شیعه نیوز:
پرسش
نقش انگشتری رسول الله( صلی الله علیه و آله و سلم ) چه بوده است؟
پاسخ اجمالی
استفاده از انگشتر، یکی از سنتهای پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه اطهار( علیه السلام ) بود. در برخی گزارشها، به جنس انگشتر آن حضرات نیز اشاره و به استفاده از آنها توصیه شده است.[1] چگونگی شکل و طرح روی انگشتر نیز در برخی روایات، سفارش شده است.[2]
در مورد انگشتر پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) نخست از جنس انگشتر آنحضرت و سپس در مورد نقش آن روایاتی نقل میشود.
الف. جنس انگشتر پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )
در مورد جنس انگشتر آنحضرت چند گزارش وجود دارد که قابل جمعاند:
1. عقیق سرخ: نقل است وقتی نام پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ادعای نبوت ایشان به گوش نجاشی پادشاه حبشه رسید، به اطرافیانش گفت: باید این مرد را آزمایش کنم! برای او هدایایی میفرستم و به راست و یا دروغ بودن ادعایش پی میبرم. سپس هدایای گرانبهایی مانند نگین یاقوت و عقیق را برای پیامبر فرستاد. وقتی این هدایا به حضرتشان رسید، آنها را میان اصحاب خود تقسیم کرده و برای خود تنها نگین عقیق سرخی را برداشت.[3]
2. نقره: «پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، انگشتری از جنس نقره بر دست خود قرار داده بودند».[4] همچنین در روایت دیگر، ابن عباس میگوید: پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) میخواست برای عجمها نامهای بنویسد و آنها را سوى خدا دعوت کند. یکى گفت: اى پیامبر خدا! آنها نامهاى را که مهر نداشته باشد نمیپذیرند. لذا پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود تا انگشترى از آهن براى او بسازند و در انگشت خود کرد. جبرئیل نازل شد و گفت: «آنرا از انگشت خود بینداز» و پیامبر آنرا انداخت. بعد فرمود تا انگشترى دیگر براى او بسازند و انگشترى از مس براى وى ساختند که آنرا در انگشت خود کرد. جبرئیل دوباره گفت: «این را از انگشت خود بینداز»، پیامبر آنرا نیز از انگشت خود انداخت و فرمود تا انگشترى از نقره براى وى بسازند. وقتی آنرا نزد آنحضرت آوردند و به انگشت خود کردند، جبرئیل آنرا تغییر نداد.[5]
3. آهنی که با نقره پوشانده شده باشد: «پیامبر، انگشتری داشت که از آهن بود و روی آن از نقره پوشیده شده بود. آنرا معاذ بن جبل به ایشان هدیه داده بود».[6]
ب. نقش انگشتری پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )
نقش نگین انگشتری، نماد باورها و ارزشهای پذیرفته شده نزد هر شخص است. تاریخنویسان برخی عبارات موجود در انگشتر و مهر برخی افراد برجسته را گزارش کردهاند.[7]
نقش انگشتر پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز در منابعی گزارش شده است:
1. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله»:[8]
عبدالله بن سنان میگوید با امام صادق( علیه السلام ) راجع به انگشتر پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) صحبت میکردیم، آنحضرت فرمود: «آیا دوست داری که آنرا به تو نشان دهم؟» عرض کردم: بله. پس دستور فرمود تا کیسهای مهر کرده از درون خانه بیاوردند، حضرت درِ آنرا باز فرمود و انگشتر از آن بیرون آورد که جنس آن نقره بود و نگینی سیاهرنگ داشت و بر روی آن نوشته شده بود: «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللهِ».[9]
2. «لا اله الا الله، محمد رسول الله» و «صدق الله»:
امام صادق( علیه السلام ) فرمود: پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) دو انگشتر داشت، بر یکى نوشته شده بود: «لا اله الا الله، محمد رسول الله» و بر دیگرى نوشته شده بود: «صدق الله».[10]
3. «لا اله الله، محمد رسول، علی ولی الله»:
پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) انگشتر عقیقی که نجاشی پادشاه حبشه برای ایشان فرستاده بود را به امام علی( علیه السلام ) دادند تا در یک سطر بنویسد «لا اله الا الله». امام( علیه السلام ) هم نگین را به حکاک داد و به او فرمود بر روی آن دو جمله در دو سطر بنویس که یک سطر آن «لا اله الا الله» که پیامبر آنرا دوست دارد و یک سطر هم «محمد رسول الله» را که من دوست دارم. بعد از مدتی امام( علیه السلام ) انگشتر را نزد پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) آوردند. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از امام( علیه السلام ) پرسیدند که چرا سه جمله بر روی انگشتر نقش بسته شده است؟ امام( علیه السلام ) جواب دادند که من به حکاک گفتم که بنویسد «لا اله الا الله و محمد رسول الله». در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند به تو سلام فرستاد و فرمود: ای پیامبر! امر کردی بر روی انگشتر آنچه تو دوست داری را بنویسد و علی( علیه السلام ) هم امر کرد که بنویسد آنچه را دوست دارد و من هم آنچه که دوست داشتم را نوشتم و آن «علی ولی الله» است.[11]
4. در روایت دیگری نقل شده است که نقش انگشتری رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم )، «صدق الله الحق، محمد رسول الله» بود.[12]
5. از ابن سیرین نقل شده است که نقش انگشترى رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) «بسم الله محمد رسول الله» بود.[13]
در نهایت تذکر این نکته مهم است که هر فرد در یک زمان و یا زمانهای متفاوت، ممکن است دارای انگشترهای مختلفی باشد که نقش و نگارهای متفاوتی داشته باشند.
[1]. نک: ابن بابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 173 - 176، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
[2]. نک: «استحباب گذاشتن انگشتر در دست راست»، 971.
[3]. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 306، قم، مؤسسة آل البیت( علیه السلام )، چاپ اول، 1408ق.
[4]. طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص 37 ، قم، شریف رضى، چاپ چهارم، 1412ق؛ نیز نک: ابن حزم اندلسى، ابو محمد على بن احمد، جوامع السیرة النبویة، ص 24، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیتا.
[5]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج 4، ص 281 – 282، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[6]. مکارم الأخلاق، ص 37.
[7]. در همین زمینه، نک: «نقش انگشتری امامان( علیه السلام )»، 19465.
[8]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 307؛ ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، محقق، فیضى، آصف، ج 2، ص 165، قم، مؤسسة آل البیت( علیه السلام )، چاپ دوم، 1385ق.
[9]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 474، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[10]. صدوق، محمد بن على، خصال، ج 1، ص 61، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[11]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 306.
[12]. ابن سعد کاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، ج 1، ص 369، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[13]. الطبقاتالکبرى، ج 1، ص 368.
T