شیعه نیوز:
پرسش
آیا این حدیث از جهت سند و متن درست است که امام مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) در حالت برهنه ظهور میکند: امام رضا( علیه السلام ) فرمود: «یکی از علایم خروج امام مهدی که او برهنه در محور خورشید ظهور میکند». حق الیقین ص 347.
پاسخ اجمالی
بر اساس تعدادی از روایات، از نشانههاى ظهور امام مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) نداهایى آسمانى است. یکی از این نداها، ندایی است که با نمایان شدن تصویری در قرص خورشید همراه است. و یکی از روایاتی که بر این مطلب دلالت دارد، روایتی است که گاه ترجمههای نادرستی از آن ارائه شده است. ترجمهای که صحیح به نظر میرسد این است: «مردم، جسم نیرومند و تنومندی که تنومندیش، نمایان و آشکار است را در قرص خورشید میبینند که ندا میدهد: اين امير المؤمنين است كه برگشته است تا ظالمان را هلاک كند».
پاسخ تفصیلی
براى ظهور حضرت امام مهدى( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) در احادیث پیشوایان معصوم( علیه السلام )، نشانههایى ذکر شده است. این نشانهها در مدت زمانى طولانى به تدریج به وقوع میپیوندد.[1] در این میان برخى از نشانهها نزدیک ظهور حضرت مهدى( علیه السلام ) تحقق مییابد و برخى دیگر ممکن است سالها پیش از ظهور آنحضرت اتفاق بیافتد. بر طبق روایات، از نشانههایى که نزدیک و متصل به ظهور امام مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) تحقق مییابد، نداى آسمانى است،[2] که در مراحل مختلف ظهور حضرت مهدى( علیه السلام ) نداهاى گوناگونى شنیده خواهد شد. یکی از این نداها، ندایی است که با نمایان شدن تصویری در قرص خورشید همراه است. و یکی از روایاتی که بر این مطلب دلالت دارد، روایتی است که گاه ترجمههای نادرستی از آن ارائه شده و باید مورد بررسی قرار گیرد.
امام رضا( علیه السلام ) میفرماید: «... وَ الصَّوْتُ الثَّالِثُ يَرَوْنَ بَدَناً بَارِزاً نَحْوَ عَيْنِ الشَّمْسِ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ كَرَّ فِي هَلَاكِ الظَّالِمِين».[3]
اگر به متن عربی این حدیث بنگریم؛ آنچه باید به ترجمه آن دقت شود، عبارت «بدناً بارزاً» است که به اشتباه «بدن عریان و برهنه» معنا شده است. برای اینکه بیشتر این مطلب روشن شود، معنای لغوی «بدن» و «بارز» بیان میشود.
«بدن» به معناى جسد و جسم است، ناميدن جسم به بدن به جهت بزرگى جثّه است، امّا ناميدن جسد به اعتبار رنگ بدن است؛ مانند اینکه گفته شده است: «ثَوْبٌ مُجَسَّدٌ وَ امَرأَةٌ بادِنٌ و بَدينٌ» يعنى لباس رنگ شده و زن تنومند. شتر قربانى را به جهت فربه و تنومند بودنش «بَدَنه» گفتهاند.[4] همچنین «بدن» به معنای تنومند و نیرومند بودن آمده است.[5]
«بارز» از ریشه «برز»؛ به معنای نمایان شونده، ظاهر و پیدا شونده و آشکارا است.[6] اما باید توجه داشت که؛ بروز و آشکار شدن در مقابل مطلق بطون و هر آنچه در باطن پنهان است، نمیباشد و نیز به معنای ظهور و آشکار شدن بیّن و از همه جهت نیست، بلکه به معنای ظهور و آشکار شدنی است كه بر كيفيّت مخصوص و بیسابقه صورت بگيرد.[7] اگر به قرآن و کلام مفسّران مراجعه کنیم این نکته بهتر روشن میشود؛ مانند آیات زیر:
«يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا يَخْفى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ»؛[8] ظاهر و آشکار شدن مردم در روز قيامت به گونه مخصوصى است كه از قبور خارج گشته، و به حالت خالص و بدون قيود و توجّه به چيز ديگر، در پيشگاه عظمت پروردگار متعال ظاهر و حاضر گردند.[9] در دنيا، انسان میكوشد كه نقاط منفى و تجاوزهاى خود را از حقوق ديگران بپوشاند و، مكتوم سازد، و حتى میكوشد كه خود را نيز بفريبد، و پنهان كردن بزهكاریهايش از ضمير و وجدان خويش با توجيهات و بهانههايى صورت میگيرد، و میتواند از چنگ عدالت بگريزد، امّا اعتقادات و گفتهها و كارهاى انسان در آن روز به تمامى ظاهر و آشکار میشود و هرگز هيچ پنهان شدهاى از آنها پنهان نمیماند.[10]
«وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَةً وَ حَشَرْناهُمْ»؛[11] روزى كه دارای ویژگی خاص است از این جهت که؛ كوهها از محلهاى خود حركت داده میشوند، و زمين، صاف و ساده قرار میگیرد، و بلندیها و پستیها برطرف شده، و زمين هموار میگردد، و در آن روز كسى قدرت تصرّف و مداخله در خصوصيّات زمين را ندارد.[12]
