به گزارش «شیعه نیوز»، قطیف و سپس مناطق مجاور آن در اعتراض به محرومیت و به حاشیه رفتن خود از بیش از دویست سال پیش به پا خاستند. زمانی که سعودیها سیطره رژیم خود بر شبه جزیره عربی را با زور شمشیر گسترش دادند و فضا شاهد تبعیضی طایفهای و مناطقی، اقدامات تحریک آمیز مذهبی، ظلم، بازداشتهای خودسرانه، سرکوب شدید انواع آزادی و نقض انواع حقوق انسانی و اخلاقی بود.
اینها برخی از اقدامات مسئولان سعودی بود که همه شریعتهای آسمانی و قوانین بین المللی را زیرپا گذاشت. این شریعتها و قوانین بینالمللی از حکومتها میخواهد که از شهروندان خود حفاظت کنند؛ نه اینکه امنیت و آرامش را از آنها سلب کنند.
آغاز انتفاضه کرامت از قطیف و با گذشت چند هفته از حادثه خودسوزی بوعزیزی فروشنده دوره گرد تونسی بود که شعله انقلابهای عربی را به راه انداخت. اهالی قطیف در 17 فوریه سال 2011 میلادی به پا خاسته و نارضایتی خود را نسبت به ظلم و ستم علیه خودشان اعلام داشتند. رفع ظلم و برقراری عدالت بین شهروندان و پایان دادن به تبعیض موجود در عربستان و دست برداشتن حکومت از اعمال محدودیت علیه آزادیهای دینی و آزادی زندانیان فراموش شده، خواستههای اصلی معترضان بود.
در ماههای اول تولد انتفاضه مردمی، خیابانها مملو از جوانان خشمگینِ مشتاقِ تغییر وضعیت اسف بار اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی به تمام معنا بود و با وجود اینکه این قیام مردمی نظیر انتفاضه محرم سال 1979 میلادی بود، ماهیت صلح آمیز خود را همانطور که آغاز شده بود، حفظ کرد، اما مسئولان سعودی با این تحرکات مسالمت آمیز با سرکوبگری شدید مقابله کرد و نیروهای ضد شورش با گلوله جنگی و گلولههای ساچمهای (ممنوع شده در سطح بین الملل) و گازهای اشک آور تظاهرات کنندگان را متفرق کردند که باعث شهادت دهها نفر در طول چند ماه شد اما این سرکوبگری مانع آن نشد که جوانان جنبش خود را ادامه ندهند.
در 24 فوریه سال 2011 میلادی، بر میزان خشم انتفاضه مردمی افزوده شد و دعوت مجدد برای اقدام علیه سیاست های رژیم سعودی صورت گرفت. خیابانها و میادین برای درخواست جهت آزادی 9 شهید فراموش شده پر شد؛ کسانی که از زمان بازداشت آنها 16 سال میگذشت و خبری از سرنوشت آنها نبود. در مرحله بعدی، دامنه اعتراضات مسالمت آمیز در ماه مارس همان سال افزایش یافت و انتفاضه مناطق احساء، تاروت و دمام را در بر گرفت و صدای معترضان بلند شد و تاکید کردند که "جنبش ما مسالمت آمیز است و خواستههای ما مشروع".
حادثه بازداشت شیخ توفیق العامری روحانی بارز تنها شراره دیگری برای شعله ور کردن تظاهرات در قطیف و مناطق همجوار آن به ویژه ناحیه الهفوف در احساء بود. بازداشت این روحانی بعد از درخواست او برای اصلاحات در عربستان و انتقاد از تبعیض علیه شیعیان در این کشور صورت گرفت. در مقابل، مسئولان سعودی در سرکوب نظامی جنبش مردمی و ترور شخصیت معترضان و وارنه جلوه دادن حقایق درنگ نکردند و تلاش کردند که آنها را گاهی تروریست و گاهی نیز هسته وابسته به خارج با هدف برهم زدن صلح و امنیت داخلی یا فتنهای طایفهای معرفی کنند تا به گفته ناظران، با این کار جلوی گسترش دامنه انتفاضه به سایر اقشار جامعه را بگیرند که آنها هم با همین ظلم و محرومیت روبرو بودند.
شهادت ناصر المحیشی 19 ساله به دست نیروهای سعودی در یک ایست و بازرسی در قطیف در اوایل ماه نوامبر سال 2011 میلادی نقطه تحول بزرگی در جنبش مردمی بود. این امر تاثیر خاصی بر دل اهالی قطیف برجای گذاشت؛ به ویژه وقتی که مسئولان سعودی از تحویل پیکر این شهید به خانوادهاش خودداری کردند. بعد از این حادثه، شهادت 6 نفر دیگر روی داد و به دنبال آن منطقه قطیف و العوامیه شاهد تظاهرات گستردهای برای درخواست جهت توقف کشتار و بازداشتها علیه اهالی منطقه شرقیه بود. آن زمان اهالی حجاز تریبونهای شبکه های اجتماعی را پناهگاهی برای بیان خواستههای خود و اعلام فعالیتها و تحرکات خودشان یافتند و حسابهای برگزار کنندگان این فعالیتها و تحرکات در دو شبکه توییتر و فیسبوک به تریبون رسانهای رسا و حمله به مسئولان سعودی تبدیل شد و این درحالی بود که رسانههای عرب به ویژه رسانههای کشورهای عرب خلیج فارس به طور عمدی مسائل و دغدغههای اهالی حجاز را نادیده گرفتند.
همزمان نیروهای امنیتی رژیم سعودی نیز به سرکوب اعتراض مداوم اهالی قطیف ادامه دادند و در اردیبهشت 98 همزمان با ماه مبارک رمضان به استان قطیف حمله کرده و شماری از جوانان را به شهادت رساندند.
این درحالی است که سازمان اروپایی ــ سعودی حقوق بشر اسفندماه جاری در بیانیهای هشدار داد که مقامات سعودی قصد اعدام پنج نوجوان شیعه را دارند که سال 2011 میلادی هنگامی که کودک بودند، دستگیر شدند.
طبق اطلاعات این سازمان٬ جوانان مذکور در حوادث شهر قطیف در سال 2011 بازداشت شده بودند.
اما ناظران تاکید میکنند که اقدامات مسئولان سعودی در طول سالهای گذشته باعث نشده است که جوانان از خواستههای خود کوتاه بیایند یا حقوق بازداشت شدگان مغفول مانده یا فراموش شود بلکه برعکس، این اقدامات رژیم سعودی باعث بالارفتن عزم و اراده اهالی قطیف و احساء شده است و اعدام آیت الله شیح نمر باقر النمر و دو جوان به نامهای علی الربح و محمد الشیخ و دیگر فعالان چراغ راهی برای مبارزان به منظور بلندکردن صداهای مطالبه گر آنها و مخالفت با ظلم و ستم حاکم بر اهالی این مناطق تبدیل شده است.
سرکوب و نقض حقوق بشر که مفاهیم سیاسی رژیم سعودی علیه همه اهالی حجاز و خصوصا پیروان اهل بیت (ع) را تشکیل میدهد، همچنان ادامه دارد و به گفته ناظران، نیروهای رژیم سعودی حتی یک روز از اعمال انواع محدودیتها و حملات به خانههای اهالی قطیف و احساء دست نکشیدهاند و همزمان بازداشتها و محاکمه های سری و زنجیره شکنجههای هدفمند در درون زندانهای بدنام رژیم سعودی بارزترین مواردی است که فعالان شرکت کننده در تظاهرات سال 2011 میلادی و همه حامیان اصلاحات در عربستان از آن رنج می برند.