۰

رأى شیعه درباره مهدى منتظر ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )، چیست؟

از آن رو که پرسش فوق بسیار کلى و مجمل است؛ بر آن شدیم تا اشاره‏اى کوتاه به زندگانى، اخبار غیبى و علایم ظهور حضرت حجت ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) داشته باشیم.
کد خبر: ۲۰۹۸۲۹
۱۱:۲۴ - ۰۵ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
نظر شیعه درباره مهدى منتظر ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )، چیست؟
پاسخ اجمالی

از آن رو که پرسش فوق بسیار کلى و مجمل است؛ بر آن شدیم تا اشاره‏اى کوتاه به زندگانى، اخبار غیبى و علایم ظهور حضرت حجت ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) داشته باشیم.

نام او "م ح م د" است و القاب بسیارى چون قائم، منتظر، صاحب العصر و... دارد. پدر بزرگوارش امام حسن عسکرى ( علیه السلام ) و مادرش نرجس است. او در سال 255 ه ق در سامرا به دنیا آمد.

باید گفت که زندگى امام عصر ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) از چهار دوره تشکیل شده است. دوره‏ى اول که از تولد تا غیبت صغرا است، پنج سال و اندى طول کشیده و شناساندن آخرین امام و تبیین فلسفه‏ى غیبت از مهم‏ترین رویدادهاى این دوره است.

دوره‏ى دوم نیز از سال 260 ه ق، تا 329 ه ق است و عصر غیبت صغرا نامیده مى‏شود. در این دوران که ارتباط امام ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) با مردم محدود شده است، وسیله‏ى ارتباط حضرت با شیعیان، نواب یا سفراى خاص حضرت هستند که تعداد آنها چهار نفر بوده است. در این محدوده‏ى زمانى مردم به صبر، اتحاد و تقوا دعوت شده و براى غیبت کبرا امام، آماده مى‏شوند.

دوره‏ى سوم ، پس از فوت على بن محمد سمرى، آخرین نایب امام ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )، آغاز مى‏شود و تا ظهور حضرت ادامه دارد. در این عصر، ارتباط مستقیم مردم با امام قطع مى‏شود، ولى همیشه تحت عنایات او هستند. این دوره، دوره‏ى انتصاب نایبان عام یا فقهاى شیعه از جانب امام ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) مى‏باشد.

دوره‏ى چهارم که عصر طلایى زمین است، با تمام شدن غیبت کبرا، در یک صبح جمعه، از مکه مکرمه آغاز مى‏شود و بیچارگان و زیرپا افتادگان، نفسى تازه مى‏کنند. آن عصر، روزگار شایستگان است نه مستعمران و مستکبران. دوره‏اى که تنها ملاک برترى تقوا و عمل صالح است، نه ثروت و مقام یا هر چیز دیگر. پایان این دوره با شهادت امام ‏( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) پس از حکومتى در حدود بیست سال خواهد بود که زمینه ساز رجعت به پاکى‏ها و مهربانى‏ها است.

اما آیات مربوط به امام دوازدهم، در قرآن کریم، کم نیست. مثل آیه‏اى که خداوند در آن وعده‏ى حکومت جهانى و پیروزى کامل اسلام بر تمام ادیان را مى‏دهد. روایات نیز در این باره متعدد هستند به نحوى که شهید صدر (ره) مى‏گوید: مجموع روایات مربوط به حضرت مهدى ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) در منابع شیعه و سنى، بیش از شش هزار روایت است. از جمله روایت پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) که مى‏فرمایند: مهدى از فرزندان من است، براى او غیبتى است... و پس از آن مى‏آید و زمین را پر از عدل و داد مى‏کند. همان گونه که از ظلم و جور پر شده است.

براى ظهور او نشانه‏هاى غیر قطعى زیادى در روایات آمده است از جمله:

  1. خروج مردى هاشمى 2. بر پا شدن پرچم‏هاى سیاه در خراسان 3. جنگى جهانى و...

اما برخى نشانه‏ها هستند که از آنها به عنوان نشانه‏هاى قطعى ظهور یاد مى‏شوند که عبارتند از:

  1. جنبش ارتجاعى سفیانى 2. نداى روح بخش آسمانى 3. قتل نفس زکیه و....
    پاسخ تفصیلی

از آنجا که سؤال فوق بسیار کلى و مجمل است و مشخص نشده که کدام جنبه از شئونات زندگى امام عصر ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) مورد سؤال و بحث است؛ بر آن شدیم تا نیم نگاهى گذرا بر زندگى امام دوازدهم، برخى از پیش گویى‏هاى قرآن و روایات درباره‏ى او، و نهایتاً اشاره‏اى به علایم ظهور حضرت داشته باشیم.

