به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از عصر ایران ، رهبر انقلاب با صدور فتوایی توهین به عایشه همسر پیامبر اسلام و هر یک از نمادهای اسلامی اهل تسنن را حرام اعلام کردند. این فتوا ، با استقبال گسترده در جهان اسلام مواجه شده است.
رهبر انقلاب در پاسخ به استفتائی اعلام کردند: " اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمد(صلی الله علیه واله) -می شود."
آیت الله خامنه ای این موضوع را در پاسخ به استفتائی مطرح کردند که در آن خواسته شده بود تا ایشان نظر خود را درباره "اهانت و استفاده از کلمات تحقیرآمیز و توهین به همسر پیامبر اسلام ام المومنین حضرت عایشه اعلام کنند."
این درخواست صدور فتوا از سوی جمعی از علما و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان سعودی ارائه شد.
استفتاء از آیت الله خامنه ای در پی توهین به عایشه توسط یاسر الحبیب روحانی شیعه کویتی صورت گرفت که با واکنش ها و مخالفت های بسیاری روبه رو شد. در شدیدترین این واکنش ها، کابینه کویت، این روحانی را سلب تابعیت کرد.
این موضوع باعث شد تا شیعیان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تحت فشارهای شدیدی قرار بگیرند.
خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی اولین رسانه ای بود که این فتوا را در بخش عربی خود منتشر کرده است.
سازمان تبلیغات اسلامی از جمله نهادهای زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری است که رئیس آن نیز به طور مستقیم توسط ایشان تعیین می شود.
خبرگزاری مهر در بخش عربی خود می نویسد:" آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی با صدور فتوایی، توهین به ام المومنین حضرت عایشه همسر پیامبر اکرم یا نمادها و شخصیت های اسلامی اهل سنت را حرام اعلام کردند."
این خبرگزاری ادامه می دهد:" فتوای رهبر انقلاب جدیدترین و بالاترین واکنش در سطح شیعیان در محکومیت توهین شیخ یاسر الحبیب به «حضرت عایشه!!!» است. دهها نفر از شخصیت های دینی شیعه برجسته در عربستان سعودی، ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس توهین و اسائه ادب به <حضرت عایشه!!!> یا هر یک از همسران پیامبراسلام را به شدت محکوم کرده اند."
پیش از این سيدعلي فضل الله فرزند ارشد سید محمدحسين فضل الله نیز در گفت وگو با روزنامه کویتی الرای اسائه ادب به حضرت عایشه را منع کرده بود.
این خبر در رسانه های عربی به ویژه شبکه الجزیره بازتاب زیادی داشت. این شبکه ضمن تکرار این خبر در بخش های خبری مختلف ، در برنامه "ما وراء الخبر" با حضور این کارشناسان به بررسی فتوای رهبری انقلاب و نقش آن در وحدت و نزدیکی میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی پرداخت.
محمد البحرانی خبرنگار الجزیره در تهران نیز در همین زمینه در گزارشی با نشان دادن جدیدترین کتاب استفتائات آیت الله خامنه ای گفت: رهبر ایران بارها بر وحدت میان مذاهب اسلامی تاکید کرده است.
والسب : الشتم.(تاج العروس زبیدی ج 2 ص 63)
سب : به معني شتم است.
الشتم : قبيح الكلام وليس فيه قذف.(لسان العرب ابن منظور ج 12 ص 318.)
شتم به معني كلام زشت است و لازم نيست كه در آن تهمت نيز باشد .
1- صحابهاي كه به عائشه دشنام دادهاند :
گروهي از صحابه در ماجراي افك ، عثمان بن عفان ، حكيم بن جبله ، زينب بنت جحش همسر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ، صفيه همسر رسول خدا (صلى الله عليه وآله)
2- عائشه به زينب بنت جحش همسر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) دشنام ميدهد
3- عائشه به صفيه همسر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) دشنام ميدهد
4- عثمان به حفصه دشنام ميدهد
1- صحابهاي كه به عائشه دشنام دادهاند
در كتب اهل سنت آمده است كه تعدادي از صحابه به عائشه ، دشنام دادهاند ، اينان عبارتند از :
گروهی از صحابه در ماجرای افک (طبق نظر اهل سنت):
عن عَائِشَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم خَطَبَ الناس فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عليه وقال ما تُشِيرُونَ عَلَيَّ في قَوْمٍ يَسُبُّونَ أَهْلِي ما عَلِمْتُ عليهم من سُوءٍ قَطُّ ...
صحيح البخاري ج 6 ص 2683 ش 6936
عائشه از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) روايت میکند که برای مردم سخنرانی نمودند ؛ پس ستايش و ثنای خداوند کرده و فرمودند : در مورد گروهی که خانواده من (عائشه در قضيه افك) را دشنام میدهند و من در گذشته از ايشان هيچ بدی نديدهام ، چه نظری را به من پيشنهاد میکنيد ؟...
ناسزاي عثمان بن عفان به عائشه:
ثم أقيمت الصلاة فتقدم عثمان فصلى فلما كبر قامت امرأة من حجرتها فقالت أيها الناس اسمعوا قال ثم تكلمت فذكرت رسول الله صلى الله عليه وسلم وما بعثه الله به ثم قالت تركتم أمر الله وخالفتم رسوله أو نحو هذا ثم صمتت فتكلمت أخرى مثل ذلك فإذا هي عائشة وحفصة قال فلما سلم عثمان أقبل على الناس فقال إن هاتان الفتانتان فتنتا الناس في صلاتهم وإلا تنتهيان أو لاسبنكما ما حل لي السباب ...
الجامع معمر بن راشد ج 11 ص 355 -مصنف عبد الرزاق ج 11 ص 356
نماز برپا شد و عثمان جلو رفته و تکبير گفت ؛ در اين هنگام زنی از حجره خويش ايستاده و گفت : ای مردم بشنويد و سپس در مورد رسول خدا (صلى الله عليه وآله) سخن گفته و گفت اوامر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) را ترک کرديد و با وی مخالفت کرديد و... سپس سکوت کرد ؛ سپس ديگری ايستاده و همين سخنان را گفت ؛ و آن دو زن عائشه و حفصه بودند ؛ وقتی که عثمان سلام نماز را داد گفت : اين دو زن فتنه گر مردم را در نماز به فتنه انداختند و اگر از اين کار دست برندارند هر دشنامی که به ذهنم برسد به ايشان خواهم داد !!!
ناسزاي حکيم بن جبلة به عائشه:
1- وكان حكيم بن جبلة فيمن غزا عثمان (رض) وكان يسب عائشة (رض)
مقتل الشهيد عثمان ج1 ص228
حکيم بن جبله از کسانی بود که با عثمان جنگيد و به عائشه دشنام میداد .
2- فغاداهم حكيم بن جبلة وهو يسب وبيده الرمح فقال له رجل من عبد القيس من هذا الذي تسبه قال عائشة قال: يا بن الخبيثة أ لأم المؤمنين تقول هذا ؟
الكامل في التاريخ ج3 ص107
پس حکيم بن جبله در حاليکه دشنام میداد و نيزهای در دست داشت ، به آنان حمله کرد ؛ شخصی از عبدالقيس به او گفت : چه کسی را دشنام میدهی ؟
پاسخ داد : عائشه را .
گفت : ای فرزند زن ناپاک ؛ آيا به امالمومنين چنين میگويي ؟ ...
ترجمه حكيم بن جبله
ابن اثير در مورد او ميگويد :
قال ابن الأثير: أدرك النبي صلى الله عليه وسلم ... وكان رجلا صالحا له دين مطاعا في قومه وهو الذي بعثه عثمان على السند... .
أسد الغابة لابن الأثير ج 2 ص 40 .
او رسول خدا (صلى الله عليه وآله) را درك كرده است ... شخص صالح ، ديندار و از روساي قوم خويش بود و او بود كه عثمان او را والي بر سند كرد .
ابن حجر نيز در الاصابة او را از صحابه ميداند :
الإصابة ج 2 ص 181
الأعلام لخير الدين الزركلي ج 2 ص 269 .
ناسزاي زينب بنت جحش همسر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) به عائشه :
گذشت كه در بخاري و مسلم و سنن ابي داود آمده است كه او به عائشه دشنام داد و عائشه نيز متقابلا به او دشنام داد :
فَأَرْسَلْنَ زَيْنَبَ بِنْتَ جَحْشٍ فَأَتَتْهُ فَأَغْلَظَتْ وَقَالَتْ إِنَّ نِسَاءَكَ يَنْشُدْنَكَ اللَّهَ الْعَدْلَ في بِنْتِ بن أبي قُحَافَةَ فَرَفَعَتْ صَوْتَهَا حتى تَنَاوَلَتْ عَائِشَةَ وَهِيَ قَاعِدَةٌ فَسَبَّتْهَا
صحيح البخاري ج 2 ص 911 ش 2442 كتاب الهبة بَاب من أَهْدَى إلى صَاحِبِهِ وَتَحَرَّى بَعْضَ نِسَائِهِ دُونَ بَعْضٍ
همسران پيامبر زينب بنت جحش (همسر پيامبر) را فرستادند .
او به نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) آمده و به درشتي سخن گفت ! و افزود كه زنان تو از تو ميخواهند كه عدالت را بين زنان اجرا كني ! و صداي خويش را بالا برد ! و سپس سخن خود را به سوي عائشه متوجه كرده در حالي كه او نشسته بود ، به عائشه دشنام داد !
همين روايت را مسلم با كمي اختلاف در مضمون ذكر كرده است :
فَأَرْسَلَ أَزْوَاجُ النبي صلى الله عليه وسلم زَيْنَبَ بِنْتَ جَحْشٍ زَوْجَ النبي صلى الله عليه ... فقالت يا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ أَزْوَاجَكَ أَرْسَلْنَنِي إِلَيْكَ يَسْأَلْنَكَ الْعَدْلَ في ابْنَةِ أبي قُحَافَةَ قالت ثُمَّ وَقَعَتْ بِي فَاسْتَطَالَتْ على
صحيح مسلم ج 4 ص 1891 ش 2442 كتاب فضائل الصحابه باب في فضل عائشه
زنان پيامبر زينب دختر جحش ، همسر پيامبر را به نزد آن حضرت فرستادند ... او گفت : اي رسول خدا ! همسران تو مرا فرستادهاند و از تو ميخواهند كه در مورد عائشه عدالت را اجرا كني ! و سپس به من دشنام داد . و مدتي طولاني چنين كرد .
عن عَطَاءِ بن يَسَارٍ قال جاء رَجُلٌ فَوَقَعَ في علي وفي عَمَّارٍ رضي الله عنهما عِنْدَ عَائِشَةَ فقالت أَمَّا علي فَلَسْتُ قَائِلَةً لك فيه شَيْئاً واما عَمَّارٌ فإني سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول لاَ يُخَيَّرُ بين أَمْرَيْنِ الا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا
مسند أحمد بن حنبل ج 6 ص 113 ش 24864
از عطاء بن يسار روايت شده است که شخصی آمد و در نزد عائشه به علی (عليهالسلام) و عمار دشنام داد ؛ پس عائشه گفت : اما در مورد علی چيزی به تو نمیگويم ؛ اما در مورد عمار از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) شنيدم که می فرمود : وی اگر در بين دو کار مخيّر شود بهترين آنها را انتخاب میکند
2.برید عکس های تشییع جنازه ی سید فضل الله .... رو ببینید تا سران عربستان وهابی و دیگران رو ملاحظه کنید
3.هر چند میدونم باز هم این کامنت رو نمی ذارید ولی فقط یاد آوری این نکته بعید نیست که بالاخره قیامتی هم هست
توهین چیست ؟ اهانت چیست ؟ تهمت چیست؟ سب چیست؟ لعن چیست؟
ثانیا:کدامیک در مذهب ما جزو گناهان کبیره هستند!
کدامیک در شرع مقدس از اهمیت بیشتری برخوردار است؟! و حرام تلقی شده است.؟!
کدامیک در قانون جرم محسوب میشود؟!
کدامیک عقاب دارد و کدامیک ندارد؟!
ثالثا: ائمه علیهم السلام از ما چه خواستند؟ ما را به چیزهایی امر و از چه چیزهایی نهی کردند؟!
بر شیعه نیوز به عنوان یک ارگان خبری تحلیلی واجب است که از نشر اخباری که سبب ظن و گمان نادرست میشود اجتناب کند و کلیه جوانب را در نظر بگیرد ؟!
قمی های داغدار اهل بیت و دواتشه های محب اهل بیت امکانش هست به تکاپو بیفتند و مغز فتوا را نفهمند و چشم پوشی کنند و خدایی ناکرده مبغض و مغرض شوند .
عوام الناس هرکدام به یک طریقی نقل خبر میکنند و یک کلاغ چهل کلاغ میکنند و زبانم لال امکانش هست در کنار بارگاه های ملکوتی اهل بیت مثل حرم حضرت معصومه و امام رضا علیهما السلام که عده ای دعوت به تبری میکنند در معرض خطر بیفتند و خدام بی بصیرت با انها برخورد کنند .!؟!
نشر این خبر انهم با اب و تابی که به ان دادید اذهان عموم را مشوش کرده ؟!
اولا رهبری توهین را حرام کرده اند ؟ که باید دید چه دیدی و چه مصلحتی اندیشیدند که چنین فتوایی صادر کردند؟! ثانیا همان طور که میدانید و مسلما خود رهبری هم میدانند
ما از ائمه دستور داریم به سب و لعن دو نفر که در بحار 47 ص 323 امام صادق ع می فرمایند : "... نحن معاشر بنی هاشم نامر کبارنا و صغارنا بسبهما و البرائه منهما"
و خود ایشان بعد از نماز چهار زن و چهار مرد را لعن میکردند !
در تمام دستورات ما از توهین و اهانت و تهمت چیزی به میان نیامده و همان طور که مستحضرید و در کامنت سوم هم امده سب معنایش با لعن متفاوت است و در معنای لعن در همان لسان العرب امده که یعنی از خدا طلب دوری کردن خیر را از کسی خواستن.
در جواب بگویم ایا گناه کرده که چنین لفظی را به کار برده ؟ اگر چنین باشد که نعوذ بالله خود خدا اولین گناه کار است!!!چرا خود در ایه ششم سوره احزاب میفرمایند :
((لنَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ. الأحزاب/6.
پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان] محسوب مىشوند.
بدیهی است چه شیعه نیوز و چه هرکس دیگر اگر چنین لفظی را برای عایشه نیز به کار ببرد هیچ گناهی مرتکب نشده است چرا که او نیز از همسران پیغمبر است .
طبق گفته مفسران و دانشمندان اهل سنت چندين آيه از قرآن كريم در شأن اين دو همسر پيامبر (ص) نازل شده است كه ما به صورت مختصر به تعدادى از آنها اشاره و مدارك آن را ارائه خواهيم كرد :
1. نزول آيه «لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ...» در باره عائشه:
استهزاء و تمسخر ديگران، اخلاق زشتى است كه خداوند صراحتا از آن نهى كرده است ؛ چنانچه در قرآن كريم مىفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَلا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُون. الحجرات/11.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند و يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند!
شأن نزول آيه :
مفسران اهل سنت قائل هستند كه اين آيه در باره عائشه كه ام سلمه و يا زينب بنت خزيمة را مسخره كرده بود، نازل شده است .
مقاتل بن سليمان ، متوفاى 150، مفسر مشهور و قديمى اهل سنت در اين باره مىنويسدآيه : «ولا نساء ...» در باره عائشه نازل شده است؛ در آن هنگام كه ام سلمه را به خاطر كوتاه قد بودنش ريشخند كرد.
الأزدي البلخي، أبو الحسن مقاتل بن سليمان بن بشير (متوفاي150هـ) ، تفسير مقاتل بن سليمان، ج 3، ص 262، تحقيق : أحمد فريد ، ناشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1424هـ - 2003م .
رطبى متوفاى 671 مفسر پرآوازه اهل سنت در اين باره مىنويسدمفسران گفته اند: اين آيه در شان دو تن از همسران رسول خدا (ص) كه امّسلمه را مسخره كرده بودند نازل شده است؛ چون او لباسى سفيد پوشيده و دو طرف آن را پشت سرش رها كرده بود كه هنگام راه رفتن كشيده مىشد، عائشه به حفصه گفت: ببين چه چيزى پشت سرش مىكشد كه مانند زبان سگ است ! و اين بود مسخره كردن آنان .
انس و ابن زيد گفته اند: در باره همسران پيامبر خدا (ص) كه امّسلمه را به جهت كوتاهى قدش سرزنش كردهاند نازل شده است، و گفته شده است در باره عائشه است كه با دستش به امّسلمه اشاره كرد و گفت: اى فرستاده خدا بببين چقدر كوتاه قد است.
الأنصاري القرطبي، ابوعبد الله محمد بن أحمد (متوفاي671هـ)، الجامع لأحكام القرآن، ج 16، ص 326 ، ناشر: دار الشعب – القاهرة.
شهاب الدين آلوسى متوفاى 1270براى اثبات اين مطلب كه مسخره ديگران هم براى مردان و هم براى زنان حرام است، به اين روايات استناد كرده است:اين آيه بنابر نقل مقاتل (بن سليمان) در باره قوم بنى تميم نازل شده است كه بلال، سلمان، عمار، خباب، صهيب، ابن نهيره و سالم مولى حذيفه را مسخره كرده بودند . نزول اين آيه در باره اين افراد مشخص، به شمول حكم به زنان كه تمسخر كردن ديگران توسط آنان نيز حرام است، ضررى نمىزند؛ همان طورى كه اگر شامل ديگر مردان نيز بشود، ضرر نمىزند؛ زيرا روايت شده است كه عائشه و حفصه ديدند كه ام سلمه كمرش را با پارچه سفيد بسته است كه يك طرف آن از پشتش آويزان شده بود، عائشه در حالى كه به لباس آويزان شده ام سلمه اشاره مىكرد گفت: همانند زبان سگ است . پس اين آيه نازل شد و نيز نقل شده است كه عائشه، زينب بنت خزيمه هلالى را كه قد كوتاهى داشت، ريشخند كرده بود .
الآلوسي البغدادي الحنفي، أبو الفضل شهاب الدين السيد محمود بن عبد الله (متوفاي1270هـ)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ج 26، ص 152 ، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
و زمخشرى، اديب و مفسر بنام اهل سنت در ذيل اين آيه مىنويسد:از عائشه نقل شده است كه او زينب بنت خزيمه هلاليه را كه قد كوتاهى داشته، مسخره كرده است و از ابن عباس نقل شده است كه ام سلمه كمربندى از پارچه كتان به كمر خود بسته بود كه يك طرف آن از پشتش آويزان شده بود و به زمين كشيده مىشود، عائشه به حفصه گفت: به آن چيزى كه از پشت او كشيده مىشود نگاه كن كه همانند زبان سگ آويزان شده است . از أنس نقل شد است كه زنان رسول خدا (ص) ام سلمه را به خاطر كوتاه قد بودنش تمسخر كرده بودند.
الزمخشري الخوارزمي، ابوالقاسم محمود بن عمر جار الله، الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل، ج 4، ص 373 ، تحقيق: عبد الرزاق المهدي، بيروت، ناشر: دار إحياء التراث العربي.
خداوند مهربان در قرآن كريم در سوره تحريم مىفرمايد:
يَأَيهَُّا النَّبىُِّ لِمَ تحَُرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِى مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ . قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكمُْ تحَِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَئكمُْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الحَْكِيمُ . وَإِذْ أَسَرَّ النَّبىُِّ إِلىَ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَاذَا قَالَ نَبَّأَنىَِ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ. إِن تَتُوبَا إِلىَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَجِبرِْيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَئكَةُ بَعْدَ ذَالِكَ ظَهِيرٌ. عَسىَ رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيرًْا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَئبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَئحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكاَرًا.
اى پيامبر! چرا چيزى را كه خدا بر تو حلال كرده بخاطر جلب رضايت همسرانت بر خود حرام مىكنى؟! و خداوند آمرزنده و رحيم است. خداوند راه گشودن سوگندهايتان را (در اين گونه موارد) روشن ساخته و خداوند مولاى شماست و او دانا و حكيم است.
(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: «چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخت؟» فرمود: «خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!».
اگر شما (همسران پيامبر) از كار خود توبه كنيد (به نفع شماست، زيرا) دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند.
اميد است كه اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، هجرتكننده، زنانى غير باكره و باكره!
شيعه و سنى اتفاق دارند كه اين آيات در باره عائشه و حفصه نازل شده است؛ چنانچه محمد بن اسماعيل بخارى در صحيح خود مىنويسد:عبيد بن عمير مىگويد: از عائشده شنيدم كه گفت: رسول خدا (ص) پيش زينب بنت حجش مىماند و (شربت) عسل مىنوشيد، من و حفصه بايكديگر قرار گذاشتيم كه رسول خدا پيش هر كدام از ما كه آمد به او بگوئيم : از تو بوى مغافير به مشام ما مىرسد، آيا مغافير خوردهاي؟ رسول خدا پيش يكى از آنها آمد و او همين را گفت. رسول خدا فرمود: نه بلكه در خانه زينب بنت جحش عسل خوردهام؛ ولى ديگر تكرار نمىكنم؛ پس اين ايه نازل شد « يا ايها النبى ...» .
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 5، ص 4964، ح4966، كِتَاب الطَّلَاقِ، بَاب «لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لك»، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 هـ – 1987م.
بخارى در روايت ديگر به نقل از خليفه دوم مىنويسد كه آن دو زنى كه بر ضد رسول خدا همپيمان شده بودند، عائشه و حفصه بودند:از ابن عباس نقل شده است كه مىگفت: مىخواستم از عمر سؤال كنم كه اى اميرمؤمنان ! آن دو زنى كه بر ضدّ رسول خدا (ص) همپيمان شدند، چه كسانى بودند؟ سخنم را تمام نكرده بودم كه عمر گفت: حفصه و عائشه بودند.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1868، ح4630، كِتَاب التفسير ، بَاب: وَإِذْ أَسَرَّ النبي إلى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 هـ – 1987م.
و در جائى ديگر مىنويسد:ابن عباس مىگويد: يك سال منتظر ماندم تا شايد بتوانم از عمر در باره يك آيه قرآن چيزى بپرسم؛ ولى نتوانستم؛ چون ترس از عمر اجازه نمىداد.
تا اينكه قصد سفر حج كرد، من نيز با او همراه شدم، هنگام بازگشت، در ميان راه براى قضاى حاجت به طرف محل پر درختى رفت، من ايستادم تا او فارغ شد، به او ملحق شدم و گفتم: اى امير مؤمنان! آن دو زنى كه از بين زنان رسول خدا براى مقابله با آن حضرت پشت به پشت هم دادند (هم پيمان شدند) چه كسانى بودند؟ عمر گفت: آن دو حفصه و عائشه هستند.
گفتم: قسم به خدا يك سال است كه مىخواستم اين سؤال را از تو بپرسم؛ اما ترس از تو اجازه نمىداد.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1866، ح4629، كتاب التفسير، بَاب تَبْتَغِي مرضات أَزْوَاجِكَ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 هـ – 1987م.
مسلم نيشابورى به نقل از عمر بن الخطاب مىنويسد كه عائشه و حفصه با همپيمانى خود بر ضدّ رسول خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت را اذيت كرده بودند:"
نزد عائشه رفتم، گفتم: اى دختر ابوبكر كارت به آنجا رسيده است كه رسول خدا را اذيت مىكنى؟! گفت: اى پسر خطاب! تو با من چه كار داري؟ به فكر مشكلات دختر خودت باش! سپس نزد حفصه رفتم و گفتم: چرا پيامبر خدا را اذيت مىكنى؟ به خدا سوگند خودت مىدانى كه رسول خدا (ص) تو را دوست ندارد و اگر من نبودم تو را طلاق مىداد.
النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 2، ص 1105، ح1479، كتاب الطلاق، باب فِي الإِيلاَءِ وَاعْتِزَالِ النِّسَاءِ وَتَخْيِيرِهِنَّ وَقَوْلِهِ تَعَالَى ( وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ )، تحقيق محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
با توجه به حرمت قطعى آزار و اذيت رسول خدا، حال سؤال ما از علما و دانشمندان اهل سنت اين است كه جواب شما از اين روايات چيست؟
آيا اين اذيت و آزارى كه توسط عائشه و حفصه انجام شد مصداق اين آيه از قرآن كريم نيست كه خداوند مىفرمايد:
إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهينا. الأحزاب/57.
