شیعه نیوز: موضوع عصمت و تبعیت از امامان معصوم ( علیه السلام ) از زمان خود حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مطرح بوده است، اما در میان امامان معصوم ( علیه السلام )، عصر امام صادق ( علیه السلام ) منحصر به فرد بوده و شرایط اجتماعی و فرهنگی آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشت؛ زیرا آن دوره از نظر سیاسی، دوره ضعف و تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود و این دو گروه مدتی درحال کشمکش و مبارزه با یکدیگر بودند، و از طرفی عصر امام صادق ( علیه السلام ) به جهت موقعیت پیش آمده، عصر جنبش فکری و فرهنگی نیز بود.
پاسخ تفصیلی
موضوع عصمت و تبعیت از امام معصوم ( علیه السلام ) را در دو بخش بررسی می کنیم:
اوّل. بررسی موضوع عصمت در کلمات معصومان ( علیه السلام )
با بررسی و تحقیق در متون اسلامی در می یابیم که مسئله عصمت امامان معصوم ( علیه السلام ) و پیروی از آنان از همان ابتدای اسلام و زمان حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مطرح بوده است:
- شافعى ابن مغازلی در کتاب «المناقب» به سند خود از «عبد اللَّه بن مسعود» روایت کرده است، رسول خدا فرمود: رسالت من به دعاى پدرم ابراهیم می باشد. سؤال کردیم اى رسول خدا! پدرت ابراهیم چه دعایی کرد؟ فرمود: خداوند به ابراهیم ( علیه السلام ) وحى کرد که «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً».[1] (من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم). ابراهیم خوشحال شد و گفت: پروردگارا از دودمان من نیز امامانى مثل من قرار بده. خداوند به ابراهیم وحى فرستاد: اى ابراهیم من عهدى به تو نمىدهم که به آن وفا نکنم، عرض کرد خدایا آن چه عهدى است که اگر به من عطا کنى وفا نکنى؟ فرمود: من پیمان امامت را به ستمکاران از دودمان تو نمىبخشم. ابراهیم عرض کرد: ستمکارانى که این پیمان به آنها نمىرسد، کیانند؟ به او فرمود: کسى که براى بتى سجده و عبادت کند. ابراهیم عرض کرد: «وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ»؛[2] پروردگارا من و فرزندانم را از پرستش بتان دور بدار.
پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: دعاى ابراهیم به من و على ( علیه السلام ) منتهى شد، هیچ یک از ما در مقابل بتى هرگز سجده نکردیم، پس خداوند مرا پیامبر خویش قرار داده و على را جانشینم نمود.[3]
- سلیم بن قیس که از اصحاب خاص امیر المؤمنین تا امام سجاد ( علیه السلام )بوده، می گوید که علی ( علیه السلام ) فرمود: اطاعت مخصوص
خداوند و پیامبرش و اولى الامرى است که خداوند آنان را با خود و پیامبرش قرین کرده و فرموده است: "أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا
الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ"؛ از خدا و رسول و صاحبان امر خودتان (امامان معصوم) اطاعت نمایید.
خداوند به این جهت دستور به اطاعت از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) داده است که آن حضرت معصوم و پاک است و به معصیت خداوند
دستور نمىدهد، و نیز دستور به اطاعت از صاحبان امر داده است؛ زیرا آنان معصوم و پاکاند و به معصیت خداوند دستور
نمىدهند.[4]
- امیر المؤمنین ( علیه السلام ) در نهج البلاغه به مسئله عصمت اشاره می کنند:
الف. در خطبه 147 می فرماید: "لا یخالفون الدین و لا یختلفون فیه"؛ امامان ( علیه السلام ) با دین خدا و دستوراتش مخالفتی نمی
کنند و در در آن هیچ اختلافی ندارند.(چنین نباشد که یکى از آنان حکمى از احکام دین را نداند تا با دیگرى مخالفت داشته
باشد).[5]
ب. در خطبه 131 بعد از نفی صفات و خصوصیاتی از امام می فرماید: "و لا المعطّل للسنة فیهلک الامة". یعنی امام نباید
کسی باشد که سنت و روش پیامبر خدا را ضایع می کند؛ زیرا چنین کسی امت اسلامی را به هلاکت می کشاند. [6]
طبیعی است که این عبارات، لزوم تبعیت از امام را اعلام می کند.
ج. و در خطبه 105 می فرماید: "ایها الناس استصبحوا من شعلة مصباح واعظ متّعظ و استاحوا من صفو عین قد روّقت من
الکدر"؛ ای مردم چراغ دل را به گفتار موعظه کننده ای که موعظه شده است (به موعظه اش عمل می کند) روشن
سازید و ظرف های جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگی ها و زشتی ها پاک است پر نمائید.[7]
در روایات معصومین ( علیه السلام ) موضوع عصمت در ابواب مختلف بحث شده است و به همین مقدار بسنده می کنیم.
دوم. اما علل و عواملی که باعث شده تا مسائل اعتقادی در زمان امام باقر و صادق ( علیه السلام ) بیشتر از ائمه دیگر مطرح شود به صورت خلاصه چنین است.
از نظر سیاسی، دوره امام باقر ( علیه السلام ) و به ویژه امام صادق( علیه السلام ) دوره ضعف و تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود. از آن جا که بنی امیه در این مدت گرفتار مشکلات سیاسی فراوان بودند، لذا فرصت ایجاد فشار و آزار نسبت به امام و شیعیان را (مثل زمان امام سجاد) نداشتند. عباسیان نیز چون پیش از دست یابی به قدرت در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل می کردند، فشاری از طرف آنان مطرح نبود، از این رو، این برهه از زمان فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می رفت، و از جمله اموری که در تحقق این مسئله تأثیر داشت شرایط خاص فرهنگی و برخورد فرق و مذاهب بود ... .[8]
[1] البقرة، 124.
[2] ابراهیم، 35-36.
[3] سید بن طاوس، علی بن موسی، الطرائف، ج 1، ص 78، چاپخانه خیام، قم، 1400 ق.
[4] سلیم بن قیس، ابو صادق، کتاب سلیم بن قیس، انتشارات الهادی، قم، 1415 ق.
[5] نهج البلاغة، ج1 ص 206، انتشارات دار الهجرة، قم.
[6] همان، ص 189.
[7] همان، ص 153.
[8] برای اطلاعات بیشتر ر. ک: پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص 353، مؤسسه امام صادق ( علیه السلام )، قم، 1374 ه ش.
T