به گزارش "شیعه نیوز" ، در عصر حاضر
سكوت در برابر هجمههاي دشمنان در زمينه فرهنگي و اعتقادي مسلمانان را بيش
از پيش آسيب پذير ميكند، بنابراين مسلمين بايد با استفاده از ظرفيتهاي
مشترك مذهبي از قبيل؛ دين، كتاب، قبله و رسول واحد به تبعيت از قرآن كريم
به حبلالله تمسك جويند و با وحدت خويش توطئه دشمنان را نقش بر آب كنند.
در طول تاريخ، دانشمندان اسلامي ـ اعم از شيعه و سني ـ بيشترين مبارزه
را با اين تفكر سكولاريستي داشته و زيباترين تلاشها را در راه وحدت
مسلمانان جهان انجام دادهاند.، آيتالله بروجردي يكي از چندين علمايي است
كه در اين راه قدم گذاشت و خدمات شاياني را به انجام رسانيد.
* اجداد آيتالله بروجردي از شخصيتهاي برجسته ديني بودند
آيتالله سيد حسين بروجردي از سادات طباطبايي شهر بروجرد است كه تبارش
با 30 واسطه به امام حسن مجتبي عليهالسلام ميرسد، در ميان اجداد مادري و
پدري ايشان شخصيتهاي برجسته ديني به چشم ميخورد كه همواره مرجعيت شيعه و
رهبري جهان تشيع را برعهده داشتند.
ايشان ماه صفر سال 1292 قمري در بروجرد چشم به جهان گشود، تحصيلات
ابتدايي را در مكتب خانه گذراند كه در آنجا كتابهاي گلستان سعدي، جامع
المقدمات، سيوطي و منطق را فرا گرفت، سپس براي ادامه تحصيل به مدرسه نوربخش
رفت و پس از تكميل دروس مقدماتي، به فراگيري فقه و اصول اشتغال يافت و در
تمام اين مدت، تهذيب نفس و فضايل اخلاقي را سرلوحه زندگياش قرار داد تا
اين كه به حد كمال و بالندگي لازم رسيد.
در 18 سالگي وارد حوزه علميه اصفهان شد و از محضر استاداني مانند ميرزا
ابوالمعالي كلباسي، سيدمحمدتقي مدرس، سيدمحمدباقر درچهاي، جهانگير خان
قشقايي و ملامحمد كاشاني كسب فيض نمود.
آيتالله سيد حسين بروجردي پس از اقامت 9 ساله در حوزه علميه اصفهان
راهي شهر خود شد و بنا به درخواست پدر براي ادامه تحصيل به نجف اشرف رفت و
در اين مدت از محضر بزرگاني چون آخوند خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي و
شيخالشريعه اصفهاني، علوم عالي فقه، اصول و رجال را آموخت.
* اغلب آثار آيتالله بروجردي در اقامت 30 ساله ايشان در بروجرد نگاشته شد
با تلاش و پشتكاري كه آيتالله بروجردي در دروس حوزه از خود نشان داد و
با آن نبوغ سرشار خود زمينه تشكيل كلاسهاي درس براي او فراهم آمد و كنار
بهره علمي از بزرگان نجف، خود نيز كرسي تدريس به پا كرد، ايشان پس از يك
دهه اقامت در نجف، به قصد ديدار با والدين خود راهي شهر بروجرد شد.
با اينكه قصد برگشت به نجف را داشت با مرگ پدر در شهر بروجرد ماندگار
شد، وي به مدت 30 سال در اين شهر اقامت كرد و به طور مستمر مشغول تأليف،
تدريس و تعليم شخصيتهاي بارز حوزوي شد. اغلب آثار مكتوب او حاصل اين دوره
از اقامت وي در بروجرد است. وجود پر بركت او در بروجرد باعث شد تا تشنگان
علم و معرفت از شهرهايي چون قم، كاشان، اصفهان و اهواز به سوي او بيايند.
* آيتالله بروجردي سال 1364 قمري وارد حوزه علميه قم شد
آيتالله بروجردي در سال 1364 قمري به علت بيماري، به تهران منتقل شد و
در بيمارستان فيروزآبادي در دو مرحله مورد عمل جراحي قرار گرفت. سيل
عالمان از قم، تهران و شهرهاي ديگر به عيادت وي شتافتند. در اين هنگام چند
نفر از فقيهان سرشناس حوزه علميه قم كه در رأس آنان حاجآقا روحالله خميني
قرار داشت، از اين فرصت بهره گرفتند و از آيتالله بروجردي جهت اقامت در
قم و قبول مرجعيت جهان تشيع و رهبري و مديريت حوزه علميه قم دعوت كردند.
سرانجام آيت الله بروجردي در 26 صفر سال 1364 قمري در ميان استقبال بي
نظير مراجع، عالمان و مردم وارد شهر قم شدند، پس از استقرار كامل و با
همكاري كامل عالمان و مراجع، تدريس فقه و اصول را آغاز كرد و اغلب فضلا و
مدرسان سرشناس از جمله حاجآقا روحالله خميني و سيدمحمد محقق داماد و
حاجآقا مرتضي حائري در درس وي حضوري پر نشاط داشتند.
همچنين آيتالله سيدصدرالدين صدر كه خود از مراجع تقليد بود و در صحن
بزرگ حرم اقامه جماعت ميكرد، جايگاه نماز خود را به آيتالله بروجردي
واگذاشت و به احترام او برنامه جماعت خود را تعطيل كرد و به اين ترتيب بود
كه روز به روز بر تقويت بنيه رهبري و مرجعيت آيتالله بروجردي افزوده مي
شد.
* سال 1365 قمري، زعامت مرجعيت شيعه بر عهده آيتالله بروجردي نهاده شد
در سال 1365 قمري هنگامي كه آيتالله سيدابوالحسن اصفهاني از مراجع
بزرگ تقليد در نجف اشرف دارفاني را وداع گفت، شيعيان سرتاسر جهان به
آيتالله بروجردي روي آوردند، مديريت 16 ساله آيتالله بروجردي تحولات بزرگ
سياسي و اجتماعي را براي حوزه علميه قم رقم زد و وحدت چشمگيري ميان حوزه و
قشرهاي مختلف مردم پديد آمد.
* دگرگوني شگفت در طريق استنباط احكام توسط آيتالله بروجردي رقم خورد
روش اجتهادي آيتالله بروجردي، دگرگوني شگفتي در طريق استنباط احكام در
حوزههاي علميه قم و نجف پديد آورد، وي در استنباط هر فرع فقهي، اگر به
حديثي بر ميخورد، به زمان صدور آن از نظر وجود فقيهان اهلسنت و آراي آنان
بهويژه در مدينه و نيز در شهرهايي كه سؤالكنندگان در آن ديار سكونت
داشتند يا در تماس بودند و هم از نظر برداشتي كه خود اصحاب و سؤالكنندگان
از آن فرع فقهي داشتند و همان برداشت، سبب سؤال از امام ميشد، توجه خاصي
داشته است.
اشراف كمنظير آيتالله بروجردي بر مسائل علم اصول باعث پيشرفتهايي در
اين علم شده است. وي در مفهوم «اجماع» مبناي خاصي اختيار كرده بود، در بحث
«انسداد» نيز بر خلاف فقيهان مشهور كه آن را دليل بر حجيت مطلق ظن
ميدانند، وي با بيان خاصي، آن را دليل بر حجيت خبر واحد نيز ميدانست،
همچنين بحث اينكه موضوع علم اصول «حجت» است يا «ادله اربعه»، از ابتكارهاي
او به شمار ميآيد.
* شيوههاي راهبردي آيتالله بروجردي در استنباط احكام، زمينه تحقيقات گسترده در فقه اهل سنت را موجب شد
آيت الله بروجردي در علم رجال نبوغ عجيبي داشت و به اصطلاح، راويان
احاديث را با انگشتان دستش ميشمرد، او در يك اقدام كمنظير، سندهاي روايات
مورد نظر را از متن جدا كرد و مورد دقت و بازبيني تخصصي قرار داد.
بنابراين شيوههاي نو و راهبردي آيتالله بروجردي در استنباط احكام،
زمينه تحقيقات گستردهاي در فقه اهلسنت را نيز فراهم كرد و اذعان داشت كه
با آگاهي از محتواي روايات و فتاواي رايج اهلسنت در زمان امامان معصوم
عليهم السلام ، بهتر و راحتتر ميشود محتواي احاديث و منظور سخنان امامان
معصوم عليهم السلام را دريافت و جمله معروفي از وي نقل شده كه مي فرمود
«فقه شيعه در حاشيه فقه اهل سنت است».
* آيت الله بروجردي مطالعه كتابهاي اهل سنت را لازم فقه و اجتهاد ميدانست
چرا كه شيعيان در طول تاريخ حكومت نداشتند و اغلب حكومت در دست
بنيعباس بود و بيشتر فتاواي اهلسنت ميان مردم رواج داشت و اصحاب امام نيز
با توجه به شرايط روز از امامان عليهم السلام سؤال ميكردند و پاسخ امامان
عليهم السلام ناظر بر فتاواي حاكم بوده است، بنابراين آيتالله بروجردي،
تحقيق و مطالعه كتابهاي اهلسنت را از مقدمات لازم براي فهم فقه و اجتهاد
ميدانست.
* آيتالله بروجردي به آراي اهل سنت، با ديد منفي نمينگريست
آيت الله بروجردي هرگز به نظريات و آراي اهلسنت، با ديد منفي
نمينگريست؛ بلكه بيشتر سعي داشت تا به ادله آنها دست يابد و موضوع را
بهطور صحيح ريشهيابي كند؛ براي مثال در وجوب اداي نماز در اول وقت كه
اغلب اهلسنت ملتزم به آن هستند و تأخير نماز را از اول وقت، بدون عذر جايز
نميدانند، (1) ميفرمود: «فتواي اهلسنت از اينجا نشأت گرفته كه
پيامبراكرم صلياللهعليهوآله امام جماعت بود و امام جماعت بايد در وقت
معيّن حضور يابد و پيغمبر، اول وقت را انتخاب كرده بود و صحابه و تابعين
نيز عمل پيامبر را ملاك قرار داده بودند كه بعداً در مذاهب اهلسنت منعكس
گرديد؛ در حالي كه رسول اكرم صلياللهعليهوآله گاهي در حال اختيار، اول
وقت را رعايت نميكرد و اهلبيت هم بدان تصريح كردند و همين امر ملاك فتواي
معروف شيعه قرار گرفته است»، وي با اين توجيه، اين پندار را كه اهلسنت به
عمد احكام را تغيير دادهاند، نادرست ميدانست و رد ميكرد.
* معرفي شيخ محمدتقي قمي به عنوان نماينده آيتالله بروجردي در مجمع تقريب
پس مي توان ذكر كرد، اعتقاد آيتالله بروجردي بر سامان بخشيدن به موضوع
وحدت ميان مذاهب استوار بود و تقريب را يكي از وظايف حياتي هر عالم شيعي
مي دانست، ايشان شيخ محمدتقي قمي نماينده خود در جامع الازهر و مجمع تقريب
در مصر معرفي كرده بود.
آيتالله شهيد مرتضي مطهري در مقالهاي تحت عنوان «مزايا و خدمات
آيتالله بروجردي» چنين مينويسد «يكي از مزاياي معظمله توجه و علاقه
فراواني بود كه به مسأله وحدت اسلامي و حسن تفاهم و تقريب بين مذاهب اسلامي
داشت.
اين مرد چون به تاريخ اسلام و مذاهب اسلامي آشنا بود، ميدانست كه
سياست حكّام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثير داشته
است و هم توجه داشت كه در عصر حاضر نيز سياستهاي استعماري از اين تفرقه
حداكثر استفاده را ميكنند و بلكه آن را دامن ميزنند و هم توجه داشت كه
دوري شيعه از ساير فرقهها سبب شده است كه آنها شيعه را نشناسند و درباره
آنها تصوراتي دور از حقيقت بنمايند.
به اين جهات بسيار علاقهمند بود كه حسن تفاهمي بين شيعه و سني برقرار
شود كه از طرفي وحدت اسلامي كه منظور بزرگ اين دين مقدس است، تأمين گردد و
از طرف ديگر شيعه و فقه شيعه و معارف شيعه آنطور كه هست به جامعه تسنن كه
اكثريت مسلمانان را تشكيل ميدهند، معرفي شود».
* نامهنگاري آيتالله بروجردي و شيخ شلتوت تحول بزرگي در تقريب بين مذاهب رقم زد
به منظور وحدت هرچه بيشتر جوامع اسلامي براي نخستين بار بعد از چندين
سال، بين زعيم روحاني شيعه آيتالله بروجردي و زعيم روحاني سني شيخ
عبدالمجيد سليم و بعد از فوت او به فاصله دو ـ سه سال شيخ محمود شلتوت،
روابط دوستانه برقرار و نامهها مبادله شد و موجب شد كه رابطه جهان تشيع را
با دنياي اسلام نسبت به قبل مستحكمتر شود و بسياري از سوء تفاهمها و
بدبينيها را به دوستي و محبت تبديل گردد.
در اثر اين درايت و حسن تدبير، كار به جايي رسيد كه شيخ محمود شلتوت،
آن فتواي تاريخي خود را صادر كرد و براي نخستينبار يك عالم سني بهطور
رسمي مذهب شيعه را به رسميت شناخت و براي آن در دانشگاه الازهر مصر، كرسي
تدريس تشكيل داد.
براي روشن شدن ابعاد اين روابط و نقش مثبت آيت الله بروجردي متن دو
نامه تاريخي شيخ عبدالمجيد سليم و شيخ محمد شلتوت در ادامه آورده شده است.
* شيخ عبدالمجيد سليم خطاب به آيتالله بروجردي؛ هميشه در راه اصلاح امر امت اسلام كار ميكنيد
نامه اول از شيخ عبدالمجيد سليم؛
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت آيتالله السيد الجليل حاج آقا حسين بروجردي حفظه الله سلام عليكم و رحمته؛
اما بعد: استاد محترم، حضرت شيخ محمدتقي قمي دبير كل دارالتقريب بين
المذاهب الاسلاميه پيام شفاهي آن جناب را كه دستور داده بوديد به من
برسانند، ابلاغ نمودند. شما اظهار لطف نموده و به ايشان از تقدير و تشكر
خود درباره كوششهايي كه ما و جماعت تقريب بين المذاهب اسلامي در راه خدمت
به اسلام و مسلمين ميكنيم و از تأثير اين كوششها در راه وحدت كلمه مسلمين
و ايجاد تفاهم بيشتر و هماهنگي بهتر و اصلاح فسادي كه مغرضين به وجود
آوردهاند، سخن گفتهايد.
خدا ميداند كه اين امر، بهترين و عزيزترين آرزوهاي من در زندگي است و
تا زندهام به خاطر آن و در راه آن كار ميكنم، از اعتماد حضرتعالي نسبت به
شخص من و از اين عطف توجه به كوششهايم تشكر ميكنم. من با آنچه كه از شما
ميدانم و سراغ دارم، همكاري شما را در اين جهاد بزرگ خدايي بسيار بزرگ
ميشمارم؛ زيرا شما با علم و دانش و مقام و نفوذي كه در ايران و غير ايران
داريد، هميشه در راه اصلاح امر امت اسلام كار ميكنيد.
فكر تقريب بين مذاهب اسلامي، از توجه و عنايت شما بسيار بهرهمند بوده و
از كمكها و مساعدتهاي پر ارزش شما در مناسبات مختلف برخوردار بوده است.
