به گزارش «شیعه نیوز»، ناآرامیهای اخیر بزرگترین دموکراسی دنیا در مورد اصلاحیه قانون شهروندی این کشور و پرونده مسجد بابری باعث شده بار دیگر حساسیتها نسبت به برخوردهای قومی و مذهبی در کشوری که بارها دچار هرج ومرج و کشتارهای خونین مذهبی شده است، بالا بگیرد.
هند را میتوان به معنای واقعی کلمه جمع اضداد و تنوع دانست که با جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر تقریبا تمام ادیان آسمانی و آیینهای ساخته بشر را در خود دارد. این جمعیت متنوع و چندفرهنگی بیش از هر چیز نیازمند ترویج مسائلی مانند برابری و اتحاد از سوی دولتمردان و حاکمان این کشور بوده و این افراد همواره در طول تاریخ تلاش کردهاند که این جامعه به شدت متنوع را در کنار یکدیگر و علیرغم تمام تضادهای قومی و مذهبی نگه دارند.
شاهد این مدعا را میتوان در قانون اساسی هند به طور کامل دید. این قانون اساسی طولانیترین قانون اساسی نوشته شده در بین تمام کشورهای مستقل دنیاست و از ۳۹۵ اصل، ۱۲ پیوست و ۸۳ الحاقیه تشکیل میشود و در این قانون، هند یک جمهوری دموکراتیک معرفی شده که برقراری عدالت، برابری و آزادی را برای شهروندانش تضمین میکند.
برای نمونه در اصل ۲۹ قانون اساسی هند آمده است: هیچ شهروندی به عللی همچون مذهب، نژاد، طبقه اجتماعی، زبان و مانند آن از پذیرش در مؤسسات آموزشی تحت حمایت دولت یا دریافت کمک از دولت، بازنخواهد ایستاد. اصل ۳۰ قانون اساسی به صراحت بر حقوق اقلیتها تاکید کرده و گفته است: تمامی اقلیتهای زبانی یا مذهبی حق تأسیس و مدیریت مؤسسات آموزشی منتخب خود را خواهند داشت.
مسلمانان هند
جمعیت مسلمانان هند از سال ۱۹۶۱ تا ۲۰۱۱ نزدیک به دو برابر شده و این موضوع تأثیرات زیادی بر جنبههای مختلف در هند گذاشته است. با این همه، این اقلیت رو به رشد نسبت به هندیهای متعلق به سایر گروههای مذهبی از نظر اقتصادی با محرومیت بیشتری رو به رو هستند. طبق گفته شورای ملی تحقیقات اقتصادی کاربردی در هند، مسلمانان احتمالاً بیش از هر اقلیت دیگر هندی در زیر خط فقر زندگی میکنند. دادههای گالوپ نشان میدهد که مسلمانان این کشور نسبت به هندوها و یا دیگران کمتر از میزان زندگی خود راضی هستند. از سوی دیگر مسلمانان بیشتر از هندوها و سایر افراد احتمال دارند كه بگویند استاندارد زندگی آنها در همان حالت مانده یا در حال بدترشدن است.
آمار مؤسسه گالوپ نشان میدهد درآمد خانوارهای مسلمانان هندی هم بسیار کمتر از سایر اقلیتها و اکثریت هندو است. ۴۷ درصد مسلمانان میگویند که زندگی با درآمد فعلی خانوارشان دشوار یا بسیار دشوار نسبت به هندوها و اعضای مذاهب دیگر است.
گزارشی در سال ۲۰۰۶ با عنوان وضعیت اجتماعی، اقتصادی و آموزشی جامعه مسلمانان هند که از سوی راجیندار ساکار(Rajinder Sachar) حقوقدانان برجسته هندی تهیه و به نخستوزیر وقت هندوستان منموهان سینگ ارائه شد، نشان میدهد که کمبود تحصیلات و سواد در بین مسلمانان در فقر آنها مؤثر است. در این گزارش آمده که دریافت خدمات آموزش و پرورش، نگرانی جدی جامعه مسلمانان این کشور است. دستیابی به تحصیلات به ویژه در سرتاسر هند بسیار زیاد نیست، اما هندیهای مسلمان بیشتر از هندوها احتمالاً سطح تحصیلات خود را به عنوان مقدماتی یا کمتر ذکر میکنند.
خشونتهای تاریخی علیه مسلمانان و سایر اقلیتها باعث شده که جمعیت مسلمانان هند با نوعی جداسازی محلاتی از سوی دولت این کشور روبه رو شود. این موضوع از اواسط دهه ۷۰ و خشونتهای هند علیه مسلمانان آغاز شد و در طول دهههای بعد ادامه یافت که اوج آن را میتوان در ماجرای تخریب مسجد بابری در سال ۱۹۹۲ دید.
در چند شهر بزرگ مسلمانان محلات خود را از سایر ادیان مانند هندوها جدا کردند، اما این امر باعث شد که این محلههای اقلیتنشین مورد تهاجم هندوهای متعصب قرار بگیرند. این نوع از محلهها را می توان در بمبئی، دهلی، کلکته و بسیاری از شهرهای ایالت گجرات مشاهده کرد. افزایش زندگی در این محلهها به دلیل عدم تعامل متقابل فرهنگی بین مسلمانان و هندوها باعث شده که فقر در بین مسلمانان افزایش یابد.
شانس پیدا کردن شغل و دسترسی به تحصیلات مناسب در این محلهها کمتر است و نتیجه این کاهش فرصتهای اقتصادی و تحصیلی و به طور کلی باعث تقویت کلیشهها در مورد مسلمانان در جامعه هند شده است. از سوی دیگر این فقر و بیسوادی باعث گرایش مسلمانان به سوی گروههای افراطی شده و به نوعی در نهایت به ضرر جامعه مسلمانان و کل هند خواهد شد.