۰

در روایت آمده است: «و لا یدبّر العبد لنفسه تدبیرا». آیا این روایت توصیه می‌کند که در زندگی، برنامه‌ریزی نداشته باشید؟!

جمله‌ای که در حدیث عنوان بصری آمده است: «وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیرا»، به معنای عدم تدبیر، بی‌نظمی و نداشتن برنامه در زندگی نیست، بلکه بدان معنا است که انسان باید به مقامی برسد که تدبیر خود را در برابر تدبیر پروردگار هیچ بداند و تدبیر واقعی را تنها در اختیار خدای متعال ببیند.
کد خبر: ۲۲۱۴۲۵
۰۹:۵۴ - ۱۰ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
این‌که در حدیث عنوان بصری آمده است: «و لا یدبّر العبد لنفسه تدبیرا» به چه معنا است؟ و عدم تدبیر در زندگی به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی
جمله‌ای که در حدیث عنوان بصری آمده است: «وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیرا»،[1] به معنای عدم تدبیر، بی‌نظمی و نداشتن برنامه در زندگی نیست، بلکه بدان معنا است که انسان باید به مقامی برسد که تدبیر خود را در برابر تدبیر پروردگار هیچ بداند و تدبیر واقعی را تنها در اختیار خدای متعال ببیند. در این حدیث از امام(علیه السلام  ) در باره حقیقت عبودیت و بندگی سؤال شد که حقیقت عبودیت چیست؟ امام فرمود: به سه چیز مى‌‌‏توان این حقیقت را دریافت.
اول. این‌که بندگان آنچه را که خداوند به آنها بخشیده، ملک خود ندانند؛ زیرا بندگان خدا مالک نیستند، آنها هر چه دارند از خدا است و هر جا که خدا امر کند باید خرج کنند.
دوم. بنده‌‏ به این نتیجه برسد که هرگز قدرت ندارد تنها با تکیه بر فکر و اندیشه­ اش، کارهاى خود را اداره کند.
سوم. تمام وقت خود را صرف انجام اوامر خدا و ترک نواهى او کند.
بنابر این؛ هر گاه بنده، چیزى را که خدا به او بخشیده ملک خود نداند، انفاقش در راه خدا بر وى آسان گردد، هر گاه بنده‌‏اى تدبیر امور خود را به خداوند واگذارد و بفهمد که با عقل و تدبیرش نمى‌‏تواند امور خود را آن طور که هست اداره کند، گرفتارى‌‏هاى دنیا و مصائب آن بر او گوارا مى‌‏گردد. و هر گاه بنده به امر و نهى خدا گردن نهاد، هیچ‌گاه با مردم جدال نمى‏‌کند، و به آنان فخر نمى‌‏فروشد.
هر گاه خداوند به بنده­ ای این سه ویژگی را هدیه کرد؛ دنیا، شیطان و مردم در نظرش خوار مى‌‏شود، و برای جمع کردن مال و فخر فروشى به دنبال دنیا نمى‌‏رود، و از مردم عزّت و مقام نمى‏‌طلبد، و اوقاتش را هدر نمى‌‏دهد، این اوّلین درجه پرهیزگاران است.
روایت دیگری وجود دارد که می‌تواند بیانی دیگر از متن موجود در پرسش باشد. آن روایت چنین است:
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (علیه السلام  ) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ رَجُلًا قَامَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام  ) فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ بِمَا ذَا عَرَفْتَ رَبَّکَ قَالَ بِفَسْخِ الْعَزْمِ وَ نَقْضِ الْهَمِّ لَمَّا هَمَمْتُ فَحِیلَ بَیْنِی وَ بَیْنَ هَمِّی وَ عَزَمْتُ فَخَالَفَ الْقَضَاءُ عَزْمِی عَلِمْتُ أَنَّ الْمُدَبِّرَ غَیْرِی‏...»؛[2]
امام محمد باقر از پدرش، از جدش(علیه السلام  ) نقل می‌‌کند مردى در جلسه‌ای برخاست و از امام علی(علیه السلام  ) پرسید؛ یا امیر المؤمنین پروردگارت را به چه چیز شناختى؟
علی(علیه السلام  ) فرمود به فسخ عزم که آنچه بر آن دل بسته بودم از هم باز شکافت؛ به نقض هم که آنچه را که قصد آن کرده بودم درهم شکست؛ و چون قصد چیزی کردم، میان من و مقصودم حائل و مانع بهم رسید؛ عزم چیزى کردم که قضا و قدر با عزم من مخالف شد؛ دانستم که تدبیر کننده‌ای غیر از من است.‏
قابل دقت و تأمل است که امام(علیه السلام  ) نفرمود که من تدبیر نمی‌‌‌کنم، بلکه فرمود گاه تدبیرم به نتیجه مطلوب نمی‌‌رسد و آنچه دل‌خواه من است نتیجه‌اش آن نمی‌شود؛ لذا از همین راه درک می‌‌کنم که در واقع تدبیر به دست دیگری است.
با توجه به توضیحاتی که ارائه شد معنای جمله «وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیرا» این است که بنده (انسان) در زندگی خود برنامه‌ریزی‌هایی می‌کند، اما خداوند تقدیر و قضا و قدر خود را اعمال می‌کند؛ این قضا و قدر گاه با برنامه‌ریزی انسان در یک راستا قرار می‌گیرد و گاه مصلحت خدا، چیزی را اقتضا می‌کند که با برنامه‌ریزی انسان همخوان نیست.
[1]. طبرسى، على بن حسن‏، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص 327، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ دوم‏، 1385 ق، 1965 م، 1344ش.‏
[2]. ابن بابویه، محمد بن على‏، التوحید، محقق، مصحح، حسینى، هاشم، ص 288، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1398 ق.‏

 

 

 

 

 

 

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: