به گزارش «شیعه نیوز»، ازدواج یا پیوند زناشویی موعد و موقعیت خاص و در عین حال رویدادی مهم در زندگی تک تک آدم ها است و از طرفی همانطور که عمر انسان در حال گذر است، باید به خوبی برای ثمربخشی به دیگران و بهره بردن از این عمر محدود که در اختیار ما قرار داده شده، فرصت را غنیمت شمرد.
به گفته بسیاری از دست اندرکاران علوم پزشکی و روانشناسان، روند رشد جسمی و روحی هر شخص بدون دلیل و منطق نیست و چنانچه در ادامه این روند خللی ایجاد شود، در این میان بیماری رخداده و باید برای بازگشت سلامتی و ادامه روند رشد طبیعی اقدامات اولیه را انجام داد.
سن طبیعی و معقول برای جاری شدن یک زندگی مشترک یکی از زوایای مهم این پیوند است که میتواند تبعات اجتماعی و روانی فراوانی در جامعه به همراه داشته باشد. ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسی و عاطفی فرد، نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را تنظیم و به خاطر اهمیت و تاثیری که دارد به عنوان هنجاری پذیرفته شده به حساب میآید.
پایه سن ازدواج
تفاوت سن ازدواج در جوامع مختلف بستگی به نوع آداب و رسوم و فرهنگ اجتماعی آنان دارد، برای نمونه در جامعه ایران سن ازدواج زنان و مردان در دوران های مختلف معمولا به گونه ای بوده که نشان می دهد سن مرد از زن تا حدودی بیشتر است. از این رو تفاوت سن زوجین در ایران امری طبیعی به نظر می رسد.
کارشناس ارشد علوم اجتماعی و مشاور خانواده به خبرنگار ایرنا گفت: در حالی در جامعه ایران این تفاوت سنی زوجین بین ۲ تا ۱۰ سال است در مقابل به عقیده جامعه شناسان غربی در جوامع صنعتی، معیارها برای ازدواج و همچنین سن زوجین در حال تغییر و دگرگونی است به نحوی که هستند افرادی که به تفاوت سنی میان زوجین با تأکید بزرگتر بودن مرد از زن صحه گذارند، اما در جامعه ای که زنان دست به فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، هنری و حتی مطالعاتی و سیاسی می زنند، از نظر تحصیلات ارتقا پیدا می کنند و جایگاه ها، موقعیت هایی برتر یا همسان با مردان به دست می آورند و همین باعث می شود مقوله سن برای ازدواج آنان خیلی دچار تغییر نشود یا حتی برخی مواقع برابر یا بالعکس جامعه ایران صورت گیرد.
سید مجید دهنوی تصریح کرد: برای نمونه در جامعه امروز، بسیار دیده شده از لحاظ سنی زنانی از همسران خود بزرگتر هستند. با این حساب می توان گفت که نظریه همسرگزینی با توجه به شرایط خاص هر جامعه می تواند تغییر یابد و در نهایت موجب طرح این پرسش می شود که آیا بزرگتر بودن زنان از شوهران موجب بروز مشکلاتی می شود یاخیر؟
تاثیر تغییرات اقلیمی و اقتصادی بر سن ازدواج
این مدرس دانشگاه گفت: هم اکنون با توجه به اینکه در سن ازدواج دختر و پسرها در جامعه ایران نسبت به دهه های اخیر شاهد تغییرات محسوسی هستیم، وجود دارند پسرانی که نسبت طبیعی سن ازدواج در بین آنان تا حدودی گذشته ولی با این حال دنبال دختران «کمسن و سال» هستند!
دهنودی افزود: نقل است هرقدر جامعه توسعه یافتهتر شود، فاصله سنی بین زوجها کمتر میشود و برعکس در جوامع سنتی یا توسعه نیافته، دلایل دیگری برای فاصله سنی زیاد زن و مرد و انتخاب دختر کم سن و سال وجود دارد.
وی برای نمونه گفت: پسری ۳۵ ساله تصمیم به ازدواج گرفت. مادر به دنبال دختر مورد علاقه پسر و خانواده، راهی فامیل و همسایه ها شد. پسر، هر دختری را که مادر معرفی می کرد با یک دلیل و بهانه ای رد می کرد؛ یکی از آنها بزرگتر از او و دیگری تنها ۲ سال از او کوچک تر بود. مادر دختری را معرفی کرد که ۲۰ ساله بود و حدود ۱۵ سال از پسرش کوچکتر و به نظر پختگی مورد نظر پسر را نداشت.
این مشاور خانواده افزود: وقتی از این پسر معیار انتخاب دختر مورد علاقه آن را جویا شدم، اظهار داشت که دختری با حدود ۲۵ سال را بیشتر علاقه دارد، دختری که در اواسط دهه بیست باشد و از نظر ذهنی بتواند او را درک کند. این پسر ۳۵ ساله معتقد بود همسر باید تکیه گاه و پشتیبان در مراحل سخت زندگی باشد.
دهنودی بیان کرد: نمونه این پسر ۳۵ ساله در اطراف ما کم نیست. پسرهایی که رقم سن خود را فراموش کردهاند و حتی اگر ۴۰ سالشان شود، باز هم به دنبال همسری زیر ۳۰ ساله و یا کمتر هستند.
مشکلات فاصله سنی
این کارشناس علوم اجتماعی گفت: مرد ۳۴ ساله می خواهد با یک دختر ۲۲ ساله ازدواج کند، حتما با توجه به فاصله سنی که وجود دارد موانعی برای سر راه این رابطه ایجاد خواهد شد. در این ازدواج، دختر در ابتدای مسیر ورود به جامعه و خودشناسی قرار دارد، در اوج تغییر و تحولات شخصیتی است و احتمال دارد در ادامه زندگی مسیر دیگری را برای خود برگزیند. این در حالی است که پسر در دهه چهارم زندگی است، به ثبات نسبی شخصیتی رسیده. تکلیف او با زندگی مشخص است و از اینکه قرار است چه کار کند و چه مسیری را ادامه دهد، آگاه است.
دهنوی با بیان اینکه نکته مهم در این رهگذر اختلاف سنی در موضوع ازدواج دختر و پسر است، اظهار داشت: چنانچه دو کودک ۶ و ۱۴ ساله را در نظر بگیریم آیا می توان تصور کرد این کودکان میتوانند همبازی خوبی برای یکدیگر باشند؟ کودک ۶ ساله هنوز از درک خیلی از مسائل عاجز است، توانایی استقلال در برخی امور را ندارد، نیازمند مراقبت است و خواندن و نوشتن نمیداند. اما کودک ۱۴ ساله مدرسه می رود، دنیای آن شکل دیگری است. برخی کارهای خود را مستقلا انجام می دهد. خواندن و نوشتن می داند و از این طریق وارد دنیای بزرگی شده و آگاه است. این دو با اینکه فقط هشت سال تفاوت سنی دارند اما در دو مقطع متفاوت از زندگی قرار دارند و از این رو باید درباره سن ازدواج و مشکلات پس از آن هم همین طور دقیق بود.
وی تاکید کرد: ازدواج دختر و پسری که در دو مقطع متفاوت از یکدیگر زندگی می کنند، اشتباه است چراکه نتیجهای جز عدم تفاهم و سرعت حرکت نابرابر نخواهد داشت. هر دو طرف در چنین رابطهای آزار میبینند و احساس میکنند به قدر کافی و لازم، از طرف همسر خود درک و همراهی نمیشود.
معیار انتخاب همسر
این جامعه شناس گفت: برابر سنت و رسوم گذشته جامعه ایران که مردان برای ازدواج خواهان تسلط بر زن و خانواده بودند، امروزه بالعکس پسرها برای انتخاب همسر بیشتر به دنبال دختری هستند که از استقلال فکری و سطح اجتماعی بالا برخوردار باشد. دخترها هم با داشتن تحصیلات بیشتر و تربیت متفاوت نسبت به گذشته، خود را مستقل می دانند. بنابراین، ازدواج امروز دختر و پسر به نظر می رسد با تکیه به تواناییهای یکدیگر و بر اساس عقل و توانمندی است و سکان هدایت این زندگی قرار است به دستان دو نفر آنان داده شود.
دهنوی با بیان اینکه امروز معیارهای سنی ازدواج تفاوت زیادی با گذشته کرده است، اظهار داشت: برای نمونه دختر ۲۵ ساله در جامعه کنونی هنوز خود را در ابتدای راه زندگی و آیندهای پر از احتمالات مختلف پیش روی میبیند. بنابراین این دختران به نسبت همسالان نسل های قبل از خود که در این سن دارای همسر و فرزند بودند، به نظر می رسد شاداب، پرانرژی و سالمتر هستند و با توجه به تحصیلات بیشتر و مواجهه با اجتماع و همزمان پختگی و جوانی را تجربه میکنند.
این مدرس دانشگاه افزود: برای دختران در دهه سوم یا چهارم زندگی، آینده تصویری بسیار متفاوت از مادران آنان دارد. بنابراین، دختران امروزی با وجود سن بالا، همچنان شادابی، تحرک و تازگی خود را حفظ کردهاند.
وی اظهار داشت: واقعیت ازدواج این است که باید این عهد و پیمان زناشویی در چهارچوب مشارکت، عشق و تعامل شکل گیرد. هرگاه یکی از این عناصر جابجا، حذف یا نامتعادل شود، تعادل ازدواج به هم میخورد و رابطه آزاردهنده میشود. تلاش برای تربیت کردن یک فرد یا تغییر دادن آن، به معنی صرف انرژی دائم برای کنترل کردن است؛ البته باید متوجه بود که هیچکس ازدواج نمیکند تا دائم مراقب همسرش باشد.