نام بزرگوار امام دوازدهم هم نامِ حضرتِ رسول گرامى اسلام؛ یعنى "محمد"[1] است، ولى طبق فرمایشات امامان معصوم ( علیه السلام ) از ذکر نام وى نهى شده است. او القاب بسیارى چون مهدى، منتظر،[2] صاحب العصر و... دارد. وى در سال 255 ه ق،[3] در شهر سامرا، به دنیا آمد. پدر بزرگوار او امام یازدهم، حسن عسکرى ( علیه السلام ) است و مادر محترمش نرجس[4] نام دارد.

داستان تولد بقیة الله الأعظم منحصر به کتب و منابع شیعى نبوده، بلکه در مدارک معتبر اهل تسنن[5] و حتى فرق و مذاهب غیر اسلامى، به عنوان یک اصل مسلم، قلمداد شده است. هر چند که برخى تعصبات قومى - مذهبى موجب شده تا در تعیین مصداق منجى آخر، نزد متفکرین فِرق غیر اسلامى، اختلافاتى رخ دهد.

اما در تبیین مرحله‏ى اول بحث، باید بگوییم که زندگى امام دوازدهم ( علیه السلام ) به چهار دوره‏ى اساسى تقسیم مى‏شود:

  1. دوره‏ى قبل از غیبت صغرا.
  2. دوره‏ى غیبت صغرا.
  3. دوره‏ى غیبت کبرا.
  4. دوران فرج و ظهور .

دوره‏ى اول، از تولد امام ( علیه السلام ) در سال 255 ه ق، تا سال 260 ه ق؛ یعنى شهادت پدر بزرگوار آن حضرت مى‏باشد که مجموعاً پنج سال و اندى است.

در این دوران که زمان رشد و تربیت وى در دامن امام یازدهم ( علیه السلام ) است، باید امام و حجت بعدى که مسلمانان منتظر او بودند و مى‏دانستند که آخرین امام و منجى بشریت است، به مردم معرفى مى‏شد. تا شهادت امام یازدهم، موجب تفرقه و اختلاف میان امت نشود.

از این رو شاید بتوان مهم‏ترین رویدادهاى این دوره را معرفى امام دوازدهم به نزدیکان و بزرگان شیعیان و در مرحله‏ى بعد، تبیین غیبت و فلسفه‏ى آن میان مسلمانان دانست.

دوره‏ى دوم از سال 260 ه ق، پس از شهادت امام یازدهم و به امامت رسیدن امام دوازدهم آغاز شده و تا سال 329 ه ق، ادامه یافت. این دوره، زمان آماده سازى شیعیان، براى غیبت کبرا بود. از این رو امام ( علیه السلام ) با تعیین چهار نفر از با تقواترین شیعیان، به عنوان وکلاى خود، با مردم گفت و گو مى‏کرد. ایشان عملاً وسیله‏ى ارتباط بین امام و مسلمانان بودند و میان مردم به عنوان نایبان خاص حضرت، شهرت پیدا کردند که نام آنها از این قرار است:

  1. ابوعمر عثمان ابن سعید عمرى
  2. ابوجعفر محمد ابن عثمان ابن سعید عَمرى
  3. ابوالقاسم حسین ابن روح نوبختى
  4. ابوالحسن على بن محمد سمرى (سیمرى)

نهایتاً زمان این رسیده بود که رابطه‏ى ظاهرى امام ( علیه السلام ) با مردم قطع شود و مردم نیز تحت تعالیم امام یازدهم و دوازدهم ( علیه السلام ) در دوره‏ى اول و دوم، آمادگى پذیرش غیبت کبرا، را یافته بودند. از این رو امام ( علیه السلام ) با نوشتن[6] نامه‏اى به على بن محمد، آخرین نایب خود و پیش بینى فوت وى، نایب دیگرى تعیین نفرمودند و بدین سبب، اتمام دوره‏ى دوم و آغاز غیبت کبرا را اعلام فرمودند.

دوره‏ى سوم که هم اکنون در آن هستیم، از سال 329 ه ق، پس از درگذشت على بن محمد، آغاز شده و تا ظهور حضرت ادامه دارد. این دوران، عصر اجتهاد علما و ارتباط قلبى تمام معتقدان به حضرت با وى مى‏باشد. در این دوران، مشکلات مردم، به دست امام ( علیه السلام ) حل مى‏شود و او در تنگناهاى علمى و لحظات سرنوشت ساز مسلمانان، به یارى آنها مى‏شتابد و کمتر معتقدى به ایشان یافت مى‏شود که تجربه‏اى از عنایات امام عصر ( علیه السلام ) را درباره‏ى خود، به خاطر نداشته باشد. کافى است تا در این باره نگاهى به فیلم‏ها، مصاحبه‏ها، خاطرات و... از متوسلین به حضرت، در واحد ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران شهر مقدس قم، داشته باشیم.

از این رو که مردم این دوره از ارتباط مستقیم، با امام خود محروم هستند، حضرتش با نصب نائبان عام؛[7] یعنى دانشمندان و فقهاى شیعه، مردم را در پیش آمدهاى جدید، به ایشان ارجاع نموده و از سرگردانى و تحیر نجات داده تا مردم بامراجعه‏ى به آنها، درباره‏ى احکام و مسائل روز، کسب تکلیف کنند.

دوره‏ى چهارم زندگانى امام عصر ( علیه السلام ) پس از پایان دوره‏ى سوم و با ظهور حضرتش آغاز مى‏شود. ظهورى که زمان دقیق آن بر همه پوشیده است. همان گونه که در بسیارى از روایات بدان اشاره شده، زمان ظهور حضرت، مصادف با نهایت فساد و تباهى در جهان است. به گونه‏اى که تنها راه نجات، یک انقلاب جهانى است و چشم امید مردم، فقط به ظهور حضرت مى‏باشد.

در آن هنگام است که به فرموده‏ى خداوند متعال، آسانى پس از سختى‏ها نمایان مى‏شود و فرج امام عصر ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) اتفاق مى‏افتد. او مى‏آید و زمین را از ظلم و ستم مى‏رهاند و دین حقیقى اسلام را که همان مدینه‏ى فاضله است، برپا مى‏دارد. در آن هنگام مستضعفان نَفَسى تازه مى‏کنند و فاصله‏ها از بین مى‏رود و تنها ملاک برترى انسان‏ها، نه طبقات اجتماعى، نه رنگ و نه اجداد، بلکه تقواست و بس.

گفته شده است آن حضرت نیز، نهایتاً چون پدران پاک خویش به دست فتنه‏گران و سود جویان پس از حدود 20 سال حکومت الاهى،[8] به شهادت مى‏رسد و شهادت او ابتداى رجعت است. بازگشت به عهد صالحان و وارستگان، بازگشت به زمان حسین و عاشورائیان و آن روز، روز خدا است.

پس از تبیین ادوار زندگى پر برکت امام عصر ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) نوبت به تبیین مرحله‏ى دوم بحث؛ یعنى پیش‏گویى‏هاى قرآنى و روایى درباره‏ى شخصیت و حکومت امام دوازدهم ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )، مى‏رسد.

از آنجا که عموماً در آیات قرآنى، در اخبار غیبى از آینده، به ذکر خصوصیات و ویژگى‏ها، اشاره شده و از ذکر مستقیم نام شخص یا مکان، خوددارى مى‏شود، در آیات مربوط به امام دوازدهم ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) نیز خصوصیاتى ذکر شده که عملاً مصداقى جز وى پیدا نمى‏کند. از جمله‏ى این آیات مى‏توان به آیه‏ى 5 و 6 از سوره‏ى قصص اشاره کرد که خداوند مى‏فرماید: "و ما اراده کرده‏ایم تا بر تضعیف شدگان روى زمین، نعمتى گران ارزانى داریم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم."

در آیه‏اى دیگر از قرآن کریم آمده است: "او کسى است که رسولش را با هدایت و دینى حق فرستاد. تا دینش را به طور کامل و قوى، بر تمام ادیان، چیره و برتر گرداند."[9]

آیات دیگرى چون آیه 55 از سوره‏ى نور و آیه‏ى 105 از سوره‏ى انبیاء، در شأن امام دوازدهم ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) نازل شده‏اند و مشخص است که اگر مصداق آیات فوق را امام عصر ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) ندانیم، این آیات صرفاً شعارهایى دور از واقعیت خواهند بود که با اعجاز و صداقت قرآن کریم، سازگارى ندارد. براى اطلاع از تأویل و تفاسیر آیات فوق به کتب مفصل‏تر مراجعه کنید.

اما روایاتى که از ناحیه‏ى پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) درباره‏ى ظهور مهدى موعود وارد شده بسیار زیاد است، و به فرموده‏ى شهید عالیقدر اسلام، محمد باقر صدر (ره)، اگر اخبار رسیده از طریق شیعه و سنى، شماره گردد، روى هم رفته به بیش از شش هزار روایت درباره‏ى امام مهدى ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) بر مى‏خوریم،[10] ولى به قصد تبرک به ذکر نمونه‏اى از آن بسنده مى‏کنیم. در حدیثى از حضرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، آمده است:

"مهدى از فرزندان من است. براى او غیبتى است... و پس از آن مى‏آید و زمین را پر از عدل و داد مى‏کند همان گونه که از ظلم و جور پر شده است".[11]

روایات بسیارى راجع به امام مهدى ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) در کتب اهل سنت موجود است، کتبى که پیش از تولد امام عصر تألیف یافته‏اند. این روایات متواتر است و جاى هیچ گونه شک و تردیدى در آنها نیست که محققین اسلامى آنها را جمع کرده و متذکر شده‏اند.[12]

حال نوبت به آخرین محور بحث؛ یعنى علایم ظهور[13] مى‏رسد. علایم ظهور حضرت حجت ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) به دو بخش قربى (غیر قطعى) و قطعى تقسیم مى‏شوند.[14]

علایم قربى، به علایمى گفته مى‏شود که حاکى از نزدیک بودن ظهور مى‏باشند. تعداد این علایم بسیار است که برخى از آنها عبارتند از:

  1. خروج مردى هاشمى
  2. برپا شدن پرچم‏هاى سیاه در خراسان
  3. گرفتن ماه
  4. بارش بسیار باران
  5. جنگى جهانى

علایم قطعى، آن دسته از نشانه‏هاى ظهور هستند که یقیناً به لطف خداوند متعال پس از آنها، ظهور اتفاق خواهد افتاد و برخى از آنها از این قرارند:

  1. جنبش ترقى خواهانه‏ى مردم یمن.
  2. جنبش ارتجاعى سفیانى.
  3. نداى روح بخش آسمانى.
  4. فرو رفتن زمین.
  5. قتل نفس زکیه

در پایان گفتنى است که آنچه ذکر شد مورد اجماع و اتفاق تمام علماى اسلامى، اعم از عموم فِرق شیعه و سنى است.

منابع براى مطالعه بیشتر:

  1. اعلام الورى بأعلام الهدى، فضل بن حسن طبرسى.
  2. الصواعق المحرقة، ابن حجر.
  3. المهدى، سید صدر الدین صدر.
  4. امام مهدى از ولادت تاظهور، سید محمد کاظم قزوینى، ترجمه‏ى على کرمى و محمد حسینى.
  5. امام مهدى حماسه‏اى از نور، شهید محمد باقر صدر.
  6. بحار الانوار، محمد باقر مجلسى.
  7. روضة الواعظین، محمد ابن فتّال نیشابورى.
  8. سیره‏ى پیشوایان، مهدى پیشوایى.
  9. منتخب الاثر فى الامام الثانى عشر، لطف اللَّه صافى.
  10. وسایل الشیعه، شیخ حر عاملى.

[1] اعلام الورى، ص 417.

[2] امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص 58.

[3] روضة الواعظین، ص 292.

[4] همان، ص 283.

[5] الصواعق المحرقه، ص 208.

[6] بحار الانوار، ج51، ص 361.

[7] وسائل الشیعه، ج18، ص 101.

[8] امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص 779.

[9] توبه، آیه‏ى 33.

[10] فرائد المسطین، ج2، ص 335. به نقل از: امام مهدى، ص 102.

[11] سیره‏ى پیشوایان، ص 697.

[12] ر.ک: امام مهدى از ولادت تا ظهور، صص 561 - 464.

[13] امام مهدى، حماسه‏اى از نور، سید محمد باقر صدر، ترجمه کتابخانه‏ى بزرگ اسلامى، ص 66.

[14] نمایه‏هاى: علایم ظهور حضرت مهدى ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )، حضرت مهدى ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) و سقوط حکومت، ویژگى‏هاى بعد از ظهور، وقایع بعد از ظهور حضرت مهدى ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )،... .

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: