به گزارش «شیعه نیوز»، یکی از مسائل شرعی که با آن سر و کار داریم، بحث اهمیت و احکام مربوط به آن است. چرایی وجوب تقلید کردن و اینکه چرا باید از مرجعی تقلید کنیم در حالی که خودمان «عقل» داریم، چه مرجعی صلاحیت تقلید را دارد و اعلم به چه کسی اطلاق میشود، از جمله سوالاتی است که شاید بارها به ذهن ما خطور کرده باشد.
آیا تقلید، صرفاً یک مسأله عقلی است یا ادلّه شرعی نیز دارد؟
تقلید، ادلّه شرعى دارد و عقل نیز حکم مىکند که شخص ناآگاه به احکام دین باید به مجتهد جامعالشرایط مراجعه کند.
دخترم به زودی به سن تکلیف میرسد و باید برای خود مرجع تقلیدی انتخاب کند، اما درک مسأله تقلید برای او دشوار است، وظیفه ما نسبت به او چیست؟
اگر وى به تنهایى نمىتواند وظیفه شرعى خود را در اینباره تشخیص دهد، وظیفه شما ارشاد و راهنمایى اوست.
آیا کسی که در آموختن احکام دینیِ مورد نیاز خود کوتاهی میکند، گناهکار است؟
اگر نیاموختن احکام به ترک واجب یا ارتکاب حرام بیانجامد، گناهکار است.
گاهی از افراد کم اطلاع از مسائل دینی درباره مرجع تقلید شان پرسش میشود، میگویند نمیدانیم، یا اظهار میدارند که از فلان مجتهد تقلید میکنیم، ولی عملاً التزامی به خواندن رساله آن مجتهد و عمل به فتاوای او ندارند، اعمال اینگونه افراد چه حکمی دارد؟
اگر اعمال آنان موافق احتیاط یا مطابق با واقع یا با نظر مجتهدى باشد که وظیفه دارند از او تقلید کنند، محکوم به صحّت است.
آیا حتما باید از مرجع زنده تقلید کرد؟
بین فقها، مشهور و معروف این است که باید از مرجع زنده تقلید کرد، اما به دو حجت میتوانیم از فرد متوفی هم پیروی کرد. مرجع فوت شده خودش مدنظر نیست تا بخواهیم او را مرجع تقلید قرار دهیم، چراکه اگر قرار باشد از فرد متوفی تقلید کنیم سوالات بیجواب میماند. درواقع از نظر فتوای علما شرط تقلید آن است که فرد مرجع زنده باشد.
در عین اینکه میتوان از مرجع زنده تقلید کرد، اما تبصره هم وجود دارد که اگر فردی در زمان تکلیف مرجع خود را انتخاب کرد و پس از مدتی آن فرد از دنیا رفت، میتواند از فتوای مبلغ زنده تقلید کند و حتی میشود در برخی از مواقع با اجازه مبلغ زنده به فتوای مرجع قبلی خودش مراجعه کند.
آیا میشود از مراجع فوت شده تقلید کرد؟ یا بنا به احادیث و روایاتی که وجود دارد، میشود از امامان معصوم تقلید کرد؟
اگر سوال آن است که آیا میشود از امامان معصوم (ع) پیروی کرد، پاسخ خیر است. چراکه در زندگی ما پیروی از ائمه (ع) واجب است. حال اگر کسانی بر زندگی امامان (ع) واقف باشند و خودشان بتوانند احادیث را تحلیل کنند، میتوانند از امامان تقلید کنند، اما به شرطی که تحلیل و علم بر احادیث داشته باشند.
آیا شخصی که هم اکنون از یک مرجع تقلید زنده در حال تقلید است، میتواند مرجع تقلید خود را تغییر دهد و از یک مرجع دیگر تقلید کند؟
بازگشت از یک فرد به فرد دیگر برای تقلید در دین صورتهای مختلفی که به گفته علما ۵۴ باب دارد. بدین صورت که گاهی فرد فقط در مباحث نماز، روزه و احکام عبادی به مرجع خود رجوع میکند و در جای دیگری به طور مثال خمس و زکات به فرد دیگری مراجعه میکند.
منظور این است که مثلا مقلد فردی آیت الله سیستانی است و در مبحث نماز و روزه از ایشان تقلید میکند، اما، چون به سن درآمدزایی نرسیده به مسائل خمس و زکات نپرداخته، به مرجعی دیگر رجوع میکند. البته در جایی بین عقلا درباره این مسئله باز اختلاف است، اما بیان کردند که مرجع مساوی به مساوی اشکال ندارد و شرط آن است که مرجع دوم بر مرجع اول اعلمتر باشد.
آیا تقلید از فرد به عنوان مرجع تقلید واجب است، یا مستحب؟
اصلیترین تقلید ما تقلید از ائمه اطهار (ع) و انجام احادیث و سفارشهای این بزرگواران است، و حالا در عصر غیبت امام زمان (عج)، علما و مراجع تقلید کانال و مسیرهایی هستند که ما سوالات خود را از آنها جویا شویم. اگر الگوی زندگی ما ائمه معصومین (ع) هستند و از آنها پیروی میکنیم پس اطاعت از مرجع هم واجب است و اگر از سیره و زندگی امامان (ع) درس نمیگیریم پس پیروی از مرجع اهمیتی ندارد. درواقع شخصی از مراجع تقلید میکند که زندگی خود را براساس زندگی ائمه اطهار (ع) بنا کرده است.
چرا باید مرجع تقلید داشت؟
امام حسن عسکری (ع) فرمودند هر کس که دارای شرایط ذیل باشد بر مردم عادی میتواند توصیه کند. اول، آن کس که مخالف هوای نفس باشد و احکام حلال و حرام را در نظر بگیرد و نسبت به مضامین دینی تخصص داشته باشد. البته جدای از این روایت سیره عقلا بیان کردند؛ ما نیاز به فردی داریم که درامور دین تخصص کافی و جامع داشته باشد. کل معنی نیاز ما به مرجع تقلید، نیاز به فردی متخصص است که امری کاملا عقلانی است. حتی اگر از تمامی عقلای عالم هم بپرسیم میگویند به متخصص رجوع کنید. ما در دین خودمان گستره وسیعی مبنی بر احادیث و آیات قرآن داریم که شناختن هر کدام از آنها زمان بسیار زیادی میطلبد.
معیار انتخاب فردی به عنوان مرجع تقلید چیست؟
هر کسی که یکی از علما را به عنوان مرجع به ما معرفی میکند، تشخصیش باید اعلمیت داشته باشد. وعاظ و اهل منبر میتوانند افرادی برای معرفی شخص اعلم باشند، اما به شرطی که خودشان تخصصی در سطوح بالای حوزه داشته باشند.
همچنین باید درنظر داشت که برای تشخیص اعلمیت عملکرد اجتماعی ملاک صحیحی نیست، اما در برخی از زمینههای سیاسی عملکرد اجتماعی حائز اهمیت است.
این مهم را باید یادآوری کرد نقش اجتماعی و سیاسی در مباحث فقهی اهمیتی ندارد، به شرطی که عدالت را برقرار کنند و متخصص دینی باشند. البته اگر کسی، فرد آگاه و واقف به مسائل دینی را نتوانست پیدا کند، میتواند با مراجعه به شهر قم از علمای برجسته مرجع خود را جویا شود.
تا چه اندازه میشود به نمایندگان و دفاتر مراجع تقلید اعتماد کرد؟
مهم اطمینان شخصی است و فرد باید اطمینان رو از درون خود شروع کند. البته برخی از سوالها به معنی واقعی خاص نیستند. اما به نحوی سوال را مطرح میکنند که تشخیص موضوع دو پاسخ متفاوت دارد، برای همین است که شاید برخی از مراجعه کنندگان با دو پاسخ مواجه میشوند.
یعنی آنکه میتواند احکام شریعت را فراگیرد، تکلیف آموختن فقه از وی ساقط نمیشود و عذری برای اکتفاء به تقلید ندارد
2. تا وقتی مکلّف به پایۀ تفقّه فی الدّین نرسیده باید تقلید کند؛ امّا تقلید، فقط از فقیه جامع الشرایط جایز است
شرط اوّل: نگبان نفسش، نگهدار دینش، مخالف هوایش، مطیع صاحب الأمر عج باشد
شرط دوّم: اعلمِ فقهای واجد شرایط باشد
3. اگر از فقهای حاضر، نیافت، باید به فقهای غایب مراجعه کند؛ حال این حضور و غیاب چه تاریخی باشد، چه جغرافیائی
یعنی عنصر «شریعت» فارغ از زمان و مکان است؛ و هدف از فرآیند تقلید/ فقاهت، کشف آنست، هرگاه و نزد هر فقیه [جامع الشرایط] که یافت شد
منوط کردن تقلید از [فقیه جامع الشرایط] میّت به اجازۀ [فقیه جامع الشرایط] زنده، دور باطل است؛ چون خودِ اجازه، تقلید است
4. منبع فقه شیعه پس از قرآن مجید، احادیث شریفۀ معصومین ع است و اسم دوّمین کتاب از کتب اربعۀ مذهب، «مَن لا یَحضره الفقیه» است