به گزارش «شیعه نیوز»، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رأی الیوم، در مطلبی در این روزنامه نوشت: ترکی الفیصل، رئیس دستگاه اطلاعات عربستان و سفیر سابق این کشور در واشنگتن و لندن، هر از گاهی در صفحه تلویزیون ظاهر میشود و درباره موضوع مورد علاقه خود یعنی گروه «لقاعده» و رئیس آن اسامه بن لادن سخن میگوید علت این امر نیز ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم وی با این مرد است.
فیصل در مصاحبه اخیر خود با العربیه از جنبههای مختلف این پرونده سخن گفت. پیشنهاد عمر البشیر، رئیس جمهور سابق سودان، برای تسلیم رئیس گروه القاعده در ازای محاکمه نشدن وی یکی از مواردی بود که الفیصل در این مصاحبه به آن اشاره کرد. مورد دیگر دیدار معروف وی با ملا محمد عمر، رئیس گروه طالبان، و درخواست از وی برای تسلیم بن لادن به عربستان پس از انفجار سفارت آمریکا در نایروبی و دارالسلام در تابستان ۱۹۹۸ بود. دیداری که با گفتگویی خشمگینانه همراه بود و نتیجهای در بر نداشت.
در ادامه این مطلب آمده است: الفیصل به جزئیات واقعی دیدار خود با عمر البشیر و ملا عمر نپرداخت و چیز تازهای به آن اضافه نکرد و همین موجب شد من به عنوان یکی از کسانی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از زوایای دیگر این موضوعات باخبر است برخی وقایع تاریخی را منصفانه شرح دهم.
اواخر نوامبر ۱۹۹۶ با رئیس گروه القاعده در غار تورا بورا دیدار کردم. وی تاکید کرد مقامات عربستان چند هیئت متشکل از مادر و پدر ناتنیاش محمد العطاس و چند تن از تجار سرشناس منطقه حجاز را که حامل پیشنهاد عفو مقامات عربستان بودند، نزد وی فرستادند، این پیشنهادها عبارت بودند از: به محض بازگشت بن لادن به عربستان تقریبا ۲۰۰ میلیون دلار موجودی مسدود شده در حساب بانکی وی، که درآمد بن لادن از سود شراکت در قراردادهای هنگفت خانوادگی به همراه سود آن بود، آزاد شود.
دوم اینکه: پادشاه عربستان، وی را عفو کند به شرط آنکه بن لادن به خبرنگارانی که در فرودگاه منتظر او بودند بگوید شریعت اسلامی به طور کامل در عربستان اجرا میشود. بن لادن تاکید کرد هیچ یک از این پیشنهادها را نپذیرفت و هیئت با ناامیدی به جده بازگشت. احتمالا این آخرین دیدار بن لادن با مادرش علیاء غانم بوده است.
عطوان افزود: درباره دیدار الفیصل با ملا عمر نیز باید بگویم یک هفته پس از این دیدار که در اوت ۱۹۹۸ و پس از انفجار سفارتهای آمریکا صورت گرفت، ابو مصعب السوری از قندهار با من تماس گرفت و اطلاعات کاملی درباره این دیدار ارائه کرد و در یک کلام گفت الفیصل با لحنی قلدرمآبانه با ملامحمد عمر سخن گفت و به وی اینگونه دیکته کرد که رئیس گروه القاعده را تسلیم او کند تا وی را کت بسته با هواپیمای شخصی خود از قندهار به ریاض منتقل کند.
الفیصل تلاش کرد با دادن پیشنهاداتی به ملا عمر از جمله اعطای کمک مالی، به رسمیت شناختن دولت طالبان و نشاندن مجدد این گروه روی کرسی افغانستان در سازمان ملل، وی را تطمیع کند، اما ملا عمر با عصبانیت شدید به رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان گفت در صورتی بن لادن را تسلیم میکند که در دادگاهی قانونی و توسط مجموعه قضاتی از شیوخ عربستان، افغانستان و جهان اسلام محاکمه شود و در صورتی که این دادگاه وی را به اقدامات تروریستی محکوم کند، ملا عمر آماده است به سرعت تصمیمات خود را عملی کند. وی با انتقاد شدید از الفیصل گفت: چگونه از من میخواهی «مجاهدی مسلمان» را به کشوری کافر یعنی آمریکا تحویل دهم تا در سرزمین خودش محاکمه شود؟ همانجا بود که از الفیصل خواست هر چه زودتر جلسه را ترک کند و همینطور هم شد.
روایت دیگری هم درباره بازداشت بن لادن در حمله شتابزده نیروهای ویژه آمریکا به محل اقامت وی و خانوادهاش در ابوت آباد نزدیک اسلام آباد وجود دارد. برادر امل الساده، همسر یمنی بن لادن، به نقل از وی به من گفت: در اتاقی در طبقه بالای منزل کنار رئیس گروه القاعده بودم. او مسلسلی در دست داشت و آماده دفاع بود؛ برای حفظ وی از دست سربازانی که همه جا را محاصره کرده بودند خود را حائل کردم، اما تیری به پایم اصابت کرد.
کسی نمیداند پس از آن چه اتفاقاتی افتاد؛ تنها چیزی که میدانیم این است که خالد، یکی از پسران بن لادن، و دو تن از دستیاران وی نیز همراه او کشته شدند و یکی از سه بالگردی که به خانه وی حمله کرده بودند، سقوط کرد و از بین رفت، علت آن هم خبرچینی پزشک پاکستانی بود که گفته میشود هنوز در یکی از زندانهای اسلام آباد به سر میبرد.
الفیصل در مصاحبه با العربیه به روایت رسمی آمریکا از این ماجرا اشاره کرد که طبق آن هشت سال قبل جنازهها با یک فروند ناو به سواحل بحر العرب در یمن منتقل و مطابق شریعت اسلام دفن شدند. با حضور امام جماعتی، مسلمان نماز میت بر جنازهها اقامه شد و برای آنکه قبر وی به زیارتگاه طرفدارانش تبدیل نشود در خشکی دفن نشد. اما این روایت بسیار مورد تردید است زیرا دولت اوباما شواهد قانعکنندهای در تایید آن ارائه نکرد و بعید هم نیست جنازه بن لادن همچنان در سردخانهای در آمریکا به گروگان گرفته شده باشد.
در انتهای این مطلب آمده است: آیا ناپدید شدن جنازه دو مردی که الفیصل با آنها برخورد داشت یعنی رئیس گروه القاعده و جمال خاشقجی، روزنامهنگار و مشاور سیاسی و رسانهای سعودی تصادفی بوده است؟ یکی از آنها در دریا دفن شد و پیکر دیگری در کنسولگری کشورش در استانبول قطعه قطعه شد، اما چرا تا به حال کسی از وقایع بعدی با خبر نشده است؟ اینها پرسشهایی بود که به ذهنم رسید، اما فکر نمیکنم حداقل در آینده نزدیک بتوان پاسخی برای آن یافت.