به گزارش «شیعه نیوز»، رییس جمهور روحانی گفته است:«خوشبختانه وضعیت اشتغال نسبت به بهار و تابستان سال گذشته بهبود پیدا کرده است؛ به طوری که جمعیت شاغل ما اکنون نزدیک به ۲۵ میلیون نفر بوده و از طرف دیگر آمار بیکاران به زیر سه میلیون رسیده است.»
بله، اینکه اوضاع اشتغال خوب شده است، خوشحالیم و اینکه حدود 25 میلیون نفر از مردمان این کشور سر کار هستند، خیلی خوب است و باید از دولت تشکر کرد.
یک نکته مهم اما این است که متاسفانه تورم ایجاد شده در کشور آنقدر زیاد است که متاسفانه داشتن شغل هم زندگی مردم را سروسامان نمیدهد و آنها چندان فرقی با بیکارها ندارند.
کافی است میزان حقوقی که بسیاری از شاغلان در ادارههای دولتی و غیردولتی و مشاغل آزاد را با تورم ایجاد شده و گرانی سرسام آور مقایسه کنید تا متوجه مشکلات مردم شوید.
25 میلیون نفر شغل دارند اما چند نفر چرخ زندگیشان میچرخد؟
خیلیها در ایران کار میکنند، حقوق میگیرند اما با این حقوق، چرخ زندگیشان نمیچرخد. خانوادهای که سرپرستش حدود 2 میلیون حقوق میگیرد، با گرانیها چگونه میتواند دردی از مشکلات زندگی خود دوا کند؟
یک کارمند قبل از بحرانهای اقتصادی که حاصل خروج آمریکا از برجام بود، 2 میلیون حقوق میگرفت، الان هم که تقریبا قیمت کالاهای اساسی و غیر اساسی، 3 برابر شده است، بازهم 2 میلیون میگیرد، واقعا چگونه میشود یک زندگی ساده را با این شرایط چرخاند؟
آیا دختر یا پسر خانواده که در سن مدرسه است، میفهمد که تحریم یعنی چه؟ برای آنها ترامپ یا اوباما هیچ فرقی ندارد. آنها شلوارشان، دفتر و کتابشان، چیپس و پفکشان را میخواهند.
تازه این برای شاغلانی است که سر ماه حقوق میگیرند. هستند خیلی از افرادی که چند ماه حقوق نمیگیرند و معلوم نیست چگونه روزگار خود را سپری میکنند.
این که کنار خیابان ایستادهای و اکثر ماشینهای عبوری برای تو بوق میزنند که سوارت کنند برای این است که رانندگان این ماشینها به دنبال درآمد بیشتر هستند تا چرخ ایستاده زندگیشان را بچرخاند.
این که مردم کار دارند خوب است اما باید تلاش کرد که میزان درآمد آنها را با تورم برابر کرد یا تلاش کرد تورم را پایین کشید.
اعلام شد که سبد معاش خانوارهای کارگری در شهریور ماه با ۴۸۹ هزار تومان افزایش، از مرز ۸ میلیون تومان عبور کرده است.
زندگی در شرایط فعلی حسابی سخت شده است و دولت، مجلس و همه کسانی که دستشان میرسد باید کاری کنند که زندگی به سمت آسانی پیش رود.
کاش آنهایی که دستی بر آتش تصمیمات کشور دارند گاهی در خلوت خود فکر کنند که جوانی که میخواهد تازه زندگی تشکیل دهد، چگونه میتواند از پس غول گرانی بر بیاید و با همسرش به زیر یک سقف بروند.
معیشت مردم مسئلهای است که نباید به سادگی از روی آن گذشت. پس لطفا فکری به حال زندگی مردم کنید تا آنها بیش از این در دریای گرانی غرق نشوند.
مثلاً مصرف لبنیات در عرض یک سال بیش از 40 درصد کمتر شده است.