۰

خاورمیانه جدیدی در راه است

بالاخره جنگ یمن پایان می یابد و ایران احتمالا دست کم تا حدی از محاصره سیاسی و اقتصادی که عربستان سعودی، ایالات متحده و اسرائیل به آن تحمیل کرده اند، خارج می شود. جنگ داخلی سوریه رو به زوال خواهد بود و آمریکایی ها، که از سال ۱۹۴۵ بر خاورمیانه مسلط شده اند، به همراه چین، روسیه، هند و اتحادیه اروپا به یکی از چندین بازیگر بین المللی در منطقه تبدیل خواهند شد.
کد خبر: ۲۰۲۵۴۴
۱۱:۲۸ - ۱۹ آبان ۱۳۹۸

به گزارش «شیعه نیوز»، پیامدهای حملات ماه سپتامبر که به تأسیسات نفتی آرامکو عربستان سعودی همچنان دامنه دار است و در سرتاسر خاورمیانه شیوع پیدا می کند، دشمنی های قدیمی را به حاشیه می برد و اتحادهای سنتی را از نو صورت‌بندی می کند. در حالی که حمله اخیر ترکیه به شمال سوریه، تیتر اخبار را به خود اختصاص داده است، خبر بزرگتر اما، احتمالا این است که بازیگران اصلی منطقه در حال اندیشه درباره وضعیت چیدمان تاریخی قدرت هستند.

سعودی ها و ایرانیان پس از سال ها رقابت شدید، در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه می توانند خصومت متقابل خود را کنار بگذارند. شورای سابقا قدرتمند همکاری خلیج فارس که متشکل از پادشاهی های خلیج فارس است، در حال ذره ذره و تکه تکه شدن است، زیرا عربستان سعودی ابزارهای قدرت خود را از دست می دهد و به نظر می رسد تسلط سابق واشنگتن بر منطقه رو به زوال است.

برخی از این تحولات طولانی مدت است و سابقه آن به پیش از حملات موشکی و پهپادی اخیر که ۵۰ درصد از تولید نفت عربستان سعودی را متوقف ساخت، بازمی گردد؛ اما شوک دوگانه اخیر در منطقه ـ حمله ترکیه به سوریه و حمله موشکی ماه سپتامبر ـ باعث تسریع روند این تحولات است.

نخست وزیر پاکستان، عمران خان اخیراً به ایران و سپس به عربستان سعودی سفر کرده و به منظور میانجیگری بین تهران و ریاض، لابی کرده تا هرگونه احتمال خصومت بین دو کشور را کاهش دهد. عمران خان گفته: «آنچه هرگز نباید اتفاق بیفتد، جنگ است، زیرا این جنگ فقط بر منطقه تأثیر نمی‌گذارد، بلکه باعث فقر در سرتاسر جهان خواهد شد و قیمت نفت را به شدت بالا می‌برد».

به گفته خان، هر دو طرف برای شروع مذاکرات توافق کردنده اند، هرچند جنگ یمن یک مانع بزرگ است، در آن جبهه نیز گشایش‌هایی وجود دارد. به نظر می‌رسد، آتش بس جزئی در یمن و مذاکرات از طریق کانال‌های غیر رسمی بین حوثی‌ها و سعودی‌ها ادامه دارد.

قرار بود تهاجم سعودی‌ها به خاک یمن سه ماه به طول انجامد، اما بیش از چهار سال است که ادامه دارد. قرار بود امارات متحده عربی، نیروی زمینی و سعودی‌ها نیروی هوایی را در این جنگ تأمین کنند، ولی اتحاد سعودی و امارات متحده عربی در برابر حوثی‌های جنگجو که به واسطه ضعف ارتش رسمی یمن تقویت شده اند، پیشرفت اندکی داشته است.

حملات هوایی بدون حمایت نیرو‌های زمینی تقریباً همیشه با شکست همراه است و هزینه بسیاری دارد. خالی شدن خزانه عربستان سعودی موضوعی قابل توجه است، و ثروت این کشور بی پایان نیست.

ولیعهد محمد بن سلمان در تلاش است اقتصاد عربستان سعودی را از وابستگی به نفت رها کند، اما برای انجام این کار به سرمایه خارجی احتیاج دارد و هنوز به آن نرسیده. جنگ یمن - که به گفته سازمان ملل متحد بدترین فاجعه انسانی در کره زمین است - و درگیری شاهزاده در قتل و برکناری جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی، سرمایه گذاران زیادی را به دام انداخت.

