، ضررهای متعدد و جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد و خسارت های شدید اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بسیاری بر جای می گذارد.
به نظر می رسد، مهم ترین دلیل حرمت مواد مخدر، همین قاعده «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» باشد، به خصوص که ضرر و زیان این مواد: اولًا، فاحش و شدید است، ثانیاً، آثار آن به خود مصرف کننده مواد منحصر نمی شود، بلکه خانواده و اطرافیان فرد معتاد و جامعه به خاطر آن، متحمل خسارات و زیان های شدید و جبران ناپذیری می شوند. شایان ذکر است، در برخی موارد، فرد معتاد، قدرت تعقل و ادراک را از دست داده و به موجود بی روح و احساسی تبدیل می شود که درباره امور پیرامون خود بی تفاوت است و پوچ انگاری نظام آفرینش، بر همه رفتارهای او حاکم می گردد.[۴]
در حدیث معروفی امام رضا (ع) می فرمایند: «کلُّ امْرٍ یکون فیهِ الْفَسادُ.. . حَرامٌ ضارٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَسادٌ لِلنَّفْسِ[۵]؛ هر امری که در آن فساد است.. . و به روح و جسم ضرر می زند، حرام است.» اعتیاد به مواد مخدر نیز فساد در پی دارد و به جسم و روح ضرر می رساند؛ بنابراین حرام است.
حرمت مصرف اشیای زیان زا
در روایتی آمده است: «انَّ الطّینَ یورِثُ السُّقْمَ فی الْجَسَدِ وَ یهَیجُ الدَّاءَ؛[۶] خوردن گِل، سبب بیماری و تهییجِ درد است.» شهید ثانی در کتاب مسالک الافهام، نخستین دلیل تحریم «خوردن خاک» را ضررهای جسمی معرفی می کند.[۷] این امر نشان می دهد که مصرف تمام اشیای ضررزننده حرام است، حتّی اگر روزه واجب ضرر داشته باشد، باید ترک شود.[۸] غسل و وضوی واجب نیز در صورت ضرر، به تیمّم تبدیل می شوند؛
بنابراین، اعتیاد به مواد مخدر که این همه ضرر دارد، به طریق اولی حرام خواهد بود. پیامبر اکرم (ص) خطر اعتیاد را پیش بینی و معتادان را نکوهش فرمودند: «سَیأتی زَمان عَلی امَّتی یأکلونَ شَیئاً اسمُهُ البَنج، أنا بَری ءٌ مِنهُم وَ هُم بَریئُونَ مِنّی[۹]؛ زمانی بر امت من خواهد آمد که از چیزی به نام «بنگ»[۱۰] استفاده می کنند. من از آنان بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.» آن حضرت در سخن دیگری فرمود: «سَلِّمُوا عَلَی الْیهُودِ وَ النَّصَارَی وَ لَا تُسَلِّمُوا عَلَی آکلِ الْبَنْج[۱۱]؛ بر یهود و نصارا سلام کنید، ولی بر کسی که از بنگ استفاده می کند، سلام نکنید.»
حضرت رسول (ص) در سخنی دیگر، عاقبت بدِ معتادان به «بنگ» را این گونه گوش زد فرمود: «مَنِ احْتَقَرَ ذَنْبَ الْبَنْجِ فَقَدْ کفَر[۱۲]؛ هر کس بنگ را کوچک شمارد، کافر شده است.» ایشان هم چنین در حدیث دیگری می فرمایند: «أَلا إنَّ کلّ مُسکرٍ حَرامٌ وَ کلَّ مُفتِرٍ حَرامٌ وَ کلَّ مَخَدّرٍ حَرامٌ[۱۳]؛ هان! هر چیز مست کننده حرام است، هر چیز سست کننده حرام است و هر چیز مخدر حرام است.»
