یکی از مهم ترین اسباب بقا و رشد تشیع، عاشورا و حماسه ی قیام حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام است. وجود عوامل عقلانی و احساسی در این حادثه، هم باعث استواری شیعیان بر مذهب شان است و هم موجب گرایش پیروان دیگر مذاهب و ادیان به تشیع.
از سوی دیگر، واقعه ی عاشورا، پرده از ماهیت افرادی برمی دارد که در لباس دین و به نام خلافت خاتم المرسلین صلوات الله علیه وآله، سودای قدرت را در سرمی پروراندند. کسانی که با تکیه بر ابزارهای گوناگون، تا جایی که توانستند، اسلام را دچار انحراف نمودند و تعالیم آن را مطابق تمایلات خود، تغییر دادند.
هرقدر عظمت و تاثیرگذاری حادثه ی عاشورا، جلوه ی بیشتری می یابد، تلاش افزون تری در مخالفت با آن نمودار می گردد. این تلاش ها در قالب مطالبی مانند خرافه خواندن عزاداری و اعتقاد شیعیان درمورد حضرت سیدالشهدا علیه السلام، شیعیان را عامل شهادت ایشان دانستن، تبرئه ی خلیفه ی وقت یزید بن معاویه، معرفی انگیزه های غیر الهی در نهضت عاشورا و… .
روشن است که پاسخ هریک از موارد بالا، نگارش کتابی را می طلبد- همان طور که کتب فراوانی در موضوعات یاد شده، نوشته شده است- اما برای آشکار شدن حقیقت، اموری را یادآوری می کنیم.
اعتقاد شیعیان درباره ی حضرت امام حسین علیه السلام، تنها مستند به کتب شیعه نیست؛ بلکه منابع اهل سنت نیز حقایق بسیاری برای آگاهی حق طلب دربردارد.بنابه نقل کتب انبوهی از معتبرترین منابع اهل سنت، حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه وآله فرمودند:
حسن و حسین (علیهماالسلام) سرور جوانان اهل بهشت اند، هرکس آن دو را دوست بدارد، همانا مرا دوست داشته است، و هرکس نسبت به آن دو بغض و دشمنی داشته باشد، همانا با من بغض و دشمنی داشته است. (1)براساس این حدیث شریف، کسانی که با سنگدلی تمام، حضرت امام حسین علیه السلام را به شهادت رساندند، دشمن شخص رسول الله علیه وآله السلام محسوب می شوند و جایگاه چنین گروهی، نیازی به بیان ندارد!
یکی دیگر از عقاید شیعه، اوج مصیبتی است که با شهادت مظلومانه ی حضرت امام حسین علیه السلام، تمام عالم خلقت را فراگرفت. گرچه در این زمینه، روایات فراوانی در منابع شیعی، نقل شده؛ اما جالب است که بدانیم در منابع اهل سنت نیز مطلب به وفور وجود دارد، برای نمونه ای بسیار اندک:
ام سلمه می گوید: شنیدم که جنیان بر حسین بن علی (علیه السلام) نوحه می کردند. (2)
سیصد سال پیش از بعثت پیامبر اکرم علیه وآله السلام، سنگی یافت شد که برآن نگاشته شده بود: آیا امتی که حسین را بکشد، در روز قیامت به شفاعت جدش امیدوار است؟! (3)
در آن شب که علی بن ابیطالب و حسین بن علی (علیهمالسلام) را شهید کردند، صبح آن، در بیت المقدس هر سنگی را که از جای برمی داشتند، از زیر آن خون تازه برمی آمد. (4)
اما به راستی این مصیبت عظمی ریشه در چه مسئله ای دارد؟ آیا اگر سقیفه اتفاق نیفتاده بود، اگر معاویه از سوی عمر بن خطاب به امارت شام منصوب نمی شد، اگر معاویه یزید را جانشین خود نساخته بود، چنین واقعه ای رخ می داد؟ این جاست که یکی از آخرین کلمات حضرت امام حسین علیه السلام، پیش از شهادت، خواندنی است، آن هم زمانی که بدانیم ناقل از اهل سنت است:
حضرت سیدالشهدا علیه السلام در آخرین لحظات فرمودند:… تا روز قیامت به همین حال خون آلود و … خواهم بود تا جدم محمد را ملاقات کنم در حالی که محاسن به خون خضاب کرده ام، و به ایشان خواهم گفت: یا رسول الله! فلانی و فلانی مرا به قتل رساندند. (5)
آن دو نفر که این نویسنده ی سنی مذهب، با عنوان فلان از آنان یاد کرده، چه کسانی اند؟ مسبب اصلی رخ دادن وقایع دلخراش تاریخ اسلام را جز در انحراف مسیر جانشینی رسول خدا علیه وآله السلام می توان جست و جو کرد؟
.......................................................................
پی نوشت ها:1- این حدیث شریف را منابع بسیاری از اهل سنت نقل کرده اند، از جمله
الف- مسند احمد، احمد حنبل، جلد16، صفحه87
ب- مستدرک حاکم، جلد11، صفحه111
ج- السنن الکبری، نسایی، جلد5، صفحه49
د- تاریخ الاسلام، ذهبی، جلد2، صفحه81
2- مجمع الزوائد، هیثمی، جلد9، صفحه199، ناشر: دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان. هیثمی این مطلب را از طبرانی نقل نموده و سند آن را صحیح اعلام می کند.
3- از منابع اهل سنت:
الف- تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، جلد14، صفحه342، ناشر: دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، لبنان
ب- المعجم الکبیر، طبرانی، جلد3، صفحه124، ناشر: دار احیاء التراث العربی
ج- نظم درر السمطین، زرندی حنفی، صفحه219
د- تهذیب الکمال، المزی، جلد6، صفحه442، ناشر: موسسة الرسالة، بیروت، لبنان
4- العقد الفرید، جلد4، صفحه 385-387
5- مقتل خوارزمی، خطیب خوارزم، جلد