دانشگاه ادیان و مذاهب در صدد برگزاری کنگره بینالمللی امام موسی صدر معمار بزرگ تقریب میباشد.
به گزارش «شیعه نیوز» آنچه میخوانید پاسخ حجتالاسلام والمسلمین مبلغی به پرسشهایی در این خصوص است که ضمن سپاس از همکاری دبیرخانه کنگره بینالمللی امام موسی صدر تقدیم میگردد.
* از آغاز از ویژگیها و شخصیت امام موسیصدر بگویید.
در مورد ویژگیها و شخصیت امام موسی صدر از دو زاویه میتوان صحبت کرد، یکی ویژگیهای فردی و شخصی و دیگری ویژگیهای اجتماعی. اگرچه پرداختن به هر یک از این ویژگیها ضرورت دارد، ولی آنچه مهمتر است پرداختن به ویژگیهای اجتماعی ایشان است. به نظر میرسد آن بزرگوار در عرصه اجتماع چند خصلت را با هم در خود جمع کرده بود و همین امر به او یک شخصیت ویژه بخشید. از یک طرف شخصیت منعطفی داشت. انعطاف در زندگی اجتماعی ایشان موج میزد و فراتر از انعطافهای موجود در عرصه اجتماع و در مقابله با لایههای مختلف اجتماعی و یا صاحبان اندیشهها، انعطاف وحدت بخشی را در تعامل خود دنبال میکرد که باید حقیقتاً شخصیت ایشان را از این حیث بیشتر مورد مطالعه قرار داد.
در کنار این انعطافها، فکر و رفتار او رها شده نبود و در عین حال اصول مشخصی را پی میگرفت. یعنی ارزشهایی را مبنای کار و عمل و تلاش خود قرار داده بود. و میان انعطاف و قاطعیت و جدیت جمع کرده بود، این گونه نبود که بخاطر انعطاف سخاوتمندانه، ارزشهایی را که به آنها معتقد بود را کنار بگذارد. این ویژگی، ویژگی در خور توجهی است.
از ویژگیهای دیگر ایشان که بی ارتباط با ویژگی اول هم نیست، تواضع ایشان در عین برخوردار بودن از مناعت طبع، کرامت و بزرگواری و سخاوت بود که در رفتار میان این دو نیز جمع کرده بود. تواضع خود به خود جاذبه آفرین است. داشتن روحیه بزرگمنشانه و مناعت طبع نیز خود، جاذبه آفرین است و اینها همدیگر را هم کنترل میکنند. شخصیت اجتماعی ایشان با وجود این دو ویژگی یک شخصیت پرطرفدار و فعال را برای او ایجاد کرده بود.
* راز موفقیت امام موسیصدر و محبوبیت ایشان را در چه میدانید؟
نسبت به اینکه موفقیت امام موسی صدر از چه سرّ و رازی برخوردار است، باید درجواب گفت؛ سه خصلت در منشا اجتماعی ایشان وجود داشت که باعث شده بود، همواره موفق باشد. یک خصلت، ویژگیهای اجتماعی ایشان است عنصری فعال و موفق در زندگی و تعاملات بود. خصلت دوم برخورداری از یک فقه فعال اجتماعی بود. ایشان در اجتماع، فقه را پیگیری میکرد و بر آن بود در چارچوب یک فقه شناخته شده، رفتار کند و به همین جهت در تعارض بین فقه و واقعیت نبود. او بخشی از واقعیتهای اجتماعی و رفتار کلان اجتماعی را از موضع فقه و در جایگاه فقه میدید. کسی که دارای چنین فقه فعال اجتماعی نباشد، نمیتواند موفق باشد یا احتیاطاتی فراتر از آن که اسلام میخواهد انجام دهد یا رفتارش دچار تناقض و تعارض میشود، یک جا یک جور رفتار میکند، جایی دیگر جور دیگری رفتار میکند. در رفتارها و خروجیهای رفتاری، شفافیت ندارد. چنین انسانی موفق نخواهد بود.
سومین ویژگی امام موسی صدر این بود که یک انسان تحلیلگر بود و با چراغ تحلیل، واقعیتها را میشناخت، فقه و نگاه دینی را براساس واقعیتها پیگیری و دنبال میکرد. این سه ویژگی را عناصر اصلی موفقیت امام موسی صدر است. البته خصلتهای دیگری هم برای ایشان وجود دارد، مرد عمل بود، شجاعت داشت و خصلتهای روحی و درونی او به عنوان ویژگیهای شخصی او دارای بازتابهای اجتماعی بود.
* در صورت امکان ارزیابی از کارنامه 20 ساله فعالیت امام موسی صدر در لبنان به ویژه در زمینه ادیان ارائه کنید.
امام موسی صدر کسی نبود که رفتارش در چارچوب یک نظریه منتخب، پذیرفته شده، صورت نگیرد، بلکه برای رفتارش همیشه پشتوانههای نظری هم به صورت دینی و علمی وجود داشت. در ارتباط با ادیان، اعتقادات مترقی داشت، یکی از اعتقادات او این بود که باید هم زیستی کرد و هم زیستی را یک امر تاکتیکی نمیدید. بعضیها اصلاً معتقد به همزیستی با صاحبان ادیان نیستند. برخی معتقد به آن هستند، ولی بعنوان یک تاکتیک و به صورت خیلی حداقلی و تشریفاتی و برخی معتقد به یک همزیستی هستند و منعی را نیز در اسلام در رابطه با این موضوع نمیبینند، ایشان از زمره آنها بود و شاید از سردمداران فکر معاصر در ارتباط با همزیستی صاحبان ادیان یا اتباع ادیان بود. خیلی به این همزیستی شوق داشت و از درون برای این همزیستی میجوشید.
* به نظر شما ضرورت گفت و گو و تقریب بین مذاهب و ادیان چیست؟
وقتی روایات را نگاه میکنیم، میبینیم در قرن دوم هجری و در جامعه ای که امام صادق و امام باقر (ع) میزیسته، همزیستی بین اهل کتاب و مسلمانها وجود داشته است، علیرغم آنکه مسلمانها اکثریت بودند و اهل کتاب در اقلیت بودند، اما روایات زیادی هست که در این روایات سائلان میآمدند و از ائمه(ع) سوال می کردند، هم اکنون ما با یهودی، نصرانی، مجوسی و اهل کتاب ارتباط داریم. امام صادق(ع) و سایر ائمه(ع) در هیچ روایتی آنها را منع از این ارتباط نمیکردند. در کتاب طهارت و نجاست روایت بسیاری وجود دارد، اما آنچه در آینه این سوالات متعدد و گوناگون انعکاس یافته. سطح بالای ارتباط به معنای «همزیستی» میان مسلمانها و اهل کتاب است و از این خاستگاه، امام موسی صدر به همزیستی معتقد بود، لذا شعار همزیستی بین اتباع و ادیان، یکی از شعارهای محوری خود قرار داده بود.
در ارتباط با این شعار هم با بسیاری از سران مسیحیت در لبنان در تماس مداوم بود، حتی با پاپ هم گفتگو کرد و به واتیکان سفر نمود. نشان میداد هم از بعد نظری معتقد به همزیستی بود و هم درعمل بالاترین تلاش را برای هموار کردن، قبولاندن و بسترسازی در جهت همزیستی ادیان مختلف از خود به عمل آورده بود، البته ایشان وقتی هم سخن از همزیستی به میان میآورد یا شعار همزیستی را مطرح مینمود، این شعار، صرفاً یک شعار بدون توجه به مقدمات تحقق آن نبود به تعبیر دیگر ایشان پروژه همزیستی ادیان را کاملاً مورد توجه قرار میداد، وقتی سخن از همزیستی میزد، راههای منتهی به همزیستی را هم ارایه میکرد. لذا در شعار معروف وی «مثلث گفتگو»، تفاهم و همزیستی مطرح بوده است، یعنی معتقد است اول باید گفتگو کنیم و این گفتگو به تفاهم بیانجامد و تفاهم به همزیستی منتهی شود. همزیستی منهای گفتگو یا منهای تفاهم راه به جایی نمیبرد. گفتگوی منهای تفاهم مفید نیست، تفاهم منهای همزیستی هم مفید نیست. لذا ایشان به صورت واقعی، حرکت فکری جامعه را ضروری میدید و این جالب بود که فکر و نظر را از یک سو و عمل و رفتار را از سوی دیگر در ارتباط متعامل و متقابل با هم میدید. ما این شعار را بصورت کامل از ایشان مشاهده میکنیم. همین بحث را در ارتباط با اتباع مذاهب اسلامی و به تعبیر دیگر شیعه و سنی، به صورت جدیتری دنبال میکرد. اگر این اعتقاد درونی و این شوق سر از پا نشناخته او برای چنین ارتباطی نبود، قطعاً در مدت کوتاهی نمود عینی و عملی پیدا نمیکرد و لبنان در این مسیر و جهت قرار نمیگرفت.
* چه ویژگی رفتاری و فکری امام موسی صدر، ایشان را شایسته عنوان «معمار بزرگ ادیان» نموده است؟
سخن در این است که چه رفتاری از وی او را معمار بزرگ گفتگو و یا تقریب کرده؟ آیا اولاً چنین عنوانی (معمار بزرگ تقریب) برای ایشان یک عنوان درستی است؟ پاسخ این است که حقیقت همین است، چون تقریب؛ ابعاد و اضلاعی دارد، برخی صرفاً بخشی از یک بعد از این ابعاد را گرفتهاند، برخی تمام ابعاد را گرفتهاند، امام موسی صدر کسی است که همه ابعاد تقریب را با هم تعقیب میکرد، چون از حیث نظری معتقد به تقریب بود و رفتار عملی او هم انطباق کامل با دیدگاههای فکری و نظریاش داشت و بعد رفتارش هم منتهی به نتیجههای تقریبی بود. بعضی افراد، دیدگاههای نظری دارند، اما در عمل نمیتوانند اینها را پیگیری کنند. حالا یا مشکل فکری و نظری دارند یا احساس خوفی به آنهادست میدهد و به هر دلیل جرات و جسارت و توانایی و مدیریت و تدبیر لازم را ندارند و برخی این دو را دارند، اما مدل تقریبیشان مفید نیست، عملاً راه به جایی نمیبرند، ولی امام موسی صدر هم یک اندیشه بلند تقریبی را دارا بود و هم اندیشههای تقریبی او لباس عمل به خود پوشیده بود و آن، لباس عمل اجتماعی بود، نه تشریفاتی، رفتار او یک رفتار تقریبی تجسم یافته، برجسته شده و انعکاس یافته در ظواهر مناسبات شیعه و سنی بود و چون مدیر و رهبر هم بود، توانسته بود در جامعه تحقق جالبی به آن ببخشد و نتایج خوبی را از این رفتار خود در کوتاهترین وقت و زمان به دست آورد، اگر شخصیتی با این ویژگی پیدا شد باید به طور علمی در خصوص او مطالعه گردد، که بود؟ چه بود؟ و چطور توانست از این دنیای پر مخمصه با تاریخ پر از اختلاف یک جامعه را «تقریبی» کند، اگر واژه معمار را برای او بکار بگیریم، گزافه نیست بلکه مطابق با یک واقعیت است.
* چگونه میتوان در پی کنگره بینالمللی تحت عنوان «امام موسیصدر معمار بزرگ گفت و گو و تقریب» که به همت دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار خواهد شد به نتایج کاربردی محسوسی در عرصه اندیشه گفت و گو و تقریب دست یافت؟ چه عوامل و سازمانهایی را باید در نظر گرفت؟
هر کنگرهای به دو صورت قابل برگزاری است. 1- برگزاری بدون معطوف کردن و ناظر کردن کنگره به نتایج کاربردی و عملی که در آن صرفاً مباحث نظری ارایه شود، شرکت کنندگان بیایند و بگویند و بروند.
ولی گاهی کنگره و کمیسیونهای کنگره را به استخراج نتایج عین ملموس هدایت میکنیم که این از وظایف مدیر و دبیر کنگره است. اگر چنین مدیریت، تدبیر و اعمالی صورت گیرد میتوان نتایج کاربردی به دست آورد. باید از زمان ایشان کانالی به دنیای کنونی و وضعیت کنونی بزنیم و بتوانیم شبیه سازی کنیم و بگویم شرایط امروزی مغایر با شرایط آن روز نیست، بلکه گاهی از بعضی جهات بدتر هم میباشد. پس یک راه دستیابی به نتایج کاربردی این است که پس از شناخت و شناساندن ایشان و دیدگاهها، نگاهها و خط مشهای تقریبی ایشان، باید به طور مرتب به وضعیت معاصر کانال بزنیم و با نگاه تطبیقی و مقایسهای بین اندیشههای تقریبی در شرایط فعلی و اندیشه ایشان در آن شرایط و خدمات او مقایسه کنیم.
یک راه دیگری هم برای این که ما به نتایج کاربردی برسیم وجود دارد و آن این است که بعضی از سخنرانها و بعضی از مقالات را معطوف بکنیم به وضعیت تقریب و تحلیل شرایط تقریب و پرداختن به این که اگر امام موسی صدر در این شرایط میبود، چه رفتاری را از خود نشان میداد در واقع آن را فرض کنیم که اگر با این شرایط پیش میآمد و مواجه میشد چه رفتارهایی را نشان میداد. در یک کلمه، خلاصه کنم این دو راه بر این نقطه تمرکز دارد که ما «امام موسی صدر را به صورت جدا و بریده از شرایط فعلی بررسی نکنیم». در هر بررسیمان یک بعد از شرایط امروزی را به این بررسی وصل کنیم، البته راهکارهای دیگری هم هست ما در پی این کنگره، نهادهایی را تشکیل بدهیم و یک رفتار جمعگرایانه بیشتری را میان طرفداران تقریب مطرح کنیم. اهل تقریب در این کنگره خودشان را بازیابند، لذا از همه اتباع تقریب و اصحاب تقریب و آنهایی که امکان حضورشان هست به نحوی دعوت شود و در سایه امام موسی صدر به این امور پرداخته گردد و نیز مهم است که بیانیه اختتامیه در ارتباط با تقریب و براساس بهرهگیری از شخصیت تقریبی و تحلیل شده امام موسی صدر چه نتایجی را ارایه خواهد کرد.
تقریب با یک سری ابهامات و اشکالاتی مواجه است. ما باید از اندیشه و تفکر امام موسی صدر و تحلیل شخصیت ایشان برای رفع ابهامات استفاده کنیم و یک گام تقریب را به جلو ببریم.
* در مورد نشر افکار و اندیشههای امام موسی صدر بخصوص در موضوع مورد نظر چه پیشنهاداتی دارید؟
در مورد امام موسی صدر تحلیل درستی از او نداریم. امام موسی صدر را بیشتر به عنوان کسی که مدتی در لبنان مقاومت را رهبری کرده است میشناسیم، به نظر میرسد امام موسی صدر را باید به عنوان مجموعهای از اندیشهها و رفتارها بشناسیم. این مرد بزرگ سزاوار بررسی است، ایشان یک شخصیت موفق ، مورد قبول در آن نقطه حساس و دارای کارکردهای بلند و بزرگ در کوتاه مدت آن هم جامع، نسبت به مسائل مختلفی در برابر رژیم اشغالگر قدس و انسجام بخشی به شیعه و هویت بخشی به شیعه را دارد. خیلیها هویت را میخواهند، اما به ضرر و به قیمت از دست رفتن هویت اسلامی، ولی امام موسی صدر هم هویت شیعی را احیاء کرد هم هویت اسلامی را پا به پای این هویت احیاء نمود و لطافت رفتاری و تعامل درست در مواجه شیعه و سنی را تعریف میکند.
ما این اندیشهها را باید بشناسیم و تحلیل کنیم، بنظر میرسد این کنگره نقطه خوبی است و موقعیت خوبی برای ورود به تحلیل شخصیت ایشان است، اما خوب است رسماً از ایشان به عنوان شخصیت تقریب یاد کنند و مختص این کنگره نباشد، وقتی گفته میشود «معمار بزرگ تقریب» یعنی این عنوان را دنبال و پیگیری کنند.
منبع : حوزه نیوز