به گزارش «شیعه نیوز»، حجتالاسلام «عبدالکریم پاکنیا» با اشاره به سیره و ابعاد مختلف زندگانی امام جواد (علیه السلام) ، گفت: اساساً ائمه اطهار (علیه السلام) از هر نظر برای ما الگو به شمار میروند چراکه همه آن بزرگواران تربیتیافته مکتب وحی هستند؛ و عالیترین رفتار را در زندگی داشتند.
در این میان رویکرد و سیره امام جواد (علیه السلام) با توجه به شرایط خاصی که در آن قرار گرفته بود، میتواند برای زندگی امروز ما درسآموز باشد چراکه حضرت در آن شرایط صعب چنین عملکرد و رفتاری را نسبت به مردم داشت؛ بنابراین ما به عنوان پیرو آن امام همام باید تلاش کنیم در روزگاری که اخلاق و معنویات در بسیاری از جوامع رو به زوال رفته، همچنان با تکیه بر سبک زندگی آن حضرت بیش از پیش بردباری و مدارا در زندگی را وسعت بخشیم.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم ادامه داد: امام جواد (علیه السلام) در طول حیات کوتاه اما پر برکت خود، در عرصههای مختلفی الگوست؛ از جمله آنها میتوان به مساله نرمخویی و مهربانی با دیگران اشاره داشت که حضرت به این ویژگی شهرت داشت، همچنین دوری از تندی و خشونت که امام جواد (علیه السلام) همواره بر آن تاکید میکرد. مساله مهم دیگری که در سبک زندگی آن حضرت میتوان به وفور مشاهده کرد و البته درس مهمی برای حیات این دوران است، دیدگاه آن امام همام به مساله (عفو و بخشش) است. در کتاب «عیون المعجزات» در مورد عفو و بخشش امام جواد (علیه السلام) بحث شده است و اینکه چگونه حضرت کسانی که در حقاش بدی کردند را بخشید.
وی در ادامه افزود: نکته دیگر قاطعیت و تردید نداشتن امام جواد (علیه السلام) در زندگی است. این مؤلفه بسیاری مهمی است. گاهی افراد سر دو راهی قرار میگیرند و نمیتوانند تصمیم قاطع بگیرند، در حالی که با توکل به خداوند و فضل او، باید مهمترین قدمها را برداشت. این نکاتی است که از سیره امام جواد (علیه السلام) برای زندگی امروز باید گرتهبرداری کرد.
حجتالاسلام پاکنیا در بخش دیگری از مباحث خود اظهار کرد: خداوند در آیه ۱۵۹ سوره (آلعمران) میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ» (پس به [برکت] رحمت الهی با آنان نرمخو [و پرمهر] شدی و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار [ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکلکنندگان را دوست میدارد). این آیه خطاب به پیامبر اکرم (ص) است؛ همان طور که در این آیه مشخص است خداوند در صورت توکل از انسان حمایت میکند. این سیره در زندگانی ائمه اطهار (علیه السلام) و به ویژه امام جواد (علیه السلام) مثال زدنی است.
وی افزود: نکته دیگری که در زندگی امام جواد (علیه السلام) باید مورد توجه قرار دهیم سادهزیستی است. آن امام همام چون پدران خود، نسبت به تشریفات و تجملات بی اهمیت بود. هرگز علاقه نداشت که در چنین فضایی باشد هرچند که به اجبار مدتی در دربار خلفای عباسی حضور داشتند و برخی که از دور نگاه میکردند تصورشان این بود که حضرت زندگی تشریفاتی دارد در حالی که نزدیکان امام جواد (علیه السلام) از سیره آن حضرت مطلع بودند. برای مثال «حسین مکاری» میگوید: «در بغداد نزد امام جواد (علیه السلام) رفتم. در آن زمان امام به دلیل ازدواج با ام فضل، دختر مأمون، در رفاه و آسایش ظاهری به سر میبرد. وقتی وضعیت امام را دیدم، پیش خود گفتم این مرد دیگر هرگز به وطن خودش، مدینه، بر نمیگردد؛ امام جواد (علیه السلام) مدتی سر پایین انداخت، سپس سرش را بلند کرد و با چهرهای برافروخته فرمود: «ای حسین، خوردن نان جو و نمک در کنار حرم رسول الله (مدینه) برای من محبوبتر است از وضعیتی که اکنون مرا در آن مشاهده میکنی».
وی گفت: امام جواد (علیه السلام) به ازدواج با (ام فضل) دختر مامون راضی نبود و در واقع مجبور شد با پیشنهاد مامون موافقت کند، آن حضرت در واقع برای تقیه و شرایط سیاسی که حاکم بود با دختر مامون ازدواج کرد، در حالی که همسرش در واقع جاسوس بود، با این وجود امام جواد (علیه السلام) از بیان عقیده خود ابایی نداشت.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به نوع مواجهه امام جواد (علیه السلام) با مخالفان فکری و عقیدتیِ خود، تصریح کرد: نخست باید توجه داشته باشیم که خلیفه عباسی به طرق مختلفی تلاش میکرد تا امام (علیه السلام) را در تنگنا قرار دهد، از ایجاد محدودیت گرفته تا تحریک مخالفان و البته مناظرات برنامهریزی شده که همواره حضرت از آنها سربلند و پیروز خارج میشد. برای مثال یکی از معروفترین مناظرات حضرت با «یحیی بن اکثم» است.
این شخص شهرت علمی فراوانی داشت. در مجلسی که مامون ترتیب داده بود حضور یافت و از امام جواد (علیه السلام) اجازه گرفت تا طرح سوال کند، حضرت فرمود: هرچه میخواهی بپرس. یحیی بن اکثم گفت: درباره شخصی که مُحْرِم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه میگوئید؟ امام جواد (علیه السلام) فرمود: آیا این شخص، شکار را در حِلّ (خارج از محدوده حَرَم) کشته است یا در حرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمداً کشته یا بخطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین بار چنین کاری کرده یا برای چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم از انجام چنین کاری ابا ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب شکار کرده یا در روز؟ در احرامِ عُمره بوده یا احرامِ حج؟ در این لحظه یحیی بن اکثم از این همه فروع که امام (علیه السلام) برای این مسئله مطرح نمود، متحیر شد و آثار ناتوانی و زبونی در چهره اش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد به طوری که حضار مجلس ناتوانی او را در مقابل آن حضرت به خوبی دریافتند.
حجت الاسلام پاک نیا با اشاره به فعالیت برخی گروهها در دوره حیات امام جواد (علیه السلام) و نوع مواجهه و مبارزه حضرت با آنها گفت: یکی از این گروهها «واقفیه» بود، این گروه در امامت امام هفتم (علیه السلام) توقف کردند و امامت علی بن موسی رضا (علیه السلام) را نپذیرفتند، آنها در زمان امام رضا (علیه السلام) فعال بودند و در دوران امام جواد (علیه السلام) به تردیدافکنی در مورد نسبت پدر و فرزندی امام جواد (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) پرداختند.
این پژوهشگر افزود: یکی از روشهای امام جواد (علیه السلام) در مواجهه با مخالفان، تربیت شاگردان زبردستی بود که هرکدام در مناظره و مباحثه افراد برجستهای به شمار میرفتند؛ از جمله آن شخصیتهای درخشان میتوان به «علی بن مهزیار اهوازی»، «احمد بن ابی نصر بزنطی»، «محمد بن اسماعیل»، «حسین بن سعید اهوازی» اشاره داشت.
وی ادامه داد: از دیگر راههای ارتباطی امام جواد (علیه السلام) با جامعه و شیعیان شبکه «وکالت» بود، با توجه به اینکه حضرت مداوما تحت نظر حکومت وقت قرار داشت در نتیجه با محدودیتهای فراوانی مواجه بود، البته چنین مشکلی سد راه امام (علیه السلام) نشد و آن حضرت از طریق نصب وکلا و نمایندگان، شبکه ارتباطی وکالت را حفظ کرد و در نتیجه امام جواد (علیه السلام) در سراسر قلمرو خلیفه عباسی کارگزاران و وکلایی داشت و به شکل محرمانه، پیامها را به آنان ابلاغ میفرمود. کارگزاران آن حضرت در اهواز، همدان، سیستان، بُست، ری، بصره، بغداد، کوفه، قم حضور داشتند. حتی حضرت به پیروان خود اجازه داد که درون حکومت نفوذ کنند در نتیجه برخی ایران امام (علیه السلام) در حکومت عباسی دارای منصب بودند. از جمله «محمد بن اسماعیل بن بزیع» که مدتی وزیر یکی از خلفای عباسی بود، یا «نوح بن دراج» که در بغداد قاضی بود و بعدها نیز قاضی کوفه شد.
حجتالاسلام پاک نیا افزود: امروز باید با استعانت از خداوند، به درگاهش دعا کنیم که بتوانیم رهرو آن حضرت باشیم و بر اساس مولفههای اخلاقی چون نرمخویی، صبر، تدبیر با مردم رفتار کنیم. این مهم تاثیر به سزایی در شکلگیری سبک زندگی اسلامی دارد.