شیعه نیوز:
پرسش
در روایتی دیدم که چنین آمده است: پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «مادر سلیمان بن داود به فرزندش گفت: اى پسرم! شبانگاهان زیاد نخواب، زیرا خواب زیاد، بنده را روز قیامت فقیر واگذارد»؛ این روایت در کجا آمده است؟ آیا روایت صحیحی است؟
پاسخ اجمالی
گرچه خواب به عنوان یکی از نعمتهای الهی در آیات فراوانی از قرآن کریم به بشر گوشزد شده است، اما در همان کتاب مقدس، بارها توصیه به تهجد و شب زنده داری و نیز کار و کوشش شده است که پیامد طبیعی آن خودداری از خواب زیاد است. به عبارتی، خواب اندک، نعمت است و خواب بیش از اندازه، نقمت و نکبت.
در همین راستا در منابع حدیثی در نکوهش خواب زیاد از جابر بن عبد الله نقل شده که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «مادر سلیمان بن داود( علیه السلام ) به فرزندش سلیمان چنین گفت: ای فرزندم! از خوابیدن زیاد در شب بپرهیز؛ زیرا زیاد خوابیدن در شب، انسان را در روز قیامت فقیر و تهیدست مینماید».[1]
در سند این حدیث -غیر از جابر بن عبدالله- بقیه افراد مجهول هستند؛[2] از اینرو، این روایت از جهت سندی، روایت ضعیفی ارزیابی میشود.
اما باید به این نکته توجه داشت که در احکام اخلاقی از باب «تسامح در ادله سنن»،[3] معمولاً به سند روایت توجهی نمیشود، بلکه بیشتر به محتوا و مضمون روایت پرداخته میشود؛ از اینرو، با صرف نظر از سند این حدیث؛ درباره محتوای آن باید گفت که این روایت منطبق بر بسیاری از آیات و روایات است و بدان جهت به نکوهش پرخوابی در شب میپردازد که خداوند قسمتی از شب را مناسب با عبادت دانسته است:[4]
«إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلًا»؛[5] «به یقین نماز و عبادت شبانه گامى استوارتر و گفتارى پایدارتر است». و از آنجا که رضوان خدا و نعمت بهشت تنها با تلاش و کار و زحمت به دست میآید و پرخوابی شبها نشانگر تنبلی و بی رغبتی نسبت به آخرت است؛ این پرخوابیها بدان خواهد انجامید که انسان در عرصه قیامت دستش خالی باشد.
[1]. صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 556، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق؛ شیخ صدوق این روایت در کتاب امالی خود به صورت مسند نقل کرده است؛ ر.ک: صدوق، محمد بن على، الامالی، ص 233، تهران، کتابخانه اسلامیة، 1362ش.
[2]. افراد در سلسله سند حدیث عبارتند از: «محمد بن أحمد بن علی بن أسد اسدی، محمد بن أبی أیوب، جعفر بن سنید بن داود، سنید بن داود، یوسف بن محمد بن منکدر، جابر بن عبدالله».
[3]. «تسامح در ادله سنن»؛ معنایش آن است که در مورد سننی که مستند به معصومی شده، اما سندی معتبر برای آنها وجود ندارد، میتوان با اندکی تسامح، محتویات آنها را پذیرفت. اندیشمندان بزرگ شیعی معتقدند که تسامح در ادله سنن، تنها مخصوص مستحبات و مکروهات شرعیه است. ر.ک: «محدوده استناد به قاعده تسامح در ادله سنن»، 49348.
[4]. مجلسى، محمدتقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 9، ص 238، قم، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، چاپ دوم، 1406ق؛ حر عاملى، محمد بن حسن، هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة( علیه السلام )، ج 3، ص 199، مشهد، آستانة الرضویة المقدسة، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، 1414ق.
[5]. مزمل، 6.
آیات مرتبط
سوره آل عمران (154) : ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ ۖ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ ۗ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ ۗ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ ۖ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا ۗ قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَىٰ مَضَاجِعِهِمْ ۖ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
سوره الأنعام (60) : وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَىٰ أَجَلٌ مُسَمًّى ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
سوره الأنعام (96) : فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
سوره الأعراف (97) : أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ
سوره الأنفال (11) : إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ
T