شیعه نیوز:
پرسش
آیا بعد از نهی عمر در متعه، امام علی( علیه السلام ) در زمان حکومتشان نص صریحی را در برداشتن این محدودیت فرمودند؟
پاسخ اجمالی
مردمی که بدعتها را به عنوان دین انجام میدادند حاضر نبودند به هیچ قیمتی آنرا از دست بدهند. به عنوان نمونه؛ در حدیث آمده است: اهل کوفه از حضرت علی( علیه السلام ) خواستند براى آنها امامى برگزیند که نافله ماه رمضان (نماز تراویح) را به جماعت بر پا دارند - در حالی که خواندن آن با جماعت، یک بدعت بود - امیر المؤمنین نپذیرفت و ایشان را از بدعت بودن این عمل آگاه ساخت. آنان حضرت على( علیه السلام ) را ترک کردند و از میان خود امامى براى آن نماز برگزیدند و صدا و شیون و... بلند کردند که تو ما را از سنت گذشتگان باز میدارى.
در خصوص ازدواج موقت مخالفتهای زیادی از جانب ائمه و علی( علیه السلام ) نسبت به نهی خلیفه دوم صورت گرفت و مردم را از زیانهای اینگونه نهیها آگاه نمودند.
پاسخ تفصیلی
همانطور که مستحضرید بعد از رحلت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بدعتهای زیادی؛ مثل فرق گذاشتن بین عرب و عجم در تقسیم بیت المال، روزه در سفر، شستن پاها در وضو، به جماعت خواندن نوافل ماه مبارک رمضان (نماز تراویح)، حرام کردن متعه حج و متعه زنان و... صورت گرفت. این بدعتها به مرور زمان در بین مردم به ویژه در میان عوام به عنوان سنت مطرح شد و مردم اینها را به عنوان دین انجام میدادند و حاضر به ترک آنها نبودند.
به عنوان نمونه در حدیث آمده است: اهل کوفه از امیر المؤمنین علی( علیه السلام ) خواستند براى آنها امامى برگزیند که نافله ماه رمضان را به جماعت بر پا دارند. امیر المؤمنین نپذیرفت و ایشان را از بدعت بودن این عمل آگاه ساخت. آنان حضرت على( علیه السلام ) را ترک کردند و از میان خود امامى براى آن نماز برگزیدند، امیر المؤمنین فرزند خود حسن( علیه السلام ) را به سوى ایشان گسیل داشت.[1] و آنها صدا و شیون بلند کردند که تو ما را از سنت گذشتگان باز میدارى، در حالی که میدانستند بدعت است و پیغمبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از آن نهى کرده؛[2] زیرا پیامبر میفرمود: «اى مردم! نماز نافله شامگاهى رمضان بدعت است در ماه رمضان نافله را به جماعت بر پا ندارید ... سنت اندک بهتر از بدعت بسیار است. بدانید که هر بدعتى گمراهى است و هر گمراهى به سوى آتش است».[3]
حضرت علی( علیه السلام ) بعد از آنکه به خلافت ظاهری رسید در مورد اینکه چرا برخی از اموری که در زمان خلفای قبلی انجام گرفته است را تصحیح نمیکند، فرمود: «اگر من آن انحرافها و مالهای غصبی و بیت المال به یغما برده را بخواهم بهجای خود برگردانم، جنگجویی که در لشکر من است به روی من شمشیر میکشد و مردم فکر میکنند که این من هستم که مخالف با سنّت و کتاب الهی عمل نمودهام، به عنوان مثال؛ عمر نماز مستحبی را در ماه رمضان به ناحقّ سنّت نمود در حالی که چنین سنّتی نبود. بعد از او و در خلافت من کسانی آمدند که برای ما امام جماعتی تعیین کن تا در ماه رمضان نمازهای مستحبی را به جماعت بخوانیم، من به آنها گفتم نماز مستحبی به جماعت خوانده نمیشود، ولی آنها در حالی که میرفتند داد میزدند: "وا رمضاناه و ..." از جمله سنن غلط که در زمان عمر ریشه دواند ممنوعیت متعه بود که فعلاً امکان اینکه آن ممنوعیت برداشته شود و قباحت آن بریزد وجود ندارد».[4]
البته در خصوص موضوع ازدواج موقت مخالفتهای زیادی از جانب ائمه و علی( علیه السلام ) نسبت به نهی خلیفه دوم صورت گرفت و مردم را از زیانهای اینگونه نهیها آگاه نمودند، به عنوان نمونه؛ در حدیث صحیح آمده است که علی( علیه السلام ) فرموده است: «و فرمان صادر میکردم که متعه حج و متعه زنان حلالند».[5]
[1]. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ترجمه، کهنسال، على رضا، ص 298، مشهد، نشر عاشورا، چاپ اول، 1379ش.
[2]. کراجکى، ابو الفتح، کمرهاى، محمد باقر، گنجینه معارف شیعه(ترجمه کنز الفوائد و التعجب)، ج 2، ص 303، تهران، چاپخانه فردوسى، چاپ اول؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 3، ص 70، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1365ش؛ نهج الحق و کشف الصدق، ترجمه کهنسال، ص 298.
[3]. گنجینه معارف شیعه(ترجمه کنز الفوائد و التعجب)، ج 2، ص 303.
[4]. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 34، ص 172.
[5]. کلینی، روضه کافى، ترجمه کمرهاى، ج 1، ص 105، تهران، کتاب فروشى اسلامیه، چاپ اول، 1382ق؛ علم الهدى خراسانى، نهج الخطابة(سخنان پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و امیرالمؤمنین( علیه السلام ))، ج 2، ص 128، تهران، کتابخانه صدر، چاپ دوم، 1374ش.
T