آنها كه خدا و پيامبرش را آزار مىدهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خواركنندهاى آماده كرده است.
اما انچه که پر واضح است و عزیزان باید بدانند که رهبری توهین را حرام کرده اند و چیزی بر خلاف نص صریح قران و سنت اهل بیت نگفته اند.؟!
بصیرت بصیرت بصیرت
خدایا آقامون و رهبرمون رو حفظ بفرما
اللهم العن......
اصول کافی
آیا عزیزانی که نظرات تندی درباره این خبر داده اند چه انتظاری از رهبر انقلاب داشته اند؟ آیا فکر نمیکنید که نفس این استفتاء ( فارغ از اینکه ایشان چه پاسخی بدهند ) خود دارای بار فتنه انگیز و جنجالی است؟ آیا فکر نمیکنید اگر رهبر انقلاب پاسخی غیر از این و احتمالا برابر ما فی الضمیر خویش میدادند چه جنجالی در جهان برپا میشد؟ و چگونه جو درگیری و تفرقه افکنی میان مسلمین تشدید میگردید؟ مگر ندیدید که بر سر همان شیعه کویتی چه آوردند؟ و لذا هرگاه رهبر شیعیان در تنها کشور شیعه جهان در پاسخ به یک سوال که از کشور وهابی عربستان واصل شده پاسخی غیر از این میدادند فکر میکنید چه پیش می آمد؟ آیا تبعات چنان اقدامی، به دل خنکی کوتاه ما شیعیان از لعن و سب عایشه می ارزید؟ خوب است عزیزان بار دیگر به آیه 108 سوره انعام نظری بیاندازند که میفرماید:
وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ
و با تامل در این آیه، ضمن ارجاع جزای عایشه و امثال او به خدا و روز قیامت، راضی نشوند که با یک بی مبالاتی از سوی جبهه اهل ولایت، زمینه تشدید درگیری های سنی و شیعه و همچنین خدای ناکرده اهانت به اهل بیت و دیگر مقدسات شیعه ( همانگونه که در آیه فوق آمده ) فراهم گردد.
ماها چه لعن بکنیم چه لعن نکنیم
اونا شیعیان را میکشن
پس بهتر اینه که لعن کنیم که حداقل بگیم ما لعن کردیم
امام صادق «علیه السلام» می فرماید:
دوست داشتن دوستان خدا و قبول کردن ولایتشان واجب است. و تبرّی از دشمنانشان واجب است. و تبرّی از کسانی که به آل پیغمبرظلم کردند و حرمت پیغمبر را شکستند و فدک فاطمه زهرا سلام الله علیها را غصب
کردند و او را از ارث خود منع کردند و حق او وشوهرش را غصب نمودند وبه سوزاندن خانه اش همت گماردند و ظلم را پایه ریزی نمودند وسنت پیامبر را تغییر دادند واجب است. وتبرّی از ناکثین و قاسطین و
مارقین واجب است. و تبرّی از انصاب وازلام و پیشوایان گمراهی و رهبران ظلم وستم تمامشان از اولین آنها تا آخرینشان واجب است. و تبرّی از پست ترین از اولین و آخرین، قاتل ناقه ثمود، قاتل امیر المؤمنین
واجب است. و تبرّی از تمام قاتلین اهل بیت واجب است.
خصال الشیخ الصّدوق : ۲/۶۰۷ أبواب المائة فما فوقه ، و عنه بحارالأنوار : ۲۷/۵۲ ح۳
حضرات آقایان علمای محترم اهل سنت
سلام علیکم
از محضرتان سوالی دارم لطفا پاسخ بفرمائید
بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم ، پیشوای حضرت فاطمه چه کسی بوده است ؟
این سوال از این جهت قابل طرح است که در صحیح مسلم احادیثی از پیامبر(ص) نقل شده است منجمله این حدیث که:
مَنْ خَلَعَ یَداً مِنّ طاعَةٍ لَقِیَ الله یَوْمَ الْقِیامَة ِ لا حُجَّةَ لَهُ وَ مَنْ ماتَ وَ لَیْسَ فِی عُنُقهٍ بَیْعَةٌ ماتَ مِیْتَةٌ جاهِلَّیِةً.
صحیح مسلم- کتاب الاماره – باب وجوب ملازمه جماعه المسلمین عند ظهور الفتن و فی کل حال…. حدیث ۱۸۵۱ص۵۳۲ چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن )
مضمون کلی این حدیث و احادیث مشابه دیگر این است که هرکس باید بیعت پیشوایی را بر گردن داشته باشد وگرنه مرگش بمانند مرگ جاهلیت است ..
و در بررسی صحیحین می بینیم که حضرت فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر غضب کرده و از او روی برگردانیده و هرگز با او سخن نگفته ا ست تا هنگام وفاتش .
ام المومنین عایشه می فرمایند:
…فَغَضََبتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و سلم)، فَهَجَرتْ اَبابَکر، فَلَمْ تَزَلْ مُهاجِرَتَهُ حَتَّی تُوُفَّیَتْ وَ عاشَت ْ بَعْدَ رسول الله (صلی الله علیه وسلم) ستة اَشْهُرٍ.
…. پس غضب کرد فاطمه دختر رسول خدا (ص) و روی برگردانید از ابابکر و این روی برگردانیدن ادامه داشت تا وفاتش و فاطمه شش ماه زندگی کرد بعد از رسول خدا (ص).
الف- صحیح بخاری– کتاب فرض الخمس – باب فرض الخمس – حدیث ۳۰۹۳ ص۶۵۲ – چاپ بیروت ( شرکه دارالارقم بن ابی الارقم )
ب- صحیح مسلم – کتاب الجهاد و السیر – باب قول النبی صلی الله علیه و سلم. لا نورث… حدیث ۱۷۵۹ – چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن ) ص ۴۹۸
ام المومنین عایشه در روایت دیگری نیز می فرماید :
….. فَهَجَرتْهُ فَلَمْ تُکَلَّمهُ حَتّی تُوُفَّیَتْ وَ عاشَتْ بَعْدَ الَّنبیِ (صلی الله علیه وسلم) سِتَّةَ اَشْهُرٍ فَلَمّا تُوُفَّیتْ،دَفَنَها زَوْجُها عَلیٌ لَیْلاً، وَ لَمْ یُوذِنْ بِها اَبابَکْرٍ وَ صَلی عَلَیْها ….
