به گزارش «شیعه نیوز»، مرجع عالیقدر شیعیان جهان در آستانه حلول ماه محرم الحرام به خطیبان و واعظان توصیه هایی کردند که شامل دوری از بیان مسائل تفرقه انگیر و اهتمام به محافظت از وحدت می شود.
دفتر آیت الله «سید علی سیستانی»، مرجع عالیقدر شیعیان جهان به مناسبت نزدیک شدن حلول ماه محرم الحرام سال ۱۴۴۱ هجری قمری، امروز (یک شنبه) بیانیه ای در رابطه با رهنمودها و توصیه های ایشان برای خطیبان و واعظان صادر کرده که به شرح ذیل می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین وصلّى الله على سیّدنا محمّد خاتم النبیّین وعلى آله الطیّبین الطاهرین.
السلام على بقیّه المصطفین من خلقه وخلیفته على عباده إمام العصر (عجّل الله تعالى فرجه الشریف).
السلام على الحسین بن علی (علیه السلام) سیّد شهداء هذه الأمّه والـمَثل الأعلى فی التضحیه والفداء والنبل والبساله والعزّه وجمیع المعانی السامیه الإلهیّه والإنسانیّه، وعلى أولاده وأصحابه وأهل بیته أجمعین.
اما بعد: در آستانه محرم الحرام، ماه شهادت امام حسین (ع) و اهل بیت و یاران گرامی ایشان قرار داریم که یادآور بزرگ ترین رویداد نمایانگر مظلومیت اهل بیت نبی (ص) در این امت است؛ آنها با وجود آن که نوادگان برگزیده، همتای قرآن کریم و وصیت پیامبر (ص) هستند، از جایگاه خود که از سوی خداوند متعال در آن قرار گرفته بودند، کنار گذاشته شدند و میان آنها و زعامت و رهبری امت مانع ایجاد شد بلکه به دلیل آن که در برابر ظلم و ستم، باطل و منکر تسلیم نشدند و به عدل و داد، حق و معروف دعوت کردند، مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و کشته شدند.
این مناسبت اوج فداکاری اهل بیت (ص) در راه خداوند متعال، اعتلای کلمه الله، حاکمیت اصول عقلانیت، خرد، عدالت و خیر و نیکی است که همان هدف ارسال پیامبران (ع) به شمار می آید همان گونه که خداوند متعال می فرمایند: [لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ] (الحدید: ۲۵).
ائمه هدی (ع) وصیت کردند که این مناسبت از طریق برپایی مجالس عزا و یادآوری فجایع و مصیبت های آنها احیا شود تا مایه عبرت و اندوه مومنان باشد، بنا بر این همه مومنان باید از روی محبت و همدردی با ائمه (ع) و در راستای عمل به وصیت و دستورات آنها، به برپایی این مجالس، حضور در آن و اندوه با ائمه (ع) در ایام اندوه آنها اهتمام بورزند چرا که صلاح دین و دنیای مومنان در این کار است؛ هر یک از آنها باید از روی مهربانی، عشق، اندوه و تواضع آن چه بر سر اهل بیت (ع) آمده را در جایگاهی قرار دهد که گویی چیزی از آن بر سر خود و عزیزان و خانواده اش آمده باشد چرا که خداوند متعال، پیامبر و اهل بیت ایشان (ص) نزد مومن از خود و خانواده اش عزیزتر هستند.
همچنین باید واعظان به بیان این بلایا به ویژه در روزهای ماه محرم اهتمام بورزند تا شعار و نمای مجالس عزا باشد چرا که پایه و نقطه آغاز آنها به شمار می آیند، با آن دل های مومنان آرام می شود و با تقویت ایمان، تثبیت عقیده و ترغیب آنها به کارهای نیک و خیر، برکت خداوند متعال بر آنها نازل می شود.
حادثه کربلا تبدیل به مناره ای برای ذکر خداوند سبحان و اولیا و یک دلیل باعث زنده بودن دین و حفظ آموزه ها و ارزش های آن در دل های پیروان اهل بیت (ع) و سایر مسلمانان شده و یک فرصت برای عالمان (خداوند آنها را موفق گرداند) جهت عمل به وظیفه خود در تبلیغ و دعوت به سوی خداوند متعال و یادآوری جایگاه اهل بیت (ع) در دین و پیشوایی به شمار می آید؛ این یک سنت حسنه است که باید از آن محافظت و صیانت کرد، به دنبال خرد بود و در راستای انجام اهداف دین و بیان جایگاه اهل بیت (ع) به خوبی استفاده کرد.
از جمله حکمت های هدایت دهنده که عالمان واعظ و سایر افرادی که در این زمینه کار می کنند همانند شاعران و مداحان باید در جایگاه انجام این وظیفه مقدس، آنها را رعایت کنند، مواردی است که در ذیل می آید:
۱- اهتمام شدید به قرآن کریم در سخنرانی چرا که پیام خداوند سبحان به همه افرینش، ثقل اکبر خداوند در این امت و ترازوی حق و باطل است، خداوند قرآن را به عنوان هدایت و نور و بصیرت برای مردم فرستاد و ذکری مبارک و حکیمانه است، سیره اهل بیت (ع) و فداکاری های آنها نیز چیزی جز اجرای مفاهیم قرآن و تطیبق آن نبوده بنا بر این باید نمای اصلی سخنرانی باشد و ذکر هر چیز دیگری در سایه و زیر پرچم آن باشد.
۲- سخنرانی باید در بر گیرنده آن چیزی باشد که اصول عقیده راستین و برهان های محکم شامل دلایل قوی و عاطفی با روش های آسان و نزدیک به درک و فهم عامه مردم را ثابت کند همان گونه که در قرآن کریم، سنت نبوی و آثار پاک و مطهر آمده است؛ تا بیشتر در دل های مردم تثبیت شود و شک و شبهه را از آنها دفع کند و ضعف تقلید و تلقین را از بین ببرد؛ از جمله این که واعظ برهان های وجود خداوند متعال را به طور ضمنی از شاهکارهای هستی و شگفتی های آفرینش بیان کند از آن چه انسان با نفس خود شاهد آن باشد و یا از طریق ابزارها و حقایق علمی در جریان آن قرار گیرد، برهان های راستگویی پیامبر (ص) و حقانیت پیام ایشان را نیز از آن چه در قرآن کریم آمده و شواهد تاریخی و مبانی ثابت روشن آنها را در بر گرفته، بیان کند.
واعظ همچنین به طور قطعی قیامت و اهمیت آن را را یادآور شود جایی که کارنامه هر نفر در این زندگی آورده می شود و ترازوهای عدالت قرار داده می شود و در نتیجه هر نفر همان ویژگی ها و کارهایی خواهد داشت که برای آنها تلاش کرده سپس همه جزای کارهای بد و خوب را دریافت کنند.
واعظان در این راستا نیز مثالی از آن چه در قرآن کریم و بهترین گفته های پیامبر و اهل بیت (ص) در این رابطه آمده را بیان کنند؛ خطبه های امیر المومنین (ع) در نهج البلاغه نیز ایده آل ترین مورد برای چیزهایی است که سخنرانی باید شامل آنها شود جایی که ایشان (ع) با یاد خداوند متعال و نشانه های وی در آفرینش آغاز می کند، حق بزرگ خداوند بر مردم به دلیل آفرینش و نعمت های خود برای آنها را یادآور می شود، پیام پیامبر (ص) با معانی و برهان هایی که در بر دارد را توصیف می کند، قیامت را چنان توصیف می کند که گویی در برابر چشمان افراد مخاطب خود قرار دارد، جایگاه اهل بیت (ع) در این امت و برتری آنها را بیان می کند و مواردی از خرد و ارزش های والا را وصیف می کند که باعث افزایش عقلانیت می شود و به آموزش اجتماعی استوار و درست کمک می کند در حالی که برای بیان هر یک از آنها، متناسب با نیاز زمان و مکان رتبه بندی وجود دارد.
همچنین ادعیه صحیفه سجادیه نیز برای آن چه واعظ می تواند در پایان سخنرانی خود بیان کند، ایده آل است به گونه ای که یک بخش از آن را ایراد کند و با آن دعا را بخواند تا دعاهای رسای ائمه هدی (ع) به استحضار مردم برسد.
۳- اهتمام به بیان آموزه ها و ارزش های فطری والای الهی و انسانی نمایانگر در دعوت پیامبر و اهل بیت (ص) و اعمال و زندگی آنها و توضیح جایگاه آنها در پیشوایی و رهبری؛ جایی که پیامبر و نوادگان برگزیده ایشان (ع) پیشوایان هدایت و الگوی والای این امت در جلوه دادن آموزه های قرآن کریم و ارزش های فطری آن از نظر وابستگی به خداوند متعال و عبادت وی، کمال خردمندی، عقلانیت و حکمت و برخورداری از ارزش های اخلاقی همچون عدالت، راستگویی، نیکی، وفای به عهد، جانشینی، عفاف و رفتار خوب هستند؛ چرا که آنها (ع) جان های شریف خود را برای این هدف ذکر کرده و زندگی خود را در راه آن قربانی کردند.
علاوه بر این باید اصول این آموزه ها و ارزش ها را از طریق قرآن کریم به همراه بهترین گفته ها و اخلاق و سیره پیامبر و اهل بیت (ع) تا نیل شهادت را به نمایش گذاشت و نسبت به نیازهای آن در دوره کنونی هشدار داد جایی با این کار، شخصیت و اهداف آنها که برای آن جانفشانی کردند به همراه وظیفه دعوت الهی به سوی خداوند متعال بهتر بیان می شود.
خداوند متعال افراد برگزیده در هر امت را الگویی برای سایر افراد و حجتی برای بازماندگان قرار داده همان گونه که در رابطه با عیسی بن مریم (ع) می فرماید: [وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ] (الزخرف: ۵۹)، پیامبر و اهل بیت (ع) نیز حجتی برای این امت و الگوی آن هستند همان گونه که خداوند متعال می فرماید: [لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّـهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّـهَ کَثِیرًا] (الأحزاب: ۲۱)، از امیر المومنین (ع) نیز در بخشی از سخنان ایشان برای برخی والیان خود پس از توصیف روى گردانی خود از دنیا آمده است: ((أَلَا وإِنَّکُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِکَ، ولَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ واجْتِهَادٍ وعِفَّهٍ وسَدَادٍ)) (نهج البلاغه ص:۴۱۷).
در مجموع باید واعظان و مبلغان روی عوامل عقلانیت، خردمندی و اخلاق در گفته ها و سیره آنها (ع) تمرکز کنند، آن را به زبان آورند، به توضیح آن اهتمام بورزند و به درک و پیروی و تاسی از آن متناسب با نیازهای زمان کنونی دعوت کنند.
شاعران نیز تلاش کنند در دنباله روی از کتاب خداوند متعال و سنت پیامبر (ص) و آثار خاندان مطهر ایشان (ع)، قصاید خود در رابطه با اهل بیت (ع) را شامل معانی عقلانی، یادآورنده، خردمندانه و دارای فضیلت کنند تا به رشد ذهن، تحریم عقلانیت، بیداری وجدان، فعال سازی فطرت و افزایش توجه کمک کنند، چرا که این همان رویکرد مناسب برای نمایش سیره ائمه (ع) و جانفشانی آنها و آن چیزی است که بر سر آنها آمد؛ جایی که شعر رسا دارای زیبایی زیاد و تاثیر بزرگ در دل های مردم و قدرت بالا در تحریک احساسات می باشد و در نتیجه باید به بهترین نحو از آن برای اهداف عقلانی و نجیب استفاده کرد.
۴.بیان توصیه های اهل بیت صلوت الله علیهم به پیروان و محبانشان؛ زیرا که ائمه اهل بیت علیهم السلام – علاوه برتبیین احکام وارائه توصیه های عمومی برای مسلمانان و تاکید بر اهمیت اقتدا به جایگاه اهل بیت علیهم السلام- دارای توصیه های ویژه ای برای محبان و پیروان خود نیز هستند که باید در انتقال آن توصیه ها اهتمام ورزیده شود تا به سنتی استوار و راسخ در محافل و مجامع آنها تبدیل گردد.
توصیه های اهل بیت علیهم السلام به پیروان خود بر پایبندی عملی به آموزه های دین، برادری میان یکدیگر، تلاش برای آراستگی به ویژگی های آنها(صلوات الله علیهم) و خوش خلقی با مخالفان و موافقان دین و مذهب تاکید می کند مانند سخن امام صادق(ع) که فرمودند: «بر تو باد به تقوای خداوند و به ورع و اجتهاد و راستگویی و ادای امانت و حسن خلق و خوش همسایگی و دعوت کننده به خودتان باشید به غیر از زبانهایتان(یعنی با رعایت اخلاق اسلامی آنچنان زندگی کنید که کردار شما باعث دعوت مردم به مرام و عقیده شما باشد) و برای ما سینت باشید و موجب سرزنش نباشید»( الکافی: ۲ ص: ۷۷).
در حدیثی از جابر الجعفی به نقل از ابی جعفر(ع) نقل شده است که فرمود: ای جابر آیا کافی است برای کسی که از ادعای تشیع دارد بگوید که دوستدار ما اهل بیت است؟ به خدا سوگند شیعه ما نیست مگر آن کسی که تقوای خدا را رعایت کند و از او اطاعات نماید. شیعیان ما شناخته نمی شدند مگر به تواضع، خشوع فروتنی در عبادت) ادای امانت، بسیاری ذکر خدا، روزه گرفتن، نماز به پاداشتن، نیکی به والدین، ورسیدگی به همسایگانی که فقیر و نیازمندند. همچنین رسیدگی به قرض داران و یتیمان، راستی در گفتار، تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از این که جز نیکی مردم نگویند شیعان ما همواره در بیان اقوام خویش امین بودند.».
ایشان همچنین فرمودند: اى جابر، افکار و آراى مختلف، تو را [از راه راست] بیرون نبرد. آیا کافى است مردى بگوید: من على علیه السّلام را دوست دارم و از دوستداران او هستم، پس اگر بگوید من رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را دوست دارم [که بهتر است]- زیرا رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم از على علیه السّلام بهتر است- ولى از سیره او پیروى ننماید و به سنّتش عمل نکند، این دوستى براى او هیچ سودى نخواهد داشت. پس تقواى خدا را پیشه نمایید و براى آنچه نزد خداست، عمل کنید زیرا بین خدا و بین هیچ کس، قرابت و خویشاوندى نیست. محبوبترین بندگان نزد خداوند و گرامىترین آنها در پیشگاه او، با تقواترین و مطیعترین آنهاست. اى جابر، جز با اطاعت و فرمانبردارى از خداى متعال، تقرّب به او حاصل نمىشود. تنها دوستى ما (آل محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) باعث رهایى از آتش نیست و هیچ یک از شما بر خدا حجّتى ندارد. هر کس مطیع خداست، ولىّ و دوستدار ماست و هر کس نافرمانى خدا را نماید، با ما دشمن است. ولایت ما اهل بیت، جز با عمل [به دستورات الهى] و پرهیز از گناه به دست نمىآید.(الکافی، ج:۲ ض: ۷۴).
در حدیث دیگری به نقل از معاویه بن وهب نیز آمده است که آن حضرت به وی فرمود: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم : چگونه شایسته است براى ما که با قوم خود، و مردمانى که با ما آمیزش دارند و شیعه نیستند رفتار کنیم ؟
فرمود: به پیشوایان خود نگاه کنید و از آنها پیروى کنید، آن گونه که آنان رفتار مى کنند شما نیز همان طور رفتار نمایید، بخدا سوگند آنها به عیادت بیمارانشان مى روند، و بر جنازه هایشان حاضر مى شوند، و به سود و ضرر آنها گواهى مى دهند، و امانتهاى آنان را به آنها بر مى گردانند(الکافی، ج۲ ص: ۶۳۶).
در حدیث دیگری آمده است: به همین مقداری که مردم از شما راضی شده اند و همین روش شیعه گری را دارید آن ها هم شمارا قبول کرده و شمارا تحمل می کنند اکتفا کنید (الکافی، ج:۸ ص: ۳۴۱.)
مبلغ باید در بیان اهمیت عقاید حقه و امور مسلم مذهب اهل بیت علیهم السلام درباره مقامات مبارک ایشان، از کاستن اهمیت طاعات و عبادات و سبک شمردن گناهان در نگاه مردم پرهیز کند چرا که امور مسلمانان تنها با خوف و رجا اصلاح می گردد بنابراین لازم است مومنان میان این دو (خوف و رجا) در نزد خود و دیگران تعادل ایجاد کنند که در دین، کسی از ارتکاب گناهان جز لمم ( گناهان صغیره) بیمه نیست و لمم گناهان کوچکی است که گاهی اوقات از انسان سرمی زند وانگاه آگاه می شود و توبه می کند و از او پذیرفته می شود. همچنین مبلغ باید مردم را آگاه کند که اگر معصیت خدا در پیش بگیرند از مجازاتش در امان نیستند و اگر به او پناه بیاورند، از رجا و بخشش و شفاعت اولیایشان نا امید نخواهند گشت و همواره نظیر چنین سخنانی از خداوند ورد زبانشان باشد که می فرماید: «وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا ۖ » (انبیا /۹۰)(در حال بین و امید ما را می خوانند) و همچنین این سخن خداوند که فرموده است: [وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى * ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى] (النجم: ۳۹ ـ ۴۱)، وقوله عزّ وجلّ: [لَّیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلَا أَمَانِیِّ أَهْلِ الْکِتَابِ مَن یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ وَلَا یَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِیًّا وَلَا نَصِیرًا] (النساء: ۱۲۳)، و آنچه ازاحادیث اهل بیت علیهم السلام گذشت تاکیدی بر این موضوع است.
دوری از هر آنچه باعث ایجاد تفرقه و اختلاف میان مردم می شود و اهتمام به حفظ وحدت و همبستگی میان یکدیگر.
از مهمترین جنبه های این موضوع، پرهیز از تمرکز روی تفاوت های میان آنها نظیر اختلاف نظر در زمینه تقلید و جزئیات برخی اعتقادات که مجتهدان بر سر آن اختلاف نظر دارند و از همین گونه است هر اختلافی که برخی از آنها را از پایبندی به کتاب و عترت خارج نمی کند حتی اگر ناشی از اختلاف در درجات ایمان، بصیرت، پایبندی و هدایت و یا حتی بر برآمده از لغزشی باشد که از برخی از آنها صادرمی شود.
آشکار نمودن لغزش و صاحبان لغزش جایز نیست چون باعث مداومت بیشتر و اصرار صاحب لغزش و افرادی می شود که تحت تاثیر او قرار می گیرند همچنانکه موجب تضعیف حقیقت می شود. علاوه بر این تهمت زدن به مومن و تضعیف آن به خاطر یک لغزش جایز نیست به خصوص در مورد اموری که باعث می شود سایر ویژگی ها و مزایایش نادیده گرفته شود و چه بسیار لغزشی که با پرهیز از ذکر آن، خاموش می شود و با سخن گفتن درباره آن، اوج می گیرد و چه بسیار سکوتی که از سخن گفتن بهتر باشد.
مبلغان همچنین از کافر خواندن اهل ایمان به خاطر تفسیر، شبهه و یا سخنی درباره دین که پس از اقرار صریح آنها به شهادتین و یا وابستگی به مذهب اهل بیت علیهم السلام صورت می گیرد، پرهیز کنند که هرکس چنین کاری انجام دهد به مخالفت با سیره آنها و ایجاد شکاف میان اولیا و پیروانشان برخاسته است و مرتکب اشتباه بزرگی شده است.
از هر آنچه که باعث ایجاد تفرقه، کینه و سوء ظن میان مسلمانان می شود، پرهیز شود که این موضوع خلاف آموزه های اهل بیت علیهم السلام و سیره آنهاست چرا که ایشان همواره بر خوش رفتاری با غیر و عدم ابراز اختلاف به شیوه ای تاکید می کنند که باعث وهن به اسلام و تحریف حقایق گردد. حتی به نماز خواندن با دیگران، حضور در مجالس و مراسم تشییع جنازه آنها توصیه شده است و تاریخ و احادیث و سیره ایشان خود گواه این موضوع است به همین خاطر ائمه علیهم السلام همواره مورد احترام و ستایش دیگران بودند و حتی به یادگیری از آنها اهتمام می ورزیدند.
پرهیز ازچنین مواردی به معنای تنزل از عقیده حقه و دشمنی با مشرکان و برائت از آنها نیست و باعث اغماض از آن نمی شود چه آنکه برای بیان مفاهیم روش های متعددی وجود دارد که به موقعیت آن بستگی دارد. سخنران حکیم و آشنا به روشهای بیان باید همانند اهل بیت علیهم السلام روش مناسب را برای سخنانش انتخاب کند به همین دلیل آنها از علما خواسته اند که لحن کلام خود را بدانند و به خوبی به آن واقف باشند. همچنان که می فرمایند: «و به خدا سوگند، کسى از شیعیان خود را فقیه [= دارای فهم عمیق] نمى شماریم تا اینکه به رمز سخنى به او گفته شود و او آن رمز را دریابد» و یا «ـهیچ یک از شما بینای در دین نمیشود، مگر آنکه تعریضهای کلام ما را بشناسد.»
مبلغ نباید داوری درباره مباحث نظری و تخصصی را به عامه مردم بسپارد زیرا این موضوع باعث سطحی شدن مسائل و سوء استفاده مدعیان علم و گمراهان و دوری از موازین علمی، تحقیر علم و عالمان می شود. همه این موارد دارای پیامدهای منفی میان مدت و طولانی مدت بزرگی در محافل مومنان است.
۷. پرهیز از سخن گفتن درباره اموری که درباره آنها علم و بصیرت ندارد چرا که این موضوع در دین ممنوع است همچنانه خداوند در قرآن فرموده است: [وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا] (الإسراء: ۳۶)، و حسن نیت انسان آن را مباح نمی گرداند و او را از خطرات و عوارض ناشی از آن حفظ نمی کند.
این امر تنها از طریق آگاهی بالای مبلغان و خطبا، افزایش دانش آنها درباره موضوعات سخنرانی، آگاهی وسیع آنها به اموری نظیر اختلاف نظرها و اتفاق نظرها، امور مستند و غیرمستند و احتیاط در همه امور میسراست.
از جمله امور ضروری در این امر، آگاهی مناسب از تاریخ و حوادث آن و شرایط و ابهامات وقایع و ارزش منابع و میزان اعتبار آنهاست.
به طورکلی مبلغ باید در علوم دیربط دارای فضیلت بوده و به ابزارهای لازم آن مجهز باشد و در موضوع سخنرانی ممارست به خرج دهد و به همه اطلاعات مرتبط واقف باشد و در آنچه می داند و هر آنچه هنوز آموزش ندیده، احتیاط به خرج دهد.
انسان باید از بدعت که همان اضافه کردن چیز غیر مرتبط و غیر مستند به دین است، پرهیز کند چرا که بدعت در دین یکی از زیان بارترین وجوه گمراهی است و منجر به تقسیم دین به عقاید متعدد و اهل آن به فرقه ها و احزاب مختلف و پراکنده می گرددکه نظیرش را در بسیاری از ادیان و مذاهب می بینیم. از پیامبر(ص) نقل شده است که آن حضرت نسبت به بدعت در دین برحذر می داشتند و می فرمودند که بدترین امور چیزهای جدید آن است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است».
از جمله سخنانی که ازعلم و دانش به دور است، غلو در مورد چیزی و تجاوز از حد آن است؛ مانند بدیهی نشان دادن امری که به اجتهاد نیاز دارد یا اینکه موضوع مورد اختلاف همانند موضوع مورد اتفاق جلوه داده شود و یا اینکه امر مظنون و مشکوک را مقطوع و امر محتمل را مظنون ابراز شود و یا اینکه برخی وظایف شرعی فراتر از درجات خود قرار داده شود به طوری که مستجب به درجه واجب برسد و امور واجب بی هیچ اساسی ستون دین خوانده شود و بالعکس ؛ همه این امور از نظر شرعی غیرقابل قبول است و کسانی که در موقعیت آموزش و تزکیه مردم قرار دارد و در تربیت و تعلیم به ائمه اهل بیت علیهم السلام نسبت داده می شوند، از همه این امور باید پرهیز کنند که هیچ خیری در سخن بدون ورع و در سخنرانی بدون تقوا نیست و هرکس تقوای خدا پیشه کند برایش بهتر است.
پرهیز از سخن گفتن بدون علم و آگاهی مستلزم رعایت جانب احتیاط در زمینه نقل احادیث و رخدادها، تأمل و تفحص در امور پیش از ارائه قعطی آنها، تصحیح و تکرار سخنان پیش از ایراد آنهاست و نباید بدون تامل، کلمه ای از آن را جا بندازد که به تیر بدون تیرانداز بیشتر شباهت دارد و به خاطر داشته باشد که پس از ایراد سخنرانی در جمع مردم دیگر جایی برای عذرخواهی باقی نمی ماند که ترک سخن ناشاسیت بهتر از آن است که از گفتن آن عذرخواهی کند و یا برای توجیه ان تلاش گردد.
مبلغان باید در سخنانشان از مجادله به باطل با حق پرهیز کنند که این موضوع باعث تضعیف حق و تزلزل راه صحیح احتجاح می گردد چرا که ثبوت حق و شواهد آن از تمسک به باطل بی نیاز است.
۸- مبلغان باید – علاوه بر صحت و سلامت محتوای سخنران خود-به آثار تربیتی آن روی مخاطبان و جامعه نیز توجه داشته باشند همان گونه که مراقب سخن گفتن خود با خانواده و فرزندانشان هستند. چه بسا مفهوم صحیح یا رفتار درستی که به دلیل نامناسب بودن آثار تاثیرگذار آن روی شنوندگان و مخاطبان، بهتر است رها شود. کار مبلغان تذکر و تزکیه هر دو با هم است.
علاوه بر این مبلغ باید اهداف صحیح را در ساختار مناسبی تدوین کند چرا که یک معنا می تواند به شیوه های مختلف ادا شود و ممکن است بخشی از آن مناسب و سودمند و موثر باشد و بخشی دیگر اینگونه نباشد و حتی زیان آور هم باشد؛ بنابراین مبلغ باید در سخنانی که ایراد می کند، به اشارت ها، حواشی و سخنان دوپهلویی که می زند توجه داشته باشد چون دانستن چنین موضوعی، جزو حکمت ودرایت سخنران محسوب می شود چه بسا ممکن است مردم سخنی را اشتباه درک کنند، یا معنایی را برساند که منظور نبوده و یا تاثیری برجای بگذارد که قابل پیش بینی نبوده است و علیه حق و تحریف آن از آن بهره برداری شود که البته این امور در زمان کنونی و با توجه به ادوات فیلم برداری و تصویربرداری بعید نیست. بنابراین سخنران باید بداند که احتمال انتشار سخنش وجود دارد پس متناسب با انتشار و به موقع سخن بگوید و خطیب و شاعر تنها زمانی خطیب و شاعر است که به زوایای سخنان و شعر خود توجه داشته باشد و بتواند ساختار مناسب آن را کنترل کند و از خطرات و سخنان دوپهلو پرهیز کند.
آنچه خطیب و شاعر را در این موضوع یاری می رساند، آگاهی از واقعیت های تاریخ، رخدادهای زمانه و جنبه های دیگر آن نظیر انتقاد، زخم زبان، بهره برداری، تهمت و شایعه است؛ که همه اینها یک تجربه ضروری است زیرا باعث هشیاری و احتیاط و پرهیز از فتنه می شود.
علاوه براین، مبلغان، شاعران و مداحان باید از بیان غلو آمیز حقایق درباره پیامبر(ص) و اهل بیت مطهرشان علیهم السلام به شدت پرهیز کنند. غلو دو نوع است: نسبت دادن صفات الهی به غیر خدا و اثبات امور و مفاهیمی که هیچ دلیل معتبری برای آنها وجود ندارد. مذهب اهل بیت علیهم السلام از هر دو نوع غلو خالی و به شدت از آن دور است و شامل اذعان به مواضعی برای پیامبر و اهل بیت مطرهشان (ع) می شود که خداوند متعال بدون هیچ کم و کاستی در مورد آنها ذکر کرده است و باید از جاهایی که باعث اشتباه می شود و همچنین از آنچه که دلیل معتبر ندارد، پرهیز کرد . پرهیز گار کسی است که در آنچه دوست می دارد غلو نکند و کسی را که دوست ندارد، به خطر نیندازد. ساختن این معانی صرفا به خاطر عشق و تصدیق کسی که اضافه از حد می گوید، صحیح نیست چرا که این موضوع به مزایده بی دلیل در امر دین، بدعت، طمع جاهلان، اوج گیری گمراهان و تضعیف پرهیزگارانی می شود که رفتاری مستدل دارند و با دقت شبهات را بررسی می کنند. علاوه بر این باعث نابودی دین می شود ونتیجه عکس درپی دارد و باعث افراط و تفریط بی دلیل در عقاید می شود .
مبلغ باید از ایراد سخن به گونه ای که باعث تنفر مردم شود، نظیر تعمیم سخن در مورد عیوب و گوشه زنی به مخاطبان پرهیز کند لذا اگر از چیزی انتقاد کرد، انتقادش نیکوباشد و در آنها از تعمیم پرهیز کند و اگر هدف با ملامت و سرزنش ادا می شود، به آن اکتفا کند و از سرزنش و توبیخ دوری کند.و باید در کنار آن خصوصیات خوب و رفتارهای شایسته دیگران را نیز ارج نهد تا باعث تشویق به انجام آنها شود.
۹- باید خصوصیات و رفتارهای مبلغ با توصیفات و سخنانش مطابقت داشته باشد و در عمل به آنها از مردم پیشی بگیرد؛ چون این موضوع به صداقت نزدیکتر، به ریا دورتر و به اخلاص و تاثیر روی مخاطبان بهتر است؛ چگونه کسی با صداقت ویژگی های پیامبر(ص) و اهل بیت مطهرشان- نظیر عبادت آنها برای خداوند سبحانه و تعالی، رویگردانی از دنیا وجستجوی عدالت، صداقت، عفاف، رفاداری، نیکی به پدر و مادر و سایر مفاعیم شریف- را توصیف کند و دیگران را نسبت به آن توصیه کند اما خود در قول و فعل از آن دور باشد در حالی که خداوند فرموده است: [أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ] (البقره: ۴۴) و هچنین در جای دیگر فرموده است [یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ] (الصفّ: ۲) و هرکس که عادت کند سخنی را بگوید که به آن عمل نمی کند، در دلش گیاه ریا رویانده و بر سیرتش بی ثباتی چیره می شود و باعث ناامیدی در اعمال و رسوایی صاحب آن در دنیا و آخرت می شود و چه بسا- نعوذ بالله – به عاقبت بد منجر شود.
۱۰- مبلغ باید واجد شرایط عهده دار شدن این وظیفه شریف باشد و کارایی مناسب آن را داشته باشد و از ظاهری مناسب نیز برخوردار باشد؛ چه آنکه هر وظیفه ای از حیث ظاهر و رفتارهای کلی و شخصی، اموری را می طلبد و تبلیغ دین و عزاداری برای امام حسین(ع) نیز مستلزام رعایت ویژگی ها و شرایط متناسب با اموری است که شامل سخن گفتن از حقیقت، امامان هدایتگر و ارشاد و تذکر نیز می شود.
این موضوع با رعایت وقار، دوری از حرص در طلب مال، پرهیز از هر آنچه باعث سوء ظن و خدشه دار شدن صفای ظاهر می شود و همچنین با مراعات دست کشیدن از خواسته های دنیوی امکان پذیر است.
