۰

آیا برای آفرینش قلب انسان با این شکلی که هست، دلیلی در روایات وجود دارد؟

شیخ صدوق روایتی را از ربیع نگهبان منصور دوانیقی نقل می‌کند که در مجلس منصور؛ طبیبی هندی حضور داشت که امام صادق( علیه السلام ) از او سؤال‌هایی درباره علت آفرینش شکل ظاهری اعضای بدن انسان پرسید و او نتوانست جواب دهد و امام خود پاسخ دادند. امام صادق( علیه السلام ) در بخشی از این گفت‌وگو درباره آفرینش شکل ظاهری قلب می‌فرماید...
کد خبر: ۲۰۶۶۰۹
۱۰:۰۱ - ۱۷ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا حدیث زیر از نظر علم حدیث‌شناسی از احادیث درست و قابل اعتماد هستند؟ معنایش چیست؟ قالَ الصَّادِقُ( علیه السلام ): «کَانَ الْقَلْبُ کَحَبِّ الصَّنَوْبَرِ لِأَنَّهُ مُنَکَّسٌ فَجَعَلَ رَأْسَهُ دَقِیقاً لِیَدْخُلَ فِی الرِّئَةِ فَتَرَوَّحَ عَنْهُ بِبَرْدِهَا لِئَلَّا یَشِیطَ الدِّمَاغُ بِحَرِّهِ».
پاسخ اجمالی
شیخ صدوق روایتی را از ربیع نگهبان منصور دوانیقی نقل می‌کند که در مجلس منصور؛ طبیبی هندی حضور داشت که امام صادق( علیه السلام ) از او سؤال‌هایی درباره علت آفرینش شکل ظاهری اعضای بدن انسان پرسید و او نتوانست جواب دهد و امام خود پاسخ دادند.[1] امام صادق( علیه السلام ) در بخشی از این گفت‌وگو درباره آفرینش شکل ظاهری قلب می‌فرماید: «... [خداوند] قلب را مثل تخم صنوبر آفرید؛ زیرا وارونه است پس سرش را باریک کرده تا در ریه در آید و از باد زدن آن، ریه خنک شود تا مبادا مغز از حرارت خود بسوزد».[2]
این حدیث از جهت سندی ضعیف است؛[3] چون بیشتر راویان آن مجهول‌اند و نامی از آنها در منابع رجالی برده نشد، مگر أبو العباس محمد بن إبراهیم بن إسحاق طالقانی که شیخ صدوق با عبارت دعایی «رَضِیَ اللَّهُ عَنْه‏»(خدا از او راضی و خشنود باشد) به‌گونه‌ای او را توثیق می‌کند.[4]
اما از جهت محتوایی؛ بیانگر یک واقعیت خارجی پزشکی است که در صورت تأیید توسط اندیشمندان این علم، ضعف سند حدیث جبران خواهد شد.

[1]. شیخ صدوق، الخصال، ج ‏2، ص 511، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش. نیز ر.ک:‌ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب( علیه السلام )، ج ‏4، ص 259، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق.
[2]. همان، 514.
[3]. سند روایت این‌چنین است: «حَدّثَنا أبو العباس محمد بن إبراهیم بن إسحاق الطالقانی رضی الله عنه قال حَدّثَنا أبو سعید الحسن بن علی العَدَوی قال حَدّثَنا عَباد بن صُهَیب عن أبیه عن جده عن الربیع صاحب المنصور»؛ الخصال، ج ‏2، ص 511.
[4]. درباره این‌گونه عبارت‌ها که شیخ صدوق درباره برخی از اساتید و مشایخ خود به کار می‌برد، میان فقها و حدیث‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد که آیا دلالت بر توثیق و اطمینان راوی می‌کند یا خیر؟

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: