محمدرضا چیتسازیان
نگاهی به تلاشهای آیتالله حائری در حوزه علمیه
تاریخ معاصر ایران آکنده از شخصیتهایی است که تاثیر بسیاری بر روند تحولات کشور داشتهاند. شخصیتهایی که با افکار و اعمال خود به نحوی تاریخ ساز شدهاند و نام خود را برای همیشه جاودانه ساختهاند. یکی از این شخصیتها شیخ عبدالکریم حائری است. شخصیت بزرگی که با کوششها و مجاهدتهای خود گام مهمی در نهادینه کردن علوم دینی در ایران برداشت. در واقع تاسیس حوزه علمیه قم و متمرکز کردن فراگیری علوم دینی حرکت مهمی بود که آثار آن تا به امروز در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به وضوح قابل مشاهده است. بر این اساس پژوهش زیر بر آن است تا با نگاه به این شخصیت بزرگ نقش وی را در تاسیس یکی از بزرگترین حوزههای علمیه جهان تشیع مورد ارزیابی و بازبینی قرار دهد.
مروری بر زندگی اجتماعی و دینی ایشان
شیخ عبدالکریم حائرى در سال 1276 در میبد یزد متولد شد و مقدمات و سطوح علوم حوزوی را نزد علماى شهرش فرا گرفت. سپس قریحه و علاقه سرشار علمی باعث شد مهاجرت کند و رهسپار مراکز علوم دینی آن روزگار یعنی شهرهای نجف و کربلا گردد. وی سطوح عالی علوم حوزوی را در کربلا و در پیشگاه اساتید بزرگی چون آیات عظام سید محمد فشارکى اصفهانى، میرزاى شیرازى، شیخ فضل الله نورى و میرزا ابراهیم محلاتى فراگرفت. وی در نجف از محضر آخوند خراسانی نیز استفاده کرد. بعد از یک بازه زمانی حضور در نجف راهی کربلا شد و صاحب کرسی استادی گردید. اشراف ایشان بر علوم دینی سبب شد کلاسهای درس وی از رونق خاصی برخوردار گردد.1
چگونگی روند تاسیس حوزه علمیه قم
سال 1332 هجری قمری از سوی مردم اراک دعوت شد و با سفر به این شهر، اولین گام را در راستای نهادینه کردن علوم دینی برداشت و حوزه علمیه ای تاسیس کرد و چند سالی را به آموزش و تربیت طلاب مشغول شد؛ شیخ عبدالکریم به قم مسافرت کرد و پیگیر انتقال حوزه علمیه اراک به قم و ایجاد مدرسههای دیگر دینی در قم شد.
جلسهای در منزل آیتالله پایین شهری از طرف علما، بازاریان و کسبه تهران تشکیل شد که بزرگانی از فقهای قم همچون آیتالله بافقی، آیتالله کبیر و آیتالله فیض هم شرکت داشتند؛ گفتوگو درباره حوزه علمیه قم ساعتها به درازا کشید. هر یک از اساتید نظری داشتند. از سویی شرایط برای احیای حوزه علمیه قم، بسیار سخت به نظر میرسید و از سوی دیگر، آیتالله حائری عقیده داشت که این کار شدنی است و بزرگان قم از عهده این امر خطیر بر خواهند آمد.
آیتالله بافقی بر این نظر بود که در احادیث و روایات بر نقش پررنگ قم در پیشرفت علوم دینی بسیار تاکید شده است. در دوران آخرالزمان دانش از قم به همه دنیا صادر میشود. با این حال شیخ بهایی بر این عقیده بود که برای انتخاب محل حوزه باید دست به استخاره زد و از خداوند یاری طلبید.2
آیتالله حائری، صبح روز بعد راهی حرم شد و پس از اقامه نماز صبح درحرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) به دعا و نیایش مشغول شد و استخاره به قرآن زد که آیه «... و اتونی باهلکم اجمعین» همه چیز را برایش مشخص کرد. مفاد استخاره که تشویق مهاجرت به قم بود، شیخ را مصمم کرد که حوزه علمیه قم را سامان دهد. وی شاگردان خود را از اراک به قم فرا خواند. سال 1340 ق مطابق با 1301 شمسی، حوزه علمیه قم، به صورت رسمی آغاز به کار کرد و سنگ بنای نظام علمی سترگی در کنار مرقد حضرت معصومه (سلام الله علیها) گذاشته شد.
اگرچه عنوان «موسس حوزه علمیه قم» بر «آیتالله حائری یزدی» اطلاق میشود؛ اما قم در قرنهای گذشته نیز دارای مدارس علوم دینی بوده است؛ به گواه تاریخ، مردم قم نقش تاثیرگذاری در ترویج مکتب اهل بیت ایفاء کردهاند و همواره به شیعیانی ولایتمدار و متمسک به سنت و ارزشهای اهل بیت شناخته شدهاند، به گونهای که راویان ناقل احادیث ضعیف از قم اخراج میشدند.3
آیتالله حائری از طلاب برای امر تبلیغ امتحان میگرفت. در مورد امر تبلیغ ایشان بسیار حساس بودند و هر کسی را اجازه تبلیغ نمیدادند. تمام تلاش ایشان در طول سالهای فعالیت در حوزه این بود که هر روحانی را مناسب و فراخور خودش به کار بگیرد.
این در شرایطی بود که ایران به سوی قهقرا میرفت. در واقع در این مقطع زمانی ایران به شدت درگیر مسائل داخلی بود. قدرت مرکزی اقتدار کافی و وافی برای سلطه بر سراسر کشور را نداشت و این امر سبب شده بود کشور دچار هرج و مرج و بیثباتی گردد. در همین حال، تاسیس حوزه با استقبال سیاسیون نیز همراه شده بود به نحوی که احمدشاه قاجار به قم آمد و به آیتالله حائری تبریک گفت. یحیی دولت آبادی از سیاستمداران و نزدیکان دربار پهلوی اول در این خصوص مینویسد: مدتی است شهر قم به واسطه وجود شیخ عبدالکریم عراقی سلطان آبادی با توجه به تغییر اوضاع کشور، از اراک به قم رفته و در آنجا حوزه علمیه مفصلی بر پا نموده است. وی طلاب دینی را دور خود جمع کرده، مورد توجه دولت و ملت قرار گرفته است. سیاست وقت با او مشکلی ندارد، او هم با سیاست مخالفتی ندارد. وی همچنین اضافه میکند البته در سکوت و آرام نگه داشتن و یا هرگونه هیجانی که از طرف توده ملت بر ضد وضعیت کشور نباشد و در جلوگیری از نشر افکار کمونیستی در جامعه ایرانی کارآیی داشته باشد قابل توجیه است. از این رو تشکیل حوزه ویژه برای روحانیت با این سر و صدا و قیل و قال در مرکز ایران با اوضاع سیاسی وقت بیارتباط نمیباشد.4
شیوه مدیریت آیتالله در حوزه تازه تاسیس
حاج شیخ عبدالکریم با تجربههایى که از چگونگى ادارهی حوزهی سامراء از میرزاى شیرازی آموخته بود، دارای دیدگاههاى ویژه و برنامههاى راهبردى بود. در همین سمت و سو بر رهبری و مدیریت واحد حوزه تاکید داشت. وی بر این رای بود که اداره حوزه باید زیر نظر یک نفر باشد و دیگران در هر مقام علمى به او یارى رسانند و با دیدگاههاى روشن و کارگشاى خود راههاى درست و روشن اداره حوزه را به روى او بگشایند. آیتالله حائری از ابتدای تاسیس حوزه قم، علاوه بر مدیریت داخلی حوزه و رتق و فتق امور علمی و معیشتی طلاب، با مسائل و مشکلات بیرونی هم روبهرو بود که تامل در این شرایط نشان مدیریت با بصیرت و آگاهانه ایشان بود. آیتالله حائری که با تأسیس حوزه علمیه قم به آیتالله مؤسس ملقب شد، درس خارج فقه را صبحها در مسجد بالاسر که الآن مقبره ایشان در آنجاست شروع کرد تا اینکه در سال 1314 بعد از بهبودی از بیماری شدید قلبی، درس فقه را به مسجد عشقعلی انتقال داد؛ و خارج اصول را عصرها در مدرسه فیضیه میگفت.
علمای مقیم قم در این درسها شرکت میکردند. علمای اراک و شهرهای دیگر به قم مهاجرت نموده و در این درسها شرکت میکردند. حوزه علمیه قم رونق گرفت. از سراسر ایران، طلاب به قصد تحصیل علوم حوزوی به قم میآمدند. امام خمینی که از طلاب اراک بودند، در 1301 ش (1340 ق) به قم آمد و در مدرسه دارالشفاء سکونت یافت و تا سال 1306 ش (1345 ق) موفق شد سطوح عالی را به اتمام رسانده به درس خارج فقه و اصول آیتالله حائری راه یابد و پایههای علمی و مبانی فقهی و اصولی خود را تحکیم بخشد و به اجتهاد نائل آید.
آیتالله مؤسس برای حوزه و روحانیون قواعد و قوانین ابتکاری قرار داد، مانند این مورد که هر کس قصد تحصیل علوم حوزوی را داشت باید در امتحانات و آزمونهای ورودی شرکت میکرد. اگر کسی را برای روحانی شدن مناسب تشخیص نمیداد به کار دیگری مشغول میشد. آیتالله حائری از طلاب برای امر تبلیغ امتحان میگرفت. در مورد امر تبلیغ ایشان بسیار حساس بود و هر کسی را اجازه تبلیغ نمیداد. تمام تلاش ایشان در طول سالهای فعالیت در حوزه این بود که هر روحانی را مناسب و فراخور خودش به کار بگیرد. در عین حال به اخلاق طلاب توجه خاصی داشت و رعایت کردن اصول اخلاقی در زندگی را پیش زمینه فعالیت طلاب قلمداد میکرد. به همین منظور میرزا علی آقا اصفهانی را برای بیش از یک دهه به قم فرا خواند تا در مدرسه فیضیه برای طلاب منبر برود و درس اخلاق را به طلاب بیاموزد.
جمع بندی
در پایان باید به این نکته مهم اشاره کرد که تلاشهای آیتالله حائری سبب شد علوم و معارف اسلامی حالت نهادینهتری به خود گیرد و در کنار تکایا و مساجد، مدرسه علوم دینی به صورت رسمی و با نظم و انسجام خاصی به آموزش طلاب و جوانان مومن و علاقهمند به حوزه علوم دینی مشغول شود. محلی که بعدها از صورت دینی محض خارج شد و به ویژه در دوران مبارزات امام علیه رژیم پهلوی از جایگاه خاصی برخوردار شد به نحوی که یکی از محافل اصلی مبارزه با حکومت محمدرضا حوزه علیمه قم بود.
بدین ترتیب مشاهده میشود که نقش آیتالله حائری در دوران بعد از فوت ایشان نیز تا چه اندازه با اهمیت است. نقشی که در تاسیس نظام جمهوری اسلامی و احیای اسلام شیعی بسیار با اهمیت تلقی میشود و تا به امروز میتوان آثار آن را در جامعه مشاهده کرد.
منبع http://www.iichs.ir/s/5547
1. https://www.isna.ir/news/94061006572
2. خاطرات آیتالله محمد علی گرامی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص ۹۹.
3.رجوع کنید به: حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، نشر امیرکبیر، 1387.
4. خاطرات آیتالله عباس خاتم یزدی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 165.