۰

«فرشته‌ای خورشید را آب‌پاشی می‌کند، و گرنه زمین شعله‌ور می‌شد!» چگونه می‌توان چنین روایتی را با دانش روز توجیه نمود؟!

در روایتی از امام باقر( علیه السلام ) درباره خورشید چنین نقل شده است که؛ «خورشید که طلوع می‌کند، چهار فرشته همراه آن هستند. فرشته‌اى ندا می‌دهد: اى نیکوکار! به کمال برسان و مژده باد تو را. و فرشته‌اى دیگر ندا می‌دهد: اى بدکار! دست بردار و کوتاه بیا. فرشته‌اى [به ثروتمندان] ندا می‌دهد: انفاق کنید تا اموال شما برقرار بماند و بخل بورزید تا اموالتان تلف شود، و فرشته‌اى آب بر خورشید می‌پاشد و اگر چنین نبود زمین شعله‌ور می‌شد».
کد خبر: ۲۱۱۵۰۴
۰۷:۰۵ - ۱۶ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
حدیثی از امام محمد باقر( علیه السلام ) در اینترنت دیده‌ام که؛ «فرشته‌ای خورشید را آب‌پاشی می‌کند، و اگر این نبود زمین شعله‌ور می‌شد». سؤال: 1. آیا این حدیث معتبر است؟ 2. با توجه به پیشرفت علم نجوم، این حرف با علم نجوم ناسازگار نیست؟ قابل ذکر است که؛ عده‌ای با سوء استفاده از این احادیث به تشویش اذهان مردم و توهین به ائمه( علیه السلام ) می‌پردازند.
پاسخ اجمالی
در روایتی از امام باقر( علیه السلام ) درباره خورشید چنین نقل شده است که؛ «خورشید که طلوع می‌کند، چهار فرشته همراه آن هستند. فرشته‌اى ندا می‌دهد: اى نیکوکار! به کمال برسان و مژده باد تو را. و فرشته‌اى دیگر ندا می‌دهد: اى بدکار! دست بردار و کوتاه بیا. فرشته‌اى [به ثروتمندان] ندا می‌دهد: انفاق کنید تا اموال شما برقرار بماند و بخل بورزید تا اموالتان تلف شود، و فرشته‌اى آب بر خورشید می‌پاشد و اگر چنین نبود زمین شعله‌ور می‌شد».[1]
اگرچه این روایت از جهت سندی از قوت چندانی برخوردار نیست،[2] ولی با چشم‌پوشی از سند حدیث؛ باید گفت عبارات قرآنی و سخن معصومان( علیه السلام ) گاه به گونه‌ای ادا می‌شد که با دانش مردم آن روزگار همخوانی داشته باشد، نه آن‌که تنها معنای تحت اللفظی مراد باشد. در همین راستا، محتوای قسمت اخیر روایت بالا را می‌توان این‌گونه تبیین کرد:
1. ممکن است منظور از پاشیدن آب بر خورشید این باشد که بادها و بخارهایى از دریا برمى‌خیزد و حرارت خورشید را بر زمین تعدیل مى‌کند.[3] و یا مراد از آن، تقویت لایه‌هایی از جو باشد که مانع نفوذ کامل نور و حرارت خورشید می‌شوند.
2. شاید مقصود از زمین در این روایت؛ اشاره به قلوب آدمیان باشد و مقصود از آب، آب رحمت الهی باشد که از آسمان فضل خداوند بر قلوب آنان فرود می‌آید و به سبب این رحمت، گروهی بر گروه دیگر ترحّم می‌نمایند. و مقصود از شعله‌ور شدن، آتش تاریکی است که بر قلوب آنان واقع می‌شود و به سبب آن خود و دیگران را مورد ستم قرار داده و منجر به شعله‌ور شدن غم‌ها و غُصّه‌ها و در آمیختن آرزوها و محرومیت از آن شده است؛ زیرا اگر بر قلوب آدمیان، آب رحمت و مهربانی، فرونشاندن غفلت و فراموشی، و یخی در آتش و آرامش خاطر، نباشد، قلب‌ها از این مصیبت‌ها شعله‌ور شده و به جهت این مصیبت‌ها و سختی‌ها خواهند سوخت.[4]
3. و در نهایت، امروزه ثابت شده که دمای هسته خورشید بیش از 2500 برابر دمای سطح آن است که اگر چنین دمایی به سطح آن می‌رسید چیزی از سیاره‌های پیرامونی، از جمله زمین باقی نمی‌ماند، اما با فرایندهایی این دما در مراحلی متوقف می‌شود.
هسته تنها ناحیه در خورشید است که بخش بزرگی از انرژی گرمایی آن‌را از راه همجوشی هسته‌ای فراهم می‌کند. به این ترتیب در ناحیه‌های درونی و مرکزی تا 24٪ شعاع، کارمایه‌ی 99٪ خورشید فراهم می‌شود و بعد از گذر از 30٪ شعاع، فرایند همجوشی هسته‌ای به تمامی می‌ایستد و دیگر ادامه نمی‌یابد. دیگر جاهای ستاره از راه جابجایی انرژی از مرکز به لایه‌های بیرونی گرم می‌شود. کارمایه‌ی پدید آمده در هسته پس از گذر از لایه‌های پی در پی، وارد شیدسپهر می‌شود و از آن‌جا به صورت نور یا انرژی جنبشی ذرات به فضا می‌گریزد.[5]
آیا آنچه در روایت وجود دارد، تا حد زیادی همخوان با آنچه دانش جدید بدان دست یافته است، نمی‌باشد؟!
آیا توضیح چنین واقعیتی جز با ساده‌کردن برای مردم آن دوره قابل هضم بود؟!
بر این اساس، این روایت نه تنها مخالف موازین علمی نیست، بلکه شاید بتوان آن‌را تبیین ساده یک واقعیت علمی دانست که بعد از هزار و اندی سال، امروزه دانشمندان بدان دست یافته‌اند.
به عبارت دیگر، شاید مراد از روایت آن باشد که خداوند سیستمی را در خورشید پی‌ریزی کرده تا تنها بخش کمی از حرارت هسته به سطح خارجی آن برسد و اگر چنین سیستمی وجود نداشت، تردیدی در نابودی کامل زمین نبود.

[1]. کلینى، محمد بن یعقوب‏، کافی، ج ‏4، ص 42، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم‏، 1407ق.
[2]. مرحوم کلینی در کتاب کافی این حدیث را با این سند آورده است: «عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن عیسى عن الحسن بن محبوب عن إبراهیم بن مهزم عن رجل عن جابر عن أبی جعفر( علیه السلام )...»؛ این روایت به جهت وجود فرد نامعلومی در آن که از او به «رجل» یاد شده ضعیف و منقطع است.
[3]. مکارم شیرازى، ناصر، پیام امام امیر المومنین( علیه السلام )، ج 15، ص 659، تهران، دار الکتب الاسلامیه‌، چاپ اول‌، 1386ش.
[4]. فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج 10، ص 486، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی( علیه السلام )، چاپ اول، 1406ق.
[5]. ر. ک: ویکی پدیا.
آیات مرتبط

سوره البقرة (258) : أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
سوره الأنعام (78) : فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَا أَكْبَرُ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ
سوره الأنعام (96) : فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
سوره الأعراف (54) : إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
سوره يونس (5) : هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: