شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) پیش از آنکه مبعوث به رسالت شود، همه ساله یک ماه تمام را در غار حراء به عبادت میپرداخت.[1] با توجه به نقلهایی میتوان به دست آورد که آنحضرت بعد از مبعوث شدن به رسالت نیز چند بار به غار حراء رفت؛ از جمله:
1. بعد از بازگشت از طائف
هنگامى که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از طائف بازگشت و به نزدیک مکه رسید، قصد داشت براى عمره به مسجدالحرام برود، ولی به علت اینکه در مکه طرفدارى نداشت که از وى حمایت کند، از ورود به مکه خوددارى کرد. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این هنگام مردى از قریش را که در باطن، اسلام آورده بود، ملاقات کرد و به او فرمود: «سفارش مرا به اخنس بن شریف برسان و به او بگو: محمد از تو میخواهد از وى حمایت کنى تا عمره خود را به پایان رساند». این مرد قرشی آمد و پیام پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) را رسانید، و اخنس گفت: من از قریش نیستم ولی همپیمان آنها هستم، همپیمان نمیتواند بدون اجازه افراد اصلی قبیله کسى را در پناه خود بگیرد، و من میترسم قریش پیمان خود را با من بشکنند و این باعث سرافکندگى من بشود.
این مرد برگشت و جریان را به پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) اطلاع داد و حضرت در این وقت با زید در غار حراء مخفى بود، پیامبر فرمود: «نزد سهیل بن عمرو برو و پیام مرا به او برسان». این شخص قرشى نزد سهیل رفت و سفارش حضرت را به او رسانید. او گفت: من نمیتوانم از او حمایت کنم و پناه دهم، بار دیگر فرمود: «نزد مُطعِم بن عَدىّ برو و از وى بخواه از من در برابر مشرکین حمایت نماید»، او فرمایش پیامبر را به مطعم بن عدى رسانید. مطعم گفت: محمد کجا است، او ترسید جاى پیامبر را نشان دهد و گفت: در همین نزدیکیها هست، مطعم گفت: برو از طرف من به محمد بگو اینک بدون ترس و واهمه بیا و اعمال عمره را انجام بده و من از تو حمایت خواهم کرد، پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) پس از این جریان به مکه داخل شدند.[2]
2. «پس از نزول وحى در غار حراء چند روزى پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) جبرئیل را ندید و از این جهت سخت اندوهگین شد، چنانکه گاه بر کوه ثبیر و گاه به غار حراء میرفت».[3]
3. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) همراه با علی( علیه السلام ) از تاریخ تشریع نماز، خدا را عبادت میکرد و با هم نماز میخواندند. لذا هر دو با هم مدتى در شعب، و مدتى در غار حراء، به عبادت میپرداختند.[4]
4. امام على( علیه السلام ) از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل میکند که با هم در کوه حراء بودیم که کوه به لرزه در آمد. حضرت خطاب به کوه فرمود: «آرام باش! که در بالاى تو به غیر از پیامبر و یا گواهی راستگو، فرد دیگری نیست» و کوه در همان حال آرام شد.[5]
5. امام علی( علیه السلام ) میفرماید: «پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) هر سال در کوه حراء به عبادت میپرداخت و جز من کسی او را نمیدید».[6] البته این جمله هم میتواند به عبادت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در حراء در دوران قبل از رسالت اشاره داشته باشد و هم به دوران بعد از رسالت.
[1]. نک: «بررسی روایات تحنث و گوشهنشینی پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم )»، 95813.
[2]. طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 54 - 55، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، 1390ق.
[3]. ابن سعد هاشمی، محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، تحقیق، عبدالقادر عطا، محمد، ج 1، ص 154، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[4]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 2، ص 313، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ نیز نک: امینى، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج 3، ص 342 - 343، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، 1416ق.
[5]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج 1، ص 220، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
[6]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 300، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
T