… فاطمه روی برگردانید از ابابکر و با اوسخن نگفت تا وفاتش و ۶ ماه بعد از پیامبر (ص) زندگی کرد و بعد از وفاتش همسرش علی او را شبانه دفن کرد و برای نماز و دفنش ، ابابکر را خبر نکرد….
الف- صحیح بخاری – کتاب المغازی – باب غزوه خیبر- حدیث ۴۲۴۰ و ۴۲۴۱ – ص ۸۸۴ – چاپ بیروت (شرکه دارالارقم بن ابی الارقم )
ب- صحیح مسلم- کتاب الجهاد و السیر – باب ۱۶
(باب قول النبی صلی الله علیه و سلم، لانورث ما ترکنا فهو صدقه) حدیث ۱۷۵۹ ص ۴۹۸ – چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن )
حضرات آقایان علمای اهل سنت
این روش و منش حضرت فاطمه سلام الله علیها با ابابکر از این جهت قابل تامل و دقت و توجه است که پیامبر اکرم صلوات الله علیه در باره این بانوی مکرم فرموده اند :
ان الله یغضب لغضبک یا فاطمه و یرضی لرضاک
ای فاطمه بدرستی که خدا غضب می کند به غضب تو وخشنود می شود به خشنودی تو
المستدرک علی الصحیحین ج ۳ ص۱۶۷ .حدیث ۴۷۳۰ ( و منابع دیگر مانند الصواعق المحرقه حافظ ابن حجر مکی ص ۱۰۵ و تهذیب التهذیب ج ۱۲ ص ۴۴۲ حافظ ابن حجر عسقلانی نیز وجود دارد )
و ملاحظه می فرمائید که این حدیث بطور کامل مطلق است و هیچ قیدی ندارد
وقتی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله می فرمایند :
” خداوند به غضب فاطمه غضب می کند ”
قیدی بر آن قرار ندادند که : اگر چنین و چنان بود ،یا به فلان شرط ، یا اگر غضبش به فلان علت بود ،این غضب به چه سببی باشد ؟ نسبت به چه کسی باشد ؟ در چه زمانی باشد ؟ هیچ اشاره ای ندارد و بطور کامل مطلق است .
وپر و اضح است که کسی غضب و خشنودی اش برابر با غضب و خشنودی خداست که از هرگونه آلودگی و گناه و اغراض نفسانی پاک و پاکیزه باشد تا غضب و خشنودی اش مبنایی خدایی داشته باشد و به استناد آیه تطهیر حضرت فاطمه از تمام آلودگی ها و گناهان و ناپاکی ها مبراست و آن بانوی مکرم مطهره است
ام المومنین عایشه می فرماید :
خرج النبی صلی الله علیه و سلم ،غداه و علیه مرط مرحل من شعر اسود فجاءالحسن بن علی فادخله ثم جاء الحسین فادخل معه ثم جائت فاطمه فادخلها ثم جاء علی فادخله ثم قال :
( انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا ) الاحزاب :۳۳
رسول خدا صلی الله علیه و آله صبحگاهان از منزل خارج شد ، ردایی ( عبایی) از موی سیاه که شعری از اسود بر آن نقش بسته بود بر تن داشت ، حسن بن علی امد ، پس به زیر عبا داخل شد . سپس حسین آمد اوهم داخل در زیر عبا شد . سپس فاطمه آمد و او هم داخل در زیر عبا شد . سپس علی آمد و او هم داخل در زیر عبا شد . سپس پیامبر گفت : (جز این نیست که خدا اراده کرده است که پلیدی و ناپاکی را از شما اهل بیت بزداید و پاک وپاکیزه اتان فرماید )
صحیح مسلم – کتاب فضائل الصحابه – باب فضائل اهل بیت النبی صلی الله علیه وسلم – حدیث ۲۴۲۴ ص ۶۸۶ – چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن )
این حدیث در منابع دیگری مانند سنن ترمذی و تفسیر الدرالمنثور سیوطی و مسند احمد و مسند طیالسی و مستدرک علی الصحیحین با روایانی دیگر از اصحاب و خواص نقل شده و وجود دارد که به دلالت خاص آیه تطهیر به خمسه طیبه اشاره شده است
دو روایت دیگر در خصوص آیه تطهیر و دلالت انحصاری آن به خمسه طیبه ( پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، علی ، فاطمه ، حسن وحسین ) اشاره شده است را در اینجا نقل می کنم.
۱- عن أنس بن مالک أن رسول الله صلی الله علیه و سلم کان یمر بباب فاطمة ستة أشهر إذا خرج إلی صلاة الفجر یقول الصلاة یا أهل البیت إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا
الف -سنن الترمذی /ج۵ /ص۳۵۲
ب- مسند احمد بن حنبل /ج۳/ ص۲۵۲
پ – مسند طیالسی /ج۷ / ص ۲۷۴ /حدیث ۲۵۰۹
۲- و أخرج ابن جریر و ابن أبى حاتم و الطبرانی عن أبى سعید الخدری رضى الله عنه قال قال رسول الله صلى الله علیه و سلم نزلت هذه الآیة فی خمسة فی و فی علی و فاطمة و حسن و حسین إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا
الدر المنثور سیوطی، ج۵ ، ص ۱۹۸
این نامه را با ذکر این حدیث از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم به پایان می رسانم که فرموده اند :
فاطمه سیده النساء اهل الجنه
فاطمه سرور زنان اهل بهشت است .
صحیح بخاری – کتاب فضائل اصحاب النبی ( المناقب ) – باب مناقب قرابه رسول الله (ص) ص ۷۹۰
والسلام علی عبادالله الصالحین
الاحقر
حسن جلالیان
۱۳۸۹/۱۱/۹
http://sunniha.blogfa.com
http://ahle-tasanon.blogfa.com
http://ahle-sunnat.blogfa.com
http://janam-fatemeh.blogfa.com
http://www.shafagar.com
بسم الله الرّحمن الرّحیم
لعن در لغت
لعن به معنای راندن ، دور کردن از روی غضب و نفرین کردن بیان شده است .
و در اصطلاح یعنی؛ دور شدن از رحمت خدا
لعن در لغت عرب به معنی راندن و دور كردنست. (منتهی الارب)
لعن، راندن و دور كردن از خیر است. (صحاح)
كسانش لعنش كردند یعنی او را رانده دور كردند. خدا ابلیس را رانده و از بهشت و كنار فرشتگان دورش نمود. سگ و گرگ را لعن كردم یعنی دورشان كردم (زمخشری)
راغب اصفهانی می گوید :" اللعن :
الطرد والإبعاد على سبیل السخط ، وذلك من الله تعالى فی الآخرة عقوبة ; وفی الدنیا انقطاع من قبول رحمته وتوفیقه، ومن الإنسان دعاء على غیره ؛ لعن دور كردن و راندن كسی به بگونه ناراحتی است كه در قیامت از جانب خدا یك نوع عقوبت محسوب میشود ، ولی در دنیا از طرف خداوند دوری از رحمت وسلب توفیق عبد و از جانب بندگان دعا بر دیگری است . 1
به طوری که در مورد شیطان نیز گفته شده : " طردوه و أبعدوه و هو لعینٌ طریدٌ و قد لعن الله ابلیس: طرده من الجنّه و أبعده من جوار الملائکه "
خداى بزرگ در قرآن، شیطان را لعن نموده و این لعن به معناى دور کردن او از بهشت و همسایگى فرشتگان است .
سب و شتم در لغت
ابن أثیر: « السبّ : الشتم »2
سب همان شتم (ناسزا و فحش ) است .
در قرآن نزدیک به 40 آیه واژه ی " لعن " در مصادیق گوناگون بیان شده است اما واژه ی " سبّ " (دشنام زشت ودردناک ) دو مورد آن هم در یک آیه بیان شده است که در آنجا بیان می کند که ؛" معبودهای مشرکان را دشنام نگویید زیرا که آنها هم از روی جهل معبودهای شما را دشنام می گویند . "3
البته باید توجه نمود که این آیه نشانگر لزوم رعایت احترام به مقدسات دیگران و حتى بت هاى مشرکان نیست ; بلکه نهى و جلوگیرى « سبّ » ، بدین جهت است که دشنام گفتن به مقدسات بت پرستان ، موجب مى شود که آنان نیز خداوند را دشنام گویند ; چرا که اگر احترام به مقدسات مشرکان لازم بود ، حضرت ابراهیم (علیه السلام) و پیامبر اسلام ، بت ها را نمى شکستند و قرآن عمل حضرت ابراهیم را فضیلت نمى دانست .
از برخى آیات قرآن مى توان مصادیق سبّ را استفاده نمود ، نظیر : " وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ ; داستان او به سگ مى ماند ".4 و در جایى دیگر مى فرماید : " مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ ; مثل آنانى که تورات را به دوش گرفته و به آن عمل نمى کنند مانند داستان الاغ است " 5 . و درباره ابولهب مى فرماید : " تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ; بریده باد دو دست ابولهب " 6. و درباره اصحاب اخدود مى فرماید : " قُتِلَ اصحابُ الاُخدود ; مرگ بر اصحاب اخدود " 7
آیه: « لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا » خداوند بانگ برداشتن به بد زبانى را دوست ندارد ، مگر کسى که بر او ستم رفته باشد " 8، می توان استفاده کرد که خداوند غریو و بانگ بد را دوست ندارد جز درباره کسى که مورد ظلم قرار گرفته باشد . از این آیات مى توان تجویز سبّ و شتم را در مواردى ، برداشت نمود .
و یا آیۀ دیگری:« إنّ ألذین کفروا و ماتوا و هم کفارٌاولئکَ علیهم لعنةُ الله والملائکةِ و النّاس اجمعین» آنها كه كافر شده و در حال كفرمرگ آنها فرا رسید، لعنت خدا و ملائكه و همة مردم بر آنها باد.بقره/161
مرحوم شیخ انصارى مى فرماید : اصل در دین ، احترام مؤمن است و جز در مواردى که به طور یقین ثابت نشده ـ کسى را ـ نمى توان از این اصل استثنا و جدا کرد ; نظیر غیبت کسى که آشکارا فساد انجام مى دهد. چنان که در سب و دشنام بدعت گذار و متجاهر به فسق این استثنا وجود دارد .
بنابراین سبّ و شتم همیشه مذموم نیست و از آیه (لا تسبّوا) حکم مذمت کلی سبّ فهمیده نمى شود ، بلکه آیه یاد شده تصریح دارد که در شرایط خاص نباید موجب تحریک احساسات مخالفان را فراهم آورد.
بنابراین واژه سبّ و لعن از نظر مفهوم در دو مقوله جداگانه قرار دارد و از جهت حکمى ، هر یک در برخى از شرایط و موقعیت ها روا مى باشد .
لعن موجب بازدارندگى و عبرت آموزى است ، به عبارت دیگر موجب گرایش به سوى خوبى ها و ابراز بیزارى از بدى ها مى شود
فلسفه لعن
نخستین پرسشى که ذهن هر جستجوگر با آن روبرو مى شود این است که چرا لعن و نفرین ؟ مگر لعن چه ویژگى یا فایده اى دارد؟ در تبیین فلسفه سبّ و لعن از مجموعه آیات چنین به دست مى آید که محوریّت ایمان و توحید دو چیز است ؛ یکى پذیرش ولایت الهى ـ تولّا ـ و دیگرى برائت و تنفر-تبری- .
فلسفه لعن را مى توان در چند اصل بیان نمود :
1- لعن مظهر تبرّى و برائت جستن از کافران و ستمگران است . چرا که یکى از واجبات که در قرآن و سنّت به آن سفارش شده محبت دوستان خدا و بغض دشمنان خداست، و از سویى حب و بغض براى خدا نشانه کمال ایمان است "
«من أحب الله و أبغض لله و اعطى لله فهو ممن کمل ایمانه»
کسى که براى خدا دوست بدارد و براى خدا دشمنى ورزد و براى خدا بخشایش کند ایمانش کامل است 9 . روشن است که دشمنى با دشمنان خدا از راه هاى گوناگون ممکن است که یکى از آنها لعن و نفرین است .