بنابراین با توجه به معنای لغوی دو کلمه «بدن» و «بارز» و مطالبی که گفته شد؛ ترجمهای که برای «بدناً بارزاً» صحیح به نظر میرسد این است: «مردم، جسم نیرومند و تنومندی - که تنومندیش نمایان و آشکار است - را در قرص خورشید میبینند که ندا میدهد: اين امير المؤمنين است كه برگشته است تا ظالمان را هلاک كند».
گفتنی است؛ در روايت دیگری کلمه «بارزاً» نیامده است: «وَ الصَّوْتُ بَدَنٌ يُرَى فِي قَرْنِ الشَّمْسِ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ فُلَاناً فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا وَ قَالا جَمِيعاً فَعِنْدَ ذَلِكَ يَأْتِي النَّاسَ الْفَرَجُ وَ تَوَدُّ النَّاسُ لَوْ كَانُوا أَحْيَاءً وَ يَشْفِي اللَّهُ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ»؛[13] صدای [فرد] تنومندی در تابش نخستين شعاع خورشيد ديده میشود که میگويد: خداوند فلانی را برانگيخته است، شنوای [فرمان] او باشيد و طاعتش را گردن نهيد. در آن هنگام مردم را گشايش فرا میرسد و مردم آرزو میکنند کاش زنده باشند. خداوند سينههای اهل ايمان را شفا میبخشد.
بر این اساس، ترجمهای از این روایت که در پرسش بدان اشاره شده، چندان صحیح به نظر نمیرسد.
[1]. ر.ک: «علایم ظهور حضرت مهدى ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )»، سؤال 49؛ «وقوع صیحه آسمانی برای ظهور حضرت مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )»، سؤال 28681.
[2]. ر.ک: «ظهور امام زمان( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) و ندای آسمانی»، سؤال29331.
[3]. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، محقق و مصحح: تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 440، دار المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، 1411ق؛ قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1169، مؤسسه امام مهدی ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )، قم، چاپ اول، 1409ق؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج 5، ص 355،اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1425ق.
[4]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 112، دارالقلم، بیروت، چاپ اول.
[5]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 48، دار صادر، بیروت، چاپ سوم؛ بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 179، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
[6]. ابن فارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، محقق و مصحح: هارون، عبدالسلام محمد، ج 1، ص 218، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، چاپ اول، 1404ق؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق: حسینى اشکورى، احمد، ج 4، ص 7 – 8، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش؛ لغت نامه دهخدا، واژه «بارز».
[7]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 1، ص 251، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر اثار علامه مصطفوی، بیروت، قاهره، لندن، چاپ سوم.
[8]. غافر، 16: «روزى كه آنها (حاضرين در محشر) ظاهر و آشكارند، چيزى از آنها بر خدا پنهان نمیماند».
[9].التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج 1، ص 251؛ مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، ج 12، ص 244، مرکز نشر کتاب، تهران، چاپ اول، 1380ش.
[10]. مدرسی، سید محمد تقی، من هدی القرآن، ج 12، ص 39 – 40، دار محبی الحسین، تهران، چاپ اول، 1419ق.
[11]. کهف، 47: «و زمين را آشكار [و مسطح] میبينى و همه آنان (انسانها) را برمیانگيزيم».
[12].التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج 1، ص 251 – 252؛ تفسير روشن، ج 13، ص 269.
[13]. کتاب الغیبة، ص 440؛ الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1169؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 289 – 290، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
T