به گزارش «شیعه نیوز»، «اعلام تصویب حذف چهار صفر از پول ملی و احتمال عرضۀ «تومان» به جای «ریال» بر این اساس، موضوع بحثهای متنوعی شده و کار به طنز و لطیفهسازی هم کشیده شده است. هر چند اول بار نیست که این بحث مطرح میشود اما چون این مرتبه در دولت تصویب شده و در قالب لایحه شاید به مجلس شورای اسلامی برود، جدیتر از قبل است و میتوان عزم اجرای آن را بیش از گذشته دانست.
علی ربیعی، سخنگوی دولت هدف از این کار را کاهش استهلاک کاغذ اسکناس، حفظ حیثیت ظاهری پول ملی و افزایش کارایی آن دانسته و قضیه را به کاهش تورم ربط نداده؛ چندان که منتقدان از این منظر تحلیل میکنند.
در نگاه بدبینانه این یک کار نمایشی یا ناقص است و چون همراه با اصلاح دیگر ساختارها صورت نمیپذیرد، چندی نمیگذرد که صفرها یکییکی بازمیگردند، زیرا این صفرها نشانهای از وضعیت تورمی اقتصاد ایران در قریب ۵۰ سال گذشته است.
این نگرانی هم بود که اقلامی که زیر هزار تومان قیمت دارند خود را به هزار تومان برسانند و بار تورمی داشته باشد. اولین بار که این بحث مطرح شد بنزین هنوز هزار تومان نبود و بیشتر انواع نان هم زیر هزار تومان بودند. اکنون اما اقلام کمی زیر هزار تومان باقی مانده است و این نگرانی تا حدی رنگ باخته است.
دلیل تورم البته روشن و ساده است. اگر تولید و عرضه چنان نباشد که بتواند به تقاضا پاسخ دهد تورم ایجاد میشود. هر چند گمان میشود با واردات میتوان به این تقاضا پاسخ داد اما واردات بنیه تولید ملی را ضعیف میکند و عدهای را به نان و نوا میرساند و نقدینگی همانها باز به موج تقاضا دامن میزند و روز از نو و روزی از نو.
در وضعیت امروز اقتصاد ایران اما به خاطر اقتصاد رانتی و ساختارهای فاسدشده و نیازهای فزاینده، تقاضا همچنان وجود دارد؛ در حالی که میل به رانت و سودجویی و فساد، عرصه فراخی برای تولید باقی نگذاشته که بتواند به این تقاضا به تمامی پاسخ دهد و تحریمها هم مجال واردات را مانند گذشته نمیدهد و همین موجب استمرار تورمی میشود که اکنون به ۴۰ درصد رسیده و نتیجه بازگشت یکی یکی صفرهاست.
در نگاه اجتماعی و غیر اقتصادی و توأم با طنز این کار مثل تعویض نمای خانه به جای اصلاح ساختارهاست و طعنه میزنند «اون موقع ۱۰۰ میلیون تومان نداشتیم الان با حذف چهار صفر ۱۰۰ هزار تومان نداریم!» یا «بدبختیهامون تومان تومان، خوشیهامون ریال ریال!»
در نگاه خوشبینانه هم حذف چهار صفر به لحاظ روانشناختی اثر مثبت میگذارد و وضعیت پول ملی را در قبال ارزهای دیگر حداقل حسب ظاهر بهتر نشان میدهد؛ همان که سخنگوی دولت از آن با لفظ «حیثیت» یاد میکند.
در نگاه واقعبینانه اما هر چند از این کار نمیتوان انتظار معجزه داشت، با این حال ضرورتی اجتنابناپذیر است و تبعات مثبتی از این دست در پی دارد:
۱. مبادلات روزانه را ساده میکند. واحد پولی هم وسیلۀ تبادل است و هم از قدرت خرید حکایت میکند. همین حالا هم مردم یک صفر ریال را حذف میکنند و «تومان» را به کار میبرند؛ رفتاری که گردشگران خارجی را گیج میکند.
۲. مشکل محاسباتی دفاتر حسابداری را تا حد زیادی حل میکند. تصور کنید کارگر ساده ۹۰ هزار تومان دریافت کند. حسابدار باید عدد ۹ را با ۵ صفر ثبت کند. با حذف چهار صفر اما عملیات حسابداری آسانتر خواهد شد.
۳. مزیت سوم افزایش امنیت در حمل پول است. در حال حاضر اگر فرد بخواهد مبلغی را به صورت اسکناس جابهجا کند، نگرانی از سرقت تا به مقصد نرسد، همراه اوست.
۴. هر چند بخشی از کارهای بانکی را مردم خود انجام میدهند اما صفرهای زیاد و ثبت همۀ آنها امکان ارایۀ سریعتر خدمات بانکی را سلب کرده است.
۵. چنان که در مقدمه هم آمد، مردم خود یک یا چند صفر را در گفتارهای روزانه حذف کردهاند. در برخی کالاها قیمت به تومان ثبت میشود و صفرها در گفتار به کار نمیرود. وقتی از کسی میپرسید این خودرو را چند خریده و شخص پاسخ میدهد ۲۰۰ تومان منظور او ۲ میلیارد ریال یا ۲۰۰ میلیون تومان است و مردم بیش از چهار صفر را حذف کردهاند.
۶. حجم زیاد اسکناس مردم را به استفاده از چکپول یا تراول ناگزیر میکند؛ حال آن که تراولها اسکناس نیستند و استفاده اسکناسی از آنها میتواند تورمزا باشد.
۷. چاپ و امحای اسکناس هزینه بالایی را به اقتصاد تحمیل میکند. کار به جایی رسیده که هزینه چاپ برخی اسکناسها از ارزش خود آنها بیشتر شده است!
۸. اسکناس، مستهلک میشود و واحدهای پولی جدید قاعدتا هزینه استهلاک کمتری دارند.
۹. جایگاه برابری ریال و ارزهای دیگر در جدولهای مقایسهای با حذف صفرها ارتقا مییابد. این همان نکتهای است که سخنگوی دولت برای توضیح آن از تعبیر «حیثیت» استفاده کرده است.
۱۰. سرانجام این که اختراع و ابداع ما نیست و کشورهای دیگر هم انجام دادهاند. تجربهها البته یکسان نیست. فرانسه و ترکیه نمونه تجربههای موفق این کار هستند و آرژانتین از نمونههای ناموفق و زیمبابوه بسیار ناموفق. در فرانسه و قریب ۵۰ سال قبل این کار را انجام دادند و به مرور «فرانک جدید» جای فرانک قدیم را گرفت و در ترکیه در سال ۲۰۰۵ اقدام به حذف ۶ صفر کردند. راز موفقیت در ترکیه البته تنها حذف صفرها نبود. به موازات آن ثبات سیاسی، سیاستهای انقباضی، استقلال بانک مرکزی، خصوصیسازی واقعی و هدایت سرمایههای سرگردان به بازار سهام به جای طلا و ارز بود که به موفقیت این پروژه کمک کرد و به عبارت دیگر بدون این ۵ فقره معجزهای از حذف صفرها برنمیخیزد.