به گزارش «شیعه نیوز»،بسیاری از زنان مسلمان در سالهای اخیر تلاش کردهاند با گفتوگو با رسانهها و از طریق فعالیتهای خود، تصویر درستی از زندگیشان ارائه دهند. «لیلا هاساکویچ»، دانشجوی رشته روزنامهنگاری و ارتباطات در دانشگاه وین یکی از این زنان است. او در پایاننامه کارشناسی خود، گزارشهای رسانهها از زندگی زنان مسلمان را با واقعیت مقایسه کرده است.
هدف او از این پژوهش، بازتاب برخورد تبعیضآمیز رسانههای تصویری و مکتوب اروپا علیه زنان مسلمان است. آنچه در ادامه میخوانید، بخشی از نتایج تحقیقات لیلا هاساکویچ است که در نشریه «اسلامیشه تسایتونگ» آلمان منتشر شده است:
زنان محروم، مسلمانان خطرناک و ... بخشی از عبارتهای کلیشهای است که رسانههای مختلف درباره زنان مسلمان به کار میبرند. به همین دلیل، تصمیم گرفتم در پایاننامه کارشناسی خود، اخبار و گزارشهای منتشرشده درباره زنان مسلمان را با واقعیت زندگی آنها مقایسه کنم. در طول کار تحقیقاتی، تمرکز من بر روی اصطلاحاتی از جمله ادغام، اسلام، تقسیم جنسیتی و تمایز قرار داشت تا درک بهتری از محتوای اخبار و گزارشهای رسانهها به دست آورم. نتایج تحقیقاتم نشان میدهد که بیشتر رسانهها، تصویر نادرستی از خانوادههای مسلمان ارائه میدهند.
دامنزدن رسانهها به کلیشههای منفی
در اغلب رسانههای اروپایی، خانوادههای مسلمان شامل مردان شاغل و زنانی است که مسئول تربیت فرزندان خود هستند. به گواه رسانهها، مردان مسلمان در مراقبت از فرزندان سهم چندانی ندارند و زنان کمتر به فکر کار در خارج از خانه هستند. بیشتر رسانههای جمعی، چنین نقشهایی را برای زنان و مردان ترسیم میکنند و به تولید و گسترش کلیشهها علیه مسلمانان دامن میزنند. رسانههای جمعی همچنین تصویری اشتباه از فرهنگ اسلامی ارائه میدهند؛ این در حالی است که بسیاری از مسلمانان فرصت ارتباط مستقیم با سایر شهروندان را ندارند.
از سوی دیگر، یکی از پرسشهای اصلی پایاننامهام این بود که رسانههای تصویری و مکتوب، هر کدام چه رویکردی نسبت به زنان مسلمان دارند؟ تحقیقات من نشان داد که تصویر زنان در رسانههای مکتوب براساس حوادث و وقایع منتشر میشود و زنان مسلمان جایگاه ثابتی در رسانههای مکتوب ندارند. ماریا رودر که در سال ۲۰۰۷، تصویر زنان مسلمان در نشریه اشپیگل را مورد بررسی قرار داده بود، در این باره نوشته است: «در صفحات سیاسی، بیش از حوزههای دیگر، درباره زنان مسلمان نوشته میشود. در این بخش، ارزیابیها از زندگی و رفتار زنان مسلمان تا حد زیادی منفی است. در این صفحات، از یک سو، زنان مسلمان، به عنوان یک فرد خارجی و غریبه معرفی میشوند و از سوی دیگر تأکید میشود که آنها به دلیل قوانین اسلامی از زندگی روزمره محروم شدهاند. این تصاویر غالبا منجر به درک منفی و تحریفشده از اسلام میشود.»
اما این رویکرد تنها به نشریه اشپیگل اختصاص ندارد؛ نگاه اغلب رسانهها به زنان مسلمان با پیشداوری و تعصب همراه است. زنان مسلمان بارها و بارها سعی کردهاند تا این تصاویر کلیشهای را با استدلالهای منطقی، خنثی کنند. آنها همواره سعی میکنند به سایر شهروندان توضیح دهند که درک فرهنگهای مختلف میتواند به همزیستی مسالمتآمیز منجر شود. با این وجود، در اکثر مواقع زنان مسلمان مجبورند که بهخاطر باورها و عقایدشان از فعالیتهایی که دارند، دست بکشند. به طور مثال، من در طول تحقیقاتم با زنی محجبه اهل سوریه آشنا شدم که در عرصه موسیقی فعالیت میکرد. این زن ۲۲ ساله، چندی پیش علیه اسرائیل موضع گرفته بود. در آن زمان، رسانهها این زن را مورد هجمه قرار دادند و او را عضو گروههای افراطی اسلامی معرفی کردند. این هجمهها باعث شد که زن مسلمان، فعالیت در عرصه موسیقی را کنار بگذارد. او در این باره گفت: «من آرزو دارم که صلح در کل جهان گسترش یابد. اما متءسفانه این هجمهها مرا آزار میدهد و به همین دلیل تصمیم گرفتهام که مدتی از فعالیت کنارهگیری کنم.»
با هنجارهای غربی همراه شوید!
علاوه بر اینها، موضوع دیگری که همواره مورد توجه رسانههای جمعی اروپا قرار میگیرد، حجاب زنان مسلمان است. وقتی زنی محجبه است، تصویری منفی از او در رسانههای جمعی اروپا ساخته میشود. رسانههای غربی همواره به زنان مسلمان پیشنهاد میدهند که با ارزشها و هنجارهای غربی همراه شوند. بیشتر آنها معتقدند که حجاب مشکلساز است و نباید در محیطهای آموزشی و قضایی از آن استفاده شود.
در واقع این رسانهها از یک سو نشان میدهند که ارزشهای غربی حامی آزادی است و از سوی دیگر، فرهنگ اسلامی را عامل افراطگرایی در جامعه معرفی میکنند. در رسانههای تصویری نیز همواره تصویری منفی از زنان مسلمان ارائه میشود. بررسیهای من نشان میدهد که در اکثر برنامههای تلویزیونی، حجاب زنان به عنوان سمبل ظلم به آنها معرفی میشود.
همچنین نتایج بررسیهای ماریا رودر نشان میدهد مطالبی که درباره زنان مسلمان منتشر شده در دستهبندیهایی خاص مانند دین، خانواده، جامعه، مهاجرت و زنان قرار گرفته است. در این گزارشها، اغلب به تحصیلات پایین زنان مسلمان، نگاه سنتی خانوادهها و خطراتی که زنان مسلمان را تهدید میکند، اشاره شده است. از سوی دیگر، همواره در رسانهها، زنان مسلمان به عنوان زیردستان مردان خانواده دیده میشوند و اسلام عامل تبعیض جنسیتی در جامعه معرفی میشود. همچنین زنان مسلمان در اغلب گزارشها، نقش قربانی و یا نقش عاملی خطرناک را دارند.
در مجموع بررسی محتوای رسانهها نشان میدهد که آنها واقعیت موجود را نمایش نمیدهند. زنان مسلمان هیچگاه در رسانهها براساس تواناییها و ویژگیهای مثبت خود معرفی نمیشوند، بلکه براساس جنسیت و مذهب خود مورد قضاوت قرار میگیرند. آنها حتی فرصت کافی ندارند تا خود را به شکلی درست در جامعه معرفی کنند.