شیعه نیوز:
پرسش
فردى که مخفیگاه حضرت عیسى( علیه السلام ) را فاش کرد، چه نام داشت؟ آیا او شبیه به عیسی( علیه السلام ) شد و به صلیب کشیده شد؟
پاسخ اجمالی
براساس «انجیل متی» نام این شخص «یهودا اسخریوطی» بود که داستان خیانت او در انجیل متی چنین آمده است:
«آنگاه یهودای اسخریوطی که یکی از آن دوازده حواری بود پیش سران کاهنان رفت و گفت: اگر عیسی را به شما تسلیم کنم به من چه خواهید داد؟ آنان سی سکه نقره را شمرده به او دادند. از آن وقت یهودا به دنبال فرصت مناسبی بود تا عیسی را تسلیم نماید ... وقتی شب شد عیسی با دوازده شاگرد خود بر سر سفره نشست. در ضمن شام فرمود: "بدانید که یکی از شما مرا تسلیم دشمن خواهد کرد" آنان بسیار ناراحت شدند و یکی پس از دیگری پرسیدند: خدایا! آیا من آن شخص هستم؟ عیسی جواب داد: "کسی که دست خود را با من در کاسه فرو میکند مرا تسلیم خواهد کرد". پسر انسان به همان راهی خواهد رفت که در کتاب مقدس برای او تعیین شده است، اما وای بر آنکس که پسر انسان توسط او تسلیم شود. برای آن شخص بهتر بود که هرگز به دنیا نمیآمد. آنگاه یهودای خائن در پاسخ گفت: ای استاد! آیا آن شخص من هستم. عیسی جواب داد: "همانطور است که میگویی" ... عیسی هنوز صحبت خود را تمام نکرده بود که یهودا، یکی از دوازده حواری، همراه گروه کثیری از کسانی که سران کاهنان و مشایخ قوم فرستاده بودند به آنجا رسیدند. این گروه همه با شمشیر و چماق مسلّح بودند. آن شاگرد خائن به همراهان خود علامتی داده و گفته بود: کسی را که میبوسم همان شخص است، او را بگیرید. پس یهودا فوراً به طرف عیسی رفت و گفت: سلام، ای استاد! و او را بوسید. عیسی در جواب گفت: "ای رفیق! کار خود را زودتر انجام بده". در همین موقع آن گروه جلو رفتند و عیسی را دستگیر کرده محکم گرفتند. در این لحظه یکی از کسانی که با عیسی بودند دست به شمشیر خود برد، آنرا کشید و به غلام کاهن اعظم زده گوش او را برید. ولی عیسی به او فرمود: "شمشیر خود را غلاف کن. هر که شمشیر کشد به شمشیر کشته میشود مگر نمیدانی که من میتوانم از پدر خود بخواهم که بیش از دوازده فوج از ملائکه را به یاری من بفرستد؟ اما در آن صورت پیشگوئیهای کتاب مقدس چگونه تحقق مییابد؟"».[1] این داستان در اناجیل دیگر نیز وجود دارد.[2]
برخی از منابع اسلامی نیز داستان را چنین نقل کردهاند:
یهود جاسوسانى را بر آنها گماشته بودند. شمعون را که از حواریون بود، گرفتند و او از مسیح بیزارى جست، رهایش کردند. یهوداى اسخریوطى آمد. او سى درهم گرفت و آنها را نزد عیسى برد. آنان جایى را که عیسى میخوابید دیدند. او را دستگیر کردند و نزد پیلاتوس نبطى سردار قیصر که حاکم بر یهود بود بردند. جماعتى از کاهنها نیز حاضر شدند و گفتند که این دین ما را فاسد میکند و نوامیس ما را حلال میگرداند و دعوى پادشاهى میکند. او را بکُش. سردار رومى درنگ کرد. یهود بر او بانگ زدند که اگر سر باز زند، ماجرا را به قیصر حواله خواهند کرد، این بود که آن سردار فرمان قتلش را صادر کرد. عیسى به حواریان گفته بود که یهود در باب او به شبهه خواهند افتاد. پس یهود کسى را که شبیه او بود بر دار کردند.[3] برخی از منابع دیگر هم به این مطلب اشاره کردهاند.[4]
اما در برخی از منابع از این شخص با نام «طیطایوس»[5] یا «طیطانوس»[6] یاد کردهاند.
گفتنی است؛ براساس اعتقادات اسلامی؛ عیسی( علیه السلام ) به صلیب کشیده نشد، بلکه فردی شبیه او به صلیب کشیده شده است.[7] حال براساس این مبنا، نقلی وجود دارد که در برخی از منابع[8] اینگونه آمده است:
رئیس یهودیان، فردی از حواریان عیسی را به داخل پناهگاه فرستاد تا عیسى( علیه السلام ) را بکشد، اما عیسى را در آنجا نیافت و مدتى متحیّر ماند. آنها گمان میکردند که وى در آنجا مشغول جنگ با حضرت عیسى است. خداوند او را به شباهت عیسى در آورد و زمانی که خارج شد او را بهجاى عیسى( علیه السلام ) به دار آویختند و کشتند.
[1]. خلاصهای از: متی، 26: 14 - 54.
[2]. برای نمونه؛ ر. ک: مرقس، 14: 10 - 53.
[3]. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، خلیل شحادة، ج 2، ص 173، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[4]. فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج 6، ص 40، بیروت، دارالملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، 1419ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 2، ص 174، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[5]. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 11، ص 261، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[6]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 3، ص 208، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[7]. نساء، 157: «و گفتارشان که: ما، مسیح عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم! در حالى که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند، لکن امر بر آنها مشتبه شد».
[8]. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، المرعشلی، محمد عبدالرحمن، ج 2، ص 108، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 208.
آیات مرتبط
سوره النساء (157) : وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ ۚ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ۚ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ ۚ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا
T