مبلغان – به علاوه صاحبان مجالس و موکب های عزاداری – از سخن گفتن علیه یکدیگر، فخر فروشی، تفرقه و اختلاف افکنی بویژه در غربت پرهیز کنند زیرا باعث خدشه دار شدن صداقت، بطلان اجر و پاداش، و سوء ظن میان مومنان و اختلال در پروژه هایی می شود که انجام آن منوط به همکاری و همستگی است و هرکس که می تواند اعمال و کمک هایش را بدون یهچ چشم داشتی به صدقه پنهان شبیه گرداند، این کار را انجام دهد که این کار باعث خیر و برکت بیشتر می شود که خداوند متعال فرموده است: [إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَیُکَفِّرُ عَنکُم مِّن سَیِّئَاتِکُمْ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ] (البقره: ۲۷۱)، و هرکس که کس که تقوای خدا کند، خدا او را از جایی که گمان نمی کند روزی می دهد و امورش را آسان می گرداند.
مبلغ از روش ها و رفتارهایی که شایسته قداست مجالس خداوند متعال، رسول خدا و اولیای مطهرشان علیهم السلام نیست، پرهیز کند زیرا ماهیت این موضوع ایجاب می کند که سخنران از روش های مناسب استفاده کند که اگر آن را نقض کند، هدفش را نقض کرده است چرا که هویت سخن نسبت به آنچه که ایجاب می کند، متفاوت است و چه بسا ممکن است به هتک حرمت و اهانت بینجامد.
۱۲- مبلغ باید به خودانتقادی اهمیت دهد و پیش از مردم در سخنان و اعمال خود تامل کند و خود را از تزکیه نفس و خطا و اشتباه دورنبیند و همواره خدا را حاضر و ناظر اعمال و کردار خود در امر تبلیغ دین ببیند و همواره جویای احوال خود در روز قیامت باشد و از انتقادمردم استفاده ببرد و در برابر آنها منصفانه رفتار کند و موعظه به حق را اجابت کند.
باید بداند که پیامبر و اهل بیت مطهرشان( علیهم السلام) شاهد اعمال علمای دین و مبلغان هستند و علمای دین نیز شاهد بر اعمال سایر مردم جوامع هستند وهمانطور که خداوند می فرماید یَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ[(الحج: ۷۸) پس هرکس در امر دعوت به خدا و تبلیغ مذهب در قول و فعل کوتاهی کند، حجت براو تمام شده و خود مسئول نتیجه کوتاهی اش است و هرکس به آن وفا کند اما مردم در استجابت کوتاهی کنند، حجت با او تمام شده و از مجازات و سرزنش به دور است و این موضوعی بسیار مهم است برای کسی که به خوبی در آن بیندیشد و تامل کند.
۱۲- مبلغ باید پیش و پس از همه این امور، در قول و فعل به دنبال تقوای الهی و اخلاص برای خداوند متعال باشد و خداوند متعال را حاضر و ناظر براعمال خود قرار دهد و برای رضای الهی تلاش کند و اعمالش برای رضای خدا باشد که هرکس برای خدا خالص شود و تقوای الهی در پیش بگیرد، او را در غفلت بیدار می کند و در مواقع نقص آگاه می گراند و راه هدایت را برایش آسان می کند سپس به اعمالش در این دنیا و دنیای دیگر برکت می دهد.
این بدان معنا نیست که نیت فرد او را از اهتمام به اعمال، بهبود آنها، توجه به آثار و آمادگی اش پیش از انجام کارها بی نیاز می کند بلکه اخلاص واقعی آن است که ذهن انسان را برای تعقل بیشتر باز کند و او را در درک اقتضای حکمت و توجه به عواقب امور کمک گرداند بنابراین برای هر امری آنگونه که اقتضا می کند، آماده می شود و سخن بیراه نمی گوید و از تجارب خود و دیگران عبرت می گیرد همچنان که در حدیث آمده است که مومن دوراندیش است و با نور خداوند چیزها را می نگرد و دو بار از یک سوراخ گزیده نمی شود و زبانش پشت عقلش می باشد در حالی که عقل احمق پشت زبانش است و اعمال صالح انجام می دهد در حالی که احمق از آن می ترسد [وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَهٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ * أُولَـئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ] (المؤمنون: ۶۰ ـ ۶۱)، هذا [وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ] (البقره: ۲۶۹).
اللّهمّ صلّ على محمّد وآل محمّد، وبارک على محمّد وآل محمّد، وترحّم على محمّد وآل محمّد، کما صلّیت وبارکت وترحّمت على إبراهیم وآل إبراهیم إنّک مجید حمید.
پروردگارا مبلغان دین و ذاکران اهل بیت علیهم السلام را برای ادای هرچه بهتر این وظیفه خطیر موفق گردان و اخلاص برای خدا و خشنودی ات را برای آنها بنویس و آنها را در آراستگی به فضائل و دوری از رذایل کمک کن و تلاش آنها را در دنیا و آخرت و برگزاری مجالس و حضور در آنها در آن مجالس پاس بدار و از ما بپذیر که تو شنونده و دانایی.
الحمد لله رب العالمین