۰

شاذ و معلل در مسائل حدیثی چه معنایی دارد؟

حدیث شاذّ؛ به روایتی گفته می‌شود که تنها دارای یک سند و راویان آن ثقه باشند، اما از جهت متن مخالف روایتی است که مشهور آن‌را نقل کرده‌اند. به روایت شاذ، نادر نیز می‌گویند.
کد خبر: ۲۲۱۰۳۴
۱۰:۴۰ - ۰۷ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
شاذ و معلل در مسائل حدیثی چه معنایی دارد؟ مثال بزنید.
پاسخ اجمالی

الف. حدیث شاذّ؛ به روایتی گفته می‌شود که تنها دارای یک سند و راویان آن ثقه باشند، اما از جهت متن مخالف روایتی است که مشهور آن‌را نقل کرده‌اند. به روایت شاذ، نادر نیز می‌گویند.[1]
در فقه؛ عنوان شاذّ، در بسیارى موارد بر حدیثى اطلاق می‌شود که فقها به مفاد و محتوای آن عمل نکرده‌اند؛ هرچند صحیح و بدون معارض باشد.[2] و در صورت تعارض بین مفاد حدیث مشهور و حدیث شاذّ، حدیث مشهور مقدم مى‌شود.[3] اصطلاح شاذّ، از جمله اصطلاحاتی است که تا حدودی متداول است و از اقسام خبر واحد می‌باشد.[4]
مثال حدیث شاذّ: «لا وَ اللَّهِ مَا نَقَصَ‏ مِنْ‏ شَهْرِ رَمَضَانَ‏ قَطُّ»؛[5] به خدا قسم ماه رمضان هرگز دچار نقصان(29 روز) نمی‌شود. که فقها عمل به این خبر را صحیح ندانسته و آن را خبر شاذّ می‌دانند.[6]
ب. روایت معلّل، دارای دو اصطلاح است:
1. اصطلاح فقهای متأخّر: فقهای متأخّر معلل را به احادیثی اطلاق می‌کنند که دربرگیرنده علت و سبب حکم باشد. کتاب «علل الشرائع» شیخ صدوق از نمونه منابع روایی است که در آن علت جعل احکام تبیین شده است.[7]
2. اصطلاح محدّثان: محدثان به حدیثی معلل می‌گویند که در متن، یا در سند یک آفت پنهان و پیچیده‌ای داشته باشد، هر چند ‌که از ظاهر روایت سلامت و صحت آن استفاده ‌شود. معلل به این معنا از ریشه علت به معنای مرض گرفته شده است.[8] پس حدیث معلّل؛ اگرچه به حسب ظاهر، متن و سند آن بدون اشکال است، اما در واقع در متن یا سند دچار ضعف دقیق و ظریفى است که تنها افراد خُبره و صاحب نظر در فنّ حدیث متوجه اشکال آن مى‌شوند؛ مانند این‌که اضطراب در متن[9] دارد. حدیث معلّل بدین معنا اعتبار ندارد؛ از این‌رو، آن‌را از اقسام حدیث ضعیف برشمرده‌اند.[10]
این اصطلاح بیشتر در میان محدّثان اهل سنت رواج دارد، و بدین جهت آنان عدم علت(ایراد) را در معنای حدیث صحیح لحاظ کرده‌اند.[11]
[1]. نصیری، علی، حدیث شناسی، ج 2، ص 56، انتشارات سنابل، قم، چاپ اول، 1383ش.
[2]. صدر، سید حسن، نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، تحقیق: الغرباوی، ماجد، ص 222، نشر مشعر، قم، بی‌تا؛ جمعى از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودى، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت( علیه السلام )، ج 3، ص 264، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت( علیه السلام )، قم، چاپ اول، 1426ق.
[3]. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت( علیه السلام )، ج 3، ص 264.
[4]. حدیث شناسی، ج 2، ص 56؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت( علیه السلام )، ج 3، ص 264.
[5]. شیخ طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 4، ص 169، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. همان؛ و ر.ک: فاضل کاظمی، جواد بن سعد، مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ج 1، ص 336 و 337، انتشارات مرتضوی، تهران، 1389ق؛ بحرانى، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانى، محمد تقى، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 13، ص 275 – 278، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1405ق.
[7]. حدیث شناسی، ج 2، ص 70.
[8]. همان، ص 70 – 71.
[9]. ر. ک: «حدیث مضطرب»، پاسخ ۲۵۱۶۰.
[10]. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت( علیه السلام )، ج 3، ص 274.
[11]. حدیث شناسی، ج 2، ص 71؛ برای نمونه ر.ک: ابن صلاح، عثمان بن عبد الرحمن، معرفة أنواع علوم الحدیث(مقدّمه ابن صلاح)، ص 89 – 93، دار الفکر، بیروت، 1406ق؛ سیوطی، جلال الدین، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، محقق: فاریابی، أبو قتیبة نظر محمد، ج 1، ص 294 – 307، دار طیبة، ریاض، ‌بی‌تا.

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: