به گزارش «شیعه نیوز»، یکی از نیروهای اورژانس بیمارستان شهید بهشتی قم در یادداشت زیر به فداکاری ها و برکات حضور طلاب و روحانیون در جمع کادر درمانی اشاره کرده است.
یادداشت «حمید شیرانی» به شرح زیر است:
وقتی بمب خبری گسترش شدید کرونا در قم منفجر شد، خانواده، دوستان و نزدیکان، همه واکنش نشان دادند و نگران حال من شدند.
خیلی ها بهم گفتن جانت مهمتر است از شغلت! و میخواستند که ترک پست کنم!
از بس نگرانم بودند یادشان رفت که من نه تنها منبع درآمد و امرار معاش خانوادهام، دریافتی از این شغل درمانی است، بلکه متعهد هستم به حضور!
اما در این روزها افرادی رو دیدم، که بدون نصب اتیکت و نام و نشان، بدون هیچ تظاهر و ریا و منت، کار و خانواده خودرا ترک کردند ...
اما بجای گریز از مهلکه و پناه بردن به فضای امن تر، به خط مقدم درگیری با بیماری کرونای بیمارستانهای سانتر کرونا آمدند ...
هر کاری که از دستشان برمیآمد،
از جابجایی بیماران کرونایی در تخت ...
تا بردن آنان برای انجام تصویربرداری ها و سی تی اسکن ها و جابجایی نمونه های آزمایشگاهی ...
تا گندزدایی تخت ها و فضا عمومی اتاق ها و تهیه ویلچر و جابجایی بیماران و کمک به حراست و انتظامات بیمارستان و کمک به خدمات و دستگیری از بیماران نیازمند کرونایی و ایجاد ارتباط بین خانواده های نگران خارج از بخش قرنطینه با بیمار...(چون حضور همراه کنار بیمار ممنوع شده بود)
تا رساندن وسایل و لوازم مورد نیاز برای بیماران در فضای قرنطینه ...
این مجاهدان که همگی طلبههای حوزههای علمیه قم بودند، گاه که بیماران متوجه می شدند اینها که در سکوت و آرامش و با محبت، فقط دارند خدمت می کنند؛
کمک پرستار،
نیروی خدماتی
یا همراه بیمار ... نیستند
بلکه طلبه هستند، دست به دعا بر میداشتند ...
دلداری این روحانیون، هم به بیمار وهم به خانواده ها، واقعا تاثیر شگرفی در اون لحضه بحرانی داشت.
بدور از همه تملقها و اغراقها، اصلا قصد چاپلوسی ندارم، اما در خدمت دکتر عاملی ـ متخصص طب اورژانس ـ بودم که میگفت درس های زیادی از این عزیزان گرفتم، چقدر بی منت، ایثار رو به تصویر کشیدند.
حاضرم قسم بخورم که مواردی از خدمتگزاری این عزیزان شاهدبودم که اگر کسی جایی برایم تعریف می کرد که گروهی آخوند، اینچنین فداکاری می کردند، شاید تمام و کمال، حرفش را باورنمی کردم!
این دوستان که اکثرا" متاهل و صاحب فرزند هستند، شب تا صبح را بدون استراحت، در کنار بیماران کرونایی سپری کردند.
آقای بشارتی -از کارشناسان اتاق عمل- میگفت اینقدر از آخوندها برایم بدگفتهاند و در ذهنم تصویر بدی ازشون ساخته شده که وقتی این افراد که حتی از نصب اتیکت و انداختن عکس هم خودداری میکردن را دیدم، به شدت حیرت کردم و تصویری از نهایت سادگی و بیریایی یک طلبه در ذهنم نقش بست.
کاش این فرهنگ احساس وظیفه و خدمت رسانی در دیگر اقشار هم به همین اندازه تقویت میشد.
زیرا مطمئن هستم این حس و حال جهادی از روی جوگیری و یا تظاهر، بوجود نیامده بلکه حاصل فرهنگ حوزوی و کار فرهنگی عزیزانی در آن محیط معنوی بوده است.
من بعنوان یکی از عوامل کادر درمان، از گروه جهادی طلاب جوان و امدادگران جهادی که در این ایام کنار ما هستند کمال تشکر رو دارم و بهشون دستمریزاد میگم.