به گزارش «شیعه نیوز»، در سال روز میلاد با برکت دخت امیرالمؤمنین (ع) حضرت زینب کبری (س) بهانه و فرصتی پیدا شد تا به برخی از ابعاد و شاخصهای اخلاقی و رفتاری این بانوی مکرمه اشارهای داشته باشیم. به راستی که هرگوشه از سرگذشت زندگی این بانوی صبور و شجاع اسوه و الگوی یک مسلمان انقلابی است، ولی از آنجا که پرداختن به هر یک از این محاسن اخلاقی نیاز به مجال کافی و مناسب دارد، در این یاداشت سعی داریم تنها به یکی از ابعاد و شاخصهای ارزشمند سبک زندگی زینبی اشاره داشته باشیم. شاخص و ویژگی طلایی حیا و عفت.
جایگاه حیا و عفت
«عفت» در لغت به خودداری از آنچه که حلال نیست، اطلاق شده است و «عفاف» به معنی خودداری از محرمات و .. است. (۱) در منابع روایی نکات شگفتانگیزی درباره این فضیلت اخلاقی بیان شده است، ولی در توصیف این ویژگی باید به این مطلب اشاره کنیم که ملکه عفت همانند سد محکمی در برابر هر گونه خواهش و امیال نفسانی به برکت وجود این شاخص رفتاری است که انسان از وارد شدن در مناطق ممنوعه خودداری میکند.
در منابع روایی «عفت» ریشه و سر منشأ همه خوبیها معرفی شده است.(۲) یکی از زیباترین و شگفتانگیزترین روایاتی که گویای اهمیت «عفت» میشود، روایتی است که منابع روایی از امام علی (ع) نقل کردهاند: «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَة»؛ مجاهد شهید در راه خداوند، با اجرتر نیست از کسى که بتواند پاکدامنى پیشه سازد. پاکدامن، نزدیک است فرشتهاى از فرشتگان باشد.(۳)
عفت و عفاف زینبی پیش از حادثه عاشورا
اگر قرار باشد در خصوص حیا و عفت زینبی صحبت کنیم می توان این موضوع را در ۳ بخش مجزا، یعنی بخش اول پیش از بحران دردناک عاشورا سال ۶۱ هجری، بخش دوم در روز عاشورا و در حین بحران این مصیبت جانسوز و بخش سوم بعد از عاشورا، مورد بررسی قرار داد و به نکات ارزندهای دست یافت. نکات ماندگاری که میتواند اسوه و الگوی زنان امروزی در تمام ابعاد مختلف زندگی باشد.حکایت زندگی سرتاسر عفاف و حیای این بانوی مکرمه پیش از ازدواج بسیار خواندنی است، چرا که در منابع روایی جناب یحیی مازنی از روات اخبار این چنین نقل کرده است:
مدتها در همسایگی خانه امیرالمؤمنین (ع) بودم، در طول این مدت، نه قامت زینب (س) را دیدم و نه صدای او را شنیدم، هرگاه میخواست جد بزرگوارش را زیارت کند شبانه از خانه خارج میشد و برادرش امام حسن (ع) از طرف راست، امام حسین (ع) از طرف چپ و امیرالمؤمنین (ع) پیشاپیش او حرکت میکردند. مولای متقیان قبل از رسیدن به قبر شریف پیامبر اکرم (ص) چراغ را خاموش میکرد. روزی امام حسن (ع) علت را جویا شد، امام علی (ع) در جواب فرمودند: نمیخواهم چشم بینندهای به خواهرت بیفتد.(۴)
یا اینکه نقل شده است، پیش از حادثه درناک سال ۶۱ هجری که زینب کبری (س) غیرتمندانه و شجاعانه از ولایت دفاع کرد، پیش از آن کسی ایشان را مشاهده نکرده بود. به واقع میتوان این چنین بیان داشت که سلوک اجتماعی و مؤمنانه حضرت زینب (س) ریشه در پرورش فاطمی دارد؛ کما اینکه در منابع روایی از صدیقه کبری (س) نقل شده است: «قالَتْ (س) :خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَال»؛ حضرت فاطمه زهرا (س): بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد. (۵)
عفاف زینبی در بحران سیاسی و اجتماعی سال ۶۱ هجری
یکی از پیچیدهترین و سختترین وقایع تاریخی و بحران های اجتماعی تاریخ اسلام در سال ۶۱ هجری رخ داد. سالی که زینب کبری (س) این شیر زن تاریخ اسلام با رشادت وغیرتمندی و حیا و عفت برگ زرین دیگری از حیا و عفت خود را به جامعه اسلامی نشان داد، در فضای بحران زده سال ۶۱ هجری حیای زینبی از باری تعالی موجب شده بود، نه تنها در غم از دست دادن عزیزان خود زبان به شکایت و ناشکری باز نکند، بلکه جلوههایی از زیباییهای معنوی و اخلاقی را به نظاره بنشیند، زیبابینی حیای ایشان (۶) موجب شده بود مصداق واقعی این آیه شریفه شود «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً»؛ پس صبر جمیل پیشه کن. (۷)
عفت زینبی بعد از حادثه عاشورا
همچون مادری مهربان و مقتدر از هرگونه جسارتی به آل الله منع و غبار فتنهها را از بین میبرد. بشر بن خریم اسدی و به نقلی از حزام بن ستیر میگویند: «در آن روز حضرت زینب (س) در جمع کوفیان به روشنگری و بصیرت افزایی کوفیان اقدام به خطبهخوانی کرد. زنی با حیا و عفیفه که سخنورتر از او باشد، ندیدم گویا از لسان امیرالمؤمنین (ع) سخن میگوید. در آن ازدحام جمعیت که از هر سو صدایی بلند بود، به جانب مردم اشارتی کرد و فرمود: خاموش باشید، نفس در سینهها حبس شد و جرسها از صدا افتاد...». (۸)
پینوشتها:
۱. ر.ک: فراهیدی، ج۱، ۱۹۲؛ طریحی، ج۵، ۱۰۲.
۲. عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص ۴۵ ، ح ۱۱۱۵، امام على علیه السلام: «العِفَّةُ رَأسُ کُلِّ خَیرٍ»؛عفّت ، سرآمد هر خوبى است.
۳. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص۵۵۹.
۴.ریاحین الشریعه، ج۳، ص۶۰.
۵. بحارالا نوار:ج ۴۳، ص ۵۴، ح ۴۸.
۶.اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: ۱۶۰«ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا»
۷. سوره معارج، آیه ۶.
۸. لهوف، ص۱۳۴.