2- لعن یک نوع مبارزه با ستمگران است ; در زمانى که گروهى مورد ستم قرار گرفته و نمى توانند از حقوق خود دفاع نمایند ، راهى جز نفرین و لعن ستمگران ندارند . امروزه مسلمانان جهان از آمریکا به راه هاى گوناگون از جمله لعن و نفرین و یا به عبارت دیگر با شعار مرگ بر آمریکا ، ابراز تنفر مى نمایند و این خود افزون بر آن که یک نوع مبارزه است ، موجب انسجام و اتحاد مسلمانان مى شود .
3- لعن و نفرین موجب شناخت حق از باطل مى گردد .
4- لعن موجب بازدارندگى و عبرت آموزى است ، به عبارت دیگر موجب گرایش به سوى خوبى ها و ابراز بیزارى از بدى ها مى شود .
از این رو مردم با لعن و نفرین نه تنها سردمداران شر و بدى را از خود دور مى سازند بلکه راه و روش آنان را نیز مذمّت نموده و در مقابل راه حق ، عدالت و تقوا ترویج مى شود .
قرآن کریم از قول ابراهیم خلیل مى فرماید : " وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ " و هنگامى که ابراهیم به (نا) پدرى خود و قومش گفت : من از آنچه شما مى پرستید بیزارم " . 10
در جاى دیگر مى فرماید : " فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ "چون براى ابراهیم روشن شد که او دشمن خداست از او بیزارى جست چرا که ابراهیم شخصى بردبار و خداترس بود ". 11
آیات قرآن از یک سو مردم را به قرار گرفتن در لواى خدا و رسول که از آن به « ولایت » یا « تولّا » تعبیر مى شود فرا مى خوانند و از سوى دیگر یک نوع هشدار را در بر دارد ، یعنى به مسلمانان گوشزد مى کنند که نباید به دشمنان خدا و رسول روى آورند و از خدا و رسول روى برگردانند ، از این اصل به « تبرّى » یاد مى شود . بنابراین پذیرش ولایت خدا و رسول از ویژگى هاى مؤمنان به شمار مى آید چنان که برائت و بیزارى با استفاده از راه هاى مناسب نیز از ویژگى هاى مؤمن است . برخى از مصادیق کسانى که بیزارى از آنان واجب است :
مغضوبان خداوند
" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ "اى مؤمنان هرگز قومى را که خدا بر آنان غضب کرده یار خود مگیرید " .12
ستمگران بر مسلمانان
" إِنَّمَا یَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِیَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن یَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ " خداوند شما را ـ از عدالت و نیکى ـ با کسانى که شما را از وطن خود بیرون نموده و با شما جنگ کردند و با یکدیگر همدست شدند نهى مى کند و هر کس آنان را دوست بگیرد ، ستمکار است . "13
کافران
آیات قرآن که اوصاف کافران را بیان می کند ،در آخر آنان را مورد لعن قرار داده و بیان می کند که مقدمات بدبختی به دست خود انسان است و آنها مورد لعن و قهر خداوند قرار می گیرند و این به خاطر کفر و لجاجتشان است نه اینکه خداوند با آنها دشمنی داشته باشد . 14
لعن موجب بازدارندگى و عبرت آموزى است ، به عبارت دیگر موجب گرایش به سوى خوبى ها و ابراز بیزارى از بدى ها مى شود.
1-المفردات /ص451
2 -النهایة /ج 4 /ص 330
3- انعام / 108
4- اعراف /176
5-جمعه/5
6- مسد / 1
7- بروج / 4
8- نساء /148
9- کافی /ج 3 /ص 189
10- زخرف /26
11- توبه /114
12-ممتجنه /13
13- ممتحنه /9
14-بقره /88
باید یاد بگیریم اگر حضرت علی جان ،25 سال سکوت کرد ما نیز به دستور نایب امام زمانمان در مواقع حساس سکوت کنیم
برای دفاع از حضرت علی مظلوممان انقدر دلیل وحجت داریم که همانند انان که دستشان تهی است دشنام ندهیم
درست است قران ایاتی دارد که مصداقش دشمنان حضرت علی هستند
انسان هوشیار با استدلال و به جا از همین ایات در مناظره استفاده میکند نه همانند کودکان دشنام دهد
اگه درست چشم هاي تان را باز كنيد
فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي را درج كرده است چه وهابيتي
فقط یک کلام: آیا میخواید بگید از آیت الله خامنه ای با این سابقه معرکه ی علمی بیشتر میدونید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هیهات...
این سایت خیلی داره از سنی ها طرفداری میکنه به نظرم مسئولین این سایت به ظاهر شیعه هستند چون من تا الان ندیدم کسی از شیعیان عایشه را ام المومنین خطاب کند .متاسفم
اگه می خوای بگی کلا" لعن کردن غلطه... نه ...اشتباهه ....چون به نظر ما شیعیان هرکسی که آدم بد و ظالمی باشه باید ازش برائت جست.
امام صادق (ع) : غاصبان حکومت جدم علی پایه گذاران واقعه ی کربلا بودند
لطفا نظرات ما رو منتشر کن
بصیرت یعنی اینکه بدونی در این زمان و در همین لحظه چه وظیفه ای داری.!
اهانت کنندگان به مقدسات اهل سنت دقیقا همون کاری رو انجام میدن که خواسته وهابیته، دقیقا همون کاری رو انجام میدن که خواسته آمریکا و انگلیس و اسراییل و داعشه!
افراد اهانت کننده به برادران اهل سنت، مکمل وهابیت برای دشمنی بر علیه شیعیان و امام زمان ارواحنا فداه، هستند!
لبیک یا خامنه ای
پس حتما به معاویه هم میگید امیرالمومنین!!!... وگرنه نمیشه که ام المؤمنین با حضرت علی(امیرالمومنین) بجنگه و دشمن خونین حضرت علی باشه، میشه بنظره شما!!!
پس قطعا یا حضرت علی (ع) امیرالمومنین نیستن!! یا عایشه ام المؤمنین نیست. شیعیان و دوستانه ما خیلی خوب میدونن که حضرت فاطمه(س) بیشتر از هر زن و مادری، بسیار بیشتر شایسته این مقام هستن و حتی خوده اهل سنت هم میدونن، اما مثل واقعه غدیرخم، نمیخوان قبول کنند متاسفانه.