در حالی كه موضوع رویت هلال، از موارد مورد علاقه و پیگیری مردم است، در روزهای اخیر آیت الله شبیری زنجانی با بیان این كه رؤیت هلال با چشم مسلّح اعتبار ندارد، استدلال جالبی را در این زمینه مطرح كرده اند.
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از اینده ، استفاده از تلسكوپ برای رؤیت هلال در سال های اخیر و مخالفت عدّه ای از فقها با آن، این سؤال را پدید آورده كه چرا نگاه كردن با چشم مسلّح در رؤیت هلال ماه اعتبار ندارد؟ و آیا این بدان معناست كه فقها با بكارگیری ابزارهای پیشرفته علمی، مخالف اند؟ حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی در درس خارج این هفته خود، به بررسی این مسأله پرداختند، در اینجا گزارشی كوتاه از این بحث تخصّصی ارائه می شود تا علاقمندان به این بحث، با تحلیل فقهی یكی از بلندمرتبه ترین قلّه های فقاهت معاصر كه به دقّت نظر شهرت دارد، آشنا شوند.
بنده سابقاً نظرم این بود كه دیدن هلال با چشم مسلّح كافی است و برای اثبات عید فطر كفایت می كند و از این نظر فرقی بین چشم عادی با چشم مسلّح وجود ندارد، آن موقع توضیح می دادم كه مثلاً اگر نگاه به بدن نامحرم حرام است، بین نگاه عادی و نگاه با چشم مسلّح فرقی نیست و نمی توان گفت كه مقصود، حرمت نگاه فقط با چشم عادی است! همان طور كه در استیلاء بر مال غیر و غصب هم فرقی نمی كند كه با چه وسیله ای و با چه آلاتی صورت بگیرد، و به طور كلّی، حرام است.
ولی بعداً متوجه شدم كه در اینجا خلطی شده است و من غفلت كرده ام. چون بین حكمی كه جنبه شخصی دارد، با حكمی كه جنبه عمومی دارد، تفاوت است.
مسأله «نگاه» در نگاه به نامحرم جنبه شخصی دارد، یعنی هر فرد، دارای تكلیف جداگانه و مستقلّی است، مثلاً كسی كه چشم تیز دارد، و فرضاً از فاصله دور هم می تواند نامحرم را ببیند، برای او نگاه به موی نامحرم، حرام است، ولی شخص دیگری كه چشمش ضعیف است، در آن فاصله، نگاه كردن برایش حرام نیست. در این تكالیف، نگاه هر شخص، برای خود او تكلیف را ثابت می كند و موجب ثبوت تكلیف برای دیگران كه در كنار او هستند نمی شود.
ولی اگر حكمی، جنبه عمومی داشته باشد، دیدن خود شخص مكلّف ملاك نیست و دیدن افراد متعارف را باید ملاك دانست، مثلاً در سفر، حدّ ترخص كه موجب شكسته شدن نماز می شود آن است كه دیوارهای شهر دیده نشود، حال اگر فردی چشم بسیار قوی دارد، آیا باید تا فاصله بیشتری نماز را تمام بخواند؟ این طور نیست، زیرا تكلیف جنبه شخصی ندارد كه هر كس مطابق نگاه خودش تكلیف داشته باشد، بلكه برای همه، یك حكم وجود دارد، و آن حكم هم به ملاك دیدن متعارف است و لذا، با اختراع ابزارهای جدید، هر روز حدّ ترخص ، عقب تر نمی رود!
در مسأله رؤیت هلال هم، رؤیت برای «عموم» به عنوان راهی در جهت اثبات ماه جدید قرار داده شده است، در قرآن می فرماید: «یسألونك عن الاهلّة قل هی مواقیت للناس و الحج»، پس در قرآن، این راه برای عموم مردم قرار داده شده تا وقت را بشناسند. یعنی ملاك، ملاكی است كه حتّی برای روستایی هم قابل دسترسی است، و همه افراد می توانند از این راه، هلال را تشخیص دهند، نه راهی كه اختصاص به افراد نادری داشته و منحصر به كسانی باشد كه ابزار و دستگاه در اختیار دارند.
بر این اساس وقتی حكمی در اسلام برای عموم مردم قرار داده شده، باید به شكلی باشد كه همه بتوانند آن را انجام دهند، و اینگونه احكام را نمی توان به كسانی كه دارای تجهیزات خاصی هستند، اختصاص داد، لذا نمی توان گفت كه حكم برای عموم است، ولی برای اشخاص خاصی قابل اثبات است و اكثر مردم كه در شهر ها و روستاها هستند، نمی توانند از آن استفاده كنند و راه به روی آن ها بسته است.
