شیعه نیوز:
پرسش
آیا شاعران شیعی در زمان اهلبیت( علیه السلام ) در مجلس آنها شعر طنز میخواندند؟
پاسخ اجمالی
آنچه در اشعار شعرای شیعی معاصر با اهلبیت( علیه السلام ) - مانند فرزدق، کمیت، دعبل و ... در راستای اهداف شیعی – و به ویژه در حضور معصومان ع - نقل شده است،[1] شعری که کاملاً منطبق با فضای طنز به معنای امروزی آن باشد را نیافتیم، اما شاید این موضوع محتمل باشد که در فراز کوچکی از یک شعر، طعنه و یا کنایهای به دشمنان زده شده باشد که شاید بتوان آنرا نوعی طنز دانست:
الف) هشام بن عبد الملک در ایام حج خواست به حجرالاسود دست بکشد، اما به دلیل ازدحام جمعیت، موفق نشد. در همان زمان امام سجاد( علیه السلام ) شروع به طواف نمود و وقتی به نزدیک حجرالاسود رسید، مردم به پاس حرمت ایشان کنار رفته و راه را برای ایشان باز کردند. این کار هشام را به خشم آورد و برای کوچک نشان دادن شخصیت حضرتشان چنین وانمود کرد که گویا ایشان را نمیشناسد! فرزدق شاعر آنجا بود. گفت: ولى من او را میشناسم و چنین سرود:
«این همان است که سرزمین بطحاء گام نهادنش را میشناسد.
کعبه او را میشناسد و منطقه حرم و بیرون حرم او را میشناسد.
این پسر بهترین همه بندگان خداوند است. این پرهیزگار پاک و پاکیزه سرشناس است.
این على است که پیامبر خدا پدر او است و با پرتو هدایت او ملتها رهنمود شدند.
هر گاه قریش او را میبیند سخنگوى آن میگوید، کرم به مکارم این شخص پایان میپذیرد و میرسد...[2]
در واقع فرزدق با زبان کنایه و طنز به هشام میگوید که تو در واقع خدا را نمیشناسی و چنین وانمود میکنی که فردی را نمیشناسی که شهرت او عالمگیر است!
ب) در زمانی که امام رضا( علیه السلام ) ولیعهدی مأمون را قبول کردند، ابراهیم بن عباس و دعبل بن على خزاعى نزد امام رضا( علیه السلام ) وارد شدند. دعبل این شعر را انشا کرد:
«مدارس آیات خلت من تلاوة»
«و منزل وحی مقفر العرصات»
«آموزشگاه آیات قرآن بود که دیگر قرآن در آنجا تلاوت نمیشد و جایگاه نزول وحى بود که عرصههاى آن چون بیابان بیآب و علف خالى بود»؛[3]
در واقع دعبل با کنایه میگوید که حکومت امویان و نیز فرمانروایان عباسی تا کنون شایسته حکومت نبودند و شاید اکنون زمام امور مسلمانان به جایگاه خود برگردد.
در پایان همانگونه که در ابتدا گفتیم به مستندی در ارتباط با شعر طنز خوانی در محضر ائمه( علیه السلام ) دست نیافتیم و اگر گزارشی در این زمینه یافتیم، این پاسخ را ویرایش خواهیم کرد.
با این وجود البته حتی اگر اشعار طنزآلودی در محضر ائمه( علیه السلام ) ارائه نشده باشد، با توجه به تغییر شرایط زمانی و مکانی نمیتوان نتیجه گرفت که امروزه نیز این کار - حتی اگر موازین شرعی در آن رعایت شده و اهداف قابل قبولی نیز برای آن وجود داشته باشد – رفتاری ناپسند است.[4]
[1]. «شعر در اسلام»، 8160؛ «کراهت خواندن شعر»، 59695؛ «شعر خواندن پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم )»، 71080؛ «آواز خوانی در جنگ خندق»، 10391؛ «رجزهای حضرت عباس( علیه السلام ) و چگونگی شهادتش در روز عاشورا»، 7095؛ «حدیثی از حضرت علی اکبر( علیه السلام )»، 39659؛ «چگونگی شهادت جون بن حوی (غلام ابوذر)»، 101707.
[2]. شیخ مفید، اختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 191 – 193، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[3]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا( علیه السلام )، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 142، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
[4]. ر. ک: (تمسخر و کاریکاتور)، 15997.
T