این روایات اگرچه مرسله اند، اما مضمون شان با مضامین دیگر ادله حرمتِ مواد مخدر، سازگار است و اگر هم به صورت دلیل مستقلی مطرح نشوند، می توان از آنها به عنوان مؤید دلیل حکمِ حرمت مصرف مواد مخدر، استفاده کرد. جهت مطالعه و آشنایی بیشتر به کتاب پدیده اعتیاد اثر عبدالکریم پاک نیا مراجعه کنید.
پی نوشت ها:
[۱] بحارالأنوار، ج ۲، ص ۲۷۶؛ محمدبن على بن بابویه، معانى الأخبار، ص ۲۸۱؛ حسن بن یوسف حلّى( علامه حلى)، نهج الحق و کشف الصدق، ص ۴۸۹.« لاضَرَر» یعنى انسان نباید به خود یا به دیگرى زیان بزند؛ و« لاضرار» یعنى نباید به یکدیگر زیان رسانند. پس« ضرار» دوجانبه است و« ضرر» یک جانبه. [۲] مانند: بقره، آیه ۲۳۳:\i لا تَضارَّ والِدَهٌ بِوَلَدِها\E و نساء، آیه ۱۲:\i ... او دَینٍ غَیرَ مُضارِ.\E.
[۳] شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج ۲۵، ص ۸۴ ..
[۴] سیداحمدرضا حسینى،« نگاهى اجمالى به دلایل حرمت استعمال مواد مخدر»، مجله رواق اندیشه، ش ۳، ص ۵۸.
[۵] الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا( ع)، ص ۲۵۰.
[۶] احمد بن محمد بن خالد برقى، المحاسن، ج ۲، ص ۵۶۵..
[۷] « أکل الطین- و المراد به ما یشمل التراب و المدر- حرام، لما فیه من الإضرار الظاهر بالبدن»؛ مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج، ص ۶۸.
[۸] گرچه در عرف،« روزه» امرى عدمى است که عده اى از کارها را نباید انجام داد، اما شرعاً تکلیف و امرى انجام دادنى و وجودى است که در صورت ضرر نباید انجام داد. افزون بر آن،« ضرر» در حدیث لاضرر هم اسم جنس است و از آن، نقص مالى یا بدنى اراده شده که معادل فارسى آن،« زیان» است. نفى جنس ضرر در کلام پیامبر اسلام، که مبین شریعت است در این ظهور دارد که در حکومت اسلامى ضرر( اعم از امور وجودى یا عدمى) به کلى منتفى است. و منتفى شدن جنس ضرر به این است که مکلفان به کارى که منشأ ضرر است تکلیف نشوند و براى احدى اقدام به ضرر تجویز نشود که با نفى یادشده منافات دارد.
از آن جا که کلمه« ضرر» مطلق است، شامل وارد کردن ضرر بر بدن خود با انجام امرى یا با ترک امرى دیگر مى شود. هم چنین« ضرار» مصدر و به معناى وارد کردن ضرر است و افزودن« لا» بر عمل مکلف در قالب مصدر، ظاهر در تحریم این فعل یا وجوب ترک آن فعل بر مکلف است ..
[۹] حسین بن محمدتقى نورى، مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۸۶.
[۱۰] « بنج» واژه اى عربى و در لغت به معناى گیاهى است تخدیرى و نعشه آور که در فارسى،« بنگ» نام دارد و امروزه به آن« حشیش» مى گویند و مواد مخدر از آن تولید مى شود. فرهنگ معین درباره واژه« حشیش» مى نویسد:« گردى که از کوبیدن برگ ها و سرشاخه هاى گل دار شاهدانه مى گیرند که به خاطر داشتن مواد سمّى مخدر است.» بنگ و حشیش غیر از خشخاش است، چراکه خشخاش ماده اى سستى آور است و بنگ توهم زاست. هم چنین خشخاش گیاهى مستقل با گل هاى رنگارنگ است، ولى بنگ و حشیش از سرشاخه هاى گل دار بوته شاهدانه به عمل مى آید.
[۱۱] همان ..
[۱۲] همان.
[۱۳] على احمدى میانجى، مکاتیب الرسول، ج ۳، ص ۵۸۲ ..