سعودی‌ها بدون سرمایه گذاری خارجی باید از درآمد نفت خود استفاده کنند، اما قیمت هر بشکه نفت در حال حاضر پایین‌تر از چیزی است که پادشاهی عربستان برای تحقق اهداف بودجه‌ای خود نیاز دارد و تقاضای جهانی نفت هم در حال کاهش است. اقتصاد چین در حال کند شدن است. جنگ تجاری با ایالات متحده تأثیر زیادی بر این موضوع داشته و رشد اقتصاد اروپا کند است. بوی رکود اقتصادی در هوا پیچیده و این خبر بدی برای تولیدکنندگان نفت است.

ریاض هم در حال از دست دادن متحدان خود است. امارات متحده عربی در حال مذاکره با حوثی‌ها و خروج نیرو‌های خود از یمن است، که بخشی از این امر به این دلیل است که ابوظبی در یمن اهداف متفاوتی از عربستان سعودی دارد و هرگونه درگیری با ایران، امارات را دچار فاجعه خواهد کرد. ژنرال‌های آمریکا به دلیل ارتش مجهز و آموزش دیده امارات علاقه دارند که این کشور را «اسپارت کوچک» بنامند، اما واژه مهم عملیاتی برای ابوظبی همان «کوچک» است: ارتش امارات می‌تواند ۲۰۰۰۰ سرباز داشته باشد. ایران می‌تواند بیش از ۸۰۰۰۰۰ سرباز روانه میدان کند.

اهداف عربستان سعودی در یمن عبارت است از حمایت از دولت در تبعید رئیس جمهور عبدالربوه منصور هادی برای کنترل مرز‌های جنوبی و به چالش کشیدن پشتیبانی ایران از حوثی ها. از سوی دیگر، امارات متحده عربی کمتر به حوثی‌ها توجه دارد، اما کاملاً متمرکز بر حمایت از شورای انتقالی جنوبی ضد هادی است که در تلاش است تا یمن جنوبی را به عنوان یک کشور جداگانه مجددا احیا کند. یمن شمالی و جنوبی در سال ۱۹۹۰ با هم ادغام شدند که بیشتر در نتیجه فشار‌های عربستان سعودی بود، اما این ازدواج هرگز موفق نبود.

ریاض همچنین در شورای همکاری خلیج فارس هم اهرم‌های قدرت خود را از دست داده است. عمان، کویت و قطر علیرغم تلاش سعودی‌ها برای منزوی کردن تهران، تجارت با ایران را ادامه می‌دهند.

امارات متحده عربی و عربستان سعودی اخیراً میزبان ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بودند که برای حضور مجدد سوریه در اتحایده عرب که شامل ۲۲ عضور است فشار می‌آورد. بحرین از اعضای شورای همکاری خلیج فارس از قبلا از این روابط دیپلماتیک را با دمشق برقرار کرده است. پوتین در حال تلاش برای ایجاد چتر امنیتی چند جانبه برای خاورمیانه است که شامل چین نیز می‌شود.

مارک کاتز پژوهشگر امور خاورمیانه به روزنامه آسیای جنوبی گفته: «در حالی که روسیه یک متحد قابل اعتماد است، آمریکا چنین نیست و در حالی که بسیاری از کشور‌های خاورمیانه علاقه‌ای به اسد در سوریه ندارند، با پیوند به این متحد روسیه، به ولادیمیر پوتین احترام می‌گذارند».

اتحادیه عرب - به استثنای قطر - حمله ترکیه به سوریه را محکوم کرده و خواستار عقب نشینی نیرو‌های آنکارا شده است. در حال حاضر قطر به دلیل پیگیری سیاست خارجی مستقل و حمایت از گروهی متفاوت در جنگ داخلی لیبی توسط عربستان و امارات محاصره اقتصادی و سیاسی شده است. ترکیه متحد اصلی قطر است.

توافقنامه ده بندی روسیه با ترکیه درباره سوریه به طور کل به مذاق اعضای اتحادیه عرب خوش آمد، بیش از همه به این دلیل که ترک‌ها موافقت کردند به حاکمیت دمشق احترام گذاشته و در پایان عملیات همه نیرو‌های خود را از سوریه خارج کنند. البته «پایان عملیات» کلمه‌ای با معنی متغیر است، به ویژه به این دلیل که اهداف ترکیه در سوریه کاملا مشخص نیست.

رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان در پی آن است که کرد‌های سوریه را از مرز ترکیه دور کرده و میلیون‌ها پناهنده سوری را به یک نوار سرزمینی در خاک سوریه ـ که در حدود ۱۹ مایل عمق و ۲۷۵ مایل عرض دارد ـ منتقل کند. ممکن است کرد‌ها از این منطقه خارج شوند، اما ارتش روسیه و سوریه - با پر کردن خلأ باقی مانده به واسطه دستور ترامپ مبنی بر خروج نیرو‌های آمریکایی - مانع از آن شده اند که ترک‌ها مناطقی بیش از نوار مرزی و ناحیه‌ای عمیق در خاک سوریه که مطمئناً آنقدر بزرگ نیست که میلیون‌ها پناهنده در آن جای بگیرند را اشغال کنند.

تهاجم اردوغان به سوریه در داخل ترکیه مورد حمایت است. ناسیونالیسم با جمعیت ترکیه خوب بازی می‌کند و بیشتر ترک‌ها از پناهندگان سوری ناراضی هستند؛ اما تا کی؟ اقتصاد ترکیه با مشکل روبه روست و این تهاجم هزینه‌های زیادی دارد. آنکارا برای بیشتر نبرد‌های خود از نایبان استفاده می‌کند، اما بدون حمایت ترکیه، این نایبان از پس کرد‌ها برنمی‌آیند؛ چه رسد به ارتش سوریه و روسیه.

این حمایت به طور عمده به معنای استفاده از قدرت هوایی است و نیروی هوایی ترکیه با تهدید سامانه ضد هوایی سوریه و جنگنده‌های روسی مهار می‌شود، و این واقعیت را هم نباید از یاد برد که آمریکایی‌ها هنوز هم فضای هوایی سوریه را کنترل می‌کنند. روس‌ها جدیدترین جنگنده رادار گریز از نسل پنجم خود یعنی SU-۵۷ و تعدادی MiG-۲۹s و SU-۲۷ را در سوریه مستقر کرده اند، و این‌ها هواپیما‌هایی هستند که ترک‌ها مایل به درگیری با آن‌ها نیستند. روس‌ها همچنین دارای سیستم ضد هوایی سیارجدید S-۴۰۰ هستند و سوری‌ها از S-۳۰۰ قدیمی تر، که البته هنوز کارآمد است استفاده می کنند.

به طور خلاصه، اگر ترکیه تصمیم بگیرد که نایبان یا ارتش خود را به مناطقی که توسط نیرو‌های روسی یا سوری مستقر شده اند، بفرستد، اوضاع به شدت به هم می ریزد. گزارش‌هایی از درگیری در شمال شرقی سوریه و تلفات در بین کرد‌ها و ارتش سوریه وجود دارد، اما تلاش جدی برای بیرون راندن روس‌ها و مردم سوریه به نظر بعید است.

دستیابی به هدف نقل مکان پناهندگان از ترکیه به سوریه بعید است به جایی برسد. ایجاد زیرساخت‌ها و انتقال ۲ میلیون پناهنده به سوریه ۵۳ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و این پولی است که ترکیه ندارد. اتحادیه اروپا اظهار داشت که برای این کار سرمایه‌ای ارائه نمی‌دهد، و سازمان ملل هم نمی‌تواند قدمی بردارد، زیرا تهاجم به سوریه نقض قوانین بین المللی است.

وقتی این واقعیت‌ها در نظر آورده شود، اردوغان ممکن است دریابد که ناسیونالیسم ترکیه در صورت تبدیل شدن به یک اشغال نظامی، برای حمایت از ماجراجویی در سوریه کافی نخواهد بود.

خاورمیانه‌ای که از دل بحران فعلی بیرون می‌آید ممکن است بسیار متفاوت از خاورمیانه‌ای باشد که قبل از ورود حملات موشکی و پهپادی روی تخته شطرنج وجود داشت.

بالاخره جنگ یمن پایان می یابد و ایران احتمالا دست کم تا حدی از محاصره سیاسی و اقتصادی که عربستان سعودی، ایالات متحده و اسرائیل به آن تحمیل کرده اند، خارج می شود. جنگ داخلی سوریه رو به زوال خواهد بود و آمریکایی ها، که از سال ۱۹۴۵ بر خاورمیانه مسلط شده اند، به همراه چین، روسیه، هند و اتحادیه اروپا به یکی از چندین بازیگر بین المللی در منطقه تبدیل خواهند شد

منبع: TABNAK
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: