به گزارش «شیعه نیوز»، قانون مورفی یک نقل قول یا ضرب المثل غربی است که میگوید هر جا امکان خطا باشد، خطا اتفاق میافتد. این جمله اگرچه بدبینانه است، اما میتواند مبنای برنامه ریزی برای پیشگیری از اتفاقات ناخوشایند شود.
شاید این شوخی را شنیده باشید که «اگر یک روز جوراب سوراخ پا کنم بزرگراهها را فرش میکنند تا مجبور شوم کفش خود را در بیاورم.» یا اینکه «همیشه نان از طرفی که کره به آن مالیده شده روی زمین میافتد.» بله! اینها به حکومت قانون مورفی بر زندگی و برنامهریزیهای ما اشاره میکنند. در این مواقع است که احساس میکنیم جهانمان در حال فروپاشی است و کاری از دستمان برنمیآید.
اما قانون مورفی چیست؟ از کجا آمده؟ چه زیرشاخههایی دارد؟ چگونه با آن روبرو شویم؟ چقدر حقیقت دارد؟ آیا علم آن را تایید میکند؟ برای پاسخ به این پرسشها و آشنایی بیشتر با قانون معروف مورفی این مقاله را تا انتها بخوانید.
قانون مورفی چیست؟
قانون مورفی به این نقل قول معروف «هر جا امکان خطا باشد، خطا رخ خواهد داد» که به ادوارد مورفی (Edward Murphy) مهندس نیرو هوایی آمریکایی نسبت داده شده است، بازمیگردد. طبق این قانون همه چیز ذاتا دچار اشتباه و دردسر میشود مگر اینکه برای درست شدن آن تلاشی انجام شده باشد. در واقع خطاها و اشتباهات در بدترین زمان رخ داده و باعث میشوند کار پیش نرود. مثل زمانی که آن دسته کلیدی را گم میکنید که تنها یکی از آن دارید یا جی پی اس گوشیتان زمانی از کار میافتد که در محلهای نا آشنا پیادهروی میکنید. پیام اصلی قانون مورفی این است که اگر برای انجام کاری احتمال خطا وجود داشته باشد حتما کسی آن را مرتکب خواهد شد و خطای احتمالی رخ خواهد داد.
مبنای این ضرب المثل به اوایل قرن ۱۹ بازمیگردد. اما وقتی مشهور شد که ادوارد مورفی هنگام کار روی یک پروژه در پایگاه هوایی ادواردز، خطای فنی ایجاد شده توسط یکی از تکنسینهای جوان را پیدا کرد و گفت: «اگر راهی برای انجام اشتباه وجود داشته باشد، او آن را پیدا خواهد کرد.» سپس دکتر جان پاول استپ (Dr. John Paul Stapp) که با این پروژه همکاری میکرد، از خطاهای فراگیر یادداشتبرداری کرد و قانونی ساخت که با عنوان قانون مورفی از آن یاد میشود. بعداً، در یک کنفرانس مطبوعاتی، هنگامی که خبرنگاران از او پرسیدند که چگونه از حوادث احتمالی اجتناب کرده است، استپ خاطرنشان کرد که به قانون مورفی پایبند هستند و این قانون به آنها کمک میکند تا از اشتباهات متداول جلوگیری کنند. این گفته در مورد قانون مورفی خیلی زود گسترش یافت.
دیدگاههای علمی و آکادمیک در مورد قانون مورفی
به گفته ریچارد داوکینز (Richard Dawkins)، قوانینی مانند قانون مورفی و قانون سودا مزخرف هستند، زیرا برای تحقق یافتن به اشیاء بی جان احتیاج دارند. داوکینز خاطرنشان میکند که یک گروه خاص از وقایع ممکن است همه زمانها اتفاق بیفتد، اما فقط وقتی به یک مزاحمت تبدیل میشوند به آنها توجه میشود. او به عنوان نمونه به تداخل سر و صدای هواپیما با فیلمبرداری صحنهای از یک فیلم اشاره میکند؛ هواپیماها همیشه در آسمان هستند، اما فقط وقتی به حضور آنها توجه میشود که مشکلی ایجاد کنند. این نوعی «تعصب تأیید» است. به موجب قاعده «تعصب تایید» یک محقق شواهدی را برای تأیید ایدههای از قبل شکل گرفته خود جستجو میکند، اما به دنبال شواهدی نیست که با آنها مغایرت داشته باشد.
همین طور دیوید هاد (David Hand)، استاد ریاضیات و پژوهشگر ارشد تحقیقاتی در امپریال کالج لندن، اشاره میکند که وقتی فرد انتظار دارد گاهی اوقات نوعی از وقایع پیش بینی شده توسط قانون مورفی اتفاق بیفتد، قاعده «تعصب انتخاب» تضمین میکند که آن فرد این وقایع را به یاد بیاورد. اما بسیاری از اوقات که بر خلاف انتظارش حوادث مطابق قانون مورفی پیش نرفته است را فراموش میکند.
قانون مورفی، منفی نگری یا ابرازی برای برنامه ریزی؟
قانون مورفی چه درست باشد، چه توسط شواهد علمی رد شود، فکر کردن به آن میتواند نوعی نگرش منفی به آینده در ما ایجاد کند. اما آیا این تفکر منفی میتواند مزایایی هم برای ما داشته باشد؟
۱- تفکر منفی را در آغوش بگیرید
خرد متعارف معتقد است که تفکر مثبت همیشه بهترین روش عمل است، اما این طور نیست! در واقع گاهی تفکر منفی میتواند تبدیل به یک ابزار قدرتمند شود.
همان طور که اشاره شد قانون مورفی احتمالاً هیچ اساسی ندارد. قانون میانگینها احتمال رخداد نتایج مثبت و منفی را به یک اندازه تخمین میزند. در واقعیت، این برداشت ما از جهان است که باعث میشود قانون مورفی درست به نظر برسد. اما مهم نیست چقدر این قانون درست باشد، در هر صورت میتواند تبدیل به یک ابزار برنامهریزی موثر شود. با وجود مزایای اثبات شده در مورد تفکر مثبت، هر فرد حرفهای باید هر هفته مدت زمانی را به فکر کردن در مورد قانون مورفی اختصاص دهد و تصور کند همه چیز اشتباه خواهد شد.
۲- نتایج قابل پیش بینی
در علم حقوق قابل پیش بینی بودن یک اتفاق، میتواند مسئولیت مدنی ایجاد کند. پس هر فرد عاقلی باید نتایج احتمالی کار خود را در نظر بگیرد. به عنوان مثال، صاحبخانهای با استخر بدون حصار باید احتمال افتادن کودک همسایه در استخر را پیش بینی کند. در زمینه مشاغل مختلف نیز پیش بینی نتایج منفی برای موفقیت ضرورت دارد. برای مثال:
یک فروشنده باید از دست دادن بزرگترین مشتری خود به دلیل رکود اقتصادی را پیش بینی کند.
یک مدیر باید پیش بینی کند که بهترین کارمندش به خاطر دریافت حقوق بالاتر، دفتر او را ترک کند.
یک توسعه دهنده نرم افزار باید خرابی احتمالی سرور را پیش بینی کند.
در این موارد، باید فرض کنید که ممکن است بدترین اتفاق ممکن رخ دهد و بنابراین لازم است اقدامات احتیاطی را انجام دهید. مهمتر آنکه، شما باید زمانی را به تمرین دقیق برای داشتن بهترین واکنش به اتفاقات غیرمنتظره اختصاص دهید.
۳- مزایای روانشناختی تفکر منفی یا آمادگی از پیش
در پاسخ به استرس، همه ما هنوز هم مانند انسانهای اولیه هستیم. وقتی اتفاقی غافلگیرکننده یا آسیبزا پیش میآید، بدن ما به پاسخ «جنگ یا فرار» روی میآورد. ضربان قلب افزایش و مهارتهای حرکتی کاهش مییابد، دید ضعیف میشود، گوش خوب نمیشنود و ما توانایی اجرای روشی منطقی برای دفاع از خود را از دست میدهیم.
اما هنگامی که ما برای این رویداد آماده باشیم چه اتفاقی میافتد؟ بیشتر افراد تجربه تحصیل در مدرسه و تلاش زیاد برای آمادگی داشتن قبل از کنکور را دارند. اگر موقع امتحان بدانید که آمادگی لازم را دارید، بسیار آرامتر خواهید بود. پاسخ مبارزه یا فرار در شما روشن نمیشود و ذهنتان اطلاعات و دادههای باارزش را از دست نمیدهد.
۴- تکرارها و حافظه عضلات
ورزشکاران حرفهای با شبیهسازی موقعیت و تمرین مداوم، یک حافظه ماهیچهای - ذهنی، جسمی و هیجانی ایجاد میکنند. افراد باهوش همچنین پاسخ به رویدادهای منفی را نیز تمرین میکنند. در نتیجه، هنگامی که اتفاق منفی رخ میدهد، ورزشکار آرامش خود را حفظ کرده و میتواند به جای استرس، روی متغیرهای مهم بیرونی متمرکز شود.
با این وجود همه ما در شرکتهایی کار کردهایم که هیچ کس برای پاسخ دادن به نتایج قابل پیش بینی منفی فکری نمیکند.
۵- نحوه اعمال تفکر منفی
هر هفته وقتی را به پیش بینی و تمرین نتایج منفی اختصاص دهید. در زندگی حرفهای و شخصی شما، پنج بدترین اتفاقی که ممکن است رخ دهد چیست؟ چگونه آنها خود را نشان میدهند؟ تغییرات احتمالی چیست؟ چگونه میتوانید به طور مؤثر به هر یک پاسخ دهید؟ چه احساسی خواهید داشت وقتی این اتفاق بیفتد؟
سپس تا آنجا که ممکن است، پاسخ خود را تمرین کنید. اگر یک تیم را مدیریت میکنید، کل پاسخ تیم را بررسی کنید. تیم خود را در صورت امکان سورپرایز کنید تا احساس روانی آنها در آن موقعیت شبیه سازی شود. درباره پاسخ خود و اینکه آیا مؤثر است، از دیگران بازخورد بگیرید و بعد عمل موثرتر را تمرین کنید.
کل فرآیند در ایجاد اعتماد به نفس در شما موثر خواهد بود. علاوه بر این، اگر این واقعه واقعا رخ دهد، به احتمال زیاد میتوانید با آرامش برنامه خود را اجرا کنید.
۶- ... آن را فراموش کنید
همانطور که قبلاً اشاره شد، تفکر مثبت بسیار موثر است، بنابراین باید بیشتر وقت خود را صرف مثبت اندیشی کنید. فقط مورفی را فراموش نکنید. او بهترین دوست بدبین شماست.
۱۰ نسخه از قانون مورفی در مورد حقایق جهانی
افرادی که مجذوب شیطنتهای جهان میشوند، احتمالا قانون مورفی و قوانین کوچکتری که در زیر چتر قانون اصلی شکل گرفتهاند، برایشان جالب است. قانون اصلی مورفی دارای زیر مجموعههای جهان شمول زیادی است که در ادامه به ده مورد از مهمترین آنها و درسی که میتوان از هر یک گرفت، اشاره شدهاست.
۱- قانون اصلی مورفی
«هر جا امکان خطا باشد، خطا رخ خواهد داد»
همان طور که اشاره شد این قانون اصلی و کلاسیک مورفی است که به ماهیت ناکارآمدی جهان و رسیدن به نتایج بد و منفی اشاره میکند. به جای نگاه کردن به این اصل با یک نگاه بدبینانه، آن را به عنوان یک جمله احتیاطی در نظر بگیرید: همه چیز را کنترل کنید، زیرا یک لغزش کوچک برای ایجاد فاجعه کافی است.
۲- چیزهای گمشده
«شما یک چیز گمشده را پیدا نمیکنید تا زمانی که آن را جایگزین کرده باشید.»
چه یک نوشته، چه دسته کلید و چه ژاکت شما گمشده باشد، با توجه به این قانون مورفی، وقتی آن را با یکی دیگر جایگزین کردید، پیدا خواهد شد!
۳- ارزش
«میزان آسیب دیدن هر چیز نسبت مستقیم با ارزش آن دارد.»
آیا متوجه شدهاید که باارزشترین چیزها به طرز جبران ناپذیری آسیب میبینند، در حالی که چیزهایی که به آنها اهمیتی نمیدهید گاهی برای همیشه سالم میمانند؟! بنابراین مراقب چیزهایی باشید که برای آنها بیشتر ارزش قایل هستید.
۴- آینده
«لبخند بزن. فردا روز بدتری است.»
آیا به فردای بهتر اعتقاد دارید؟ مطابق این نسخه از قانون مورفی، شما هرگز نمیتوانید مطمئن باشید که آیا فردای شما بهتر از امروز خواهد بود یا خیر. از امروز بیشترین استفاده را بکنید؛ این مهمترین چیز است. شاید به نظر بدبینانه بیاید، اما به ما میآموزد که به جای تمرکز بر آیندهای بهتر، از آنچه داریم، لذت ببریم.
۵- حل مسایل
«آنچه به حال خود رها شود از بد به بدتر پیش میرود.»
آیا این یک اتفاق شایع نیست؟ مشکلات باقی مانده حل نشده فقط میتوانند پیچیدهتر شوند. اگر اختلافات خود را با شریک زندگی خود حل نکنید، فقط اوضاع از این به بعد بدتر میشود. درس یادآوری این قانون این است که شما نمیتوانید مشکلی را نادیده بگیرید. قبل از اینکه همه چیز از دست برود، آن را حل کنید.
۶- نظریهها
«شواهد کافی برای پشتیبانی از نظریه شما وجود خواهد داشت.»
در اینجا نسخهای از قانون مورفی وجود دارد که نیاز به تأمل دقیق دارد. آیا به این معناست که اگر تحقیقات کافی انجام شود، هر مفهوم میتواند یک تئوری باشد؟ یا اگر به یک ایده اعتقاد دارید، میتوانید شواهد کافی برای پشتیبانی از آن ارائه دهید؟ سوال واقعی این است که آیا شما میتوانید بی طرفانه به تحقیقات خود بنگرید؟
۷- ظواهر
«میزان تزیین فاخرانه دکوراسیون یک دفتر کار با توانایی پرداخت بدهی آنها نسبت عکس دارد.»
ظواهر میتواند فریبنده باشد، پیام این قانون مورفی است. درون یک سیب براق میتواند پوسیده باشد. درگیر تجملات و زرق و برق نشوید. حقیقت ممکن است با آنچه شما میبینید کاملا متفاوت باشد.
۸- اعتقاد
«به یک شخص بگویید ۳۰۰ میلیارد ستاره در جهان وجود دارد، او باور خواهد کرد. اگر بگویید رنگ آن نیمکت هنوز خیس است باید مطمئن شود.»
وقتی فهم یک واقعیت دشوار است، مردم آن را به آسانی میپذیرند. وقتی واقعیتی را ارائه میدهید که به راحتی قابل تأیید یا رد شدن است، مردم میخواهند از آن مطمئن باشند. چرا؟ انسانها تمایل دارند اطلاعات غافلگیر کننده را معین بدانند، چون منابع یا قدرت ذهنی کافی برای رد کردن یا اثبات صحت این ادعاها را ندارند. هرچه دروغ بزرگتر باورپذیرتر!
۹- مدیریت زمان
«۹۰ درصد اول یک پروژه ۹۰ ٪ از زمان را میطلبد؛ ۱۰ ٪ آخر ۹۰ ٪ دیگر زمان را میگیرد.»
چقدر پروژهها از مهلت تعیین شده برای آنها بیشتر طول کشیدهاند! زمان پروژه را نمیتوان با محاسبات ریاضی تعیین کرد. هر زمانی تعیین شود فضای پروژه نسبت به آن گسترش پیدا میکند و باز هم به زمان بیشتری نیاز است.
۱۰- کارکردن تحت فشار
«همه چیز تحت فشار بدتر میشود.»
آیا همه ما نمیدانیم که این واقعیت چقدر صحیح است؟ هنگامی که شما سعی میکنید به زور کارها را خوب پیش ببرید، آنها بدتر میشوند. اگر والد یک نوجوان باشید، بهتر آن را درک میکنید. هرچه فشار بیشتری اعمال شود، احتمال موفقیت شما کمتر خواهد بود.
سخن آخر
همه چیز اشتباه میشود ... مطمئناً گاهی اوقات اینگونه احساس میکنید. مانند برخی از فیلمهای ترسناک که اشیا کنترل حوادث را به عهده میگیرند و بعد از اتمام تماشای فیلم نیز حس میکنید شما را دنبال میکنند. پس اگر نتوانیم از قانون مورفی استفاده مفید کنیم باور آن ممکن است باعث شود تواناییها، رویاها، عشق، خانواده و بدتر از همه امید را در زندگیمان نادیده بگیریم.
منبع: ستاره