پرسش
در کتابی خواندم که عیسی بن مریم( علیه السلام ) تصمیم به زندهکردن یحیای پیامبر( علیه السلام ) داشت، اما ایشان بیان داشت که هنوز تلخی مرگ از زبان و دهانم بیرون نرفته است و تقاضا نمود که از زندهکردنش صرف نظر کند. مگر پیامبران پاکترین افراد دنیا نبودند؟ پس چرا باید اینطور باشد و فردی، مانند یحیی( علیه السلام ) مرگ سختی داشته باشد طوری که بعد از مرگ اینگونه جواب عیسی را داده باشد؟
پاسخ اجمالی
اولین مرحله از مراحل آخرت، مرگ و جان دادن است. چگونگی جان دادن انسانها به تناسب رفتارهایشان در دنیا متفاوت است؛ لذا در شرایطی ممکن است یک مؤمن نیز هنگام مرگ، دشواریهایی را تحمل کند تا کفاره کاستیهای او بوده و در قیامت، پاک محشور شود.[1] از رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) پرسیده شد که ملک الموت چگونه جان مؤمن را میگیرد، آنحضرت فرمود: «همانا ملک الموت هنگام مرگ نزد مؤمن، مانند بنده ذلیل و بیمقدار در مقابل آقا و سرور خودش است، او و یارانش از آن مؤمن دور میایستند و به او نزدیک نمیشوند، تا اوّل با سلام به او، شروع میکند و او را به بهشت بشارت میدهد».[2]
با توجه به مقدمه بالا، آنچه در پرسش و درباره دشواری جان دادن یحیی بن زکریا( علیه السلام ) آمده[3] برگرفته از روایتی است که به امام صادق( علیه السلام ) منتسب شده است:
حضرت عیسی( علیه السلام ) بر سر قبر یحیی بن زکریا آمد و قبلاً از خدا خواسته بود که وی را زنده کند. او را صدا زد. جواب داد و از قبر بیرون آمد. گفت: «از من چه میخواهی؟» فرمود: «میخواهم مونس من باشی، چنانکه در دنیا بودی». یحیی گفت: «ای عیسی! هنوز تلخی مرگ از کام من بیرون نرفته، میخواهی مرا به دنیا بازگردانی و دوباره به چنگال مرگ گرفتارم کنی؟» عیسی آزادش گذاشت و او به قبر برگشت.[4]
سند این حدیث چنین است: «علی بن محمد عَنْ بَعْضِ أَصْحابِنا عَنْ علی بن الْحَکَمِ عَنْ رَبیعِ بن محمَّد عَنْ عبدالله بن سُلیم العامری عن أَبی عبدالله( علیه السلام ) قال...».
الف) بررسی سندی:
1. علی بن محمد علان کلینی: یکی از مشایخ شیخ کلینی است که ثقه و مورد اعتماد است.[5]
2. بعض اصحابنا: کلینی در برخی از اسناد روایات؛ از این تعبیر استفاده کرده است،[6] که به ظاهر، افراد این عدّهها برای وی مشخّص بودهاند. اکثر این افراد از مشایخ اجازه کلینی هستند و چون کلینی در صحّت حدیث به اصالت، و درستی متن، توجّه بیشتری داشته تا به شخصیت راوی، معرّفی اسامی این افراد نزد وی تأثیری در صحّت و یا سقم روایت نداشته است.[7]
3. علی بن حکم انباری: شخص ثقه و بزرگواری است.[8]
4. ربیع بن محمد مُسلی: اگرچه کتابهای رجالی در مدح و ذم او بحثی را مطرح نکردهاند؛ اما از آنجایی که در اسناد کامل الزیارات است، طبق نظر برخی از علما توثیق میشود.[9]
5. عبدالله بن سلیم عامری: در کتابهای رجالی، او را از اصحاب امام صادق( علیه السلام ) ذکر کردهاند؛[10] اما در مورد مدح و ذم او بحثی مطرح نکردهاند.
لذا روایت از حیث سند چندان مورد اعتماد نیست.[11]
ب) بررسی محتوایی:
علاوه بر اشکال در سند این روایت، اشکالات محتوایی نیز بر این حدیث مطرح است که بیان میشود:
1. بر اساس قول مشهور، حضرت عیسی( علیه السلام ) قبل از حضرت یحیی( علیه السلام ) به آسمانها عروج کرده است. از همین رو برخی گفتهاند که این یحیی غیر از یحیی بن زکریا است که البته دلیلی بر آن وجود ندارد.
2. یکی از اشکالاتی که ممکن است به این روایت شود آن است که به هر حال اکنون که یحیی( علیه السلام ) زنده شده و در حال پاسخ دادن به عیسی( علیه السلام ) است، طبیعتاً باید مرگی در انتظارش باشد. چرا اکنون که باید دوباره طعم تلخ مرگ را بچشد، ادامه زندگی در دنیا را نمیپذیرد؟! البته علامه مجلسی به این اشکال پاسخ داده که مرگ زمانی تلخ میشود که شیرینی دنیا دوباره در کام انسان برود، اما قبل از آن، تحمل مرگ دشوار نیست و - با فرض پذیرش روایت - یحیی( علیه السلام ) هنوز علاقه جدیدی به دنیا برایش به وجود نیامد تا مرگ برایش تلخ باشد.
3. البته احتمال دارد که این روایت از روی تقیه صادر شده باشد.[12]
پس نمیتوان به این روایت در مورد اثبات دشواری مرگ برای پیامبران و صالحان استدلال کرد.
[1]. ر.ک: حالات مؤمن و کافر در هنگام مرگ»، 33521.
[2]. صدوق، محمّد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 135، فم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. «زندگینامه و شخصیت حضرت یحیی( علیه السلام )، 66889»؛ «بررسی روایات مربوط به گریه آسمان و زمین در شهادت امام حسین( علیه السلام )، 42264».
[4]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 3، ص 260، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. نجاشی، احمد بن على، رجال النجاشی، ص 260، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[6]. ر.ک: «منظور از مشیخه و عده من اصحابنا»، 49123.
[7]. ر.ک: «سیری در اسناد احادیث کافی»، فصلنامه فرهنگ کوثر، زمستان 1384، شماره 64.
[8]. طوسى، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، ص 263، قم، مکتبة المحقق الطباطبائی، چاپ اول، 1420ق.
[9]. خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج1، ص 50، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق.
[10]. نورى، حسین بن محمد تقى، خاتمة المستدرک، ج 8، ص 161، قم، مؤسسة آل البیت( علیه السلام )، چاپ اول، 1408ق؛ معجم رجال الحدیث، ج 10، ص 198.
[11]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، رسولى محلاتى، هاشم، ج 14، ص 263، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[12]. همان.
آیات مرتبط
سوره البقرة (259) : أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
سوره آل عمران (39) : فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ
سوره آل عمران (49) : وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
سوره المائدة (110) : إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا ۖ وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي ۖ وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
سوره الأنعام (85) : وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ ۖ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ
T