به گزارش «شیعه نیوز» در بخش اول سلسله مباحث«ردی بر افکار وهابیت» در مرکز پژوهش های اعتقادی قم، که چند روز قبل تقدیم شد، پرده از ماهیت واقعی این فرقه ضاله توسط دكتر عصام العماد برداشته شد.
آنچه پیش روست، دومین بخش از سخنان این مستبصر شیعه شناس است که در آن به افشای تناقضگویی سران وهابیت، ارتباط اسامه بن لادن با بن باز از علمای وهابیت، سؤالات جدی پیرامون این فرقه و ... پرداخته است.
*پاسخ به يك سئوال
پرسش مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا بسیاری از جوانان وهابی از وهابیت تعلیمی به وهابیت جهادی تغییر مسلک میدهند؟
ما شاهد هستیم که نه تنها افراد عادی، بلکه بسیاری از رهبران وهابیت جهادی، عضو جریان وهابیت تعلیمی بوده و به طور ناگهانی تغییر موضع دادهاند، مثلاً اسامهبن لادن شاگرد بن باز، وهابی تعلیمی است و ناگهان به وهابیت جهادی میپیوندد و هم اکنون از سران این جریان است. جهیمان العتیبی نیز همینگونه است، شاگردان شیخ الالبانی و شیخ الوادعی نیز همینگونه بودهاند، یعنی تعلیمی بوده و جهادی شدند. جالب این است که این افراد توانستند سران وهابیت تعلیمی را به خود جذب کنند و آنان را وارد فضای جهاد با مفهوم وهابی و نه اسلامی و قرآنی بنمایند.
پاسخ سوال این است که این امر یک روند کاملا طبیعی است، چرا که در تفکر وهابیت تعلیمی یک مشکل بزرگ و جدی وجود دارد و آن تناقض گویی است.
سران تفکر وهابیت تعلیمی، مثلا شیخ مقبل الوادعی در کتاب خود «الخروج من الفتنه» یا شیخ الجامی در کتابهای خود یا شیخالالبانی در کتابهایش از طرفی وجوب اطاعت حکام را در عصر حاضر مطرح نموده و میگویند وجوب اطاعت از آنها از واجبات دینی است و آنها کسانی هستند که خداوند به اطاعت از ایشان امر فرموده است و آنها اولوالامر هستند، این مطلب در فتواهای شیخ بن باز به وضوح مشاهده ميشود.
اما از سویی دیگر همین شیوخ وهابیت تعلیمی در مورد نظامهای اسلامی حاکم، میگویند که تمامی نظامهای اسلامی حاکم، نظامهای شرک و کفر است.
شیخ مقبل الوادعی در کتب خود مینویسد: همانا قانون در این نظامهای اسلامی، قانون طاغوت و زندقه و کفر و شرک اکبر است و پس از آن مینویسد: بر ما واجب است که از حاکم نظام اطاعت کنیم.
*یک سؤال جدی
چگونه ممکن است قانون یک حاکم اسلامی کفر و شرک اکبر باشد، اما اطاعت از همین حاکم واجب دینی باشد.
یک جوان وهابی در برابر این پرسش متحیر ميشود و جمع بین این دو گفتار را ناممکن میبیند، گفتاری که هر دو از یک شیخ صادر شده است، اما راه حلی برای این معادله نمییابد.
همین مشکل را در برابر اسامه بن لادن نيز میبینیم، اسامهبنلادن در نامههایی به بن باز در دهه 90 میلادی، یعنی پیش از رخدادهای 11 سپتامبر و حتی پیش از اشغال کویت توسط صدام، اين مشکل را مطرح میکند.
*شاگردی که قربانی تنقاض گویی استاد شد!
اسامةبنلادن از بنباز راه حل تناقض در فتواها را خواستار میشود و از وی میپرسد که تو، قوانین حکومتهای اسلامی را قوانین شرک آلود و شامل کفر اکبر میبینی و از طرفی حاکم همین قوانین را نماینده رسول خدا و اطاعت از او را اطاعت از خدا و رسول واجب میبینی؟
اما متاسفانه بن باز به جای پاسخگویی به جواب شاگرد خود به او گفت؛ افکار تو افکار منحرف و شرک آلود است، افکار تو افکار رافضه و اخوان المسلمین است و او را متهم به افکار انحرافی نمود!
