۰

چرا پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) تنها هجرت کردند؟ چرا بعد از هجرت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، مشرکان امام علی( علیه السلام ) و دیگر مسلمانان را اذیت نکردند؟

هجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به دستور خدای متعال برای شکست نقشه شوم مشرکان مکه برای قتل پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) صورت گرفت. طبیعی است که این کار باید با رعایت تمام نکات امنیتی و در کمال اختفاء انجام می شد.
کد خبر: ۲۰۸۵۱۵
۰۶:۴۹ - ۲۸ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
1.چرا پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) تنها هجرت کردند؟ 2. چرا مشرکان علی( علیه السلام ) و اولاد پیامبر را بعد از هجرت آن‌حضرت نکشتند؟ 3. چرا بعد از هجرت، مشرکان دیگر مسلمانان را اذیت نکردند؟
پاسخ اجمالی

هجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به دستور خدای متعال برای شکست نقشه شوم مشرکان مکه برای قتل پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) صورت گرفت. طبیعی است که این کار باید با رعایت تمام نکات امنیتی و در کمال اختفاء انجام می شد؛ زیرا حضرت مأمور بودند از راه های طبیعی و عادی فرمان الهی را عملی کنند بنابر این روشن است که اگر افراد زیادی همراه حضرت مهاجرت می کردند دشمنان متوجه شده و امکان موفقیت کامل پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نبود. همانطوری که مشرکان بعد از حرکت حضرت، با تمام امکانات خود به جستجو پرداختند، اما حضرت را نیافتند و بعد از ناامیدی به سراغ حضرت علی ( علیه السلام ) رفته و ایشان را مورد اذیت قرار دادند. البته عده زیادی از مسلمانان قبل از پیامبر، به مدینه هجرت کرده و جز عده معدودی از آنان، کسی در مکه نبود که آنان نیز از اذیت مشرکان در امان نماندند و اموال شان در مکه توقیف شد و پس از مهاجرت به مدینه در تنگنای فقر مالی بودند.
پاسخ تفصیلی

بر اثر دعوت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در ایام حج و فرصت های مناسب دیگر[1] بسیاری از مردم مدینه به سوی اسلام گرایش پیدا کرده و نفوذ اسلام در مدینه گسترش یافت.[2] پس از آنکه اسلام در میان مردم مدینه گسترش یافت قریش مکه احساس خطر کرده و بر فشارهای خود نسبت به مسلمانان افزودند، بگونه ای که سخت گیری آنان تا آن زمان بی سابقه بوده است[3] و از آنجایی که دو قبیله اوس و خزرج که جمعیت مدینه را تشکیل می دادند، جنگ های طولانی با هم داشتند، زمانی که پیامبر آنها را به دین حنیف اسلام دعوت نمود و بر آموزه های آسان دین و شخصیت ایشان آگاهی یافتند آن حضرت را برای خاتمه دادن به آن جنگ و نزاع شخصیت مناسبی یافتند.[4] به دنبال آن مسلمانان درخواست هجرت به مدینه کردند بگونه ای که در ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت که مهاجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در آن ماه اتفاق افتاد در مکه از مسلمانان جز پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و علی و ابوبکر و عده معدودی از مسلمانان بازداشت شده و یا بیمار و پیر، کس دیگری باقی نمانده بود.[5] خروج مسلمانان از مکه، مشرکان را به وحشت انداخت. زیرا آنان احساس کردند که اکنون جمعیتی از مسلمانان در یک شهر فراهم آمده و می توانند تهدیدی جدی برای آنان و کاروان های تجاریشان باشند، از این رو مصمم شدند تا درباره پیامبر که هنوز در مکه به سر می برد تصمیمی جدی بگیرند، آنان در این تصمیم گیری سه راه داشتند: 1. بگذارند تا پیامبر به مدینه هجرت کند، 2. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را حبس کنند، 3. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را به قتل برسانند. در آغاز تصمیم کشتن رسول خدا را نداشته و تنها سخن از حبس یا اخراج وی بوده است که طبعاً این دو اقدام نمی توانست مشکل را حل کند؛ زیرا رفتن پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از مکه می توانست جبهه یثرب را کاملاً آماده مقابله سازد و حبس وی نیز ممکن بود مسلمانان را تحریک بر نجات وی کند.[6]

لذا تصمیم بر قتل پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) گرفتند که بنا شد از تمام قبایل افرادی انتخاب شوند و شبانه به طور دستجمعی به خانه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) یورش برده و پیامبر را به شهادت برسانند.[7]

فرشته وحی نازل گردید و پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را از نقشه های شوم مشرکان آگاه ساخت که در قرآن این گونه به آن اشاره شده است :" (به خاطر بیاور) هنگامى را که کافران نقشه مى‏کشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکّه) خارج سازند آنها چاره مى‏اندیشیدند (و نقشه مى‏کشیدند)، و خداوند هم تدبیر مى‏کرد و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است!"[8] پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از طرف خدا مأمور شد آهنگ سفر نموده و به سوی مدینه حرکت کند، لازم بود هجرت بسیار مخفیانه و با رعایت کامل مسائل حفاظتی صورت گیرد تا پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به سلامت وارد مدینه شوند زیرا بقای آئین نوپای اسلام در آن شرایط شدیداً وابسته به حیات آن حضرت بود به همین خاطر آن شب علی ( علیه السلام ) را در بستر خود به جای خود گذاشته تا در همان ابتدا کسی متوجه عدم حضور حضرتش در بستر نشده و حضرت بتواند قبل از هر گونه اطلاع دشمن از حلقه محاصره آنان خارج شود و خود به همراه ابوبکر به طرف مدینه هجرت نماید. [9] در صورتی که اگر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) افراد زیادی را به همراه خود می برد ممکن بود آنان از جایگاه حضرت و هجرت او با خبر شده و در بین راه مدینه حضرت را به شهادت برسانند.

اما این که چرا مشرکان بعد از هجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) خاندان حضرت را اذیت نکرده اند باید گفت:

  1. وقتی مشرکان متوجه شدند که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از مکه خارج شده و نقشه آنان نقش بر آب شده است به سوی علی ( علیه السلام ) یورش بردند و حضرت را به سوی مسجد الحرام کشیدند و پس از بازداشت و اذیت مختصری او را آزاد ساخته اند.[10]
  1. مشرکان همه هدفشان کشتن شخص پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود، زیرا تنها از این راه بود که می توانستند به زعم خود اسلام را نابود سازند به همین خاطر در این مرحله با دیگران کاری نداشتند و خود را درگیر دیگران نکردند.[11]

اما این که چرا مشرکان بعد از هجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مسلمانان را اذیت نکردند؟

اولا: بسیاری از مسلمانان قبل از هجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به مدینه هجرت کرده بودند و اصولا علت نقشه قتل پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) توسط قریش، هجرت مسلمانان به مدینه و انتشار اسلام در شهر مدینه بوده است.

ثانیا: مسلمانانی که از اهل مکه (قریش ) بودند اقوام و خویشان و نزدیکانی داشتند و همین پیوندهای خانوادگی در بسیاری موارد مانع اذیت و آزار مسلمانان می شد و مشرکین از ترس قبیله و طایفه فرد مسلمان، از اذیت و آزار او خود داری می کردند، اما با این حال مسلمانانی بعد از هجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در مکه باقی بودند که از آزار و اذیت مشرکان در امان نبودند تا جایی که اموال بسیاری از آنان از طرف مشرکان توقیف شد به گونه ای که این مسلمانان بعد از هجرت به مدینه در فقر شدیدی به سر می بردند و حتی تعدادی از آنان به نام (اصحاب صفه) نتوانستند در مدینه مکانی برای استراحت خود فراهم کنند و در مسجد به سر می بردند.

بنابراین مشرکان بعد از هجرت پیامبر تا جایی که می توانستند مسلمانان را مورد اذیت و آزار قرار دادند.

[1] جعفریان، رسول، سیره رسول خدا، ص 374 – 375، دلیل ما، قم، 1382 ه ش.

[2] ابن سعد، طبقات الکبری، ج 3، ص 622.

[3] طبقات الکبری، ج 5، ص 225 – 226.

[4] ابن هشام، السیرة النبویة، ج 2، ص 446 (با اندکی اضافات) .

[5] سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم )، نشر مشعر، تیرماه 1378، ص 191.

[6] سیره رسول خدا، ص 405.

[7] سیره ابن هشام، ج 1، ص 480 – 482.

[8] انفال،30: "وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ

اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ"

[9] فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم )، ص 194 – 198.

[10] پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص 39.

[11] السیرة الحلبیة، ج 2، ص 37.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: