۰

آیا حدیث زیر صحیح هست: از امام جعفر بن محمد روایت شده که فرمود: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) قبل از خواب صورتش را بین سینه های دخترش فاطمه قرار می داد، (بحارالانوار، ج 43، ص 78).

روایات ما دو دسته اند: یک دسته روایات قابل اعتماد که سند آنها صحیح، قوی و ... است و دسته دوم غیر قابل اعتماد که ضعیف، مجهول و ... است.
کد خبر: ۲۰۸۳۷۹
۰۹:۲۵ - ۲۷ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی

- روایات ما دو دسته اند: یک دسته روایات قابل اعتماد که سند آنها صحیح، قوی و ... است و دسته دوم غیر قابل اعتماد که ضعیف، مجهول و ... است.

- حدیث مورد سؤال در کتاب مناقب ابن شهر آشوب آمده و بحار الانوار از آنجا نقل نموده و چون مأخذ و سندی ندارد، بر حسب ظاهر قابل اعتماد نیست.

- بر فرض صحیح بودن آن حدیث توجه به چند نکته مشکل را حل می کند:

  1. توجه به جایگاه پیامبر و اهل بیت و گواهی قرآن بر طهارت و پاکیزگی آنان و آیه ی تطهیر که حاکی از عصمت آنان است.
  2. حضرت فاطمه در میان دختران پیامبر و اهل بیت، از ویژگی خاصی برخوردار بود. در بدو خلقت او، شرایط ویژه ای برای پیامبر رخ می دهد و خداند این دختر را به پیامبر عنایت می فرماید.
  3. برخوردهای محبت آمیز و توأم با لطف و مهربانی در میان خانواده ها، یک امر طبیعی است مانند این که انسان مادر یا خواهر یا دخترش را به جهت برگشتن از سفر زیارتی و یا کسب اجر معنوی، ببوسد. این نوع از ابراز محبت از روی شهوت نیست و جنبه ی انسانی و عاطفی دارد.
  4. به نظر می رسد منشأ اصلی سؤال این است که از این عبارات، این گونه توهم و خیال شده که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) سینه ی حضرت فاطمه( سلام الله علیها ) را در حالی که پوششی نداشته می بوسید در صورتی که این توهم و خیال باطل است. در میان انسانهای معمولی نگهداشتن این گونه حریمها و پوششها امر عادی است و رعایت نکردن این امور را خلاف آداب اجتماعی و خانوادگی می دانند. چرا باید نسبت به ساحت اهل بیت عصمت و طهارت( علیه السلام ) چنین تصور و خیال باطلی داشته باشیم .

در جمع بندی به اینجا می رسیم که وقتی در بین خانواده ای معمولی و افراد عادی برخورد ملاطفت آمیز ایرادی ندارد، در میان معصومان با یکدیگر به ویژه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) با دخترش، نیز هیچگونه مشکلی وجود نخواهد داشت مخصوصا که آن بزرگواران معصوم بودند و تصور گناه در باره ی آنان جایگاهی ندارد.

پاسخ تفصیلی

در یک نگاه کلی روایات ما به دو دسته تقسیم می شوند: یک دسته روایاتی که قابل اعتماد و استناد هستند و به عنوان حدیث صحیح، قوی و ... از آنها یاد می شود، و دسته ی دوم روایاتی که قابل اعتماد نیستند و به عنوان ضعیف، مجهول و .. از آنها یاد می گردد.

فقیهان و کارشناسان علوم اسلامی برای عمل کردن به روایات سند آنها را بررسی می کنند تا از وضع و حال رجال سند با خبر شوند که آیا آنان که واسطه ی نقل حدیثند، شرایط لازم را دارند یا ندارند. هر جا پس از فحص و جستجو به این نتیجه برسند که سند حدیث مشکل ندارد و از اعتبار برخوردار است، به آن حدیث توجه نموده و به کار می گیرند و در استنباط حکم شرعی به آن استدلال می کنند. اما در جایی که روایتی سند نداشته و مرسل باشد یا سند آن ضعیف باشد، آن روایت را قابل اعتماد ندانسته و به آن استدلال نمی کنند.

روایتی که مورد پرسش واقع شده و در بحارالانوار آمده است، مصدر اصلی آن کتاب مناقب آل ابی طالب، تألیف ابن شهر آشوب است.

متن حدیث در مناقب چنین است: عن الباقر و الصادق ( علیه السلام ): "انه کان النبی ( صلی الله علیه و آله و سلم ) لاینام حتی یقبل عرض وجه فاطمة و یضع وجهه بین ثدیی فاطمة و یدعولها، و فی روایة: حتی یقبل عرض وجنة فاطمة او بین ثدییها".[1] امام باقر و امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نمی خوابید تا این که وسط چهره فاطمه ( سلام الله علیها ) را می بوسید و صورت خویش را بین سینه های او می نهاد و برایش دعا می کرد.

در روایتی هم چنین آمده است: تا این که کنار یا وسط گونه فاطمه یا بین سینه های او را می بوسید.

مرحوم ابن شهر آشوب صاحب کتاب مناقب (ت 588 هـ) در مقدمه کتابش می گوید: من این روایات را از جماعتی از اصحاب خود یا از اهل سنت گرفته ام و یک سند و طریق کلی نیز برای بیشتر کتاب هایی که از آنها نقل کرده – چه آن کتاب ها از عامه و چه از خاصه – آورده است.

اما روایتی که مورد سؤال واقع شده سند و مأخذی برایش ذکر ننموده و به صورت مرسل آورده است، بنابراین مورد اعتماد و استناد صد در صد نیست.

بر فرض صحیح بودن این قبیل روایات، توجه به نکاتی می تواند راهگشا باشد:

  1. پیامبر و اهل بیت ( علیه السلام ) از شأن و مقام خاصی برخوردار بوده و ویژگی هایی از نظر روحی و معنوی دارند، که نمی توان دیگران را با آنان مقایسه کرد. از باب نمونه، کتاب آسمانی قرآن بر طهارت و پاکیزگی فوق العاده ی آنان گواهی داده که به آیه تطهیر معروف است، آن جا که می فرماید: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً»؛[2] خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و به طور کامل شما را پاک سازد».

تعبیر به "انما" که معمولاً در زبان عرب برای منحصر کردن در موضوع و مورد خاصی است، دلیل بر این است که این موهبت ویژه خاندان پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است، بنابراین معصومان با تأیید و اراده تکوینی پروردگار و اعمال پاک خویش، با این که می توانند گناه کنند، هرگز به سراغ گناه نمی روند.

واژه «رجس» به معنای چیز ناپاک است، خواه ناپاک از نظر طبع آدمی باشد یا به حکم عقل یا شرع و یا همه اینها.

واژه «تطهیر» به معنای پاک ساختن و در حقیقت تأکیدی بر از بین بردن «رجس» و دوری از پلیدی ها است.

تعبیر به «اهل بیت» بر اساس نظر همه علمای اسلام و مفسران، اشاره به اهل بیت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است و بسیاری از روایات در منابع اهل سنت و شیعه، دلالت می کند بر این که مقصود از آن فقط پنج نفرند: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، علی ( علیه السلام )، فاطمه ( سلام الله علیها )، حسن ( علیه السلام ) و حسین ( علیه السلام ) که به «خسمه طیبه» یا «اصحاب کساء» معروف اند.

آیه تطهیر برهانی روشن بر عصمت پیامبر و اهل بیت ( علیه السلام ) است؛ زیرا همه گناهان رجس و پلیدی هستند.[3]

در زیارت بسیار ارزشمند «جامعه کبیره» نیز می خوانیم: «عصمکم الله من الزلل و آمنکم من الفتن و طهرکم من الدنس و اذهب عنکم الرجس و طهرکم تطهیراً»؛[4] خداوند شما را از لغزش ها نگه داشت و از فتنه انحرافات در امان قرار داد و از آلودگی ها پاک ساخت و پلیدی را از شما دور کرد و به طور کامل پاک نمود.

  1. حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) در میان دختران و اهل بیت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از جایگاه ویژه ای برخوردار و یک دختر استثنایی است. وی از نظر خلقت و آغاز نشو و نمایش فوق العاده و برجسته است.

به حدیثی که با چند سند ابن شهر آشوب آورده است توجه می کنیم:

«ابوعبیده ی خداء و غیر او از امام صادق ( علیه السلام ) چنین نقل کرده است که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فاطمه را زیاد می بوسید، بعضی از همسران حضرت این کار را ناپسند شمرده و اعتراض کردند. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: وقتی که مرا به سوی آسمان عروج دادند، جبرئیل دستم را گرفت و به بهشت وارد کرد خرمایی در اختیار من قرار داد که آن را خوردم – در روایتی آمده است: - سیبی را به من داد و خوردم. این میوه تبدیل به نطفه ای در صلب من گشت، همین که به زمین فرود آمدم با خدیجه همبستر شدم و او به فاطمه باردار شد. بنابراین فاطمه حوری بهشتی است که در جمع آدمیان قرار گرفته، هرگاه به بوی بهشت مشتاق شوم دخترم را می بویم.[5]

آری رابطه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) با دخترش زهراء ( سلام الله علیها ) بسیار عمیق و پرمعنا است و علاقه شدید او نسبت به این دختر آشکار و نمایان است.

  1. در زندگی انسان های سالم به طور طبیعی، ارتباط بین اعضای یک خانواده به صورت صمیمی مشاهده می شود که خالی از ریبه و شهوت است، خواه نگاه کردن آنان به یکدیگر باشد یا دست دادن به محارم یا بوسیدن آنان، مثلاً انسان وقتی که مادرش یا خواهرش یا دخترش از سفر زیارتی بر می گردند، آنان را می بوسد، چون که از خانه خدا یا زیارت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) یا امامان و معصومان ( علیه السلام ) برگشته است، این بوسیدن به جهت تبرک و اجر معنوی است و بس.

گاهی اتفاق می افتد که خداوند فرزندی زیباروی و با ادب و شایسته به پدر و مادر عنایت می فرماید. اگر این پدر یا مادر فرزند پر جاذبه خود را به طور مکرر می بوسند و با او انس و علاقه خاصی دارند، این نشانگر یک رابطه پدر و فرزندی یا مادر با فرزند است و به طور طبیعی در میان بعضی از خانواده ها دیده می شود و کسی هم آن پدر یا مادر را سرزنش و نکوهش نمی کند.

  1. به نظر می رسد منشأ اصلی سؤال این است که از این عبارات، این گونه توهم و خیال شده که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) سینه حضرت فاطمه( سلام الله علیها ) را در حالی که پوششی نداشته می بوسید در صورتی که این توهم و خیال باطل است چون در میان انسان های معمولی نگه داشتن این گونه حریم ها و پوشش ها امر عادی است و رعایت نکردن این امور را خلاف آداب اجتماعی و خانوادگی می دانند؛ چرا باید نسبت به ساحت اهل بیت عصمت و طهارت ( علیه السلام ) چنین تصور و خیال باطلی داشته باشیم .

بنابراین وقتی که در بین انسان های عادی این انس و علاقه ها دیده شود و ایرادی نداشته باشد، برای انسان های معصوم و پاک و برجسته ای مانند پیامبر و اهل بیت ( علیه السلام ) چگونه خواهد بود؟!

آری، آنان که از هر نوع آلودگی و گناه پاک و منزه هستند، این قبیل کارها در زندگی آنها به دلیل مصلحت و حکمتی است که در این موارد وجود دارد، و احادیثی که مضمون آن مورد پرسش قرار گرفته، مشکلی نخواهد داشت.

[1] ابن شهرآشوب، المناقب، ج 3، ص 334؛ بحارالانوار، ج 43، ص 42.

[2] احزاب، 33.

[3] تفسیر نمونه، ج 17، ص 292.

[4] مفاتیح الجنان، ص 903.

[5] المناقب، ج 3، ص 334.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: