۰

سریّ سقطی و جنید بغدادی که بودند؟

ابوالحسن سَریّ بن المُغَلَّس السَقَطی(م 251 یا 253ق) معروف به «سری سقطی» عارف و صوفی قرن سوم قمری متولد بغداد بود و در ابتدا سقط‌فروشی(خُرده‌فروش) می‌کرد؛ لذا به این لقب معروف گردیده است. وی استاد و مرید اکثر عرفای بغداد و دایی جنید بغدادی و از شاگردان و مریدان معروف کرخی بود.
کد خبر: ۱۹۵۲۷۶
۱۱:۵۴ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: 1. ابوالحسن سَریّ بن المُغَلَّس السَقَطی(م 251 یا 253ق) معروف به «سری سقطی» عارف و صوفی قرن سوم قمری متولد بغداد بود و در ابتدا سقط‌فروشی(خُرده‌فروش) می‌کرد؛ لذا به این لقب معروف گردیده است. وی استاد و مرید اکثر عرفای بغداد و دایی جنید بغدادی و از شاگردان و مریدان معروف کرخی بود.[1]
اکثر صوفیان که از طبقه دوم به حساب می‌آیند، به نوعی خود را به وی منتسب می‌نمایند. برخی متأخران درباره او گفته‌اند که ادراک فیض خدمت و شرفیابى‏ امام جواد( علیه السلام ) و امام هادی( علیه السلام ) را داشته است.[2] اما علاوه بر این که در منابع قدیمی تراجم عرفانی و صوفیه؛ مانند «طبقات الصوفیة» سلمی(م 412ق) و «کشف المحجوب‏» هجویری(م 465ق) به چنین چیزی اشاره نشده، با آن‌که او از معاصران چند امام بوده، اما در منابع رجالی شیعه نیز مطلبی در ‌باره هم‌نشینی او با ائمه( علیهم السلام ) نیامده است.
2. شیخ ابوالقاسم جُنَید بن محمد خزّاز(یا خرّاز) قواریری بغدادی،[3] معروف به سید العارفین،[4] از صوفیان نیمه دوم قرن سوم (متوفای 297ق) بود.[5] او در اصل، اهل نهاوند بود ولی بیشتر دوران زندگی خود را در بغداد سپری کرد.[6] سری سقطی دایی او بود.[7] تاریخ ‌تولد جنید معلوم‌ نیست‌. او در سال 297ق درگذشت.[8]
می‌گویند ‌چون‌ پدر جنید تاجر شیشه(قَواریر) و خود او تاجرِ ابریشم ‌خام(خَز) بود‌، جنید را قواریری‌ و خَزّاز خوانده‌اند.[9]
با آن‌که وفات جنید در زمان غیبت صغرا رخ داده، اما در منابع معتبر روایی و تاریخی شیعیان، و نیز منابع تاریخ عرفا و متصوفه، بدین موضوع اشاره نشده است که او نایب امام مهدی(عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) بوده باشد.

[1]. هجویرى‏، ابو الحسن على، کشف المحجوب‏، ص 137، تهران، طهورى‏، چاپ چهارم‏، 1375ش؛ سلمی، ابو عبد الرحمن محمد بن الحسین‏، طبقات الصوفیة، ص 51 – 52، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم‏، 1424ق؛ جامى‏، عبد الرحمن، نفحات الأنس‏، ص 51، تهران، اطلاعات‏، چاپ سوم‏، 1375ش.
[2]. شیرازی(قرن 14)، محمد معصوم، طرائق الحقائق، ج 2، ص 373، تهران، سنائى‏، چاپ اول‏، بی‌تا.
[3]. طبقات الصوفیة، ص 129؛ ابن خمیس موصلى، حسین بن نصر بن محمد، مناقب الأبرار و محاسن الأخیار فى طبقات الصوفیة، ج 1، ص 308، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1427ق.
[4]. انصارى، خواجه عبد الله، طبقات الصوفیة، ص 41، بى‌جا، بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا.
[5]. سلمی، طبقات الصوفیة، ص 129؛ انصاری، طبقات الصوفیة، ص 41.
[6]. سلمی، طبقات الصوفیة، ص 129؛ انصاری، طبقات الصوفیة، ص 41؛ مناقب الأبرار و محاسن الأخیار فى طبقات الصوفیة، ج 1، ص 308.
[7]. ابن ملقن مصری، ابو حفص عمر بن على، طبقات الأولیاء، ص 110، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1427ق؛ شعرانى، عبد الوهاب، الطبقات الکبرى (المسمى لواقح الأنوار القدسیة فى مناقب العلماء و الصوفیة)، ج 1، ص 154، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، چاپ اول، 1426ق.
[8]. سلمی، طبقات الصوفیة، ص 129.
[9]. مناقب الأبرار و محاسن الأخیار فى طبقات الصوفیة، ج ‏1، ص 308؛ الطبقات الکبرى، ج ‏1، ص 154.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: