۰

پیامبر و دروغ بافی ؟؟؟

آيا کسي که از جانب پروردگارش بر حجّتي روشن است و شاهدي از او، در پي اوست ... [دروغ مي‏بافد] ؟این آیه در شان عصمت رسول خداست ، اما برای معرفی پیامبر و دلیل راستگو بودنشان خداوند دو تعبیر به کار برده اند.در تعبیر اول سخن از کسی است که از جانب خدایش بر دلیلی روشن و استوار است و در تعبیر دوم شاهدی برای او مطرح می شود . نزد حاملان وحی میرویم تا این دو فرد را در کلام آنها بشناسیم ... .
کد خبر: ۲۰۴۰۷۷
۱۰:۴۴ - ۳۰ آبان ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

«أَفَمَن کَانَ عَلَي بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ‏ي وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ . . . ». [1]

آيا کسي که از جانب پروردگارش بر حجّتي روشن است و شاهدي از او، در پي اوست ... [دروغ مي‏بافد] ؟

این آیه در شان عصمت رسول خداست ، اما برای معرفی پیامبر و دلیل راستگو بودنشان خداوند دو تعبیر به کار برده اند.در تعبیر اول سخن از کسی است که از جانب خدایش بر دلیلی روشن و استوار است و در تعبیر دوم شاهدی برای او مطرح می شود . نزد حاملان وحی میرویم تا این دو فرد را در کلام آنها بشناسیم ... .

1. پيامبر صلی الله عليه وآله : مراد از « آيا کسي که از جانب پروردگارش بر حجّتي روشن است »، منم و مراد از « و شاهدي از او » علي است. [2]

2. امام علی ‏عليه السلام : مراد از «کسي که از جانب پروردگارش بر حجّتي روشن است»، پيامبر خداست و مراد از «وشاهدي از او» منم. [3]

3. نقل از زادان است :از او علي ‏عليه السلام شنيدم که مي‏فرمود : « سوگند به آن که دانه را شکافت و موجودات زنده را آفريد، اگر مَسندي براي من نهاده شود، در بين توراتيان به توراتشان و در بين انجيليان به انجيلشان و در بين زبوريان به زبورشان و در بين قرآنيان به قرآنشان داوري مي‏کنم. سوگند به آن که جانم در دست اوست، هيچ قريشيِ سر تراشيده‏اي نيست، [4] جز آن که آيه‏اي را که او را به سوي بهشت مي‏رانَد يا به دوزخ مي‏کشاند، مي‏دانم».

مردي گفت:اي امير مؤمنان! آيه‏اي که درباره تو نازل شده، چيست؟

فرمود:آيه " آيا کسي که از جانب پروردگارش بر حجّتي روشن است و شاهدي از او در پي اوست ... [دروغ مي‏بافد]؟ ". پيامبر خدا «حجّت روشن او» است و من «شاهدي از او» هستم. [5]

4. در تفسير فرات - به نقل از زيد بن سلام جُعفي -:بر امام باقرعليه السلام وارد شدم و گفتم:خدا خيرت دهد! خيثمه از تو درباره سخن خدا «آيا کسي که از جانب پروردگارش بر حجّتي روشن است و شاهدي از او، در پي اوست ...»، نقلي کرد. او به من گفت که شما گفته‏ايد:پيامبر خدا، بر حجّتي روشن از جانب پروردگارش است و علي‏عليه السلامبعد از او، پيرو او و شاهدي از اوست و اين آيه، درباره وي نازل شده است .

امام باقر عليه السلام فرمود:«سوگند به خدا، خيثمه درست گفته است و من همين‏گونه به وي گفته‏ام».[6]

5. به نقل از احمد بن عمر حلّال: از ابو الحسن‏عليه السلام (امام کاظم يا امام رضاعليهما السلام) درباره سخن خداي عزوجل:«آيا کسي که از جانب پروردگارش بر حجّتي روشن است و شاهدي از او، در پي اوست»، پرسيدم. فرمود: «امير مؤمنان - که درودهاي خدا بر او باد - شاهد بر پيامبر خداست و پيامبر خدا بر حجّت روشن از جانب پروردگارش است». [7]

حال این سوال مطرح است که این تعبیر در شان امیرالمومنین آیا در نظر عامه حامل فضیلتی است ؟ به فخر رازی مراجعه می نماییم تا نظر او را جویا شویم :

فخر رازی در تفسير سخن خدا درآنجا که فرموده است : «و شاهدي از او، در پي اوست» اینگونه آورده‌ است: قول سومْ یعنی اين‏که مراد، علي بن ابي طالب‏عليه السلام است ارجح و معناي آن اين است که او در پي آن حجّت روشن است و «از او»، يعني اين شاهد از محمّد و جزئي از اوست، مقصود از اين تعبير، شرافت‏دهي به اين گواه است که وي، جزئي از محمّد صلي الله عليه وآله است. [8]

پی نوشت :

[1] هود، آيه 17.

[2] الدرّ المنثور:410:4، کنز العمّال:4440:439:2. / مانند آن در : شواهد التنزيل:381:365:1 و 382. نيز، ر. ک:تذکرة الخواصّ:16/ الأمالي، طوسي:1174:562، ينابيع المودّة:3:366:3./ دعائم الإسلام:19:1.

[3] تاريخ دمشق (ترجمة الإمام عليّ‏عليه السلام)، تحقيق:محمّد باقر المحمودي:921:421:3.

[4] اصطلاح «جرت عليه المواسي؛ هر آن که تيغ سلماني بر سرش خورده است»، در واقع يک ضرب المثل است و يکي از دو احتمال در منشأ پيدايش آن به نظر مي‏رسد: يا از مراسم عبادي تقصير و حلق در ايّام حج برگرفته شده است و يا از مراسم «عقيقه» براي فرزندان که در بين عرب سابقه ديرينه‏اي داشته است. البته احتمال دوم، قوي‏تر است. در هر صورت، مفهوم از آن در اين جا، عموم و هر فردي است.

[5] تذکرة الخواصّ:16، تفسير الحبري:36:277، تفسير فرات:239:188. / مانند آن در : مناقب علي بن أبي طالب:318:270./ تفسير الطبري:7:جزء 15:12، تفسير القرطبي:16:9، الدرّ المنثور:409:4.

[6] تفسير فرات:246:191. /مانند آن در : تفسير العياشي:12:142:2، بحار الأنوار:6:388:35

[7] الکافي:3:190:1.

[8] تفسير الفخر الرازي:209:17. / ر. ک:شواهد التنزيل:ج:369 - 359.

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: