شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
تاریخ و محل تولد
براساس روایات مشهور از منابع معتبر، امام علی( علیه السلام ) در روز جمعه، سیزدهم ماه رجب، سال سىام عام الفیل در مکه و در خانه خدا(کعبه)، به دنیا آمد.[1]
در مورد چگونگی ولادت حضرت علی( علیه السلام ) روایات متعدد با سندهای بسیار، وجود دارد و احادیث در این زمینه متواتر است، بهطوری که صدها تن از مورّخان، محدّثان و سیرهنویسان، آنرا نقل کردهاند.[2]
نام پدر و مادر
نام پدر امام علی( علیه السلام ) «عبد مناف»، عموی پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )، فرزند عبدالمطّلب، فرزند هاشم، فرزند عبد مناف، فرزند قصی و از طائفه قریش بود.[3] البته برخی میگویند که نام وی «عمران» بود.[4] کنیه پدر حضرت علی( علیه السلام )، ابوطالب بود که به مناسبت فرزند بزرگش(طالب)، بر وی نهاده شد.[5]
مادر ایشان، فاطمه بنت اسد، فرزند هاشم بن عبدمناف بود. بنابراین، پدر و مادر امام علی هر دو هاشمیاند.[6]
القاب
برای علی( علیه السلام ) لقبهای فراوانی بیان شده است که مشهورترین آنها عبارتاند از: امیر المؤمنین،[7] حیدر کرار،[8] أسد،[9] و غضنفر.
بر اساس برخی روایات، علی( علیه السلام ) در کتب آسمانی و نزد برخی ملتها و گروههای مردمی نامهای دیگری نیز دارد؛ خود آنحضرت در اینباره میفرماید: نام من در انجیل، «الیا» و در تورات، «برىء» و در زبور، «أرىّ» و نزد هندوان، «کبکر» و پیش رومیان، «بطریسا» و نزد پارسیان، «جبتر» و پیش ترکان، «بثیر» و نزد زنگیان، «حیتر» و پیش کاهنان، «بوىء» و نزد حبشیان، «بثریک» و نزد مادرم، «حیدرة» و پیش دایهام، «مَیمون (خوش یُمن)» و نزد عرب، «علىّ» و پیش ارامنه، «فریق» و نزد پدرم، «ظهیر» است.[10]
کنیهها
علی( علیه السلام ) کنیههای متعددی دارد که در منابع معتبر ذکر شده،[11] اما مشهورترین آنها «ابوالحسن» و «ابوتراب» است.
همسران
در برخی از منابع متأخر[12] اسامی همسران امام علی( علیه السلام ) چنین بیان شده است:
1. فاطمه(سلام الله علیها )؛
2. امامه: پس از فاطمه، آنحضرت -به سفارش خود حضرت زهرا-[13] با خواهرزاده ایشان، امامه دختر ابوالعاص بن ربیع بن عبدالعزى بن عبد شمس که فرزند زینب دختر پیامبر بود ازدواج کرد.
3. امالبنین، دختر حزام بن دارم؛
4. لیلی(ام لیلا)، دختر مسعود بن خالد؛
5. اسماء بنت عمیس خثعمى، که پس از شهادت جعفر، ابوبکر او را به ازدواج خود درآورد و چون ابوبکر از دنیا رفت، على( علیه السلام ) او را به همسرى خویش گرفت.
6. امّ حبیب دختر ربیعه، موسوم به صهبا؛
7. خوله، دختر جعفر بن قیس بن مسلمة حنفى؛
8. ام سعد یا ام سعید، دختر عروة بن مسعود ثقفى؛
9. مخبأة، دختر امرء القیس بن عدى کلبى؛
گفتنی است؛ با توجه به اینکه به غیر از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) هیچ شخصی نمیتواند همزمان بیش از چهار همسر دائمی داشته باشد، امام علی( علیه السلام ) نیز همزمان پیش از چهار همسر نداشتند.
خطبه عقد علی( علیه السلام ) و فاطمه(س)
در مورد اینکه خطبه آنها را چه کسی خواند، از روایات چنین برمیآید که خطبه آنها در عالم ملکوت و آسمانها توسط فرشتگان خوانده شد و سپس پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این دنیا که عالم تکلیف است، خطبهای نیز جاری کردند.
فرزندان
با توجه به اینکه حضرت فاطمه( صلی الله علیه و آله و سلم ) پس از وفات پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، جنین پسری را که آنحضرت( صلی الله علیه و آله و سلم ) «محسن» نامیده بود، سقط کرد، درباره تعداد فرزندان آنحضرت اختلاف نظر وجود دارد؛ شیخ مفید و طبرسی تعداد فرزندان آنحضرت را بدون احتساب حضرت محسن، 27 دختر و پسر و با احتساب حضرت محسن 28 تن ذکر کردهاند.[14] برخی از مورّخان نیز، شمار اولاد امام علی( علیه السلام ) را 33 نفر میدانند.[15]
به هر حال؛ اسامى برخی از فرزندان امام علی( علیه السلام ) به قرار ذیل است:
1. امام حسن( علیه السلام )؛
2. امام حسین( علیه السلام )؛
3. زینب کبرى(س)؛
4. زینب صغری(س) که کنیهاش امّکلثوم بوده است.
مادر این بزرگواران حضرت فاطمه زهرا(س) دختر گرامی پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود.
5. محمّد حنفیه، که مادرش خوله دختر جعفر بن قیس از طائفه حنفیه بود.
6. عمر؛
7. رقیه؛
این دو، مادرشان ام حبیب دختر ربیعه بود.
8. عباس؛
9. جعفر؛
10. عثمان؛
11. عبدالله؛
مادر اینان امّ البنین دختر حزام بن خالد بن دارم بود که همگی به اتفاق برادرشان حضرت سیدالشهداء( علیه السلام )، در کربلا به شهادت رسیدند.
12. محمّد اصغر، مکنّى به ابوبکر؛
13. عبیدالله؛
این دو برادر از مادری به نام لیلى(ام لیلا) دختر مسعود از بنى دارم بودند که در کربلا شهید شدند.
14. یحیى، که مادرش اسماء بنت عمیس بود.
15. ام الحسن؛
16. رمله، که مادرشان ام سعید دختر عروة بن مسعود ثقفى بود.[16]
مناقب و فضایل
امام علی( علیه السلام ) علاوه بر نسبت خویشاوندی و دوستی با پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و یاور و همراه بودن در تمام مراحل زندگی و تمام صحنههای مختلف دفاع از اسلام و تبلیغ رسالت آنحضرت بود، و علاوه بر اینکه در دامان پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) پرورش یافته و داماد آنحضرت بود، خود شخصاً دارای امتیازات، شخصیت و ویژگیهای برجسته و ممتازی بود که به جز پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) هیچ انسانی به آن درجه از کمالات روحی و معنوی دست نیافته است.
عمق معرفت و ایمان حضرت علی( علیه السلام ) به مبدأ و معاد، وحی و نبوت و بهطور کلی غیب عالم هستی، علم و عمل و اخلاص وصف ناپذیر وی در صحنههای مختلف زندگی، شجاعت مثال زدنی، زهد و تقوا، ایثار و گذشت، حلم و بردباری، قناعت و سخا، کمال وجودی و جامعیت آنحضرت نسبت به همه ارزشهای انسانی و خصلتها و کمالاتی که دستیابی به آنها برای یک انسان والا امکانپذیر است و بالأخره دارا بودن تمام صفات لازمه اولیاء الله، از صفات و ویژگیهای امیر مؤمنان علی( علیه السلام ) است. مقام علمی و معصوم بودن از هر خطا و گناه و رسیدن به مقام امامت، از دیگر صفات آنحضرت است.
این همه امتیاز و صفات و خصائص اخلاقی؛ معلول لیاقت، همت و تلاش خود آنحضرت است، بدون در نظر گرفتن هر گونه نسبت خویشاوندی به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )؛ چرا که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) خویشاوندان زیادی داشت، ولی هیچیک از آنان نتوانستند به مقام حضرت علی( علیه السلام ) برسند. البته کسی که در مکتب پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) پرورش یافته، طبیعی است که این ویژگیهای اخلاقی و کمالات را مرهون پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و مکتب او است.[17]
محل زندگی قبل و بعد از هجرت
زندگی حضرت علی( علیه السلام ) را با دیدگاه محل سکونت حضرتشان؛ به سه بخش میتوان تقسیم نمود:
الف. زندگی در خانه پدری: طبیعی است امام علی( علیه السلام ) مانند همه کودکان از زمان تولد تا زمان بروز قحطی در مکه در منزل پدرش ابوطالب زندگی میکرد.
ب. زندگی در خانه پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ): در زمان زندگی ابوطالب نیز حضرت علی( علیه السلام ) مدتی تحت سرپرستی پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و در خانه ایشان بود و این زمانی بود که در مکه خشکسالی شد.
ج. زندگی مستقل: گزارشی از زندگی مستقل امام علی( علیه السلام ) قبل از هجرت به مدینه نیافتیم، اما با توجه به منابع تاریخی به نظر میرسد که امام بعد از هجرت به مدینه در خانه مستقلی زندگی میکرد و اندکی بعد نیز ازدواج کرده و همسرش فاطمه(س) را به خانه خود برد.
خانه امام علی( علیه السلام ) در کوفه
در اینکه امام على( علیه السلام ) در اواخر عمر شریفشان به مدّت چهار سال و چند ماه عهدهدار خلافت ظاهرى بودند و مرکز حکومت ایشان نیز در کوفه بود،[18] اختلافی نیست و طبیعی است که در خانهاى هم سکونت داشتند. به هر حال این احتمال وجود دارد، که محلّ فعلى و مشهور در مجاورت دار الاماره کوفه، خانه آنحضرت باشد و نیز با توجّه به شهرت این محل به عنوان خانه امام، نمیتوان آنرا قطعاً رد کرد، ولى به نظر میرسد تقسیمات موجود در داخل این خانه، ناشی از بازسازیهای جدید باشد.
امامت و خلافت
بیگمان دین اسلام برای بقا و ادامه حیات خود نیازمند به نگهبان و گرداننده دارد و پیوسته افراد شایستهای را میطلبد که معارف و دستورات دین را به مردم برسانند، و مقررات دقیق آنرا در جامعه اسلامی به اجرا درآورند. از آنجا که یکی از مقاصد آفرینش؛ هدایت مردم به راه راست است، حکمت خدای مهربان اقتضا میکند؛ پس از رحلت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، برای نگهبانی دین و هدایت مردم، باید پیشوایی تعیین کند، و مردم را به عقل محدودشان - که بیشتر اوقات مغلوب هوا و هوس- میشود وا نگذارد.
اثبات امامت حضرت علی( علیه السلام ) از مباحث امامت خاصه است که برای اثبات آن مستقیماً نمیتوان از دلیل عقلی بهره گرفت، بلکه با استناد به آیات و روایات و نقلهای تاریخی، میتوان مقام خلافت و امامت پس از پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) را در شخصیت علی( علیه السلام ) ثابت نمود:
الف) دلیل قرآنی: در قرآن مجید آیات فراوانی است که با استفاده از احادیثی که از پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) در شأن نزول آنها وارد شده است، امامت امام علی( علیه السلام ) را اثبات مینمایند. از جمله آیاتی که میتواند بهعنوان دلیل به آنها اشاره نمود، عبارتاند از: آیه تبلیغ، آیه ولایت، آیه اولی الامر، آیه صادقین.
ب) دلیل حدیثی: در منابع متعدد اهل تشیع و اهل تسنن از پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت بسیاری وارد شده که فرمودند: وصی و جانشین بعد از من علی بن ابیطالب( علیه السلام ) است و بعد از او دو فرزندم حسن( علیه السلام ) و حسین( علیه السلام ) که نُه امام دیگر از صلب حسین( علیه السلام )، پی هم میآیند. البته این روایت افزون بر روایاتی است که در جریان حدیث یوم الدار، حدیث منزلت، حدیث غدیر خم و حدیث مشهور ثقلین بیان شده و یا احادیثی که فرموده، پس از من دوازده تن خلیفه خواهند آمد که به وسیله آنان دین عزیز میشود.
همکاری با خلفا
امام علی( علیه السلام ) در همه مراحل زندگی خود برای مهمترین مسئله؛ یعنی حفظ اسلام و پیشرفت آن تلاش میکرد و تمام هستی خود را در این راه فدا کرد. همکاری آنحضرت با خلفا نیز در همین راستا بوده است تا جلوی سوء استفاده دشمنان اسلام گرفته شود و این به معنای تأیید خلافت آنها نبود، بلکه آنحضرت در مواقع مناسب اعتراضات خود را به آنان ابلاغ میکردند. برخی از علل همکاری امام علی( علیه السلام ) با خلفای سهگانه عبارتاند از:
1. جلوگیری از تضییع حقوق مردم؛
2. معرفی اسلام واقعی؛
3. ایجاد وحدت در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی.
بنابراین، در اینباره باید گفت:
اوّلاً: امام علی( علیه السلام ) و عدهای از اصحاب ایشان و بعضی از یاران پیامبر، ابتدا با ابوبکر بیعت نکردند و زمانی هم که با او بیعت کردند فقط به خاطر حفظ اسلام و مصالح حکومت اسلامی بود.
ثانیاً: همه مشکلات با شمشیر و شجاعت حل نمیشود و همهجا، جای به کار بردن زور بازو نیست. انسان حکیم و خردمند هر مشکلی را با ابزار خاص خود حل میکند.
ثالثاً: اگر امام به جهت مصلحت با ارزشی؛ مانند حفظ دین خدا و زحمات طاقت فرسای رسول گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) با عدهای بیعت کند به این معنا نیست که از قدرت آنان بر جان خود ترس و واهمهای دارد و یا از آنان در امامت و رهبری جامعه اسلامی قدرت و توانایی کمتری دارد.
رابعاً: از تاریخ و کلام علی( علیه السلام ) استفاده میشود ایشان بارها اعتراض خود را به وضعیت موجود در زمان خلفا اعلام کردند، ولی نهایت کوشش خود را در راه حفظ و تقویت حکومت اسلامی در مقابل دشمنان اسلام به کار میبردند.[19]
غدیر
اعلان ولایت امیر المؤمنین( علیه السلام ) بارها در جمعهای محدود و به صورت غیر رسمی بیان شده بود، اما اعلام رسمی و گسترده آن در روز غدیر بود که به همین دلیل روز اکمال دین نام گرفته است.[20]
آیات و سورهها در شأن علی( علیه السلام )
در برخی از منابع اهل سنت آمده است، ابن عباس گفت: «نزلت فی علی ثلاث مائة آیه»؛[21] سیصد آیه در شأن علی( علیه السلام ) نازل شده است.
همچنین در برخی منابع شیعه از ابن عباس از رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است: «ما انزل آیة فیها "یا ایها الذین آمنوا" و علی رأسها و امیرها»؛[22] آیهای که در آن "یا ایها الذین آمنوا" آمده، نازل نشده است، مگر آنکه علی در رأس آن قرار دارد.
جنگها
امام علی( علیه السلام ) در تمام غزوات - جز تبوک - همراه پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود، و در هر نبردی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) حضور نداشت، اما ایشان شرکت داشتند، فرمانده لشگر بودند. و به عبارتی، موردی وجود ندارد که ایشان تحت امر فردی جز پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در نبردی شرکت کرده باشند. آنحضرت در سه جنگی(جمل، صفین، و نهروان) که در زمان حکومتش بر وی تحمیل شده بود نیز حضور داشت.[23]
وضع مالی
امام علی( علیه السلام ) در نامهای به عثمان بن حنیف انصارى میفرماید: «من به عنوان امام و رهبر جامعه اسلامی از مال دنیا به دو جامه کهنه و دو قرص نان بسنده نمودم».[24]
امام باقر( علیه السلام ) نیز در مورد مال و سرمایه علی( علیه السلام ) میفرماید: «پنج سال حکومت کرد، نه آجری بر آجری و نه خشتی بر خشتی نهاد، نه زمین و ملکی برای خود جدا کرد، و نه درهم و دیناری را به ارث گذاشت...».[25]
البته گفتنی است؛ این نگاه امام علی( علیه السلام ) به مال دنیا نه از آنرو است که امام هیچ تلاشی در به دست آوردن مال و سرمایه نداشت. اگرچه آنحضرت در زمان حیات رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) چندان فرصت کار و تلاش نداشت و درآمدش بسیار اندک بود، همچنین در دوره نزدیک به پنج سال حکومت. اما در زمان دوری از حکومت، فرصت مناسبی برای کار و تلاش بویژه کشاورزی داشت و سرمایهای فراوان در اثر کار و تلاش به دست آورد که آنها را میان فقرا و مستمندان تقسیم مینمود و یا وقف میکرد.
شهادت و نماز بر پیکر امام علی( علیه السلام )
بر اساس منابع تاریخی امام علی( علیه السلام ) بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری به شهادت رسید،[26] و فرزندانش امام حسن و امام حسین( علیه السلام ) و (دامادش) عبد الله جعفر و به گفته برخی محمد حنفیه آنحضرت را غسل دادند. البته برخی میگویند حضرتش را غسل ندادند؛ زیرا که وی آقا و سرور شهیدان است. ]و شهید نیاز به غسل و کفن ندارد[ نقل شده است که حضرت را در سه پارچه سفید کفن نمودند که در آنها قمیص و عمامه نبود. از باقی مانده حنوط رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) که پیش امام علی( علیه السلام ) بود او را حنوط کردند و امام حسن( علیه السلام ) بر بدن پدرش نماز خواند و پنج تکبیر گفت. برخی میگویند شش تکبیر و عدهای هم گفتهاند هفت تکبیر گفت.[27]
تشییع جنازه
درباره چگونگی تشییع جنازه مطهّر امام علی( علیه السلام ) در منابع روایی چنین نقل شده است:
امام علی( علیه السلام ) در مورد چگونگی غسل و کفن، تشییع و تدفین خود به پسرش امام حسن( علیه السلام ) اینگونه وصیت فرمودند: «ای پسرم! بعد از اینکه از دنیا رفتم من را غسل ده، کفنم کن، من را با باقی مانده کافوری که جدت را با آن حنوط کردم حنوطم کن، من را روی سریری قرار بده و جلوی سریر را حمل نکنید، بلکه عقب آنرا حمل کنید، جلو آن خودش حرکت میکند و هر طرفی که او حرکت میکند شما هم به تبعیت از آن حرکت کنید. هر کجا ایستاد بدانید همانجا محل قبر و دفن من میباشد».[28]
در روایت دیگری از آنحضرت نقل شده است: «پس از دفنشان، چهار قبر در چهار مکان حفر کند؛ مسجد کوفه، رحبه، نجف و در خانه جَعده بن هُبَیره».[29]
در برخی از روایات نیز آمده است که؛ پیش از طلوع فجر او را در پشت کوفه در غَریّین دفن کردند.[30]
محل دفن
محل دفن امام علی( علیه السلام ) در شهر نجف است.[31 روایتی نیز بدین مضمون وجود دارد که: قبر امام علی( علیه السلام ) در نجف مابین سینه و سر حضرت نوح( علیه السلام ) از طرف قبله است.[32] این شاید از آنرو باشد که در برخی روایات آمده حضرت آدم، انسانی بسیار بلند قد معرفی شده است.[33]
[1]. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 5، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدى، ج 1، ص 306، قم، آل البیت، چاپ اوّل، 1417ق.
[2]. نک: شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 62، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق؛ طبرى، عماد الدین محمد، بشارة المصطفى لشیعة المرتضى، ص 7 – 8، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1383ق؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 1، ص 79 - 80، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق؛ قاضى، نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 5، ص 56 و 57، قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى، چاپ اوّل، 1409ق.
[3]. إعلام الورى بأعلام الهدى، ج 1، ص 281 – 282.
[4]. عسقلانى، ابن حجر، الإصابة فى تمییز الصحابة، ج 7، ص 196، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[5]. نک: همان؛ امین عاملى، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 1، ص 324، دار التعارف، بیروت، 1403ق.
[6]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص 5؛ إعلام الوری بأعلام الهدى، ج 1، ص 306.
[7]. ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص 175، قم، رضى، چاپ دوم، 1363ش؛ ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبیطالب( علیه السلام )، ج 3، ص 53، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[8]. نک: الفضائل، ص 170؛ قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، جلوههاى اعجاز معصومین (علیهم السلام) (ترجمه الخرائج و الجرائج)، ترجمه محرمى، غلام حسن، ص 176، قم، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1378ش.
[9]. خوارزمى، موفق بن احمد، المناقب، ص 37، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ دوم، 1411ق.
[10]. معانی الاخبار، ص 59.
[11]. نک: خوارزمی، المناقب، ص 37 - 38 و 40 – 45؛ قطب راوندى، سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 857، قم، مؤسسه امام مهدى(عج)، چاپ اول، 1409ق؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 1، ص80 و 86- 92؛ إعلام الوری بأعلام الهدى، ج 1، ص 307.
[12]. أعیان الشیعة، ج 1، ص 326.
[13]. در روایتی امام باقر( علیه السلام ) میفرماید: «ازدواج امیر مؤمنان( علیه السلام ) با امامه به وصیت خود حضرت زهرا(س) بوده است»؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج 78، ص 233، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[14]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص 354 - 355؛ إعلام الوری بأعلام الهدى، ج 1، ص 395 - 396.
[15]. ابن جوزى، ابوالمظفر یوسف، تذکرة الخواص، ص 57 – 58، قم، منشورات الشریف الرضى، چاپ اوّل، 1418ق؛ أعیان الشیعة، ج 1، ص 326 - 327.
[16]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص 354 – 355.
[17]. نک: «ویژگیهای امام علی»، سؤال 500؛ «فضیلت پرورش على( علیه السلام ) در خانه پیامبر»، سؤال 152؛ «مستند شیعه بر فضائل امام علی»، سؤال 2794.
[18]. نک: الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 259 – 260؛ تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 80.
[19]. نک: «بیعت امام علی( علیه السلام ) با خلفا»، سؤال 1530.
[20]. نک: «آیه سوم سوره مائده (الیوم اکملت لکم دینکم) و حادثه غدیر»، سؤال 7445؛ «امامت علی( علیه السلام ) در خطبه غدیر»، سؤال 6822؛ «ولایت سیاسی علی در غدیر خم»، سؤال 2570.
[21]. کوفى حبرى، حسین بن حکم، تفسیر الحبری، ص 162، بیروت، مؤسسه آل البیت، چاپ اوّل، 1408ق؛ ابن مردویه اصفهانى، ابو بکر احمد بن موسى، مناقب على( علیه السلام )، ص 217، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، 1424ق؛ خطیب بغدادی، ابو بکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج 6، ص 219، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق؛ ابن عساکر، ابوالقاسم على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 364، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
[22]. سید ابن طاوس، الیقین باختصاص مولانا علی( علیه السلام ) بإمرة المؤمنین، ص 463، قم، دار الکتاب، چاپ اوّل، 1413ق.
[23]. نک: «علل وقوع جنگ صفین و نهروان»، 14676.
[24]. ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ترجمه: محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ج 5، ص 185، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1375ش.
[25]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص 130، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[26]. اعلام الوری، ج 1، ص 309.
[27]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 42، ص 254، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[28]. ابن طاوس، عبدالکریم بن احمد، فرحة الغری فی تعیین قبر أمیر المؤمنین علی بن أبیطالب( علیه السلام ) فی النجف، ص 33 – 34، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، بیتا؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 42، ص 215، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[29]. فرحة الغری، ص 32.
[30]. بحار الأنوار، ج 42، ص220؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص 34 - 35، نجف اشرف، دارالمرتضویه، چاپ اول، 1356ش؛ ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 16، قم، کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی نجفی(ره)، چاپ اول، 1404ق.
[31]. طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 23، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
[32]. بحار الأنوار، ج 97، ص 250.
[33]. راوندی، قطب الدین، قصص الأنبیاء( علیه السلام )، ص 69، مشهد، مرکز پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول، 1409ق؛ کافی، ج 8، ص 233؛ نک: «محل دفن حضرت آدم( علیه السلام )»، سؤال 29008؛ «مرقد علی( علیه السلام ) در نجف»، سؤال 16166.
T