بر همین اساس شیخ ربیعالمدخلی در نوشتههای خود از دست رفتن جوانان وهابی را مایه تاسف میداند و شكوه ميكند كه چه بسیار جوانانی را مورد آموزش داديم، اما هم اکنون در جنگ و خونریزی و مباح شمردن خون حاکمان به سر میبرند و این به سبب کوتاهی ماست.
به نظر من تمام این مشکل به محمدعبدالوهاب بر میگردد، چرا که او هیچگونه طرح اسلامی برای حل مقوله جهاد اسلامی مورد نظر قرآن نداشت، وی حتی نتوانست هیچگونه جنبش اسلامی ارائه دهد، جنبشی که قابل مقایسه با جنبشهای اخوانالمسلمین یا جنبش مودودی باشد چه رسد که آن را با جنبشهای شیعه مقایسه کرد.
*تفاوت اخوان المسلمین با وهابیت از زمین تا آسمان است
به عبارت دیگر میان جنبش اخوانالمسلمین و وهابیت جهادی، تفاوت از زمین تا آسمان است و این دو در شیوه کار و موفقیت متفاوتند. اخوانالمسلمین توانست بسیاری از متفکران را به خود جذب نماید، اما در جریان وهابی جهادی شاهد گریختن بسیاری از متفکران هستیم، اگر چه در ابتدا در ضمن این جریان بودهاند.
مشکل دیگری که در این میان وجود دارد، مشکل شیوه برخورد و الفاظ استخدامی توسط وهابیت تعلیمی و جهادی است.
*پایگاه های وهابیت، سرشار از الفاظ رکیک شرم آور
اگر سري به پایگاههای وهابیت جهادی و تعلیمی بزنیم، با الفاظ رکیکي روبرو خواهیم شد که نمیتوان آن را ذکر كرد و هيچ انساني الفاظی به این اندازه زشت را تصور نمیکند. و هیچ متدین به آداب و اخلاق اسلامی، بلکه به آداب و اخلاق مسیحی و یهودی در گفتار خود از آنها استفاده نمیکند و همین مساله سبب رنجش بسیاری از جوانان وهابی شده است.
*وهابیت دچار مشکل اخلاقی است
مرحوم شیخ سعید حوّی در کتاب خود یعنی «تربیتنا الروحیه» به این مطلب اشاره میکند که وهابیت دچار مشکل اخلاقی است و از آن رنج میبرد، چرا که آنها با صوفیه درگير شدند و به يك پادگان تبديل شدند.
*جوانان وهابي سردرگم هستند
الفاظی که میان این دو جریان رد و بدل میشود را در فرهنگهای فحش و دشنام نمیتوان دید، بلکه برخی جوانان وهابی میگویند: این گونه الفاظ را در فیلمهای جنسی شاهد نخواهیم بود، دو شیخ از دو جریان رکیکترین الفاظ و اتهامات اخلاقی و جنسی را رد و بدل میکند و هر دو متعلق به فرقه وهابیت هستند و به نظر من این پدیده کاملا طبیعی است، هنگامی که ما به فرهنگ ناسزاهای شیخ محمد عبدالوهاب آگاهی پیدا کنیم، تعجب نمیکنیم. الفاظی زشت و رکیک که وی از آنها در برابر علمای حنبلیّه نجد استفاده کرد و حتی برخی از وهابیان در قسمتهایی از کتابهای شیخ محمد عبدالوهاب نقطهگذاری میکنند و نمیتوانند این الفاظ رکیک را بر کاغذ بیاورند.
برخی به هنگام برخورد ناشایست و شیوهی رکیک یک شیخ وهابی با شیعه، تعجب میکنند، اما من میگویم هنگامی که روش برخورد دو تن از شیوخ وهابیت را ببینیم، دیگر تعجب نخواهیم کرد، چرا که این شیوهی ناشایست، شیوه برخورد وهابیت است و بر افرادی که در سایه تربیتی شیخ محمدعبدالوهاب قرارگرفتهاند، چیزی جز این توقع نمیرود.
*پاسخ به چند سئوال
* آیا افکار وهابیت جهادی از فقه حنبلی نشات گرفته است؟
جواب: حقیقت این است که هیچ گونه ارتباطی میان افکار محمد بن عبدالوهاب و افکار امام احمدبن حنبل وجود ندارد، چرا که این دو در افکار اختلاف دارند، امام احمدبنحنبل به اموات متوسل میشد، همچنین این دو طرز تفکر در کیفیت جهاد نیز اختلاف دارند و کیفیت جهاد وهابیت جهادی، حتی در نزد ابن تیمیه وجود ندارد چه برسد به امام احمدبنحنبل و باید گفت؛ این شیوه جهاد از ابتکارات محمد عبدالوهاب است.
*آیا شما معتقدید که وهابیت تعلیمی مروج وهابیت سلفی نیستند؟
جواب: حقیقت این است چنانکه بسیاری از متفکران اسلامی شیعه و سنی بر این باورند. وهابیت ارتباط به سلفیت ندارد، سلفیت پیش از قرنها وجود داشته. در حالی که وهابیت بعد از دوران محمد عبدالوهاب شکل گرفته است بر همین اساس شاهد هستیم که بسیاری از سلفیها مانند الشوقانی و محمد بن اسماعیل الامیر از حرکات وحشیانه وهابیت بیزاری جستهاند.
* جایگاه زن در تفکر وهابیت جهادی چگونه است؟
جواب: بین وهابیت جهادی و تعلیمی اختلاف دیدگاه در اين خصوص وجود ندارد و هر دو رویکرد غیر مثبتی نسبت به آموزش زنان، رانندگی زنان و ... دارند.
* تعداد قربانیان از اهل سنت که به واسطه انتشار افکار وهابیت جهادی از بین رفتند، چقدر است؟
در تاریخ وهابیت میخوانیم که آنها در قرن 18 و 19 میلادی از حجاج بیتالله الحرام به عنوان مبلغ استفاده میکردند، این افراد از تفکر وهابیت تاثیر میپذیرفتند و پس از آن شمشیر برداشته و به دیار خود باز میگشتند و شروع به کشتار میکردند، البته این افراد فقط اجرا کننده افکار وهابیت بوده و عالم دینی نبودهاند، در کتاب تاریخ غزوات وهابیت، ادعا ميكنند ما 1000 غزوه انجام دادیم.
البته تمام این جنگها و به تعبیر آنان غزوات، در قلب عالم اسلام انجام میشده و اکثر آنها در مقبرهها و مشاهد صورت میپذیرفته است!
مرحوم شیخ محمد غزالی در جریان انفجار انتحاری یکی از وهابیان در قبرستانی بزرگ در مراکش میگوید: من تعجب میکنم که برادران ما در حماس، عملیات اسشتهادی خود را در پادگانهای رژیم صهیونیستی انجام میدهند و این وهابی به عملیات انتحاری در مقبرهی مسلمانان دست میزند.
آری وهابیت با مردگان بیش از زندگان درگیری دارد.
* دربارهی نقش وهابیت جهادی در برابر دیکتاتوری عربستان سعودی توضیح دهید
مشکل بزرگ این است که شیخ محمد عبدالوهاب هنگامی که شرک را به صورت ناصحیح تفسیر کرد و در پی آن توحید را نیز نادرست تفسیر کرد، روش نادرستی را پیریزی کرد، روشی که منجر به تکفیر مسلمانان و توسعه مفهوم شرک شد، همچنین منجر به تفسیر نادرستی از جهاد شد، تفسیری که خون مسلمانان را مباح میشمرد و تنها متوجه حاکمان ظالم و طاغوت نیست، بلکه وهابیت بیشترین قتل عام خود را در میان مسلمانان شیعه و سنی انجام دادهاند.
*آیا وهابیت در گروه اخوان المسلمین نفوذ کرده است یا خیر؟
شیخ ربیع المدخلی در اشاره به سوال فوق در کتاب های خود میگوید؛ ما دچار اشتباه بزرگی شدیم، ما در جریانات سیاسی مصر و اختلاف جمال عبدالناصر و شاه فیصل خواستیم که اخوانالمسلمین را به خود جذب کنیم، پس ایشان را به عربستان دعوت کردیم و در نتیجه شیخ غزالی و دیگر علمای اخوان به این منطقه هجرت کردند، اما علم علمای اخوان المسلمین بیش از علم ما بود و در نتیجه تاثیر آنها بر ما بیش از تاثیر ما بر آنان بود.
آری برخی از اخوانالمسلمین از تفکر وهابیت متأثر گشتند، اما حقیقت آن است که شیخ ربیع المدخلی شکایت میکند که بسیاری از رهبران وهابی از میان ما رفتند و به اخوانالمسلمین پیوستند.
منیع : مرکز خبر حوزه