نخستين وظيفهاي كه به عهده ما علماي اسلامي است، خواه شيعه باشيم يا سني،
اين استكه از اذهان و افكار مردم، اين مطلب را پاك كنيم و حقايق روشن
اسلام و اصول محكم شريعت را طوري نشر دهيم كه مردم را با حقيقت و هدايت
خداوند بيدار و بينا سازيم.
ديگر اين كه اخيراً از فوت عالم جليل مرحوم سيدمحسن امين عاملي با خبر
شدم. من وقتي از علم و اخلاص و جهاد او در راه اين دين و ملت، مطالبي شنيدم
از خبر وفات آن مرحوم سخت متأسف شدم. اكنون خالصترين تسليتهاي خود را به
حضور جنابعالي و به همه برادران شيعه اماميه اعلام ميدارم و از خداي بزرگ
ميخواهم كه فقيد محترم را غريق رحمت نمايد و به ما و شما در اين مصيبت
اجر و ثواب صابرين عطا فرمايد.
والسلام عليكم.
جمادي الثاني 1371ق
* شيخ شلتوت خطاب به آيتالله بروجردي؛ مژده ميدهم كه گامها و قدمهاي ما در راه تقريب.... با تمام قوا آن را تأييد ميفرماييد.
نامه دوم از شيخ محمود شلتوت؛
بسم الله الرحمن الرحيم،
سلام عليكم ورحمةالله،
اما بعد: قبل از همه چيز، از سلامت گرانبهاي آن برادر ارجمند جويا
بوده و دعا ميكنم كه آن بزرگوار هميشه مصدر و منبع بركات براي مسلمين و
وحدت كلمه آنان باشد. فرصتي را كه با مسافرت برادر علامه و مكرم من استاد
قمي، ايدالله في جهاده المشكور، پيش آمد مغتنم ميشمارم تا نامهاي به ساحت
آن جناب نوشته و از كوششهاي شما تقدير كنم.
من به شما مژده ميدهم كه گامها و قدمهاي ما در راه تقريب، قدمهايي
است كه يقين دارم شما با تمام قوا آن را تأييد ميفرماييد. گروه برگزيدهاي
از رجال الازهر و برادراني كه در تقريب صميمانه جهاد كردهاند، از روي
ايمان و يقين، ما را كمك و ياري مي كنند و به آنچه كه براي دين و رسالت
جهاني و انساني كه بدان گردن نهادهاند و بر آنان واجب شده، قيام و اقدام
ميكنند. اميدوارم از آرزوها و آرمانهاي مشترك خود مطلع گرديم.
والسلام عليكم.
ذيقعده 1379
آيت الله بروجردي نيز از روند تقريب بسيار خوشحال و اميدوار بود و هر
از چندگاهي در جلسه درس به مناسبتهاي گوناگون به اين موضوع اشاره و از
روند پيشرفت كار، اظهار خشنودي ميكرد و ميگفت: «امر تقريب در حال پيشرفت
است و خدا را شكر كه ما هم در آن سهمي داشتيم».
از اقدامات آيتالله بروجردي در امر تقريب ميتوان به تلاش ايشان براي
آشنايي عالمان شيعه و سني به روايات، مباني و ادله فقهي يكديگر و فرستادن
حديث مفصلي از امام صادق عليهالسلام كه شامل نزديك به 400 احكام مربوط به
مناسك حج با ارائه سند حديث از اهل سنت به پادشاه عربستان، براي تشكر و
قدرداني از هداياي او اشاره كرد كه اين نامه در مجله «رسالة الاسلام» نشريه
وابسته به دارالتقريب و همچنين در بعضي روزنامهها و مجلات كشور عربستان
به چاپ رسيد.
سرانجام آيتالله بروجردي پس از 88 سال عمر با بركت در صبح روز
پنجشنبه 12 شوال 1380 قمري برابر با اول دي سال 1340شمسي زندگي را وداع
كرد و براي هميشه چشم از جهان فرو بست.
منبع : فارس
http://shirazi.ir/php/shownews.php?Code=2842