شیعه نیوز:
پرسش
حدیث «علی خیر البشر، من شک فیه فقد کفر» در چه منابعی آمده است؟ آیا چنین حدیثی در نزد شیعه و اهلسنت پذیرفته شده است؟ لطفا بررسی کنید.
پاسخ اجمالی
یکی از روایاتی که بیانگر جایگاه عظیم حضرت علی( علیه السلام ) بعد از پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) میباشد؛ روایتی معروف از پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) است که فرمودند: «علی( علیه السلام )، بهترین انسان است. کسی که این واقعیت را نپذیرد (یا در آن تردید کند) محقّقاً کافر شده است. این روایت با اسناد و روایان گوناگون با الفاظی مشابه در منابع شیعه و اهلسنت نقل شده است: «عَلِی خَیرُ الْبَشَرِ مَنْ شکّ فیه فَقَدْ کَفَر»،[1] «عَلِی خَیرُ الْبَشَرِ مَنْ أَبَى فَقَدْ کَفَرَ»،[2] «عَلِی خَیرُ الْبَشَرِ لَا یشُکُّ فِیهِ إِلَّا کَافِر»،[3] «علیّ خیر البشر فمن امترى فقد کفر»،[4] «من لم یقل على خیر الناس فقد کفر».[5]
با اینکه روایت فوق در کتب روایی اهلسنت با طرق مختلف آمده؛[6] اما بیشتر حدیثشناسان اهلسنت به این روایت نظر مثبتی نداشته و به صورت کلی دو خدشه به این روایت وارد نمودهاند.
الف. خدشه محتوایی: مضمون این روایت با اعتقادات اهلسنت سازگاری ندارد؛ زیرا در نظر آنان ابوبکر، عمر و عثمان برترین انسانها بعد از پیامبرانند و به همین دلیل، برخی از آنان این روایت را از اساس باطل دانسته و برخی نیز آنرا چنین توجیه نمودهاند که مراد برتری آنحضرت بعد از ابوبکر و عمر و عثمان، و یا برتری آنحضرت بر دیگران در زمان خلافتشان است.[7]
ب. خدشه سندی: بهترین طریق حدیث در منابع عامه، طریقی است که به امام علی( علیه السلام ) منتهی میشود: «محمد بن منصور الطوسی حدثنا محمد بن کثیر الکوفى حدثنا الأعمش عن عدى بن ثابت عن زر عن عبد الله عن علی قال قال رسول الله( صلی الله علیه و آله و سلم ): من لم یقل علی خیر الناس فقد کفر».[8]
برخی که قصد خدشه در سند این روایت را دارند آنرا به واسطه وجود «محمد بن کثیر کوفی» تضعیف نمودهاند و دلیل ضعف را شیعه بودن وی دانستهاند؛[9] در حالی که اوّلاً: شیعه بودن به تنهایی موجب خدشه بر راوی نخواهد بود؛ زیرا ملاک صحت حدیث بر پایه دو امر استوار است: 1. ضابط بودن راویان حدیث، 2. عدالت و وثاقت راویان؛ لذا اگر راویان حدیثی را افراد ضابط و موثق تشکیل دادند، نمیتوان روایت آنان را به صرف اینکه برخی از آنان شیعه و یا اینکه گرایش به تشیع دارند رد نمود؛ زیرا فرض این است که شخص راستگو است و راستگو در نقل روایت مورد اعتماد است.[10]
ثانیاً: چنین احادیثی که در باب مناقب میباشد و طرق متعددی برای آنان موجود است، تعدد طرق، ضعف سند آنها را جبران مینماید.
بنابراین، حدیث ثابت است و طرق دیگری نیز – گرچه ضعیفاند- دارد که این طرق میتوانند به عنوان شاهد و مؤید صحت حدیثی باشد که در طریقش محمد بن کثیر قرشی کوفی باشد.
این حدیث دلالت دارد که برتری على( علیه السلام )[11] و اینکه دوستى على( علیه السلام ) ایمان و دشمنى او کفر و نفاق میباشد.[12]
[1]. أبو شجاع دیلمی، شیرویه بن شهردار، الفردوس بمأثور الخطاب، ج 3، ص 62، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1406ق.
[2]. طبرى آملى، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی إمامة علیّ بن أبیطالب( علیه السلام )، ص 272؛ قم، کوشانپور، چاپ اول، 1415ق؛ ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 493، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 372، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبیطالب( علیه السلام )، ج 3، ص 67، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، ج 7، ص 433، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق.
[5]. همان، ج 3، ص 409.
[6]. ر. ک: مرعشی، شوشتری، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 4، ص 254 – 256، قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى، چاپ اوّل، 1409ق.
[7]. نک: الفردوس بمأثور الخطاب، ج 3، ص 62؛ دهلوی، علامة الهند شاه عبد العزیز، مختصر التحفة الاثنی عشریة، ص 103 – 104، قاهره، المطبعة السلفیة، 1373ق؛ مغراوی، موسوعة مواقف السلف فی العقیدة و المنهج و التربیة، ج 8، ص 245، قاهره، المکتبة الإسلامیة للنشر و التوزیع، چاپ اول، بیتا.
[8]. تاریخ بغداد، ج 3، ص 409.
[9]. ابن جوزی میگوید: «اما حدیث علی ففیه محمد بن کثیر الکوفی و هو المتهم بوضعه، فانه کان شیعیا»؛ ابن الجوزی، جمال الدین عبد الرحمن بن علی، الموضوعات، ج 1، ص 349، مدینه، محمد عبد المحسن صاحب المکتبة السلفیة، 1386ق.
[10]. نک: غماری، احمد بن صدیق، «فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی»، ص 185- 190، نجف، المکتبة الحیدریة، 1388ق.
[11]. لاهیجى، عبد الرزاق بن على، گوهر مراد، ص 543 و 547، تهران، سایه، چاپ اول، 1383ش.
[12]. سلطان الواعظین، محمد، شبهاى پیشاور در دفاع از حریم تشیع، ص 728، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سى و نهم، 1379ش.
T