به همین جهت است كه بین دو تعبیر«لایؤكل لحمه» و «لا یجوز لك أكله» فرق است. در جمله دوم، ممكن است در اثر اضطرار، خوردن گوشتی برای یك شخص جایز شود و از تحت «لایجوز لك أكله» خارج گردد، ولی اضطرار نمی تواند همان گوشت "جائز الأكل" را از تحت جمله اوّل خارج كند، چون در جمله اوّل، ملاك أكل، خوردن عادی و معمولی است و لذا همان گوشتی كه در اثر اضطرار خوردنش جایز شده، ولی چون عادتاً غیر "مأكول اللحم" است، نماز خواندن در آن جایز نیست و ملاك همان جنبه عادی و عمومی است، كه غیر "مأكول اللحم" نباشد، بر خلاف أكل، كه ملاك آن شخصی و خاص است.
استاد در ادامه مؤیّدات و شواهدی از برخی روایات نیز برای عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلّح ذكر نمودند و اضافه كردند كه البته می توان با چشم مسلّح، هلال را پیدا كرد تا در صورتی كه با چشم عادی رؤیت امكان دارد، بهتر و سریع تر بتوان آن را دید. ایشان اضافه كردند:
اگر ملاك رؤیت با چشم مسلّح باشد، یعنی باید بپذیریم كه از زمان رسول خدا تاكنون، در بسیاری از سالها، قطعاً روزه مردم باطل بوده است. چون علم اجمالی داریم كه در بسیاری از سال ها رؤیت با چشم مسلّح، ممكن بوده است! همچنین بچه ها باید روزه های پدرها را قضا كنند، چون علم اجمالی است كه به جهت دیده نشدن با چشم مسلّح، در بسیاری از سالها پدرها در "یوم الشّك"، حكم ماه شعبان جاری كرده اند! زیرا فقها با كشف خلاف در موضوعات، قضای روزه را واجب می دانند، بر خلاف شبهات حكمیه كه از باب اختلاف در اجتهاد حكم به اجزاء می كنند.
به هر حال، ما شكی نداریم كه معیار در رویت هلال ماه، دیدن هلال با چشم عادی و غیر مسلّح است.
قابل توجه است كه حضرت امام خمینی نیز رؤیت هلال با چشم مسلّح را معتبر نمی دانستند. ایشان در پایان تحریر الوسیله فرموده اند: «لا اعتبار برؤیة الهلال بالآلات المستحدثه...».
این نظر رو فقط مجتهد میتونه رد کنه
استدلال که بی احترامی نیست، من سابقا استدلالی کردم و تایید نفرمودید.
اطلاعات
منطقی و کامل و دقیق بود
خدا بیشتر کند خیر را برایشان
در مورد اباء و اجداد هم هر کسی به حجت شرعی باید عمل کند و در به دست آوردن این حجت، در حد امکان و توان باید بکوشد.
والله العالم
شاید عبارتی که سابق نوشتم قریب به این مضمون بود که فرمایش حضرت استاد مبنی بر این است که موضوع حکم شرعی، رؤیت هلال است به نحوی که رؤیت جزء موضوع باشد، اما اگر بگوییم موضوع، خود هلال و تحقق آن است، و رؤیت، طریق کشف موضوع است این استدلال حضرت استاد، نمیتواند ردی برای آن باشد.
ببينيد، خود ايشون فرمودند، بحث رويت هلال، به اين جهت هست كه براي عموم به اثبات برسد كه ماه جديد محقق شده.
امروزه وسايل پيشرفته علمي، باعث تغيير زندگيها شده و البته اسلام هيچ مخالفتي با آن ندارد.
طبيعي است كه ما متوسل به اين وسايل پيشرفته بشيم.
مثلا در گذشته، خيلي از طبيب ها براي تشخيص بيماري ها ميتوانستند صرفا با لمس يا ظاهر اعضا و چهره به تشخيص برسند، اما امروزه با آزمايشات مختلف ميتوانند به يقين برسند كه چه مشكلاتي هست، تركيبات خون سالم هست؟ عفونت وجود دارد؟و ...
اين طبيعي است كه ما از مسايل علمي استفاده كنيم.
به نظر استدلال درستی نیست.
فهم روایات پیامبر اسلام نیز همین را به ما می گوید که در هر عصری در حد وسع قابلیت ها و علم و توانمندی های همان عصر مکلفیم. پیامبر فرموده اند ما مردمی امی هستیم و لذا از چشم عادل برای استهلال استفاده می کنیم. همین یک حدیث کافی است برای اینکه دلالت کند ابزار و علم روز می توانند به تشخیص بهتر کمک کنند و آنها که نمی دانستند و از دنیا رفتند بیش از وسعشان تکلیفی نداشته اند. بهتر از ابزار رؤیت مسلح همان علم نجوم است که با قطعیت طلوع ماه نو را پیش بینی می کند.