شیعه نیوز:
پرسش
در حدیثی آمده است: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ( علیه السلام ) قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ( علیه السلام ) یَقُولُ إِذَا کَانَ الْغُلَامُ مُلْتَاثَ الْأُدْرَةِ صَغِیرَ الذَّکَرِ سَاکِنَ النَّظَرِ فَهُوَ مِمَّنْ یُرْجَى خَیْرُهُ وَ یُؤْمَنُ شَرُّهُ قَالَ وَ إِذَا کَانَ الْغُلَامُ شَدِیدَ الْأُدْرَةِ کَبِیرَ الذَّکَرِ حَادَّ النَّظَرِ فَهُوَ مِمَّنْ لَا یُرْجَى خَیْرُهُ وَ یُؤْمَنُ شَرُّهُ». در بحث جهاد نیز در بحث دفن کردن اموات زمانی که نشود اموات مؤمن را از کافر تشخیص داد یکی از راهها این است: آنکس که آلتش کوچکتر است دفن شود؛ چون او مؤمن است. حال با توجه به حدیث و این حکم فقهی: اولاً آیا حدیث صحیح است یا خیر؟ ثانیاً به فرض صحت حدیث آیا میتوان تبیینی برای حدیث و این حکم فقهی ارائه داد یا خیر؟ ثالثاً اگر حدیث صحیح است بزرگی و کوچکی آلت و سفت و شل بودن بیضه چه ربطی به خوب یا بد بودن انسان دارد؟ آلت و بیضه یک مسئله ژنتیکی و ارثی و پزشکی است. در صورتی که خیر و شر بودن طرف به رعایت ایمان و تقوا است که با تربیت صحیح تحقق پیدا میکند. رابعاً در بچگی و اوایل تولد، آلت و بیضه همه بچهها کوچک است. پس این حدیث به چه معنا است؟ خامساً هر انسانی در حالت عادی آلتش شل و کوچک است، اما موقعی که تحریک و نعوظ شود؛ آلتش سفت و بزرگ میشود پس معنای حدیث چیست؟
پاسخ اجمالی
این پرسش اشاره به دو مسئله دارد که در برخی روایات به آن اشاره شده است:
الف. در روایتی میخوانیم:
محمَّد بن یَحیَى عَنْ أَحمد بن محمَّد و علیّ بن إِبراهیم عن أَبِیهِ جَمِیعاً عَن ابن مَحبُوب عن خَلِیلِ بْنِ عَمْرٍو الْیَشْکُرِیِّ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ( علیه السلام ) قَالَ: «کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ یَقُولُ إِذَا کَانَ الْغُلَامُ مُلْتَاثَ الْأُدْرَةِ صَغِیرَ الذَّکَرِ سَاکِنَ النَّظَرِ فَهُوَ مِمَّنْ یُرْجَى خَیْرُهُ وَ یُؤْمَنُ شَرُّهُ قَالَ: وَ إِذَا کَانَ الْغُلَامُ شَدِیدَ الْأُدْرَةِ کَبِیرَ الذَّکَرِ حَادَّ النَّظَرِ فَهُوَ مِمَّنْ لَا یُرْجَى خَیْرُهُ وَ یُؤْمَنُ شَرُّهُ».[1]
امام صادق( علیه السلام ) میفرماید: امام علی( علیه السلام ) فرمود: «وقتی پسر بچهای؛ بیضهاش افتاده، آلتش کوچک و دیدی آرام دارد، امید به خوبى و آسودگى از بدى او باشد، و اگر بیضه بچهای؛ سخت، آلتش بزرگ و دیدی تیز دارد نه امید به خوبى او است و نه آسودگى از بدیش».
غیر از خلیل بن عمرو یشکری که شخص مجهولی است، دیگر راویان امامی و مورد اطمینان هستند و توثیق شدهاند. اما به جهت اینکه در کتابهای رجالی، نامی از خلیل بن عمرو یشکری برده نشده، این حدیث از جهت سندی ضعیف است.
اگر از ضعف سندی حدیث، چشمپوشی کنیم؛ متن حدیث یک معیار صد در صدی و حتی مهم برای تشخیص بچههایی با عاقبت خوب نیست، بلکه خیر و یا شرّ بودن بستگی به رعایت تقوا و بندگی خدای تعالی دارد که با تربیت صحیح و اختیار آدمی تحقق پیدا میکند. به علاوه؛ در روایت لفظ «یرجی» آمده؛ یعنی «امید» این است که عاقبت خوبی داشته باشد و دیگران از شرّش در آسوده باشند.
ب. برخی از فقها - مانند شیخ طوسی- با توجه به تعدادی روایات، در بحث دفن میّت این بحث را مطرح کردهاند که؛ هرگاه میّتى در بیابان یافت شود و معلوم نباشد که مسلمان است یا کافر، آنکس که آلتش کوچکتر است دفن شود؛ چون او مسلمان است.[2]
روایاتی که در اینباره نقل شده، چنین است:
امام صادق( علیه السلام ) فرمود: رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) در جنگ بدر فرمود: «به خاک نسپارید جز کسى که آلت مردانگیش کوچک است، و فرمود: این نباشد جز در مردم ارجمند».[3] این روایت نیز ضعیف است؛ لذا برخی از فقها توقف کرده و بر اساس این روایت فتوا ندادهاند.[4]
شیخ طوسی از امام علی( علیه السلام ) روایت کرده است: «به موردش نگاه کنند، اگر آلت مردانگیش کوچک بود، دفن شود».[5]
این روایت مرسل است؛[6] و سلسله سند آن حذف شده است. لذا از جهت سندی ضعیف میباشد.
برخی از فقها این روایات را شاذّ[7] میدانند و میگویند: هیچ دلیل دیگری آنرا کمک نمیکند.[8]
به هر حال؛ به جهت ضعف این روایات؛ برخی از فقها درباره دفن جنازه مشکوک، فتوا به انداختن قرعه دادهاند.[9] و یا فتوا به دفن هر دو جنازه مشکوک دادهاند تا حرمت جنازه مسلمان حفظ شود.[10]
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 51، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، محقق، مصحح، کشفی، سید محمد تقی، ج 1، ص 182، تهران، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، چاپ سوم، 1387ق؛ ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، المقتصر من شرح المختصر، محقق، مصحح، رجائی، سید مهدی، ص 162، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، 1410ق.
[3]. «مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ( علیه السلام ) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّه یَوْمَ بَدْرٍ لَا تُوَارُوا إِلَّا کَمِیشاً یَعْنِی بِهِ مَنْ کَانَ ذَکَرُهُ صَغِیراً وَ قَالَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ إِلَّا فِی کِرَامِ النَّاسِ»؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 172 – 173، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. محقق حلّی، نجم الدین جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، ج 1، ص 315، قم، مؤسسه سید الشهداء(علیه السلام)، چاپ اول، 1407ق.
[5]. المبسوط فی فقه الإمامیة، ج 1، ص 182.
[6]. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق، مصحح، قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 21، ص 133، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق؛ طباطبایى حکیم، سید محمد سعید، مصباح المنهاج(کتاب الطهارة)، ج 6، ص 324، قم، مؤسسة المنار، بیتا.
[7]. ر.ک: «معنای حدیث شاذ و معلل»، سؤال 32703.
[8]. ابن ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محقق، مصحح، موسوی، حسن بن احمد، ابن مسیح، ابو الحسن، ج 2، ص 20، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[9]. السرائر الحاوی لتحریر الفتاوى، ج 2، ص 20.
[10]. حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، محقق، مصحح، خالصی، محمد باقر، ج 4، ص 113، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق؛ آملی، میرزا محمد تقی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، ج 6، ص 31، تهران، مؤلف، چاپ اول، 1380ق.
T