۰

پيشگويي‏هاي نهج‏البلاغه در باره حضرت مهدي(عج)

آگاه باشيد که آل ‏محمّد (صلي الله عليه و آله) مانند ستارگان اين گنبد مينا باشند؛ آن ‏هنگام که يکي از آنها غروب کند ديگري بدرخشد.
کد خبر: ۱۹۶۹
۰۰:۰۰ - ۱۷ آذر ۱۳۸۶

و خلَّف فينا رايةَ الحقِّ، مَن تَقدَّمها مَرق، و مَن تَخلَّف عَنها زَهق، و مَن لَزِمها لَحَق، دليلُها ‏مَکيثُ الکَلام، بَطِي‏ءُ القِيام، سَريعٌ إذا قَام، فإذا أنتُم أَلَنتم لَه رِقابَکم و أَشَرتم إليه بِأَصابِعِکم ‏جاءَهُ المَوتُ فذَهَب بِه فَلَبِثتُم بَعدَه ماشاءَ اللَّهُ، حتَّي يُطلِعَ اللَّهُ لَکم مَن يَجمَعُکم و يَضُمُّ ‏نَشرَکم، فلاتَطمَعوا فِي غَيرِ مُقبِلٍ و لاتَيأَسُوا مِن مُدْبِرٍ، فإنَّ المُدْبرَ عَسي أن تَزِلَّ بِهِ إِحدَي ‏قائِمَتَيْهِ و تَثبُتَ الأُخرَي، فَتَرجِعَا حتَّي تَثْبُتا جَمِيعاً.(1)

او (يعني: پيامبر) پرچم حق را برافراشت و در ميان ما به يادگار گذارد. آن کس که از زير ‏سايه اين پرچم پاي پيش نهد، از شريعت اسلام خارج گردد و آن کس که از پيروي‏اش سر ‏باز زند، به هلاکت رسد و سرانجام کسي که زير سايه اين پرچم به پيش رود راه سعادت ‏پيموده.‏‎ ‎

پرچمدار اين پرچم با شکيبايي و آرامش سخن گويد و با کُندي و تأني در اجراي کارها بپا ‏خيزد؛ امّا چون بپا خواست بسي شتاب کند تا به پيروزي نهايي رسد. پس آنگاه که سر ‏در گرو فرمانش نهاديد و با سرانگشت به سويش‏اشاره کرديد، دوران ‏او سپري شده، ‏مرگش فرا رسد.‏‎ ‎

از آن پس ناگزير مدتي که مشيت الهي اقتضا کند در انتظار به سر بريد. آنگاه خداوند ‏شخصيتي را برانگيزد تا شما را [که به اختلاف و جدايي گراييده‏ايد] جمع کند و پراکندگي ‏شما را سامان بخشد. پس به کسي (چيزي) که رو نکرده دل مبنديد و از آن که رو ‏گردانده نااميد مشويد.(2)

آگاه باشيد که آل ‏محمّد (صلي الله عليه و آله) مانند ستارگان اين گنبد مينا باشند؛ آن ‏هنگام که يکي از آنها غروب کند ديگري بدرخشد.‏‎ ‎

گويي چنان است که در پرتو آل‏ محمد (صلي الله عليه و آله) نعمتهاي الهي را بر شما ‏فراوان و تمام شده مي‏بينم و آنچه را که آرزويش را در دل مي‏پرورانديد بدان دست ‏يافته‏ايد.‏‎ ‎

ابن ابي الحديد مي‏نويسد:‏‎ ‎امام اين خطبه را در سومين جمعه زمامداري خود ايراد فرمود و ضمن آن به مطالبي ‏پيرامون احوال خود اشاره کرد.‏‎ ‎

وي سپس همچون ديگر شارحان، هدف از بيان اين خطبه را پيشگويي از مهدي و توصيف ‏آن‏ حضرت دانسته، مي‏گويد:‏‎ ‎شخصي را که خدا برمي‏انگيزد از اهل‏بيت است و اين سخن اشاره به مهدي آخرالزمان ‏مي‏باشد و در نزد ما (اهل‏تسنن) موجود نيست و از اين پس وجود پيدا خواهد کرد و به ‏عقيده اماميه اکنون موجود مي‏باشد.(3)

معناي «و لاتَيأَسُوا مِن مُدْبِرٍ» اين است که از کسي که روگردانده نا اميد مشويد؛ و مصداق ‏آن غيبت حضرت مهدي و روگرداني آن‏ حضرت از تصدّي رياست و زعامت ظاهري است تا ‏هنگام ظهور.‏‎ ‎

ابن ابي الحديد براي فرار از پذيرفتن ولادت آن بزرگوار و غيبتش، به تکاپو افتاده و خواسته ‏وانمود کند لازمه مُدْبِر بودن، موجود بودن است و در صورت وجود نداشتن، تعبير به ادبار و ‏روگرداني غلط است و مفهوم عقلاني ندارد.

آنگاه عبارت «و لاتَيأَسُوا مِن مُدْبِرٍ» را چنين معنا ‏مي‏کند که هرگاه اين مهدي از دنيا رفت و فرزندانش را به جانشيني برگزيد و کار يکي از ‏آنها به اضطراب و ناپايداري گراييد، مأيوس نشويد و به شکّ نيفتيد و نگوييد شايد ما در ‏پيروي اينان دچار اشتباه شده‏ايم.‏‎ ‎

حال آنکه اعتقاد شيعه مخالف نظر ابن ابي الحديد بوده و معتقد است امام زمان به دنيا ‏آمده و اکنون در غيبت به سر مي‌برد.‏

پي نوشت:
1. خطبه 100‏
‏2. شايد مقصود اين باشد که به امام حاضر که به دنيا بي‏توجه است، يا از اصلاح کار ‏شما در شرايط موجود ناتوان است، طمع نورزيد و از امام زمان که غايب مي‏شود ‏نااميد نگرديد، که رمز پيروزي و کليد حل مشکلات در دست اوست. چه ممکن ‏است کسي که روگردانده، يک پايش بلغزد (و پاي ديگرش برقرار ماند) آنگاه پس از ‏مدتي هر دو با هم به جاي خود برگردند (و دين خدا را که دستخوش حوادث شده ‏ثبات و استقرار بخشد).‏‎ ‎
‏3. شرح نهج‏البلاغه، ج 7، ص 94 و 95

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: